𝘊𝘢𝘳𝘭𝘪𝘴𝘵 𝘊𝘦𝘯𝘵𝘦𝘳 𓅂

#بررسی
@chilememe73

اما با توضیح تمام این قضایا میم پست شده به جریانی اشاره می‌کنه که چند ماه پیش رخ داده یعنی اعتلاف حزب مردم با حزب پزوئه به دلیل حمایت از مهاجران و چون وکس با مهاجران غیر قانونی به شدت مخالفت می‌کنه تنها شده.

آباسکال از سال 2015 تا الان هیچ هدفی به جز تامین امنیت و سربلندی برای کشورش نداشته و می‌خواد افراد مجرم ، جدایی طلب و خائن از حاکمیت اسپانیا پاک بشن تا به این جهت بتونه مملکتش رو از فساد و تورم نجات بده.

اکنون با قوت گرفتن راست گرایی در دنیا به خصوص غرب بیشترین مشارکت در توسعه محافظه کاری توسط vox صورت میگیره و حامی تمام و کمال دونالد ترامپ هستند به علاوه آباسکال همیشه در همایش های راست گرا سراسر دنیا حضور پیدا می‌کنه.

چیزی که دو حزب رقیب به اون اصلا اهمیت نمی‌دن. و کاملا وابسته به نیرو های خارجی ، گلوبالیستی هستن گسترش سرطان ووکیسم اسپانیا رو به فروپاشی نزدیک کرده و حتی اگر پدرو سانچز در انتخابات شکست بخوره کاندید حزب مردم به خوبی راه اونو ادامه می‌ده.

4/4

#بررسی
@chilememe73

بعد از مرگ فرانکو و پادشاه شدن خوان کارلوس قانون اساسی اسپانیا در سال ۱۹۷۸ عوض میشه که در اون تمام احزاب حق فعالیت دارن و یک موج عظیمی از چپ گرا ها وارد بدنه حکومت میشن.

به غیر از اون حزب پزوئه بر می‌گرده و در مقابل اون حزب مردم PP با اعتلاف محافظه کاران و دموکرات های مسیحی شروع به فعالیت می‌کنه.

این دو حزب تبدیل به احزاب مادر در اسپانیا میشن مثل آمریکا اما تفاوتی که داره اینکه در حزب مردم زور دموکرات های مسیحی بیشتر از محافظه کاران می‌چربه و مثل آمریکا با psoe دشمنی ندارن در اصل رقیب یکدیگر هستند. یعنی اگر لازم باشه حتی به هم کمک می‌کنن.

این اختلاف داخلی طی مرور زمان بالاتر می‌ره در حدی که محافظه کاران تصمیم به جدا شدن می‌کنن و حزب وکس VOX رو تشکیل می‌دن.

اولین رهبر وکس آلخو ویدال کوادراس رسما داشت حزب رو مثل pp به انحراف می‌کشوند.
این آدم با سازمان مجاهدین خلق همکاری می‌کرد و از عربستان بودجه های میلیون یورویی می‌گرفت. سر همین قضیه مدارک پولشویی ها لو می‌ره و حزب رسوا میشه.

سانتیاگو آباسکال از اعضای پر نفوذ وکس متوجه میشه که با رهبری کوادراس تشکیلات به زودی شکست می‌خوره و با کودتای درون حزبی آلخو رو بیرون می‌کنه و خودش رهبری رو ادامه میده.
آباسکال تماما روابط رو با عربستان و مجاهدین خلق قطع می‌کنه.
با وجود اینکه اگر پول های عربستان رو قبول می‌کرد حزب می‌تونست خیلی بیشتر از الان موفق تر بشه ولی تصمیم گرفت که حیات تشکیلات به خود مردم گره بخوره و مهم نیست وکس از دو رقیب بزرگ عقب بیوفته.

به همین جهت هدف اصلی آباسکال، تبلیغات و جذب حداکثری مردم شد و تا کنون این حزب بیش از 60 هزار نفر عضو داره.
تمام هزینه ها متکی بر حمایت خود اعضاست

3/4

#بررسی
@chilememe73

سر همین کم کم فرانکو با آیزنهاور دیدار می‌کنه و می‌بینه چه قدر آدم خوبیه طرف. جدا از اینکه یه اسم و رسمی هم تو اروپا داشت کسی که نبرد نرماندی رو طراحی کرده بود و فرانسه رو آزاد کرده.

خلاصه با هم دوست میشن و اونجا میشه که این با محافظه کاری آشنایی پیدا می‌کنه علاوه بر اون با کمک آمریکا اسپانیا عضو سازمان ملل میشه و دیگه در جهان حسابش می‌کنن
به غیر از این آمریکا به فرانکو میگه که در ازای ایجاد آزادی تو کشورت ما هم تحریم هارو بر می‌داریم و قبول هم می‌کنه اما میگه که من سر چپ گرایی کوتاه نمیام بنابراین کشور باید تک حزبی بمونه ولی با کمونیست ها کاری ندارم مگر اینکه بخوان امنیت اسپانیا رو مختل بکنن.

در نهایت هر دو به این راضی میشن که فرانکو فضا رو باز تر بکنه، وجود پایگاه های آمریکا در خاک اسپانیا و هر گونه حمایت این کشور در جهت ضدیت با بلوک شرق
از اون ور هم آمریکا تضمین میده که رژیم اسپانیا رو به صورت کامل به رسمیت بشناسه و در جهت بهبود شرایط همه جوره کمک بکنه به علاوه آمریکا حق هیچ گونه مداخله سیاسی در تصمیمات این کشور به جز نقض حقوق بشر نداره.

بعد از این توافق، اسپانیا رسما یک کشور بلوک غربی به حساب میاد. تو اون دوران روابط فرانکو با حزب ریپابلیکن بسیار عمیق میشه که در نهایت به طور اساسی دست به اصلاح حزب فالانژ می‌زنه و با اسم جنبش ملی به همراه ایدئولوژی محافظه کار به فعالیت خودش ادامه میده.

2/4

#بررسی
@chilememe73

خب می‌دونیم که اسپانیا فراکوئیست تک حزبی بود
حکومت فرانکو تو تاریخ به دو بخش تقسیم میشه یکی دوران فالانژیسم و دومی دوران محافظه کاری

زمانی که فرانکو قدرت رو گرفت تاکید زیادی بر اجرای ایده های خوزه آنتونیو سندیکالیسم ملی داشت اما وضعیت کشور به شدت بد شده بود.
چون فاشیسم بر خودکفایی تاکید بسیار داره و همینطور هر گونه همکاری با شرق و غرب رو تحریم می‌کنه چون بنا بر نظر اینان باعث ایجاد نفوذ خارجی میشه

وضعیت اسپانیا هم به همین شکل بود این کشور بنا به احترام زیاد نسبت به فاشیسم ایتالیا دچار بدبختی شد.
یعنی یه فضای خیلی بسته و بدون تعامل جهانی
تا اینکه آمریکایی ها کم کم به فرانکو نزدیک میشن و بهش اثبات می‌کنن که ما به اون بدی که فکر می‌کنی نیستیم و با این بهونه که دشمن مشترک یعنی کمونیست ها داریم به صلاح دو تامون هست همکاری بکنیم.

فرانکو هم که می‌بینه فاشیسم شکست خوردست تصمیم می‌گیره به آمریکا نزدیک بشه
طی این مدت نمایندگان آیزنهاور به مادرید میرن و از شدت دروغ هایی که فاشیست ها به فرانکو گفته بودن خندشون می‌گیره مثلا فرانکو فکر می‌کرد که پروتستان ها کافر هستن یا همه آمریکایی ها فراماسونن.
همین میشه که منطقی بهش توضیح می‌دن ما اون شیطانی که موسولینی از آمریکا ساخته نیستیم و اگر از فاشیسم فاصله بگیری می‌تونیم به رشد توسعه کشورت کمک بکنیم

1/4