🚩💢افزایش #حداقل_دستمزد بهعنوان یک دستور کار بورژوایی
#دارون_عجماوغلو؛ استاد اقتصاد دانشگاه ام.آی.تی، که با کتاب
«چرا ملتها شکست میخورند» شناخته میشود. اخیراً دربارهی ضرورت
#افزایش_حداقل_دستمزد مینویسد:
“با قدرتگرفتن دموکراتها در کاخ سفید، تلاشها برای افزایش
حداقل دستمزد از ۷/۲۵ دلار به ۱۵ دلار در ازای هر ساعت افزایش یافته؛ اقدامی که چه بهلحاظ اقتصادی و چه بهلحاظ سیاسی منطقی است. برخلاف گذشته، اقتصاددانان دیگر نسبت به
حداقل دستمزد بدبین نیستند. قبلاً فرض میشد که بازار کار مانع از قدرت انحصاری کارفرمایان در رانتجویی از سرمایه میشود. با چنین فرضی، پیشبینی میشد که
حداقل دستمزد به کاهش اشتغال منجر میشود.”
★اما در پژوهشهایی که از اواخر دههی ۱۹۸۰ توسط کارشناسان بورژوازی انجام شده، بیانگر عدم تأثیر افزایش
حداقل دستمزد بر بیکاری است.
#دیوید_کارد از دانشگاه کالیفرنیا و
#آلن_کروگر از دانشگاه پرینستون هم در کتاب
«افسانه و اندازهگیری: اقتصاد جدید حداقل دستمزد» نشان میدهند که “کاهش اشتغال نهتنها ربطی به افزایش
حداقل دستمزد ندارد، بلکه در مواردی با افزایش کف دستمزد، اشتغال افزایش مییابد.” بنابراین میتوان استدلال کرد که کارفرمایان بزرگی نظیر
#مکدونالد یا
#والمارت عملاً دارند از قدرت بازار برای کسب رانت بهره میبرند.
★پیشتر ادبیات اولیۀ اقتصاد سیاسی، دستاوردهای
حداقل دستمزد را بسیار دستکم گرفته بود. چنین سیاستهایی بسیار فراتر از افزایش درآمد کارگران است. اکنون این اقتصاددانان از جمله عجماوغلو، بر این باورند که؛ “
حداقل دستمزد، انگیزۀ ایجاد مشاغل با دستمزد بالاتر و باثباتتر را تقویت میکند و امکان پیشرفت شغلی را نیز فراهم میکند. برخی اقتصاددانان نگراناند که
حداقل دستمزد ممکن است میل به سرمایهگذاری برای آموزشهای مهارتی و افزایش بهرهوری نیروی کار را تضعیف کند. اما این نگرانی اغراقآمیز است. وقتی کارفرمایی باید به کارگران خود دستمزد بالاتری پرداخت کند، اتفاقاً انگیزۀ قویتری برای بهرهوری آنها دارد.”
★حتی توجه به عوامل غیراقتصادی، اهمیت توجه به
حداقل دستمزد را بیشتر هم میکند.
#فیلیپ_پتیت (فیلسوف پوزیتیویست انگلیسی Philip Pettit-۱۹۴۵)؛، توضیح میدهد، «انسانها برای آزادی از سلطه تلاش میکنند. زندگی تحت سلطه بهمعنای وابستگی به رحم و بخشش دیگری است؛ زندگی در معرض رنجهایی که دیگری میتواند دلبخواهانه به تو تحمیل کند». این تعریف، تجربهی کسانی را که در طول تاریخ رعیت و برده بودهاند به تصویر میکشد. حتی اگر امروزه بیشتر کارگران در نظام سرمایهداری غرب دربارۀ وحشیانهترین اشکال کار اجباری نگرانی چندانی نداشته باشند، اما این غیرقابل انکار است که فقدان امنیت شغلی و ناکافیبودن حقوق به این معنا است که کسانی هنوز تحت سلطه هستند.
★پیشتر همچنین
#ویلیام_بوریج؛ از معماران دولت رفاه انگلیس، در سال ۱۹۴۵ استدلال کرد
«آزادی معنایی فراتر از آزادی از قدرت خودسرانۀ دولتها است. آزادی بهمعنای رهایی از بندگی اقتصادی در برابر شرهای اجتماعی است. آزادی بهمعنای آزادی از هر نوع قدرت خودسرانه است».
★برایناساس، تلاش دموکراتها برای افزایش
حداقل دستمزد و گسترش حمایت از کارگران را باید بهعنوان بازگشت به یک دستور کار بورژوایی تلقی کرد که برای مدتی طولانی نادیده گرفته شده است. در اقتصادی که با نابرابری و طبقاتیشدن فزاینده مواجه است، سیاستهای مربوط به هموارکردن شرایط بازی و کاهش سلطه مدتها به تأخیر افتاده است. باید در نظر داشت که امروزه مشکل بزرگتر اقتصادهای سرمایهداری غربی کمبود مشاغل با مهارت فنی بهدلیل تمرکز بیشازحد بر اتوماسیون و تلاش ناکافی برای توسعۀ فناوریهای جدیدی است که از همه نظر برای کارگران مفید باشد. افزایش
حداقل دستمزد اولین گام مهمی است که توسط بورژوازی برداشته میشود، اما طبقهی کارگر باید بر این سیاست تغییرِ جهت تعمق داشته باشد که، دائما پذیرای متوالی دستمزد خوب و شرایط کار بهتر است یا استراتژی الغای کار دستمزدی را در بستر مبارزهی طبقاتی قرار میدهد. پدیدهی “ویروس” کرونا نشان داد که چگونه و در یک چشم بر هم زدن، تمامی دستاوردهای تاریخیاش به تاراج سرمایه رفت.
#یا_حداقل_معیشت
#یا_الغای_کار_دستمزدیhttps://www.project-syndicate.org/commentary/case-for-higher-minimum-wage-in-the-us-by-daron-acemoglu-2021-02https://t.center/kkfsf