Imam__mahdi313

#آغوش
Канал
Религия и духовность
Персидский
Логотип телеграм канала Imam__mahdi313
@imam_mahdi255Продвигать
420
подписчиков
5,08 тыс.
фото
5,03 тыс.
видео
521
ссылка
کانال الصمصام المنتقم / شمشیر انتقام گیرنده . سلامتی امام الزمان مهدی فاطمه عج الله صلوات جانم فدای امام سید علی خامنه‌ای @he313
Forwarded from Imam__mahdi313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شبا که تو #آغوش #بابام بودم
تو گوشم لالایی عفت میخوند
#بابام #جبرییل #محبت بودو
برام آیه های #نجابت میخوند
هنوزم صداش تو گوشم میپیچه
@imam_mahdi255
👆
فوق العاده است این فیلم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شبا که تو #آغوش #بابام بودم
تو گوشم لالایی عفت میخوند
#بابام #جبرییل #محبت بودو
برام آیه های #نجابت میخوند
هنوزم صداش تو گوشم میپیچه
@imam_mahdi255
👆
فوق العاده است این فیلم
Forwarded from Imam__mahdi313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آغوش_امن
با صدای #رضا_صادقی
تقدیم به مادران شهدا...
.
.
.
.
کى جرأت کرده دستاتُ ببنده؟ بمیرم تو مگه مادر ندارى؟
@imam_mahdi255
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آغوش_امن
با صدای #رضا_صادقی
تقدیم به مادران شهدا...
.
.
.
.
کى جرأت کرده دستاتُ ببنده؟ بمیرم تو مگه مادر ندارى؟
@imam_mahdi255
شهید #گمنامی که در خواب هویتش را به #دخترش نشان داد....
قسمت سوم....
.


هنوز صحنه‌ای را که روی #تابوت نوشته شده بود #علی_اکبر به یاد دارم از آن زمان هر وقت به دررود می‌آمدم ساعت‌ها بر مزار این #شهید_گمنام اشک می‌ریختم چون به دلم برات شده بود که این شهید پدر من است، همه می‌گفتند خودت را اذیت می‌کنی. می‌گفتم بهرحال این شهید هم گمنام است و خانواده‌ای ندارد من بجای خانواده‌اش به دیدارش می‌آیم و در این یک سال با این شهید به اندازه‌ای خو گرفتم  که به این باور رسیدم #پدرم است.

دختر #شهید_سید_علی_اکبر_حسینی در حالی که چشمانش پر از اشک است و مدام آنها را با دستانش #پاک می‌کند می‌گوید: در تمام این سالها تنها دو بار خواب پدر را دیدم یک بار زمانی که تنها 6 سال داشتم و دیدم درب حیاط در می‌زنند؛ در را باز کردم دیدم کسی نیست، دیدم یک نفر جلوی من زانو زد نگاه که کردم پدر بود که مرا در #آغوش گرفت.

سال گذشته که دوباره خواب پدر را دیدم اما کسی باور نمی‌کرد این شهید، پدر من باشد پس از آزمایشات هر روز منتظر خبر خوش بودم یک #شب دیگر پدر به خوابم آمد و گفت من از این بالا مراقبت هستم این بار مطمئن‌تر شدم و به #همسرم گفتم من مطمئنم که این شهید پدرم هست.

آخرین باری که رفت، به دلم #الهام شده بود که بر نمی‌گردد

همسر شهید سید علی اکبر حسینی می‌گوید: بعد از #خواب دخترم حال و هوای عجیبی به همه ما دست داد تا جایی که هر روز منتظر خوش خبری بودیم و امروز آرزوی دیرینه من و #فرزندانم برآورده شد.

وی می‌افزاید: در تمام این سال‌ها در تنهایی هایم به یاد علی اکبر و خاطراتی که داشتیم گریه می‌کردم و امروز #شاهد خبر خوشی بودم که امیدوارم طعم آن را تمام خانواده شهدای گمنام بچشند. به شهیدم تبریک می‌گویم که بعد از 31 سال به شهر خودش برگشته و از این اتفاق خیلی خوشحالم.

همسر شهید حسینی با اشاره به اینکه همسرش سال 63 در #جزیره_مجنون به شهادت رسیده است اظهار می‌کند: من و علی اکبر تنها #سه سال و نیم با هم زندگی کردیم که حاصل آن یک #پسر و دختر است اما این چندسال برای من به اندازه هزاران سال ارزش داشت.

سربازی‌اش را در #کردستان بود و 5 ماه بعد مجدد به جزیره مجنون رفت آخرین باری که به جبهه رفت، پسرم محمد مهدی 3ساله و دخترم سمیه 5 ماهه بود.

هیچ وقت آخرین دفعه‌ای را که می‌خواست به جبهه برود فراموش نمی‌کنم؛ هوا که روشن شد رفت و دیگر برنگشت انگار به هر دو نفرمان الهام شده بود که دیدار مجددی وجود ندارد و عید نوروز همان سال 63 خبر مفقود شدن علی اکبر را برایم آوردند....
تقدیم به تمام فرزندان و شهدای گمنام