#ناصرـخسروـوار#اقتصادـکلانیکی از ترسهای ما به عنوان توده مردم و سیاستگذار به عنوان سکاندار کشتی جهش نرخ ارز در سال آینده هست. سیاستگذار ما حداقل در ویترین جهش را احاله میدهد به عوامل خارج از اراده یعنی تحریم در بعد بیرونی وتقاضای سوداگرانه در بعد داخلی
حمله سوداگرانه در کلام سیاستگذار تعبیرهای مختلفی دارد. معمولا در قالب اختلالهای ناشی از مداخلات افراد سودجو و سلاطین مرحوم و معدوم سکه و ارز و در علمیترین ظاهر-با استناد به اقتصاد رفتاری- رفتار گلهای (horading behavior) به جامعه عرضه میشود.
حملات سوداگرانه در نظامهای نرخ ارز ثابت سابقه تاریخی دارد مانند: آرژانتین (۲۰۰۱) بریتانیا (۱۹۸۰) مکزیک (۱۹۹۴) سوئد و فرانسه (۱۹۹۲:۹۳) کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا (۱۹۹۷).در تمام موارد تقاضای شتابگیرنده برای ارزهای خارجی منجر به تقلیل ناگهانی ذخایر ارزی کشور و جهش ارز شدهاست
حملات سوداگرانه را در سه نسل طبقهبندی میکنند. نسل اول ناشی از سیاستهاس انبساطی مالی و پولی ست که کاهش نرخ بهره حقیقی و کسری تراز تجاری (بیشتر بودن واردات از صادرات) در مدت طولانی را با خود به همراه دارد
سوداگر عاقل و قابل میداند که ذخایر ارزی بانک مرکزی رو به افول است بنابراین با صبر فراوان به خرید ارز ادامه میدهد تا لحظهای که اولین خبر ناتوانی بانک پخش شود و تعداد خریداران با آگاهی به جهش نرخ ارز افزایش نمایی پیدا کند.
نسل دوم وجود تعادلهای چندگانه در بازارهای مالی بین المللی را توضیح میدهد و بیان میکند هنگامی که چند خریدار عمده در بازار وجود دارند، دو تعادل وجود دارد. تعادل بد: همه بازیگران عمده به خرید ارز دست بزنند، تعادل خوب: هیچ کس به خرید ناگهانی دست نزند.
اما اگر در تعادل خوب عده محدودی تخطی کنند منفعت یک جانبه بیشتری میبرند. و بنابراین با حرکت اولین خریدار همه به سمت تعادل بد اقصادی حرکت میکنند. در صورتی که اقتصاد در وضعیت باثباتی قرار داشته باشد، تعادل بد اتفاق نمی افند و تقاضا سوداگرانه پاسخ داده میشود
و اگر وضعیت کلان اقتصاد متزلزل باشد (تورم بالا، بدهی ناپایدار دولت، بحران بانکی همزمان) این حمله سودگرانه با جهش نرخ ارز و خالی شدن همیان ارزی دولت به پایان میرسد.
نسل سوم عموما در سیستمهایی اتفاق میافتد که مداخله دولت و بازیگران اقتصادی نزدیک به حاکمیتها (بخوانید عین بختک) بخش عمده از فعالیتهای بروننگر اقتصادی را تحت سلطه دارد. در این شرایط همه بازیگران به پشتوانه دسترسی به رانت دوستان خود در حاکمیت فرض میکنند:
در روز بد جامعه هزینه ریسکهای بزرگ آنها را خواهد داد. و سرمایهگذاریهای پرریسک اقتصادی وفساد فراگیر افزایش مییابد. در صورت وقوع شوک به یک رشته فعالیت، تعداد متقاضان ارز به شدت بالا میرود. به صورت ناگهانی ذخایر ارزی افت پیدا میکند. و بحرانی نظیر بحران جنوب شرق آسیا جرقه میخورد
ویژگی مشترک تبدیل تقاضای سوداگرانه به حمله سوداگرانه و حمله سوداگرانه به جهش نرخ ارز و کاهش ذخایر کشور، وجود زمینههای آسیبپذیری کلان از قبیل ناپایداری بدهی دولت، انباشت بدهی ناشفاف دولتی، عمق کم و انفصال بازارهای مالی داخلی از استاندارهای سلامت و کسری بودجه بالاست
در غیر این صورت یا حمله سوداگرانه به وقوع نمیپیوندند یا دولتها توانایی مدیریت آن را خواهند داشت. در مورد ایران به صورت خاص به نظر میرسد که نسل اول و نسل سوم حملههای سوداگرانه پتانسیل وقوع دارند.
اما دولت زمان لازم برای اصلاحات ثبات ساز را در اختیار دارد. اصلاحات نظام بانکی و تطبیق دخل و خرج دولت و اصلاح نرخ ارز به طور کلی و برچیدن این حلقه معیوب رانت یارانه نرخ ارز به صورت خاص در مقابله با نسل سوم گامهای پیشدستانه دولت میتواند باشد.