گاهی اوقات از دست خدا، به خاطر عدالتش عصبانی میشدم. اما عصبانیتم همیشه به پشیمانی ختم میشد. ضعفهایم قابل بخشش نبودند، اما باز هم از خدا میخواستم که من گناهکار را ببخشد؟ مگر خداوند داوود را نبخشیده بود؟ و بعد به یاد میآوردم که داوود یکی از پیامبران خدا بود. خداوند همیشه راهی برای بخشش بندگانش دارد. خود موسی چطور؟ پولس چطور وقتی استفان را سنگسار میکردند، ایستاده بود و نگاه میکرد و لباسهای مردم را نگه داشته بود؟ در کتابهای آسمانی میگشتم اما نه برای پیدا کردن نور هدایت یا دستورات خاصی. دنبال تکه های کوچک شواهدی میگشتم که نشان دهد به خاطر تنفر از خواهرم به جزای ابدی محکوم نمیشوم، که توبه میکنم و نجات مییابم. اما به محض اینکه توبه میکردم نمیتوانستم دوباره از دست تنفرم جان سالم به در ببرم و شیطانی وارد روحم میشد. صفحه 90
#یعقوب_را_دوست_داشتم،
#نشر_پیدایش،
#رمان_نوجوان