انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#شراب
Канал
Религия и духовность
Блоги
Образование
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتے‌تئیست‌های ایران

#هدایت در ملتقای خیام و کافکا (۲)


در طول بیش از سه ربع قرن اخیر هدایت نخستین پژوهنده ایرانی است که اهمیت خیام و جهت و جای شگفت‌انگیز او را برای معاصران خود مشخص می‌سازد، و با استعانت از اشعار و آثار خیام، چهره‌ای از او به دست می‌دهد که پیش از آن وجود نداشته است، و پس از آن، کمابیش، همین چهره از خیام در قلمرو ادبیات ایران تثبیت می‌شود. هدایت، در مقام محقق و نویسنده‌ای نوآور و دیرپسند، توضیح می‌دهد که چرا رباعیات خیام بیش ازهر دیوان شعر و اثر ادبی از متون گذشتهٔ ما نظرش را گرفته است. به زعم او خیام اولین، و چه بسا یگانه، شاعری است که این جسارت و جربزه را از خود نشان می‌دهد که آنچه را بسیار کسان احساس می‌کردند، و نمی‌خواستند یا نمی‌توانستند، به صدای رسا بیان کند

او شعر خیام را نوعی ادعانامه انسان ایرانی و نماینده فرهنگ‌والایی می‌داند که با هرآنچه موهوم و وابسته به اسرار و غیر عقلانیت است در می‌افتد و، با آزاداندیشی ممتازی در امور دنیوی، سعادت #این‌جهانی و لذات زندگی را، به هیچ هول و هراسی، پذیرا می‌شود. #هدایت برای فهمیدن مضامین رباعیات خیام و شرح و توضیح دقایق آن‌ها توانایی شگرفی از خود نشان می‌دهد؛ چنان‌که گویی هیچ حایلی میان او و مضامین ژرف نهفته در رباعیات، و خود شاعر، وجود ندارد. او نشان می‌دهد که معنویت خیام، چه در مضمون و چه در لحن، با بلاغت نویسندگان صوفی مشرب واخلاقی زمان او ـ وحتی بعد از او ـ وجه شبهی ندارد؛ زیرا او هر افسونی را که به قصد خفه کردن احساس و وجدان بشری ساخته و بافته شده است با لهیب آتش تیز شعر خود خاکستر می‌کند.

#هدایت از اولین کسانی است که خیام را با متفکران غربی، مانند #شوپن‌هاور و #گوته و #ولتر و #لوکرس، مقایسه می‌کند، و وجوه مشترک و ممتاز اندیشه او را با بینش این متفکران نشان می‌دهد؛ گیرم این مقایسه و واکاوی در همه‌جا عمق و غنای لازم را ندارد. او لحن خیام را که آمیخته به طعنه و تمسخر و دید #لاابالیانه بی‌نظیر است می‌ستاید، و او را به جهت هجو ریاکاران و زهاد و ریشخند وعده‌های دل‌خوش‌کنک آن‌ها، شاعری طعنه‌زن و عاصی می‌داند.

با توجه به همین ملاحظات و مشخصات است که، از منظر هدایت، شعر خیام برگشتگاهی مهم و، در واقع، عظیم‌ترین واقعه ادبی سرزمین بزرگ ایران محسوب می‌شود

هدایت در خیام شاعری را می‌بیند که هدفش فقط جلب خاطر خوانندگان به سوی #حقیقت است؛ حقیقتی که با فریاد و غوغا اعلام می‌شود، به گونه‌ای که گویی سخن گفتن به صدای آرام، و باحزم و احتیاط، ممکن است اهمیت حقیقت را نشان ندهد و آدم هایی را که گوش سنگین و عواطف کرخت شده دارند جلب نکند. از لحاظ خیام، چنان که هدایت تاکید می‌کند، راه انسان به آینده سرانجام به مرگ ختم می‌شود، و زندگی انسان دور دردناک و بی‌انتهایی از برآمدن و فرو نشستن است، و بنابراین هیچ غرض و غایتی در کار نیست

ما لعبتکانی هستیم که با ریسمان نامرئی، متصل به قدرتی عظیم و رازآمیز، در خیمه‌شب‌بازی کائنات شرکت داریم، بی آن که اراده‌ای از خودمان داشته باشیم. انسان، در مقام شریف‌ترین مخلوفات، از راز سرنوشت محتوم خود آگاه است - باید آگاه باشد - بنابراین سرنوشت کودکی رسیدن به جوانی و پیری و سرانجام از پا افتادن و در خاک شدن است

وقتی انسان از حرکت خود باز می‌ایستد در واقع به تباهی و نیستی رسیده است؛ در نتیجه غرض از زندگی مرگ است

در حقیقت هدایت در رباعیات‌خیام بر مایه‌ها و مضامینی تاکید می‌کند که، کمابیش، اشتغال خاطر خود او نیز هست، و از همین رو شباهت خیره‌کننده‌ای میان #خیام و #هدایت می‌توان یافت. آنچه، بیش از همه، در شعر خیام نظر هدایت را گرفته - چنانکه خودش توضیح می‌دهد - فکر خیام است که پیوسته با غم و اندوه و نیستی و مرگ آغشته است. همان مفاهیمی که در آثار هدایت در جلوه‌های گوناگونی تکثیر می‌شوند
به زعم هدایت بدبینی و تلخ‌اندیشی خیام وابستگی مستقیم به حس شهوت تند و ناکام شاعر، چنان که در اغلب شعرای گذشته ادب فارسی می‌بینیم، ندارد بلکه نماینده یک جنبه عالی و فلسفی است که از آن بوی غلیظ #شراب به مشام می‌رسد. از طرف دیگر وجه #لاقیدانه و ضد #سامی پاره‌ای از رباعیات، که به صورت تردید و شک آوردن در احکام دینی و در نفی آموزه‌ها و افسانه‌های دوران گذشته و دقیق شدن در موضوع مرگ جلوه‌گر است و نوعی دیانت این جهانی یا دنیوی را تبلیغ می‌کند، هدایت را به شدت برمی‌انگیزد

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#زندیقی از آخوندکی پرسید، چرا در بهشتی که می‌گویید، #کتابخانه و #فرهنگسرا وجود ندارد؟

✸ وی پاسخ داد، مشتری‌های ما، عاشق #حوری، #غلمان و #شراب هستند. ما هم وعده‌ همین‌ها را می‌دهیم که برای آنها خوشایند باشد! وگرنه اگر حرف از #کتاب و #فرهنگ بزنیم، خشمگین شده، دکان‌مان از رونق افتاده و جیب‌هایمان خالی می‌ماند


✵ بقول‌معروف
فقیه مدرسه گفتا چنین بگوش حمارش
که هرکه خر شود، می‌شوند ســــــوارش



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌‌تئیست‌های ایران


#خیام‌فیلسوف (۱۲)

روی ترانه‌های‌خیام #بوی‌غلیظ‌شراب سنگینی می‌کند و مرگ از لای دندان‌های کلید شده‌اش می‌گوید:
خوش باشیم؟

موضوغ #شراب در رباعیات #خیام مقام خاصی دارد. اگر چه #خیام مانند ابن‌سینا در خوردن شراب زیاده‌روی نمی‌کرده ولی در مدح آن تا اندازه‌ای اغراق می‌گوید. شاید بیشتر مقصودش مدح منهیات مذهبی است. ولی در #نوروزنامه برگ ۶۰ یک فصل کتاب مخصوص منافع‌شراب است و نویسنده از روی تجربیات دیگران و آزمایش شخصی منافع شراب را شرح می‌دهد و در آنجا اسم بوعلی‌سینا و محمدزکریای‌رازی را ذکر می‌کند می‌گوید
هیچ‌چیز در تن مردم نافع‌تر از #شراب نیست، خاصه شراب انگوری تلخ و صافی. خاصیتش آن است که غم را ببرد و دل را خرم کند

و در برگ ۷۰ می‌نویسد:
... همه دانایان متفق گشتند که هیچ نعمتی بهتر و بزرگوارتر از شراب نیست.

و در برگ ۶۱ می‌گوید:
... و در بهشت نعمت بسیار است و شراب بهترین نعمت‌های بهشت است

آیا می‌توانیم باور کنیم که نویسنده، این جمله را از روی ایمان نوشته در صورتی که با تمسخر می‌گوید:
گویند بهشت و حور و کوثر باشد
جوی می و شیر و شهد و شکّر باشد
پر کن قدح باده و بر دستم نه
نقدی ز هزار نسیه بهتر باشد

ولی در رباعیات، شراب برای فرونشاندن غم و اندوه زندگی است خیام پناه به جام‌باده می‌برد و با می ارغوانی می‌خواهد آسایش فکری و فراموشی تحصیل بکند.
خوش باشیم، کیف بکنیم، این زندگی مزخرف را فراموش بکنیم. مخصوصا فراموش بکنیم، چون در مجالس عیش ما یک سایه ترسناک دور می‌زند. این #سایه‌مرگ است، کوزه‌شراب لبش را که به لب ما می‌گذارد آهسته بغل گوشمان می‌گوید:
منهم روزی مثل تو بوده‌ام، پس روح لطیف باده را بنوش تا زندگی را فراموش بکنی!


بنوشیم، خوش باشیم، چه مسخره غمناکی! کیف؟ زن، معشوق دمدمی، بزنیم، بخوانیم، بنوشیم که فراموش بکنیم پیش از آن که این سایه ترسناک گلوی ما را در چنگال استخوانیش بفشارد. میان ذرات تن دیگران کیف بکنیم که ذرات تن ما را صدا می‌زنند و دعوت به نیستی می‌کنند و #مرگ با خنده چندش‌انگیزش به ما می‌خندد

زندگی یک دم است. آن دم را فراموش بکنیم! می خور که چنین عمر که غم در پی اوست. آن به که به خواب یا به مستی گذرد!
عمرت تا کی به خود‌پرستی گذرد
یا در پیِ نیستی و هستی گذرد
می خور که چُنین عمر که غم درپی اوست
آن بِهْ که به خواب یا به مستی گذرد

#پایان


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌‌تئیست‌های ایران


من پایه دینم که #شراب است، #شراب
نفرین که به شیخْ دشمن باده ناب

ویران شود آن دینْ که در میکده را
در لجه خون عاشقان کردْ خراب



Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


✮ شب‌ #شراب گذشته است، نوبت #خماری‌ست!


شاید هیچ ملتی را در جهان نتوان یافت که به اندازه ما شعر گفته باشد و شعر خوانده و شاعرانه زیسته باشد. شعر، زبان تخیل است و تخیل همواره چند گام جلوتر از علم است، اما گاهی نیز به بی‌راهه‌ می‌رود

#تخیل، افق‌های دور را نشان می‌دهد و عینکی دوربین برای چشم‌های نزدیک‌بین علم می‌سازد. اما اگر فروتنی علم نباشد، فراتنی و بلندپروازی‌های تخیل کار دست انسان می‌دهد

تعاملات علم و تخیل، بسیار پیچیده است. از زمان #‌افلاطون تا امروز، فیلسوفان کوشیده‌اند که سبک‌بالی تخیل را با سرسختی علم مهار کنند و نیز به نیروی تخیل، علم را از لاک محافظه‌کاری بیرون آورند. آنچه تا امروز بر آن توافق شده است، نیازمندی علم به تخیل، و ناگزیری تخیل از مراعات جانب علم در مقام داوری و زیستن در جهان خاکی است

به خدا پناه باید برد از روزی که تخیل، از آسمان فرود آید و زمام زمین را در دست گیرد


#شعر در جهان خویش سلطان است، اما اگر به تاریخ شبیخون زند و دستگاه‌های معرفتی را تسخیر کند، آدمی را در #هپروت‌بی‌پایان رها می‌کند
بسا و بسا باورها و اندیشه‌ها که از کارخانه‌ شعر به خانه‌های ما آمده و جا خوش کرده‌اند. دست‌کم نیمی از باورهای دینی و فرهنگی ما در آشپزخانه ذوق و قریحه‌ شاعران پخت‌وپز شده و سپس جامه‌ی عقیده پوشیده است

جان‌مایه‌ی شعر، غلو و مبالغه است و اگر ما ملت مبالغات و غلوهای خردسوزیم، از آن رو است که شاعرانه اندیشیده‌ایم و خیمه در صحرای خیالات زده‌ایم
آیا این شاعرانگی نیست که سراچه‌ی سوخته و بی‌رونق خویش را پایتخت جهان می‌بینیم؟
شاعرمآبی نیست قافیه‌اندیشی‌های ما برای مضمون‌های تکراری؟

در هزاران مسئلۀ نظری و انسانی جهان جدید نیندیشیدن و همه را پشت گوش انداختن، و سپس فروکاستن همه معضلات فرهنگی و فکری و اجتماعی به دوستی با فلان و دشمنی با بهمان، اگر #تغزل نیست، پس چیست؟

شاعرانه‌تر از این چیست که می‌خواهیم یا چند گزاره‌ی ساده و شماری قانون و قاعده در احکام و عقاید و اخلاق، تمدن بسازیم و فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم؟

ملتی که دوران نوزایی و روشنگری را پشت سر نگذاشته است و سخنگویانی همچون ولتر و دیدرو ندارد و فیلسوفانی در حد و اندازه‌ی ارسطو و اسپینوزا و کانت و روسو و جان‌لاک به خود ندیده، و بیشتر قدیس و معرکه‌گیر و اسطوره‌های خاموش داشته است، اگر نمی‌هراسد و نمی‌جنبد، از آن رو است که سر از خرقه‌ی خیال بر نمی‌آورد و پا از خانقاه خام‌اندیشی بیرون نمی‌گذارد

خیال‌پردازی نیست هوس تغییر سرنوشت بدون هیچ تغییری در هیچ نهاد و ساختار و جایگاهی؟


دانشمندی که در محیطی شاعرانه زیسته است، دو ویژگی می‌یابد:
نخست اینکه، جزییات را در شان خویش نمی‌بیند
و دیگر آنکه، هدف برای او اقناع مخاطب است

بدین روست که فلسفه‌ورزی ما بیشتر از جنس مضمون ‌پردازی‌های شاعرانه بوده است؛ همه و همه #انتزاعی و #ابرآشیان، و دریغ از اندکی #اندیشه‌های‌زمینی و #انضمامی

دانش‌ها در برابر هیچ دشمنی چندان برخود نمی‌لرزند که در برابر تناقض. اما شاعران از عهده هر تناقضی برمی‌آیند
درویشی را با خرسندی جمع می‌کنند (خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی) و در عین تنگ‌دستی، از عیش و مستی سخن می‌گویند (در عین تنگ‌دستی در عیش کوش و مستی)، و از فنا به بقا می‌رسند


هیچ اندیشه، هیچ دستگاه معرفتی و هیچ ملتی به تناقض‌های بی‌شمار خو نمی‌کند، مگر آنکه خوی شاعرانه داشته باشد
تنها شاعر است که می‌تواند در خانه‌ای کلنگی و فروریخته بنشیند و در خیال خویش تمدنی بزرگ بسازد و بر طبل استغنا بکوبد. خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای | دست قدرت نگر و منصب صاحب‌جاهی


امروز نیاز ما به فروتنی در برابر دانش‌ها و واقعیت‌ها، به انداز هم #فراتنی‌ها و #بدمستی‌های نیاکانمان است
تاریخ، سهم مستانِگی ما را به‌کمال پرداخته است اما دریغا که جهان میخانه نیست - تخته‌بند هشیاری و بیداری است


شب #شراب گذشته است، نوبت #خماری‌ست


#رضا_بابایی




‏Join Us ☞ @iranian_antitheists