Смотреть в Telegram
دیابت نقدینگی در اقتصاد ایران خلاصه؛ - کاهش نسبت نقدینگی بر تولید ناخالص داخلی به عدد 70، در شرایط افزایش 20هزار برابری نقدینگی نشان‌دهنده دیابت نقدینگی در اقتصاد ایران است. - بر اثر این دیابت، نقدینگی در سلول‌های تولیدی ورود نمی‌کند، در عوض به عفونت و مرگ اندام‌های اقتصادی می‌انجامد و یا از مجاری ادراری خارج می‌شود. - اندام‌هایی که بخاطر این دیابت دچار عفونت و مرگ شده‌اند صرفا با مولدسازی بهبود نمی‌یابند. - مشکل دیابت اقتصاد ایران، «قیمت‌گذاری دستوری» است و لاغیر. @kafshhaye_aahani توضیح بیشتر: یاسر جبراییلی اگرچه راهکارهای فاجعه‌باری ارائه داد اما مسایلی را مطرح کرد که بسیار جای تامل و بحث دارد و اقتصاددان‌های ما طبق معمول هیچ محتوایی در مواجهه با آن تولید نکردند و‌ من ناچارم به عنوان تنها جورنالیست جنرالیست فعال! (روزنامه‌نگار همه چیزدان) دوباره خودم دست به کار بشوم و مسایل را بیشتر باز کنم. یکی ازین مسایل، بحث نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی است که در ایران با عدد 70 در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته با نسبت‌های بالای 140 نشانگر عطش شدید نقدینگی در اقتصاد کشور است.‌ «اینجا» راهکار جبراییلی و اساتیدش چه از شاخه مارکسیست‌های امامی (اصلاح‌طلبان) و چه از شاخه مارکسیست‌های ولایی (نواصولگرایان) طی این 4دهه، همواره یا خلق پول بیشتر برای کسری بودجه دولت و بنگاه‌های اقتصادی بوده است و یا صرفا افزایش سخت‌گیری بانک‌ها در اعطای تسهیلات خرد به مردم؛ بدون اینکه ریشه این عطش را شناسایی و برطرف کنند. مشابه این اتفاق، در فیزیولوژی بدن انسان هم رخ می‌دهد جایی که انسان بخاطر یک بیماری عفونی دچار عطش شدید می‌شود یا بیماران دیابتی که با ولع شدید قند و سپس با عطش آب روبرو هستند و هرچه شربت بیشتری می‌خورند این عطش و ولع افزایش می‌یابد. اقتصاد ایران هم به وضوح دچار دیابت نقدینگی است؛ به این شکل که بنگاه‌های اقتصادی برای نقدینگی مورد نیازشان به شدت در مضیقه هستند، اما نقدینگی بسیار بالا در دست عده‌ای هرگز جذب در سلول‌های تولیدی نمی‌شود و در عوض یا بازارهای مصرفی را درگیر سوداگری می‌کند یا فرار سرمایه افزایش می‌یابد؛ درست مثل دیابت که بخاطر نبود انسولین، قند خون جذب سلول‌ها نمی‌شود و این قند بالای خون یا از مجاری ادراری بیرون می‌رود یا به عفونت‌های موضعی دامن می‌زند. بنابراین طرح مساله جبراییلی مبنی بر کمبود نقدینگی با استناد به عدد 70، کاملا درست است (بر خلاف راهکارش) منتها این کمبود در بخش‌های تولیدی و بخش فعال خصوصی بخاطر سخت‌گیری در خلق پول نیست، زیرا حجم پول طی سال‌های پس از انقلاب حدود 20هزار برابر شده اما نسبت نقدینگی به تولید ناخالص نه تنها افزایش نیافته بلکه به حدود 70 کاهش پیدا کرده است و اگر همین الان نقدینگی را دو برابر کنیم این نسبت نه تنها بالا نمی‌رود بلکه بخاطر افزایش مخرج کسر (مقدار ریالی تولید ناخالص) از محل تورم، کاهش هم می‌یابد و عطش نقدینگی شدیدتر می‌شود و شاید اینبار به عدد 50برسیم. حال پرسش اینجاست که دیابت اقتصاد ایران ناشی از چیست و چرا انسولین در رگ‌های آن وجود ندارد و نقدینگی جذب سلول‌های تولیدی نمی‌شود؟ پاسخ به وضوح «قیمت‌گذاری دستوری» است که تمام سیگنال‌های حیاتی به غدد طبیعی را از کار انداخته و انسولین اقتصادی را از بین برده و باعث افزایش شدید نقدینگی در خون مجاری پولی و کاهش شدید آن در سلول‌های تولیدی شده است. بنابراین شما هر حبه قندی که به این بیمار بخورانید مستقیما روی قند خونش تاثیر می‌گذارد و از مجاری ادراری خارج می‌شود یا به عفونت در مواضع حساس می‌انجامد. به قول دیگر تا «قیمت‌گذاری دستوری» وجود دارد هر 1000تومانی که خلق شود بلافاصله مستقیما روی قیمت مرغ و تخم‌مرغ مردم تاثیر می‌گذارد و تا وقتی این دیابت برطرف نشود، اندام‌های اقتصادی کشور، یکی یکی عفونت می‌کنند و می‌میرند و حتی با مولدسازی هم کاری پیش نمی‌رود. 🆔 @kafshhaye_aahani
Telegram Center
Telegram Center
Канал