https://tinyurl.com/5n7y84ppاول ماه مه ۲۰۲۴ و ضرورت انقلابِ فراگیر برای زندگیمتن دریافتی (نویسنده: بینام)
کارگاه دیالکتیک
بر کسی پوشیده نیست که جهان بیش از همیشه در بحرانهای چندگانه و درهمتنیده فرو رفته است. حتی تفاوتها و امتیازات جغرافیایی هم دیگر قادر نیستند این بحرانها را گذرا جلوه دهند یا اثرات فراگیرشان را صرفاً به مردمان مناطق «دوردست» نسبت دهند. بحران اقتصادیِ شدتیافته در اثر پاندمی کرونا بیآنکه تخفیف بیابد با پیامدهای چندلایهی جنگهای تازه تلفیق شد و فشار زندگی و معیشت را بر فرودستان و پرولتاریا فارغ از محل سکونتشان هر چه سختتر کرده، و همزمان دایرهی امکاناتِ موجود برای تدارک سیاست رهاییبخش را تنگتر کرده است. بهجز این، تشدید پیامدهای بحران گرمایش زمین و روند شتابان نابودی طبیعت هم نشان دادهاند که مشکلات اصلی ما ماهیتی جهانی دارند. و در کنار همهی اینها، ابعاد موحش تهاجم تازهی دولت اسرائیل به غزه و نسلکشی آشکار فلسطینیان تحت حمایتهای بیدریغ قدرتهای غربی بار دیگر نشان داد که هیچ قانون اخلاقی و انسانی بر مناسبات جهانی قدرت حاکم نیست. همهی اینها تصویری تراژیک و دهشتبار از واقعیات جهان (همچون پهنهی شر) ترسیم کردهاند؛ تصویری که شمار زیادی از انسانها را از مبارزه برای تغییر ناامید کرده و آنها را بدینسو سوق میدهد که در واکنش به ترسها، خشمها و حس بیقدرتیشانْ به گفتارها و وعدههای سیاستمدارانی پناه ببرند که بهمیانجی این آشفتگیهای فزآینده، بی هیچ لکنتیْ مرزهای ملی و نژادی و مذهبی و ارزشهای مردسالارانه و اقتدارگرایانه را تقدیس میکنند. بهنظر میرسد عروج سیاسی جریانهای راست افراطی و اقتدارگرا بهمیانجی سیاست نفرت، تشدید خودکامگی سیاسی و جنگطلبی و نظامیگری فزآینده در سطح جهان، نتیجهی مستقیم شدتیافتن بحرانهای سرمایهداریست. اما درکنار ماهیت بحرانزای سرمایهداری، عامل مهم دیگری هم بیگمان در ایجاد این دهشت تاریخی نقش داشته است که همانا افول مبارزات پرولتاریا (مبارزهی طبقاتی) در مقیاس جهانی، و افول رؤیا و روایتی مشترک از رهاییست. رویایی که قادر باشد مبارزات پرولتاریا را فراسوی مرزهای برساختهی دولتها و نیروهای ارتجاعی به هم پیوند دهد.
پس اول ماه مه ۲۰۲۴ را میباید در بافتار چنین شرایطی بنگریم و این پرسش را برجسته کنیم که اگر اول ماه مه گرامیداشت پیکار آشتیناپذیر پرولتاریا علیه سرمایهداریست، چرا پیکارهای طبقاتی ما بهرغم استمرار ناگزیر و جلوههای درخشانشان، کماثر شدهاند؟ چرا پیش نمیرویم؟ بلکه از هر سو با سرکوب و شکست و عقبنشینی مواجهیم؟ در این متن فشرده، تنها در همین حد میتوان اشاره کرد که اگر امروزه بازتولید استثمار و سرکوب و ستم در اشکالی چندلایه بیش از هر زمانیْ در گسترهای جهانی رخ میدهد، نه پرولتاریا میتواند تودهی همگنی از انسانها باشد؛ نه حیطهی مبارزات پرولتاریا به اشکال خاصی از مبارزات مُزدی و اقتصادی قابل فروکاستن است؛ و نه گسترهی این مبارزات قابل محدودسازی به مرزهای جغرافیایی یا بهاصطلاح ملی و مرزهای هویتیست. تحمیل شرایط دهشتبار کنونی بر پرولتاریای جهانی نتیجهی آن است که در عصر سیطرهی نولیبرالیسمْ ما تودهی متکثر و ناهمگون پرولتاریای جهانی - درمجموع - نهتنها مسیر پیروزی را گم کردهایم، بلکه باورمان به امکان پیروزی هم کمرنگ شده است؛ لذا عمدتا به پیکارهای دفاعیِ موردی و مقطعی بسنده کردهایم. اما این فقط کلیت ماجرا یا برآیند کلی وضعیتِ مسلط است. در سطح مشخص و انضمامی اما، تجارب متعدد و درخشانی هم از مقاومت تودهای و پیکارهای انقلابی پیشِ روی ماست که بر ضرورت و امکانِ تغییر انقلابی پافشاری میکنند و راههای آن را به ما نشان میدهند. جنبش زاپاتیستا، جنبش روژآوا، جنبش انقلابی سودان؛ خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» (خیزش ژینا)، و همبستگی گستردهی جهانی علیه جنگ و نسلکشی اسرائیل در غزه تنها نمونههای معدود و متاخری از این درخششها هستند. وانگهی، در کنار این خیزشهای تودهای و جنبشهای نامدار ولی محدود یا مقطعی، باید انبوه مقاومتهای روزمرهی فردی یا جمعی پرولتاریا در سراسر جهان در حوزههای گوناگون استثمار و سلطه و ستم را بهیاد بیارویم، که اگرچه عموما جرقههایی زودگذر و پراکنده یا رویدادهایی «تکراری» بهنظر میرسند، ولی بهرغم همهی سرکوبها و محدودیتها بیوقفه جریان دارند. بر این اساس، پرسش از «چرا پیش نمیرویم» میباید با بررسی همهجانبهی تجارب، دستاوردها و خصوصا موانع پیشروی این خیزشهای تودهای و مقاومتهای روزمره پی گرفته شود.
--------------
#مبارزه_برای_زندگی#همبستگی_انترناسیونالیستی_پرولتاریا#زنده_باد_سوسیالیسم#ژن_ژیان_ئازادی#اول_ماه_مه#همبستگی_جهانی_ستمدیدگان--------------
@kdialectic