اگر جمهوری اسلامی علی عراقی را نکشته بود، او امروز، ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ تازه ۲۴ سالگیاش را جشن میگرفت و شاید اینگونه میرقصید. اما حالا خانواده و دوستانش تولدش را بر سر مزارش گرامی داشتند.
علی عراقی عصر روز ۲۵ آبانماه در منطقه ولیعصر تبریز در حالی که سعی در فرار از دست مامورین جمهوری اسلامی داشت، از پشت سر مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت و پس از به زمین افتادن، نیروهای سرکوب او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند که متاسفانه در اثر جراحات ناشی از گلولههای ساچمهای و ضربات باتوم به قتل رسید. او چند سال قبل با ویزای دانشآموزی به کانادا رفته، اما به ایران بازگشته بود.
دوستانش در تورنتو میگویند او به ایران برگشته بود، چون به قول خودش، عاشق شهرش و عاشق ایران بود. علی عراقی تنها فرزند خانواده بود. او جوانی شاد و عاشق زندگی بود، اما جمهوری اسلامی جان این جوان را هم گرفت.
امروز سوم مرداد، زادروز جاویدنام کبری شیخه است. کبری شیخه متولد ۱۳۴۸ اهل مهاباد بود. او معنای #زن_زندگی آزادی را با تمام وجود درک کرده بود. بعد از کشته شدن مهسا و دیدن اعتراضات مردمی، به اطرافیانش گفته بود که از خدا میخواهم چنین مرگی نصیبم کند. در ۵ آبان ۱۴۰۱ پس از مراسم خاکسپاری سمکو مولودی هنگام گریز از ماموران گلوله جنگی به گلویش اصابت کرد و در دم در آغوش فرزندش جان سپرد. پس از احیای ناموفق در بیمارستان و در بازگشت به خانه پیکر کبری در عقب وانت هدف گلولههای ماموران قرار گرفت. در مراسم خاکسپاری نیز به حاضرین حمله کردند و پیکرش در میان گلوله و گاز اشک آور بر زمین ماند رژیم تلاش عبث بسیار کرد تا او را شهید خود بماند. خانوادهاش را تحت فشار قرار دادند تا روایت حکومت را بگویند که کبری شیخه توسط سرنشینان یک خودروی ناشناس کشته شد، ولی خانوادهاش زیر بار نرفتند و این دروغ را نگفتند.
محمدجواد زاهدی، ۲۰ ساله، اهل ساری، در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مستقیم گلوله نیروهای حکومت سخت مجروح شد و در روز ۳۱ شهریور جان داد.
محمد چند روز پس از تولد ۲۰ سالگیاش، شامگاه ۳۰ شهریور از خانه خارج شد و در خیابان انقلاب ساری روبهروی چهارراه برق مورد هدف گلوله نیروهای حکومت قرار گرفت.
نیروهای حکومتی «تقریباً ۹۵ گلوله ساچمهای به گردن، سر و پشت کمر» محمدجواد زاهدی شلیک کرده بودند.
بعد از کشته شدن محمد خانوادهاش را تحت فشار قرار دادند و مراسم خاکسپاری روز هفتم او با حضور نیروهای امنیتی و تحت نظر خودشان در آرامگاه «ولشکلا» در ساری برگزار شد.
جنایت کشته شدن جوانان وطن را نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم.
۱۸آبان ۱۴۰۱ در خرمآباد حین شعارنویسی با شلیک ماموران سرکوبگر کشته شد. ۲۰ آبان ۱۴۰۱ جمعیت زیادی برای مراسم خاکسپاری او حاضر شدند ماموران به حاضران در مراسم حمله و تیراندازی کردند. سام در آخرین استوری خود از مردم خواسته بود به خیابان بیایند. او نوشت: «من خودم اول میآیم، از شما هم انتظار دارم بیایید» پلیس برای آرامکردم مردم یک افسر نیروهی انتظامی را به اتهام قتل او بازداشت کرد. حکومت به خانواده ۸۰ میلیون برای رضایت پیشنهاد دیه کرد که راه به جایی نبرد ۲۴ آذر هم مراسم چهلم او با حضور مردم خرمآباد در جوی امنیتی برگزار شد
خیزش انقلابی مردم ایران در سال ۱۴۰۱، بزرگترین فقیام مردمی علیه جمهوری اسلامی در ۴۴ سال گذشته بود. قیامی که تا پیروزی فاصله چندانی نداشت و البته همچنان این جنبش در لایههای زیرین جامعه ادامه دارد و تا همین حالا هم دستاوردهای کمی نداشته....
در دهه هفتاد اعتراضات مشهد، قزوین، اسلامشهر، اعتراضات دانشجویی علیه پولی شدن دانشگاه، خیزش دانشجویی کوی دانشگاه و ... در دهه هشتاد اعتراضات دانشجویی، اعتراضات بعد از انتخابات ۸۸، در دهه نود اعتراضات دی ماه ۹۶ و جنبش دختران انقلاب و آبان ۹۸ و چندین خیزش اعتراضی معیشتی و اعتراضات آب و ... را داشتیم، ولی انقلاب ملی ایران چیز دیگری بود.
این ویدیو را یکی از مخاطبان توانا فرستاده و گفته برای این درست کرده که فراموش نکنیم که چه قدرتی داریم، فراموش نکنیم که حکومت چقدر از ما ترسیده بود، فراموش نکنیم که میتوانیم پیروز شویم ...
میلاد جوانی پر از انرژی و شور زندگی بود. او سوارکاری میکرد و در آن بسیار خبره بود. ۲۶ آبان ۱۴۰۱ با گلوله ماموران در بوکان بهشدت زخمی شد و یک روز بعد در بیمارستان جان باخت. جمعیت بزرگی از مردم بوکان برای مراسم خاکسپار او در روستای «کوسته» بوکان گرد هم آمدند . مادر میلاد بر مزار فرزندش گفت: «پسرم شهید است. تقدیمش میکنم به کردستان. من مادر میلاد نیستم اگر انتقامش را نگیریم.» و پدر نیز گفت: «میلاد شهید کردستان است و انتقامش را میگیرم. ۷دی ۱۴۰۱ مراسم چهلمین روز کشتهشدن میلاد معروفی در روستای کوسته برگزار شد. ماموران سرکوبگر در این مراسم به مردم حمله کردند. آنها با گاز اشکآور به منزل یکی از بستگان یورش بردند و پدر و برخی از اعضای خانواده را بازداشت کردند.
اگر جمهوری اسلامی آرمان عمادی را به قتل نمیرساند، او حالا ۲۹ ساله بود و در جشن تولد خودش میرقصید.... حالا خانوادهاش بر سر مزارش برایش جشن تولد گرفتهاند، میرقصند و گریه میکنند... خاطرات تولدهای سالهای قبل در ذهنشان مرور میشود و یاد آرمان که هرگز از خاطر نمیرود.
جاویدنام آرمان عمادی از جانباختگان خیزش انقلابی است که ۲۴ آبان ماه در شهرستان مرودشت توسط عوامل جمهوری اسلامی کشته شد.
سوگواری و گریه و مویه نجمالدین ویسی برادر #بهاالدین_ویسی، نوجوان ۱۶ سالهای که در جریان مقاومت مردمی #جوانرود با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد. نجمالدین همان شب جانباختن برادرش توسط نیروهای حکومتی بازداشت و پس از یک ماه و اخذ اعتراف اجباری آزاد شد. یادمان نمیرود که جوانرود و مهاباد و بوکان و پیرانشهر و سمیرم و ایذه و ... مردم را به رگبار بستید. - ایام نوروز نزدیک است، خانوادههای کشته شدهها، خانوادههای زندانیان و عزیزان تازه آزاد شده را تنها نگذاریم و برای ابراز همدلی کنارشان باشیم. #یادمون_نمیره#دادخواهی#علیه_فراموشی#مهسا_امینی#انقلاب_ملی #از_کردستان_تا_تهران_خونین_تمام_ایران #از_کرمانشاه_تا_تهران_جانم_فدای_ایران