تی تی های ادب مازندران
گویش مردم جویبار
ته وِسّه، زَر بَدود، پیرَن گیرمْبه
دِرِس سَروارییِ ته تَن گیرمبه
نِیِلمه ته هِــداری بِه مه دِشمِن
وِشــونِ راهِ سر ره، کَن گیرمبه
#برگردان چارانه مازندرانی به پارسی
برای تو پیراهن زربَفت می خرم (آرایه واج آرایی)
پیراهنی که شایسته مَنِش (شخصیت) تو باشد
دشمنم را نمی گذارم به سوی تو بیاید
چاهی را سر راه شان می کَنم ( کنایه از: پدافند و پشتیبانی است)
✍ #حسین_پنبه_کار_جویباریدانش زبانی
🔷 رج (قافیه ها): پیرَن - تَن - کَن
🔷 هم رده (ردیف): گیرمْبه
🔸بدود، بَئود: دوخته، دوخته شده
🔸گیرمبه، گِرمبه، گیرمه: می گیرم ( در اینجا: می خرم)
🔸درِس: درست
🔸سرواری، سَروار: اندازه
🔸نیِلْمه، نِلِمه: نمی گذارم
🔸هداری: دور و بر، پیرامون، گذرگاه
🔸به، بی یِه: بیاید (فعل مضارع)
🔸وشون راهِ سَر: سر راه آن ها
🔸کن: کنده شده، اینجا: چاه، (از مصدر: کندن) کنده به تازی رفته شده: خَندَق
🇯🇴🇮🇳
@LafoorMyCountryبرای حمایت از ما، لینک بالا را
👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.