كميته هماهنگی برای كمك به ايجاد تشكل های کارگری

#کار
Канал
Новости и СМИ
Политика
Социальные сети
Блоги
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала كميته هماهنگی برای كمك به ايجاد تشكل های کارگری
@khamahangyПродвигать
491
подписчик
7,15 тыс.
фото
1,5 тыс.
видео
2,46 тыс.
ссылок
خبر ها و گزارش هاي كارگري ،تصوير ها و كليپ و مطالب و نظرات خود را از اين طريق براي ما ارسال كنيد
📣 چیزی تمام نشده، همه چیز تازه شروع شده است

به ‌نظر من، در رابطه با نیروهای فعال در جنبش کارگری، اصلاً نمی‌شود اسم خاصی را مطرح کرد. اینجا بحث #نان_و_زندگی کارگر است. امنیت #کار_و_نان کارگر در خطر افتاده است، یک جنبش کارگری است و در این جنبش بعضی از دوستان و فعالان ممکن است یکسری از مسائل را برای کارگران توضیح دهند. اصلاً بحث #مرگ_و_زندگی کارگر است. هر‌یک از کارگران و خانواده‌شان خود یک فعال و لیدر در اعتراضات بوده‌اند. و اینکه بخواهیم طبقه‌بندی کنیم و بگوییم فعالیت چه کسی بیشتر بوده، غلط است.

ما اول راه هستیم و دچار انفعال نمی‌شویم، تجربه فولاد نشان داد که مسئله ما فقط حقوق و دستمزد نیست؛ زیرا در همان ده روز اول حقوق‌های معوقه پرداخت شد. کارگر می‌خواهد خودش کارخانه را اداره کند و قدرت سیاسی‌اش را به‌دست آورد. کارگران پیشنهادات پشت‌دری کارخانه‌دار و عوامل دولت را نپذیرفتند و گفتند خود استاندار، فرماندار و رئیس جمهور باید بیاید اینجا و به تصمیم‌های ما گوش دهند. بعد از بیست روز که از اعتراض می‌گذشت در مجمع عمومی نشستیم و به سرمایه‌دار نشان دادیم که ما میتوانیم خودمان در مجمع تصمیم بگیریم و کارخانه را اداره کنیم و در نهایت اعتصاب را ادامه بدهیم.

عجیب است که گروهی می‌گویند این حرکات آگاهانه نبوده است؛ زیرا ما تمام حرکات و تصمیم‌هایمان را جمعی می‌گیریم. ارعاب و تهدید، کارگران را جسورتر می‌کرد؛ زیرا هر چقدر فشار بیشتری می‌آوردند کارگران قدرت خود را بیشتر باور می‌کردند.
#میثم_آل_مهدی
#گروه_ملی_فولاد

https://t.center/khamahangy
#خط_فقر

یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت که در تیرماه نود و هفت، نرخ خط فقر از سه میلیون تومان به شش میلیون تومان افزایش پیدا کرده است.

#فقر پدیده جامعه سرمایه داری

#کار_مزدی

#گرسنگی

#فلاکت

https://t.center/khamahangy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رقص_کارگران

طبقه کارگر در نظام سرمایه داری، زمان زیادی از روز را به عنوان #کار_مزدی برای سرمایه داران سپری می کند. این زمان از زندگی آنها، متعلق به خودشان نیست؛ بلکه به صاحبان سرمایه تعلق دارد. زمانی که کارگر کار نمی کند؛ او از #خودبیگانگی رهایی یافته و متعلق به خود می گردد. اوج لذت زندگی کارگران زمانی است که برای سرمایه داران کار نمی کنند. در این لحظات است که به رقص و شادمانی می پردازند.

#طبقه_کارگر
#استثمار
#ازخودبیگانگی

https://t.center/khamahangy
▪️ مرگ یک #کودک_کار در #ماهشهر بر اثر تصادف

🔸 عباس عطایی، رییس پزشک قانونی بندر ماهشهر از فوت کودکی ۶ ساله به علت تصادف جاده‌ای خبر داد.

🔸 براساس گزارش‌ها، این کودک و دو برادرش در کنار جاده در حال جمع آوری پلاستیک و کارتون بودند که در اثر برخورد اتوبوس، این کودک کار جان سپرد.

#کار_کودکان_ممنوع

@khamahangy
تماس با ما @hkomite
كميته هماهنگی برای كمك به ايجاد تشكل های کارگری
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران ایران ( #دستمزد ) - قسمت پنجم از لحاظ تاریخی سیستم دستمزد در ایران در شرایطی شكل گرفت که بی‌كاران شهری و روستایی فراوان بودند؛ عرضه‌ی نیروی کار بالا و تقاضا برای آن پایین بود. تحت چنین شرایطی مزد کارگران نمی‌توانست…
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران ایران ( #کار_و_بهداشت ) - قسمت ششم

▪️هیچ قانونی برای رعایت شرایط بهداشتی وجود نداشت. به همین دلیل صاحبان کارگاه‌ها که فقط به فكر صرفه‌جویی بودند، کوچك‌ترین تدارکی برای ایمنی و سلامت شغلی کارگران نمی‌دیدند در یكی از مدارك بایگانی شده دولتی شرایط کارگران بافنده که غالبا" زن و دختر بودند، بدین‌گونه شرح داده شده است:
«آن‌ها تمام روز نشسته، روی دستگاه بافنده‌گی خم شده و در زیر زمین‌ها و انبارهای نیمه‌تاریك و کثیف مشغول هستند. این وضع نشستن و قوز کردن، باعث تغییر حالت اندام بدن کارگران می‌شد. کارگران دختر در کرمان بیش‌تر به جمود مفصل در قسمت تحتانی شكم مبتلا بودند. بیش‌تر اینان پس از آبستنی در هنگام زایمان جان می‌سپردند.»

▪️در جای دیگر پیرامون محل کار کفاشان می‌خوانیم:
«کارگاه‌های این کفاش‌ها را حجره می‌گفتند که عبارت بود از دخمه‌های نمور تاریك و بیغوله‌های متروك در کاروانسراها و دکاکین مخروبه به گوشه وکنار تا کرایه کم‌تر داشته باشند. این حجرات قبل از این جزء طویله‌های کاروانسراهای زمان اسب و الاغ بودند که حمل و نقل بار و مال‌التجاره می‌کردند که پس از آن بلا استفاده مانده و زباله‌دانی لانه‌ی سگ و موش و حشرات و سپس حجره‌ی کفش دوز شده بود. اماکنی در چند پله پایین‌تر از زمین، بدون نور و هوا با دیوارهایی مخروبه تا زیر سقف مرطوب آب چكان مملو از حشرات و زمین خاکی... که در هر یك از آن‌ها دو سه دسته کارگر مشغول به کار می‌شدند.»

▪️کارگران راه‌سازی که در فضای آزاد کار می‌کردند و مستقیما" تحت تاثیر تغییرات جوی قرار داشتند، به سرعت قربانی امراض می‌شدند. در اسناد مربوط به راه‌سازی انزلی- تهران که تخت نظارت کارفرمای روسی بود، آمده است که در ظرف سه سال بیش از ٢٠٠ نفر از کسانی که در راه شوسه کار می‌کردند از تب و لرز تلف شدند.

▪️در هر دو نوع صنایع(کارخانجات مدرن و کارگاه‌ها) اگر در حین کار حادثه‌ای رخ می‌داد و کارگر صدمه می‌دید، کارفرمایان از پرداخت هزینه درمان سر باز می‌زدند. در زمان بیماری کارگر نیز قاعده به همین منوال بود. کارفرمایان حتا به کارگری که به دلیل بیماری نمی‌توانست سر کار خود حاضر شود مزد نمی‌پرداختند. کارگرانی که در حین انجام کار صدمه‌دیده و نقص‌عضو می‌شدند، بدون دریافت دیناری از بابت خسارت از کار برکنار شده غالبا" مجبور به تكدی می‌شدند. در صورتی که کارگر حادثه‌دیده جان می‌سپرد، به‌ندرت تاوانی به بسته‌گانش پرداخت می‌گردید.

▪️در شرکت نفت مقررات شدید انضباطی و سخت‌گیری رایج بود. کارگران حق نداشتند با عُمال انگلیسی شرکت با صدای بلند حرف بزنند. کارگری که دیر سر کار می‌رسید، از کار معلق می‌شد. در صورت کوچك‌ترین نارضایتی، کارفرما می‌توانست چند روز کارگاه را از کار معلق کند. ضرب وشتم کارگران هم امری متداول است. به دفعات اتفاق افتاده بود که انگلیسی‌ها کارگری را به ضرب مشت و لگد کشته‌اند. در کارگاه‌هایی که کارفرمایان ایرانی دایر کرده بودند، گاهی چوب و فلك هم به‌كار می‌رفت.

✔️ منبع: کتاب شوق یک خیز بلند
نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

ادامه دارد

https://t.center/khamahangy
كميته هماهنگی برای كمك به ايجاد تشكل های کارگری
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران ایران ( قسمت سوم ) #یوسف_افتخاری صحنه‌هاي دل‌گدازي را از حمل تفاله‌هاي نفت توسط زنان و تحقير آنان از جانب انگليسي‌هاي «متمدن» توصيف مي‌کند: «استفاده زنان کارگر از تفاله نفت منظره‌ي اسف‌انگيزي داشت. زنان کارگر پيت‌هاي…
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران ایران (مدت #کار_روزانه)

🔻ساعت کار روزانه‌ی کارگران شرکت نفت انگليس و ايران، در گرمای طاقت فرسا که بعضا" تا ۵٠ درجه مي‌رسد، ١٠ساعت بود. در مؤسسه‌ی شيلات شمال که ۴٠٠٠ کارگر در استخدام داشت، ساعات کار از ۶ بامداد تا ٧ بعدازظهر بود. طی اين مدت کارگران تنها يك ساعت استراحت برای صرف صبحانه و ناهار داشتند. در مواقعی که صيد ماهی زياد مي‌شد کار تا ساعت ١١ شب و حتا تا نيمه شب ادامه داشت. در چنين حالی مبلغی به عنوان اضافه‌کار به کارگران پرداخت می‌شد.

🔻در صنايع دستی و سنتی که بخش بزرگی از کارگران در آن‌ها شاغل بودند، ساعات کار از باز شدن بازار تا زمان بسته‌شدن آن، يعنی حدود ١٢ساعت استمرار داشت. در سال ١٣٠٢ در کارگاه‌های قالي‌بافی همدان ساعت کار در تابستان از ۵ بامداد آغاز می‌شد و با يك تنفس دو ساعته تا شش بعدازظهر ادامه داشت؛ با اين حساب طول روزانه کار به ١١ساعت مي‌رسيد. زمان متوسط کار روزانه، در صنايع نساجی١٠ساعت و در کارخانجات پنبه پاك‌کنی١١تا ١۴ساعت بود.

ادامه دارد

✔️ منبع: کتاب شوق یک خیز بلند
نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

@khamahangy
تماس با ما @hkomite
كميته هماهنگی برای كمك به ايجاد تشكل های کارگری
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران ایران ( قسمت سوم ) #یوسف_افتخاری صحنه‌هاي دل‌گدازي را از حمل تفاله‌هاي نفت توسط زنان و تحقير آنان از جانب انگليسي‌هاي «متمدن» توصيف مي‌کند: «استفاده زنان کارگر از تفاله نفت منظره‌ي اسف‌انگيزي داشت. زنان کارگر پيت‌هاي…
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران ایران - مدت #کار_روزانه (قسمت چهارم)

ساعت کار روزانه‌ی کارگران شرکت نفت انگليس و ايران، در گرمای طاقت فرسا که بعضا" تا ۵٠ درجه مي‌رسد، ١٠ساعت بود. در مؤسسه‌ی شيلات شمال که ۴٠٠٠ کارگر در استخدام داشت، ساعات کار از ۶ بامداد تا ٧ بعدازظهر بود. طی اين مدت کارگران تنها يك ساعت استراحت برای صرف صبحانه و ناهار داشتند. در مواقعی که صيد ماهی زياد مي‌شد کار تا ساعت ١١ شب و حتا تا نيمه شب ادامه داشت. در چنين حالی مبلغی به عنوان اضافه‌کار به کارگران پرداخت می‌شد.

در صنايع دستی و سنتی که بخش بزرگی از کارگران در آن‌ها شاغل بودند، ساعات کار از باز شدن بازار تا زمان بسته‌شدن آن، يعنی حدود ١٢ساعت استمرار داشت. در سال ١٣٠٢ در کارگاه‌های قالي‌بافی همدان ساعت کار در تابستان از ۵ بامداد آغاز می‌شد و با يك تنفس دو ساعته تا شش بعدازظهر ادامه داشت؛ با اين حساب طول روزانه کار به ١١ساعت مي‌رسيد. زمان متوسط کار روزانه، در صنايع نساجی١٠ساعت و در کارخانجات پنبه پاك‌کنی١١تا ١۴ساعت بود.

ادامه دارد

✔️ منبع: کتاب شوق یک خیز بلند
نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

@khamahangy
تماس با ما @hkomite
كميته هماهنگی برای كمك به ايجاد تشكل های کارگری
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران_ایران ( قسمت یکم ) جامعه‌ی ایران، از دوران صفویه و پس از آن کم و بیش با تمدن بورژوازی غرب و دستاوردهای مادی و معنوی آن کم‌کم آشنا شد و در این‌جا و آن‌جا این سرزمین، با بافته‌ها و یافته‌های آنان که عمدتا" از طریق…
شرایط کار و زیست نسل اول #کارگران_ایران؛ #کار_کودکان ( قسمت دوم )

🔹کار کودکان در مزارع، کارگاه‌ها، دکان‌ها و باربری امری طبیعی و رایج و در افكار عمومی نیز از مشروعیت برخوردار بود. کارگران خردسال آسیب‌پذیرترین و بی‌حقوق‌ترین بخش نیروی کار بودند. دستمزد ناچیزی می‌گرفتند. قدرت دفاع از خود و جرأت اعتراض کردن نداشتند. به همین جهت برای کارفرمایان «بی‌دردسر» بودند.

پاولویچ و ایرانسكی می‌نویسند:
« از اطفال در زیر زمین‌های مرطوب و تاریك تحت شرایط بهداشتی فوق‌العاده مدهشی در زمستان روزانه ٩ و در تابستان ١٠ ساعت کار می‌کشند. مزد روزانه اینان در حدود ۴ شاهی و ناهار نیز به عهده خودشان است. غالبا" صاحبان کارخانه‌ها پدران اطفال را متهم می‌کنند که در تغذیه اطفال‌شان سهل‌انگاری نموده و بدین ترتیب نمی‌توانند از آنان کار لازم را بكشند.
از جمله کارگاه‌های که در آن‌ها کودکان تحت استثمار وحشیانه قرار داشتند، قالی‌بافی‌های کرمان بود. در این‌جا بچه‌های شش ساله تحت شرایط طاقت‌فرسایی به کار گرفته می‌شدند. این وضع شامل کودکان و زنان در قالی‌بافی‌های سراسر کشور نیزمی‌شد. سلطان‌زاده حق داشت، هنگامی که نوشت:

« استثمار در کارگاه‌های قالی‌بافی که کارفرمایان به معنای واقعی کلمه عرق زنان و کودکان را در می‌آورند، وحشتناك است... این استثمار بی‌رحمانه تنها منحصر به کرمان نبود بل‌كه در خراسان، کاشان، آذربایجان، سلطان‌آباد (اراك)، فارس و همه‌جا و هرجا که قالی‌بافی دایر است چنین استثماری وجود دارد ... خوراك معمولی آنان (زنان و کودکان قالی‌باف) فقط نان و آب است و اگر گرانی یا قحطی شروع شود، مرگ و میر در میان آنان به سرعت برق‌آسا افزایش می‌یابد. چنین است نحوه‌ی تولید آن قالی‌های نفیس و زیبایی که در ایران و خارجه زینت‌بخش به‌ترین کاخ ها و سالن‌های بورژواهاست.»

ادامه دارد

✔️ منبع، کتاب: شوق یک خیزبلند؛نویسنده‌گان: جلیل محمودی - ناصر سعیدی

@khamahangy
تماس با ما @hkomite
🌀 ۲۲ خرداد مصادف با ۱۲ ژوئن روز جهانی لغو #کار_کودک است. بر اساس آمارهای رسمی سالانه بیش از ۲۵۰ میلیون کودک پنج تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم می‌شوند؛ طبق این آمار، ۱۲۰ میلیون‌ نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام‌وقت هستند و در دنیای واقعی سهم زیادی از زندگی و کودکی خود نبرده‌اند. این در حالی است که این آمارها تنها گوشه ای از شرایط کار برده وار کودکان در دنیای سرمایه داری را نشان می دهد و عمق فاجعه کارکودکان در جهان، بسیار فراتر از آمارهای رسمی است.

🔻لیلا رزاقی روز یکشنبه ۲۰ خرداد ۹۷ مطلبی به مناسبت روز جهانی لغو کار کودک در روزنامه جامعه نو کرده بود که بخش هایی از آن را انتخاب کرده ایم:👇👇

« عرق از سر و صورت آفتاب سوخته احمد می‌ریزد. این دوازدهمین شیشه‌ای است که از صبح تا نزدیک ظهر، با هِن و هِن نفس‌های او شکل می‌گیرد. وقت سرخاراندن ندارد. سوال که می‌پرسی به زحمت لابه لای آن همه سروصدا جوابت را می‌دهد. یعنی اصلا جواب نمی‌دهد. سر می‌چرخاند، خیره نگاهت می‌کند و باز دَم بعدی…

۱۰ – ۱۵-۱۳ ! هرچه سن و سال کارگران اینجا کمتر باشد دَمشان پرتوان‌تر است و تولید شیشه‌های رنگارنگ پر رونق‌تر است.. صدای خس خس سینه هم دیگر برای هیچ‌کدامشان عجیب نیست. تا نفس دارند، می‌دمند داخل این شیشه‌های فرم نگرفته شفاف ، تا شکل بگیرند و تبدیل به کالایی مصرفی یا دکوری شوند. از مدرسه و درس و کتاب هم فقط رویایش برای احمد و بچه‌های دیگر این کارگاههای شیشه‌گری جنوب تهران باقی مانده. فقر وقتی امانت را ببرد دیگر وقتی برای یادگیری چگونه نوشتن آب و نان نیست. آب و نان می‌شود فکر و ذکر هر لحظه‌ات. می‌شود نگاه پدر و مادر و خواهر و برادرها به دستهای کوچکت.. می‌شود تمام هدفت از مهاجرت به یک کشور دیگر یا تمام تلاشت برای گریز از فقر.

اصلا چند نفر از ما می‌دانیم چه تعداد از همان کودکانی که به آسانی و با یک دایره آنها را از سایر کودکان جدا کرده‌ایم و نامشان را «کودک کار» گذاشته‌ایم، در این کارگاهها مشغول به کارند؟! تصور کنید، همین قصه تکثیر می‌شود به تعداد تمام کودکانی که در دامداری‌ها و مرغداری ها، قالیبافی‌ها، ساختمان سازی‌ها، آجرپزی‌ها، سنگ نویسی‌های اطراف قبرستانها، خیاط خانه‌ها و دهها شغل ناشناخته و پنهان دیگر کار می‌کنند و ما تنها آن تعدادی را می‌بینیم که از زیرزمین‌ها و کارگاههای نمور جامانده و به سطح خیابان‌ها آمده‌اند. همان‌ها که سر چهارراهها ، فروشندگی می‌کنند یا آنها که زباله گردند و پاکبان!! .. همان‌ها که گاهی دلمان برایشان می‌سوزد و با ترحمی تهوع آور! نگاهشان می‌کنیم و دیوار مهربانی علم می‌کنیم و یا چون آن مستند ساز به اصطلاح اجتماعی!! یک شب صدقه وار میهمانشان می‌کنیم به شامی استثنایی در رستورانی رویایی .. گاهی اما با وجود اینکه هیچ سند قانع کننده‌ای برای این ادعای پوچ نداریم، بی پدر و مادر! خطابشان می‌کنیم یا در کشاکش اصرارشان برای خرید فال و گل و … ، انگشتان کوچکشان را لابه لای شیشه ماشین‌هایی که به سرعت بالا می‌روند، نمی‌بینیم.. میان این هم همه‌ها ، کمتر شهروند عادی از خود می‌پرسد چرا کودکان کار هر روز زیادتر می‌شوند؟ ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چه نقشی در افزایش فقر و حاشیه نشینی دارد؟ چرا لغو کار کودک تبدیل به مطالبه اجتماعی شهروندان نمی‌شود و چرا هنوز کودکان بسیاری در مشاغل پنهان با صدها آسیب دست به گریبانند؟!...»

@khamahangy
تماس با ما @hkomite
👆👆 ۲۲ خرداد مصادف با ۱۲ ژوئن روز جهانی لغو #کار_کودک است. بر اساس آمارهای رسمی سالانه میلیون ها کودک پنج تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم می‌شوند.

#لغو_کار_کودک

https://t.center/khamahangy
در روزهای اخیر اعتراضات و تجمعاتی همچون طوفان به سرعت همه ی ایران را درنوردید و دنیای سیاست را لرزاند و در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ فراگیر شد و تمام جوانب زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داد اعتراضاتی که با کنش های اجتماعی تا کنونی ایران تفاوتی عمده داشت و آنهم خصلت بی واسطه بودن و شفافیت خواسته ها و مطالبات جاری در خیابان و دانشگاه ها با فریاد #نان و #معیشت بود فریادی که اتفاقا شهرهای محروم را با انرژی بیشتری به میدان کشید مناطقی محروم از جغرافیای ایران که اسامی آنها کمتر شنیده شده بود اما به صدر خبرها آمدند و در کنار شهرهای بزرگ در اعتراض به #بیکاری، #فقر و #گرانی نقش آفرینی کردند.
در این میان، زنان که یک نیروی اصلی در اعتراضات و تجمعات بودند به میدان آمدند که بگویند نه فقط از #فقر و #بیکاری و #گرانی که دامنگیر پیر و جوان و زن و مرد این مملکت است به تنگ آمده اند بلکه می خواهند به مناسبات و قوانین ضد زنی که ارمغانش #فرودستی زنان بوده است و به یغما رفتن زندگیشان به عنوان انسان پایان دهند.
زنانی که بیشترین بخش دستفروشان و کارگران خدماتی و به طور کلی ردیف مشاغل بی ثبات اجتماعی را تشکیل می دهند و در آمارها خبر از بیکاری دو برابریشان نسبت به مردان می آید!

در فیلمهایی که در این چند روز از تجمعات و اعتراضات منتشر میشد می دیدیم که:
▫️زنی تن فروش در میان جمعیت از درماندگی اش می گفت و حرمت انسان را فریاد میزد.
▫️زنی که از بیکارسازی ها و معوق ماندن دستمزدها و نبود ارگان پاسخگوی کارگران به فغان آمده بود.
▫️زنی که دل به دریای آهنین سپرهای مامورین زد و با تمام وجود بیرون ریخت.
همه ی این سالها پر از تبعیض و ستم را
و هزاران هزار زنی که دیگر جز اعتراض چاره ای نیافتند!
و این در حالیست که همه مسئولین حکومتی در سخن، خود را خدمتگذاران مردم و مردم را ولی نعمتان خود معرفی میکنند و به برحق بودن اعتراضات اذعان داشتند. در عمل، راه حلشان برای مردم به جان آمده سرکوب و زندان و کشتار بود و اینچنین بود که پاسخ اعتراضات مردم به #گرانی ،#فقر،#بیکاری و #تبعیض، صدها نفر دستگیری و کشته شدن 20 نفر از معترضان از سوی مدرن ترین دستگاه های سرکوب داده شد و این روزها هم شاهد مرگ چندین جوان معترض در زندان ها می باشیم که نگرانی مردم و خانواده ها را برای تکرار فجایعی مانند کهریزک را ایجاد کرده است.
بی شک اعتراضات مردمی را هرگز نمیتوان با سرکوب ریشه کن کرد و به یقین این موج با قدرتی سهمگین تر خواهان زندگی انسانی خواهد بود.
از اینرو ما #زنان که بیشترین تبعیض را متحمل شده ایم و سالهاست چماق سرکوب برای #حجاب_اجباری را تجربه کرده ایم زندگی برابر و انسانی را حق خود میدانیم و برای کسب پیروزی بیش از پیش برخواسته ها و مطالبات برحقمان پای میفشاریم و همراه با همه کسانیکه خواهان یک زندگی در شان انسان هستند خواهان:
▪️آزادی بی قید و شرط تمامی معترضان دستگیر شده
▪️شناسایی و محاکمه همه آمرین و عاملین کشته شدن معترضان
▪️به رسمیت شناختن حق اعتراض،تجمع و تحصن به عنوان ابتدایی ترین حقوق شهروندی
▪️برچیده شدن تمام قوانین ضد زن
▪️ #نان #کار #آزادی" و در یک کلام امنیت و رفاه برای همه شهروندان

ندای زنان ایران داشتن یک زندگی انسانی را حق مسلم همه شهروندان میداند و برای دستیابی به آن از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
دی ماه 96
@nedaeziran
🔴 #نان، #کار، #آزادی، مطالبه سلب مالکیت شدگان
✍️جعفر ابراهیمی

اعتراضات سراسری مردم ایران به فقر و بیکاری در اعتراض به استمرار شرایط موجود چنان برق‌آسا گسترش یافت و ابعاد جدیدی به خود گرفت که بسیاری را غافلگیر نمود. در این میان بوقچی ها و رسانه‌های استمرار طلبان سبز و بنفش کوشیدند به مدد رسانه های داخلی و با حمایت چهره های شاخص خود با هجمه ای تمام عیار به مطالبات مردم و با برجسته سازی این نکته که این جنبش فاقد هدف مشخص و رهبری است ابعاد و ویژگی‌ها و به‌تبع آن مطالبات بر حق مردمی را به محاق ببرند.

گویی تن‌های محذوف و مطرودی که اینک پا به میان گذاشته‌اند و چیزی جز حق حیات را مطالبه نمی‌کنند چون مطالباتشان معطوف به باندهای قدرت و ثروت نیست باید به شدیدترین شکل ممکن سرکوب شوند تا فضا برای چپاول و غارت ژن‌های مرغوب و اقلیتی برخوردار مهیا گردد اقلیتی که همواره از قدرت اعمال خشونت خود برای حذف اکثریت از شیوه های نرم و سخت بهره برده‌ و هر بار توانسته‌ با ماسکی جدید سلطه خود را بازتولید نمایند. از همین منظر یکی از مهم‌ترین ابعاد اعتراضات اخیر، بی‌شک می تواند کنار رفتن نقاب از چهره برخی از این باندها باشد جایی که پرده ها کنار می روند اصلاح‌طلب و اصول‌گرا برای سرکوب به هم می‌رسند و دانشجویان به‌درستی در شعار خود پایان ماجرای آنان را فریاد می‌زنند.

اما دقیقاً جایی که دانشجویان از پایان ماجرا سخن می‌گویند خود نقطه عطفی است درروند تحولات جاری. حتی اگر دانشجویان شاخص صنفی دستگیر و روانه زندان شوند. چون‌که می‌توان انعکاس صدای دانشجویان را در دورترین نقاط کشور شنید جایی که معترضانی در سن دانش‌آموزی همین شعارها را تکرار می‌کنند و این همان بعد مهمی است که نمی‌توان به‌سادگی از کنارش عبور کرد.

مرور اخبار بازداشت‌شدگان و جان‌باختگان روزهای اخیر و دیدن اسامی و چهره های دانش آموزان و جوانان زیر 35 ساله در میان معترضان، نشان می‌دهد که جمعیت قابل‌توجهی از معترضان زن و مرد در رده سنی 15 تا 35 ساله قرار دارند و این خود می‌تواند نسلی را برای ما تداعی ‌کند که نسبت به تدبیر کاسبان سیاسی تکرار می‌کنم سخت ناامید است.

نسلی به‌غایت واقع‌گرا که درکی درست و عینی از شرایط مادی و عینی جامعه دارد این نسل همان نسلی است که طی این سال‌ها با تمام وجودش سیاست‌های ضد مردمی اقتصاد نئولیبرالی را در دولت‌های مختلف درک کرده است بی‌آنکه نیازی داشته باشد کتاب‌ها و تحلیل‌های دانشگاهی را بخواند. آن‌ها به سفره خود روزانه نگاه کرده‌اند و به‌وضوح دیده‌اند که هرروز وضعیت معیشتشان بدتر می‌شود. این همان نسلی است که هرروز بیکار شدن پدران و مادران خود را دیده است، بی آیندگی خود در عرصه تحصیل را لمس کرده است و معلمان خود را دیده است که طی 15 سال گذشته همواره نسبت به وضعیت موجود معترض بوده‌اند. این همان نسلی است که اگر توانسته به دانشگاه راه یابد به مدد پولی سازی آموزش دانشگاه‌های پولکی نصیبش شده است و با وام و بیگاری توانسته هزینه این مراکز بی‌خاصیت را پرداخت نماید و بعد از فراغت از تحصیل یا بیکار بوده است یا نصیبش بیگاری بر صاحبان قدرت و ثروت بوده است. نسلی که چیزی برای از دست دادن ندارد چراکه امیدش را بارها به مسلخ برده‌اند و سلاخی نموده‌اند این نسل یک‌پایش در مدرسه است یک‌پایش در دانشگاه و یک‌پایش در خیابان و محیط کار؛ اما ویژه نسلی و سنی معترضان نیست که این جنبش را متمایز می‌کند بلکه تعلق آنان به طبقه سلب مالکیت شده از همه‌چیز است که به‌عنوان شاخص اصلی این جنبش بروز و ظهور می‌یابد تا آنان که توانایی از دست دادن ندارند نتوانند همگام با جنبش حرکت کنند. اگر امروز کسانی فقدان هدف و رهبری را بهانه برای عدم همراهی با اکثریت سلب مالکیت شده قرار داده‌اند از وضعیت طبقاتی موجود نفع می‌برند آنان نه نگران تخریب اموال عمومی هستند و نه نگران بروز خشونت در جامعه، چراکه سال‌هاست به‌صورت سیستماتیک اموال عمومی را تخریب نموده‌اند و نسبت به جامعه خشونت کرده‌اند دغدغه آنان حفظ ثروت و قدرت است همان‌گونه که دغدغه معترضان در مقابل آن‌ها قرار دارد نان، کار، آزادی.

@khamahangy
💢 روند کاهشی سهم هزینۀ نیروی #کار از هزینۀ تولید در #ایران

🔸برپایۀ مطالعات انجام‌شده در مؤسسۀ عالی پژوهش تأمین اجتماعی، سهم هزینۀ نیروی انسانی (شامل دستمزد و بیمه) از کل هزینه‌های تولید در سال 1392 در کارگاه‌های بالای 50 نفر نیروی کار، حدود 4.6 درصد بوده که در مقایسه با سال 1386 تقریباً به نصف رسیده است. سهم نیروی کار از هزینه‌های تولید در سال‌های 1373 و 1386 به‌ترتیب 14.6 و 8.8 درصد بوده است. کاهش سهم هزینۀ نیروی انسانی از هزینه‌های تولید ناشی از گسترش صنایع سرمایه‌بر و رشد کمتر دستمزد در مقایسه با سایر هزینه‌های تولید است. این روند کاهشی در تمام گروه‌های صنایع به‌جز بازیافت و تولید مبلمان رخ داده است.

🔸میزان سهم هزینۀ نیروی انسانی از هزینه‌های تولید به نوع صنعت بستگی دارد. این سهم در صنایع کاربر بالاتر و در صنایع سرمایه‌بر بسیار پایین است. برای مثال در صنایع مربوط به نفت و گاز و پتروشیمی سهم نیروی انسانی از هزینۀ تولید حدود 0.6 درصد است. بیشترین سهم عامل نیروی انسانی از هزینه‌های تولید مربوط به صنایع تولید پوشاک (28.9 درصد)، بازیافت (28.6 درصد)، و مبلمان (19.6 درصد) است.

🔸کارفرمایان، بالابودن نرخ بیمۀ اجباری نیروی کار را یکی از عوامل نامساعدبودن فضای کسب‌وکار در ایران می‌دانند. اما این ذهنیت تا چه اندازه با واقعیت منطبق است؟ سهم حق‌بیمۀ پرداختی کارفرمایان از هزینه‌های تولید به‌طور میانگین حدود 0.7 درصد است. این نسبت در صنایع مختلف بین 0.1 تا 4.9 درصد متفاوت است. بیشترین میزان سهم حق‌بیمۀ پرداختی کارفرمایان از هزینه‌های تولید در تولید پوشاک (4.9 درصد) و تولید مبلمان (3.6 درصد) است.


@khamahangy
تماس با ما @hkomit
🔴 #ازمهرجاماندند

صندلی های سرویس کارخانه پذیرای کارگری جدید بودند کارگری که صندلی برای قد و قواره اش بزرگ بود پسری مو بور با ککهایی در صورتش و چشمانی دوخته به جاده و لبهای مهر شده به سکوت!

تمام راه زیر لب تکرار می کنم:
ازمهرجاماندند! ازمهرجاماندند!

به کارخانه که می رسیم هم قدم با عمویش می شوم و می پرسم این بچه اینجا چه می کنه الان باید تو مدرسه باشه نه کارخانه و عمو با تاسف سرش رو تکون می ده که امسال مدرسه ایرانی و افغانستانی ها رو جدا کردند و مدرسه ی بچه های افغانستانی هنوز حاضر نشده و ساختمانش نیمه تمام مانده و این بچه ها هنوز نتونستند به مدرسه برن توی این یکی دو روزی که نبودم رفتم وزارت کشور که این بچه ها هنوز مدرسه نرفتند گفتند پیگیری می کنند حالا ببینیم چی میشه!

میگم اره پیگیر باش 10 روز ار مهر گذشت و این بچه ها هنوز نرفتند مدرسه...
و امروز غروب که در حیاط کارخانه برای برگشت سمت سرویس می آیم پسرک موبور جلوی درب نگهبانی ایستاده بود و دستهاش تو جیب شلوارش و سرش پایین و با پاش سنگریزه ی کف حیاط رو توپ فوتبالش می کرد!

16 روز از مهر گذشت و همچنان #ازمهرجاماندند
کودک،کودک است به ملیت تقسیمشان نکنید! که بعدش راهی کارخانه ها شوند که راهی خیابانها شوند و به جرم "کودک کار" دستگیر شوند.

بس است این تبعیض! بس است این راسیسم!
تحصیل رایگان حق همه ی کودکان
#کار_کودک_ممنوع
#روز_جهانی_کودک

اسرین درکاله
مهر 96
@khamahangy
تماس با ما @hkomite
بخش 1️⃣

✴️ درام شغلی جنس دوم‌ها
✍️ جمع آوری:ثنا داوودی، سوما رحمان‌زاده
▪️منبع:بولتن داخلی معیشت و کار @commitekaregar

🔹با توجه به اهمیت #کار_زنان و نقشی که آن‌ها در پشتیبانی از اقتصاد خانواده در طول اعصار متمادی به عهده داشته‌اند و همچنین نقش اصلی زن که در ساختار نظام‌های سرمایه‌سالار به مراقبت از اعضای خانواده و ارائه خدمات خلاصه شده است، در این گزارش به وضعیت زنان شاغل در بخش منشی مطب‌ها و فروشندگان داروخانه‌ها پرداخته‌ایم.

منشی‌گری با حقوق بسیار کم به عنوان یکی از شغل‌های پرطرفدار نزد زنان تبدیل شده که همواره متقاضی زیادی داشته و بدین صورت به یکی از شغل‌های ثابت برای زنان تبدیل شده و همچنین به باوری عمومی نیز تبدیل گشته است. اما پرطرفدار بودن این شغل‌ نه بر اساس علایق و سلایق افراد بلکه بر محور ضرورتی شکل گرفته است که سرمایه به آن نیاز دارد. با این توجیه که کار بیرون از منزل برای زنان به گونه‌ای شغل دوم به محسوب می‌شود، بنابراین از این شغل دوم به نفع صاحبان کار و برای تامین نیروی کار ارزان به ادبیاتی تبدیل شده است که منشی‌ها انتظار حق و حقوقی بیشتر از این را ندارند و حتی از آن به عنوان یک فرصت شغلی بسیار خوب یاد می‌کنند.
وضعیت و روایتی که از کار زنان در این بخش طبق گزارشات به عمل آمده به دست آورده‌ایم، متغیر است.

آن‌ها دخترانی از بازه‌ی سنی 20 تا 35 سال و با میانگین سنی 28 سال هستندکه سابقه چند سال کار به عنوان منشی در مطب‌های مختلف را دارند و گویا هر وقت خواهان باشند و از کار در مطب مربوطه ناراضی باشند از کار خود استعفا می‌دهند و بعد از مدت کوتاهی که همین اتفاق در یکی دیگر از مطب‌ها رخ داد به کار در آنجا مشغول خواهند شد. منشی‌گری رویای شغلی هیچ‌کدام از آن‌ها نیست، بلکه بیشتر آن‌ها افرادی هستند که بعد از فارغ‌التحصیلی موفق به پیدا کردن شغلی در رشته مربوطه‌ی خود نشده‌اند و در نتیجه به این کار روی می‌آورند و یا در مواردی از این نیروی کار ارزان حتی به عنوان نیروی کاری که نه تنها شامل کمترین حقوق می‌شود بلکه بیشترین بازدهی را نیز دارا می‌باشد، استفاده می‌کنند.
با توجه به نوع مطب و ساعت کاری آن، ساعت کاری منشی‌ها نیز متغیر و در بازه‌ای بین 3 تا 7 ساعت می‌باشد. مطب‌ها معمولا نیاز به اضافه‌کار ندارند، اما در صورت لزوم بعضا برای آن‌ها اضافه‌کاری همراه با حقوق مقرر می‌گردد.

منشی‌ها از این کار ناراضی نیستند. تعدادی از آن‌ها که وضعیت مالی مناسبی ندارند و بعضا مستاجر نیز هستند، حقوق نقش مهمی جهت تامین مایحتاج زندگی‌شان دارد. حقوقی که دریافت می‌کنند ناچیز است، اما آن‌ها ناگزیر به این هم راضی هستند.
حقوق‌های دریافتی آنان از دویست تا نهصد هزار تومان متغیر می‌باشد؛ اما این سیر متغیر حقوقی نه به دلیل ساعت کار صرف و یا ایجاد ارزش، بلکه به دلیل توهمی به نام سابقه کار است که بازار می‌خواهد به این شکل بیشترین بهره‌کشی را از آن‌ها داشته باشد. برای مثال یک فرد بعد از چند سال بهره‌کشی حقوقش به حداقل پایه‌ی موجود در قانون کار می‌رسد، آن‌هایی هم که اضافه‌کاری ثابت در طول سال دارند مبلغی متغیر و بعضا غیرشفاف به حقوق‌شاناضافه می‌شود. حقوق‌هایشان حداکثر با یک یا دو روز تاخیر پرداخت می‌شود آن هم به صورت دستی و نقد. از دلایل اساسی که این جنس دوم را وادار به کار کردن با حقوق کم می‌کند ترس از ارتش ذخیره بیکارانی است که با کمترین حقوق حاضر به کار می‌باشند.

ادامه گزارش در 2️⃣ 👇👇

@khamahangy
مرگ آتش نشان یزدی در حادثه آتش سوزی

امروز صبح در جریان حادثه آتش سوزی یک مغازه در میدان باهنر یزد، یک آتش نشان جان خود را از دست داد.
http://www.ilna.ir/fa/tiny/news-355095

#خبرگزاری #کار #کارگری
سرخط #خبر و #تحلیل های روز را با#ایلنا دنبال کنید...
@ilnair
کارگران فاز‌های ۲۰ و ۲۱ عسلویه تجمع کردند

صبح امروز ۴۷۰ کارگر پیمانکاری فاز‌های ۲۰ و ۲۱ عسلویه در اعتراض به معوقات مزدی در محوطه کارگاه تجمع کردند.
http://www.ilna.ir/fa/tiny/news-355063

#خبرگزاری #کار #کارگری
سرخط #خبر و #تحلیل های روز را با#ایلنا دنبال کنید...
@ilnair