اشعار قاسم نعمتی

#دهه_سوم
Канал
Логотип телеграм канала اشعار قاسم نعمتی
@ghasemnemati_irПродвигать
6,84 тыс.
подписчиков
475
фото
229
видео
193
ссылки
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ارتباط با ادمین👈 t.center/ghneamati 🔰ایتا: https://eitaa.com/ghasemnemati 🔰بله: https://ble.ir/ghasemnemati 🔰سروش پلاس: https://splus.ir/ghasemnemati
نوحه ورود به شام و حضرت زهرا سلام الله علیها
#دهه_سوم
#نوحه_دهگی
#شب_آخر
#دروازه_شام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها

به هرنفس باید _ ازاین بلا جان داد
مسیر آل الله_ به شهرشام افتاد

رسیده جانم _ از این غم بر لب
همه خندیدند_ به حال زینب
اباعبدالله

به نیزه حق داری _ ز غصه لبریزی
کشیده کار اینجا _ به آبروریزی

به سوی محمل _ هجوم آوردند
به چشم برده _ نگاهم کردند
اباعبدالله

از آن دوشنبه که _ مدینه شد غوغا
مغیره سیلی زد_ به مادرم زهرا

امان از کوچه _ امان از بازار
امان از نیزه _ امان از مسمار
مدد یازهرا

#نوحه_دهگی
#قاسم_نعمتی
#دهه_سوم
#شب_آخر
#دروازه_شام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها

@ghasemnemati_ir
نوحه حضرت ابالفضل علیه السلام
#نوحه_دهگی
#دهه_سوم
#قمربنی_هاشم

ستون این لشگر_ امیر دلهایی
تو زاده ی حیدر _ عزیز زهرایی

همه لب تشنه _ تو هستی سقا
به هرچه نوکر _ تو هستی آقا
امیری عباس
اگر چه بی دستی _ ولی علمداری
گره گشا هستی _ تو ابروداری

زمین افتادی_ زروی مرکب
به خیمه گشته _ پریشان زینب
امیری عباس
میان راه من _فتاده دستانت
نمانده چیزی از_ شکوه چشمانت

به قامتی خم _ به قلبی پر خون
کشیدم تیر از _ دهانت بیرون
امیری عباس

#قاسم_نعمتی
#نوحه_دهگی
#دهه_سوم
#قمربنی_هاشم

@ghasemnemati_ir
نوحه شب هشتم حضرت علی اکبر علیه السلام
#دهه_سوم
#نوحه_دهگی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام

موذن دشت _ کرببلا اکبر
زره به تن کردی _ شبیه پیغمبر

خرامان رفتی _ به سمت میدان
ذبیح عشقی _ به عید قربان
علیِّ اکبر

ورق ورق گشته _ تمام قرآنم
تن تو می ریزد _ ز لای دستانم

عبا می خواهد _ تنت بردارم
گره افتاده_ ببین در کارم
علیِّ اکبر
نفس نفس جانم _ رسانده ای برلب
زخیمه می آید _ دوان دوان زینب

عفیف عالم _ رسیده اینجا
به حق عمه _ بلندشو ازجا

#دهه_سوم
#نوحه_دهگی
#قاسم_نعمتی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
@ghasemnemati_ir
نوحه شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام
#دهه_سوم
#نوحه_دهگی
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام

اگر چه شش ماهه_ ولی علمدارم
بلای عشقت را _ به جان خریدارم

قسم بر حیدر _ قسم بر زهرا
به پایت خونم _ بریزم بابا
اباعبدالله
تو خم به ابرویت_ نیاوری بابا
رسیده بهر تو _ چه لشگری بابا

همه غوغای _ قیامت با من
به صبح محشر_ شفاعت با من
اباعبدالله

تنم تکانی خورد _ میان دستانت
نشسته خون من _ به روی چشمانت

ببخش با داغم _ عذابت کردم
ز خون حنجر _ خضابت کردم
اباعبدالله

#قاسم_نعمتی
#نوحه_دهگی
#دهه_سوم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام

@ghasemnemati_ir
نوحه شب ششم مولا قاسم بن الحسن(ع)
#دهه_سوم
#نوحه_دهگی
#حضرت_قاسم_سلام_الله_علیه

زره نپوشیدم _کفن به تن دارم
میان رگ هایم _ خون حسن دارم

ز جام وصل _ خدا لبریزم
سپاهی را من_ بهم می‌ریزم
اباعبدالله
زنم زجان نعره _ نوای جاءالحق
ز هم بپاشم من _ قبیله ی ازرق
به اذن سقا _ نمودم غوغا
شده تکبیرم_ انا ابن الزهرا
اباعبدالله
همینکه افتادم _ به زیر دست و پا
کشیده شد قدّم _به سم مرکب ها

شدم وارث _ مدینه اخر
شکسته سینه _ شبیه مادر

اباعبدالله
#قاسم_نعمتی
#نوحه_دهگی
#دهه_سوم
#حضرت_قاسم_سلام_الله_علیه

@ghasemnemati_ir
#امام_سجاد_علیه_السلام
#دهه_سوم
#شب_پنجم
#نوحه_دهگی

به دیدهٔ گریان _ خدا خدا کردم
بیاد بابایم _ عزا بپا کردم

رگ حنجر را _ خودم بوسیدم
حصیری دور ِ _ بدن پیچیدم
اباعبدالله

در این چهل منزل _ امام ز شهر شام
ز بی سر و پاها _ شنیده ام دشنام

همین یک صحنه _ عذابم می داد
مسیر زینب _ به بازار افتاد
اباعبدالله

اسیری زینب _قرار من را بُرد
میان آن مجلس _ به غیرتم برخورد

چه الفاظی بد _ به لب آوردند
گرفتاران را _ تماشا کردند
اباعبدالله

#قاسم_نعمتی
#دهه_سوم
#شب_پنجم
#امام_سجاد_علیه_السلام
@ghasemnemati_ir
#نوحه_دهگی
#دهه_سوم
#شب_چهارم
#دوطفلان_زینب

دو‌هدیه آوردم . به محضرت دلبر
دو شیر غران از . صلالهٔ جعفر

به اذن مادر _ بخاک افتادند
به پای رهبر_ سر خود دادند
اباعبدالله

ببین که با گریه .‌به پایت افتادند
تو را به غمهای . حسن قسم دادند

به روی مادر _ پسر حساس است
چه شد در کوچه _ حسین یادت هست؟
اباعبدالله

همینکه اشک غم _به چهره ات دیدم
زحال طفلانم _دگر نپرسیدم

توهم انروزی_ که بر میگردم
مپرس از طفلی_که خاکش کردم
اباعبدالله
#نوحه_دهگی
#دهه_سوم
#شب_چهارم
#دوطفلان_زینب
@ghasemnemati_ir
نوحه شب سوم حضرت رقیه سلام الله
#دهه_سوم
#نوحه_دهگی
#شب_سوم
#حضرت_رقیه

ملیکهٔ عشق ِ _ تمام عشاقم
به سفره ی هستی _ منم که رزاقم


به پیش چشمِ _ رباب و زینب
بغل می گیرم _ سرت را امشب

اباعبدالله

پدر کجا بودی _ پرم زمین افتاد
النگویم دسته _ زنی لعین افتاد
پدر پهلویم _ ببین بازویم
مرا زجر آن شب _ گرفت از مویم
اباعبدالله

صدا زدم نامرد_ نزن عزادارم
نزن یتیمم من_ من آبرودارم

نزن نامحرم _ تو دست بر مویم
بزن اما به _ عمو میگویم
اباعبدالله

#دهه_سوم
#قاسم_نعمتی
#نوحه_دهگی
#حضرت_رقیه
@ghasemnemati_ir
نوحه دروازه کوفه
#نوحه_دهگی
#دهه_سوم
#دروازه_کوفه
#شب_دوم


شدم به دنبالت _ غریب و سرگردان
بخاطر زینب _ بخوان کمی قرآن

بریز اشک غم _ به حال زینب
چه زیبا گشتی _ هلال زینب
اباعبدالله
به خنده با انگشت _ مرا نشان دادند
به حال و روز من _ سری تکان دادند

سوالی زینب _ ز این ها دارد
مگر آواره _ تماشا دارد
اباعبدالله
دلم گره خورده _ به موی تو انگار
گلایه دارم از _ شلوغیه بازا
نبودم یک شب _ کنارت دلبر
تنور خولی _ چه کرده با سر
اباعبدالله

#نوحه_دهگی
#قاسم_نعمتی
#دهه_سوم
#شب_دوم
#دروازه_کوفه
@ghasemnemati_it
#نوحه_دهگی
#گودال
#دهه_سوم

تو کشته اشکی . نشان ایمانی
کنار نهر آب . ذبیح العطشانی
حسین بی سر . عزیز زهرا
تن تو عریان . رها در صحرا
اباعبدالله

رسیدم از خیمه تورا کجا دیدم
به زیر دست وپا تن تورا دیدم
تن تو بیحال. میان گودال
به زیر چکمه. شدی تو پامال
اباعبدالله

چه دادی از زهرا ببین در آوردند
مرا به زحمت از تنت جدا کردند
ببین نامردند عجب بی دردند
مرا با سیلی جدایم کردند
اباعبدالله
#قاسم_نعمتی
#نوحه_دهگی
#شب_اول
#گودال
@ghasemnemati_ir