《افسانه فولکلور و ادبیات حماسی》

#طبیعت
Канал
Логотип телеграм канала 《افسانه فولکلور و ادبیات حماسی》
@legendFolKepIcПродвигать
6,54 тыс.
подписчиков
6,59 тыс.
фото
243
видео
665
ссылок
زمینه فعالیت کانال: پژوهش و بازنشر کتب و مقالات شاخص در حوزه اسطوره‌شناسی، آئین‌پژوهی، فرهنگ عامه، ادبیات حماسی و زمینه‌های مرتبط @Epiclore :ارتباط
42313870702.pdf
1 MB
#مقاله

💢عنوان مقاله : "هندسه مقدس در طبیعت و معماری ایرانی"

#pdf
✒️مؤلف : مهرداد حجازی
🖨منبع : مجله تاریخ علم شماره هفت سال ۱۳۸۷

#نماد_شناسی #مورفولوژی
#طبیعت #معماری
#هندسه #امر_مقدس #روابط_میان_رشته_ای


@legendolkepicp


مجله تاریخ علم شماره هفت سال ۱۳۸۷
71813967206.pdf
795.7 KB
#مقاله

💢عنوان مقاله : "جایگاه هندسه مقدس در بازشناسی هویت معماری سنتی ایران"

#pdf
✒️مؤلف : سمیه موسویان
🖨منبع : فصلنامه مطالعات ملی شماره ۷۲ سال هجدهم


#نماد_شناسی #مورفولوژی
#طبیعت #معماری
#هندسه #امر_مقدس #روابط_میان_رشته_ای


@legendolkepicp
جایگاه هندسه مقدش در بازشناسی هویت معماری سنتی ایران
سمیه موسویان
فصلنامه مطالعات ملی شماره ۷۲ سال هجدهم

#نماد_شناسی #مورفولوژی
#طبیعت #معماری
#هندسه #امر_مقدس #روابط_میان_رشته_ای


@legendolkepicp
هندسه مقدس در طبیعت و معماری ایرانی
مهرداد حجازی
مجله تاریخ علم شماره هفت سال ۱۳۸۷

#نماد_شناسی #مورفولوژی
#طبیعت #معماری
#هندسه #امر_مقدس #روابط_میان_رشته_ای


@legendolkepicp
71813967206.pdf
795.7 KB
جایگاه هندسه مقدش در بازشناسی هویت معماری سنتی ایران
سمیه موسویان
فصلنامه مطالعات ملی شماره ۷۲ سال هجدهم

#نماد_شناسی #مورفولوژی
#طبیعت #معماری
#هندسه #امر_مقدس #روابط_میان_رشته_ای


@legendolkepicp
《افسانه فولکلور و ادبیات حماسی》
💢رابطه یونگ با طبیعت،معماری و اشیا پیرامون بخش دوم و آخر 🔻🔻🔻 #پارادایم_های_اندیشه_ورزی_کارل_یونگ @Legendfolkepic
💢روزهای یونگ در بولینگن
(رابطه یونگ با طبیعت،معماری و اشیا پیرامون )
بخش دوم

❇️ اما خانه چه زمان و چگونه جان دار می شود كه مخاطب قرار گیرد؟ هنگامی كه هر جزء آن به سان اندامی از یك پیكره واحد عمل كنند و وحدتی ارگانیك را با كل ساختمان ایجاد نمایند. در خانه یونگ اثری از برق ، گاز و آب لوله كشی نبود ؛ او خودش آب می كشید ، خودش برای پخت و پز آتش می افروخت و ادامه خانه اش بود. با تلاش یونگ خانه كامل می شد. هر بخش خانه را بر اساس نیازهای حقیقی خود ساخته بود و هرگاه احساس نیاز به مكانی می كرد به خانه اش می افزود ؛ هنگامی كه تصور كرد خلوتی می خواهد آن را در گوشه ای ساخت ، پیوندش را با طبیعت ، در زیر آسمان طراحی كرد. تمام اجزای خانه پاسخ گوی نیازهای حقیقی او بودند و آن خانه روز به روز مانند شخصیت و فردیت سازنده اش ، كامل تر شد ؛ چیزی كه هیچ گاه در سیستم مدرن خانه سازی دیده نمی شود ، همین نشان از فردیت است. همه خانه ها مثل هم اند.
❇️ از بیرون احجامی هستند كه با نظم روی هم قرار گرفته و از درون سلول هایی با سیتوپلاسم یكسان و مشتركند.

❇️ از این خانه كه به خانه همسایه بر وی همان شكل و فرم را می بینی ، بی نشان از فردیت صاحب آن. همان گونه كه در اندیشه یونگ همواره فردیت مهم ترین وسیله برای هدف است ، اشیاء بیرونی نیز در مسیر خدمت به فردیت به كار گرفت. امروز آدم ها به راحتی از خانه ای به خانه دیگر نقل مكان می كنند ، اما یونگ مانند گذشتگان نمی توانست برج بولینگن را فراموش كند یا آن را به دیگری واگذار كند.

❇️ او بارها گفته بود كه در برج پسر پیر مادرش است و برج آتش دان مادری را برای او زنده می كند. آیا یونگ می توانست خاطرات مادرش را فراموش كند؟ تمام اجزاء خانه مثل اندام و سلول های وجود مادر برایش معنی دار بود.

❇️همواره ارزشی خاص برای اشیا قایل بود كه سنگ شاید یكی از مهم ترین آنها باشد.او سنگ را تنها وسیله ای برای ساختن خانه نمی دانست ، بلكه با آن از كودكی تا كهولت رابطه و دوستی عمیقی داشت. در كودكی روی سنگی می نشست و از غم و غصه كودكانه اش آزاد می شد ؛ گمان می كرد پدیده ای جاودانی در خودش وجود دارد كه كسی نیست جز همان سنگی كه رویش نشسته ؛ سنگ آن قدر زنده بود كه حتی گاه دچار شبهه می شد كه او روی سنگ نشسته یا سنگ روی او :«او راز را می داند. او همان راز است ، او هزاران سال دارد.»

❇️خانه او نیز ساخته ای از سنگ بود ، كه انگار به سالیانی دراز تعلق داشت. یونگ می گوید :«در برج بولینگن چنان است كه گویی فرد ، در یك زمان ، در قرون مختلف زندگی كرده است. این مكان بیش از من باقی می ماند و در محل و سبك خودش به چیزهایی از دیرباز اشاره می كند.»

❇️ در برج یادبودی از سنگ ساخت و روی آن شعری از آنالدوس دوویلانوای كیمیاگر قرن 14 میلادی حك می كند : «آن سنگ حقیر بی قواره ، كه بس بی مقدار است اینجا! ، هرچند ابلهان منفور ترش دارند ، خردمند دوست ترش می دارد»

#یونگ
#طبیعت_بی_جان
#معماری
#روان_سنجشگری

@Legendfolkepic
《افسانه فولکلور و ادبیات حماسی》
💢رابطه کارل یونگ با طبیعت معماری و اشیاء پیرامون بخش نخست 🔻🔻🔻 #پارادایم_های_اندیشه_ورزی_کارل_یونگ @Legendfolkepic
💢روزهای یونگ در بولینگن

(رابطه کارل یونگ با طبیعت معماری و اشیاء پیرامونش)
بخش نخست

❇️مساله بسیار جالبی که در باب یونگ جلب توجه مینمود این بود که دانش او منفك از وجود خودش نبود ،ونقشی عمده در زندگی خصوصی اش داشت. خانه اش «برج بولینگن» درنمودی از هنر چگونه زیستن او است. یونگ بعد از وفات مادرش قطعه زمینی در كنار دریاچه زوریخ خرید تا به قول خودش بتواند تخیلات و مضامین ضمیر ناخودآگاه خود را در آن پیدا كند.

در طول دو دهه پس از آن ، پس از وفات همسرش طی مراحلی مختلف خانه ای در آن زمین ساخت كه به قول اكثر نزدیكان و آشنایانش نمودگاری از نظام روان شناسی اوست.

❇️ منشی مخصوص او دوشیزه بیلی در آخرین روزهای زندگی یونگ آن خانه را برای میگوئل سرانو این گونه ترسیم می كند :

"یونگ این برج را در كنار دریاچه ای بر اثر انگیزه ای ناگهانی بنا كرده بود و نحوه ساختمان آن را رؤیاهایش مشخص كرده بودند. او با ساختن آن برج خواسته است مفهومی را كه از نفس دارد در سنگ نشان دهد. بدین ترتیب این برج بیانگر نظام روان شناسی یونگ است."

❇️ یونگ با ساختن برج بولینگن ایمانش را نسبت به سنگ اعتراف كرد و افكار درونی و دانشی را كه كسب كرده بود ، در جسمی سنگی متجلی ساخت. طرح برج بولینگن به مرور كامل شد ؛ در حقیقت طرح خانه نیز مانند دانش یونگ محصول سلوك او بود. او در ابتدا می خواست كلبه ای بدوی با اقسامی از حیوانات اهلی بسازد اما نظرش عوض شد و خانه ای مدور ساخت. میگفت "این برج آتش دان مادری را در نظرم متجلی میساخت.

❇️چهار سال پس از احداث اولین بنا ، ساختمان مركزی را با برجی ضمیمه بر آن افزود و با گذشت چهار سال دیگر یعنی با الهام از خانه های هندی گوشه عزلتی به خانه خود افزود : «می خواستم این خانه دارای اتاقی باشد كه بتوانم در آن فقط برای خودم زندگی كنم. چیزی را در ذهن داشتم كه فقط در خانه های هندی دیده بودم. معمولاً در این خانه ها فضایی وجود دارد كه گرچه ممكن است در گوشه یك اتاق باشد و فقط پرده ای آن را جدا كند ، اما اهل خانه می توانند در آن خلوت گزیند و نیم ساعت یا یك ساعتی را به مراقبه و یا تمرینات یوگا بپردازند. در هند كه مردم عیال وار زندگی می كند وجود چنین كنج خلوتی حیاتی است.»

❇️چهار سال پس از احداث كنج خلوت ، با احساس نیاز به پیوند با آسمان ، مكان پرچین داری را در هوای آزاد برای خود ساخت تا رابطه اش را با طبیعت گسترش دهد. پیوند با طبیعت همان طور كه همواره در روان شناسی اش تكرار می شود ، میل پیوستن به پیكر مادری است ؛ او در برج بولینگن خود را پسر پیر مادرش می دانست :

«در ابتدا احساس كردم كه برج به نحوی از انحاء جایگاه رسیدن به بلوغ است. رحم مادری و یا پیكری مادرانه كه می توانستم در آن چیزی بشوم كه بودم ، چیزی كه هستم و خواهم بود. این برج در من احساسی بوجود آورد كه گویی مجدداً در سنگ متولد شده ام. این همان واقعیت یافتن فرایند تفرد است ، یادگاری بادوام چون مفرغ.»

❇️ پس از وفات همسرش طبقه ای دیگر به برج افزود كه آن را نمایان گر خود یا «شخصیت من» خود می دانست. در آن خانه او با طبیعت در توازنی متعادل بود. چیزی كه آن را در شهرهای مدرن آن روز و امروز نیز می توان یافت. میراث كهنی از اقوامی كه خانه ساختند ، همان گونه كه خود را می ساختند ؛ به عكس انسانی كه امروز خانه را نمی سازد و خودش را نیز. خانه ها جزیی از وجود انسان ها بودند ، كه دیگر امروز نیستند ، زیرا زندگی انسان جزایری پراكنده مانند است ؛ كلیت این جزایر پراكنده فاقد وحدت دیگر در اختیار انسان نبوده و بسیاری از مناسباتش از حیطه اختیار انسان خارج است.

❇️امروز بسیاری از عناصر و جزییات زندگی خارج از دسترس ما رقم می خورد و به قول هایدگر داخل دست تو است. اما خانه یونگ در بولینگن محصول دستان او بود ؛ همه اجزایش جان داشت و گویی اندامی در امتداد اندام های سازنده اش ، و آشنا و دوست قدیم او بودند.
منشی مخصوصش می گوید :«صبح ها وقتی كه به آشپزخانه كوچكش می آمد به هر یك از ظروف سلام می داد.

❇️كماجدان ها ، دیگ ها و ماهی تابه ها ، به من می گفت آنها می فهمند و از این عمل قدردانی می كنند ، همیشه از همان ماهی تابه ها و دیگ ها استفاده می كرد ، زیرا آنها دوستان او بودند. آنها را آشنایان قدیم خود می انگاشت كه با او در تنهایی گوشه عزلتش نجواها دارند در چشم یونگ هر چیزی با زندگی مخصوص به خود یا زندگی یی كه او به آنها می دهد جان دارند.»

#یونگ
#طبیعت_بی_جان
#معماری
#روان_سنجشگری

@Legendfolkepic
《افسانه فولکلور و ادبیات حماسی》
Photo
💢روزهای یونگ در بولینگن

(رابطه کارل یونگ با طبیعت معماری و اشیاء پیرامونش)
مقدمه

❇️كارل گوستاو یونگ روان شناس سوئیسی و واضع نظریه ناخودآگاه جمعی ، از مشهورترین شاگردان زیگموند فروید بود ، اما در همان نخستین دهه فعالیت اش با فروید مسیر دیگری را برگزید و با اصلاح بخشی از نظریه های فروید در رابطه با انسان و ضمیر ناخودآگاه وی که از نظر وی جامعیت نداشت، مکتب دیگری از سنت روانکاوی را بنیان گذاشت که تمرکز آن بیشتر روی مفاهیمی چون ناخودآگاه جمعی ، کهن الگو های اساطیری ،تاثیر مناسک آئینی و بخصوص مقوله رویا بود که خود وی مبدع برخی از این تعابیر بود و در برخی دیگر همچون مساله اهمیت رویا در روانکاوی با اینکه در کلیتشان با فروید اشتراک نظر داشت،اما نوع نگاه وی در جزئیات بکلی با دیدگاه متریالیستی/ داروینی فروید تفاوت داشت فروید استاد پیشین او و پیشوای مکتب روانکاوی وین به کلی منکر هرگونه اهمیتی در مقوله های مرتبط با متافیزیک بود و منشا همه کنش ها و واکنش های بشر را بسادگی در مساله جنسیت حصر مینمود اما یونگ شاگرد و همکار پیشین وی که بعدها مسئولیت ریاست بر نخستین مجمع روانکاوی جهانی را پذیرا شد نگاهی یکسره دیگر گونه داشت و دایره عواملی که بر رفتار و روان بشر تاثیر میگذارند را بسیار گسترده تر میدید .
در زمانی كه فریادهای مدرنیته گوش فلك را كر كرده بود ، یونگ دنیا را بشکل دیگری دید و لمس نمود و تجاربی که در جو حاکم بر آن دوران بیهودگی مطلقشان ثابت انگاشته میشد را در مسیر تحقیقاتش وارد نمود و برای آنها اهمیت فوق العاده ای قائل شد درست وارونه همکار سابقش دکتر فروید كه به نوعی پدر مدرنیته به حساب می آمد و معنویت زدایی از ویژگی های بارز وی و هم فکرانش در عصر شدت یافتن انقلاب صنعتی بود ، به سنت و طبیعت روی آورد انسانی در مسیر تعالی معنوی بود و تا پایان عمر نیز به این حركت سالكانه اش ادامه داد. روان شناسی یونگ بسیاری از دانش های امروز و دیروز بشر را شامل می شد ؛ آئین های بدوی اساطیر افسانه ها ،جلوه های هنری ، انسان شناسی ، الهیات ، كیمیاگری ، رازورزی ،طالع بینی ، اختربینی جادو ،درمانگری شمنی و ریاضت در مکاتب شرقی چون یوگا و غیره محتوای مکتب روانشناسی او را در گستره ای بسیار عمیق تر از نگاه مادیگرانه صرف فروید قرار میداد و غنای خاصی به آن بخشیده بود.سنت هایی که در زمانه وی در مجامع علمی به دیده تحقیر به آنها نگریسته میشد اما در روزگاران پس از فوت هر دوی ایشان یعنی عصر پسا مدرنیسم مجددا پژوهش در باب آنها موضوعیت یافت و ارزششان در سیر تکوین فرهنگ بشری شناخته شده تر شد

#یونگ
#طبیعت_بی_جان
#معماری
#روان_سنجشگری

@Legendfolkepic