فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان

#شهدای_کوهدشت
Канал
Логотип телеграм канала فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان
@farhang_paydariПродвигать
76
подписчиков
103
фото
93
видео
196
ссылок
فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری انقلاب اسلامی __________________ 🔰 ارتباط با ادمین: @farhang_paydari1 . اینستاگرام: instagram.com/farhang_paydari . آپارات: aparat.com/farhang_paydari .
🔰 شهید الیاس سوری

♦️ سال ۱۳۶۴، هفده ساله بود که برای اولین بار به جبهه اعزام شد. سال ۱۳۶۶ به عضویت سپاه درآمد و در گردان مهندسی رزمی لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام به عنوان تخریب‌چی مشغول به خدمت شد.
همرزمانش می‌گویند آبان‌ماه سال ۱۳۶۶ طی عملیات نصر هشت، الیاس سوری در حال باز کردن معبر در میدان مین، به دو سیم خاردار توپی با ارتفاع بیش از یک متر می‌رسد. همان لحظه تصمیم می‌گیرد خود را روی سیم خاردار بیاندازد تا رزمندگان از روی بدن او عبور کنند. در این عملیات، الیاس سوری به شدت مجروح شد اما رزمندگان به واسطه فداکاری او توانستند خط را بشکنند و پیشروی کنند.
سال ۱۳۶۷ جنگ ایران و عراق به پایان رسید اما پیکر بسیاری از شهدا در مناطق عملیاتی به جا مانده بود. الیاس سوری این‌بار باید می‌رفت تا هم خاک کشور را از وجود مین‌ها پاک کند و هم پیکرهای شهدا را برگرداند. سال ۱۳۷۱ به عنوان فرمانده گردان تخریب لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام انتخاب شد.

🔶 فرمانده جوان گردان تخریب لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام، هشتم اردیبهشت ۱۳۷۳، در حالی که ۲۶ سال داشت، در اثر برخورد با تله انفجاری در منطقه بانه کردستان به همرزمان شهیدش پیوست.


#شهید_الیاس_سوری
#شهدای_کوهدشت
#تخریبچی

🆔 @farhang_paydari
♦️ شهید اسماعیل هادیان

🔶 تولدش در روز عید قربان بود و نامش را اسماعیل گذاشته بودند. نوجوانی‌اش در پایگاه بسیج گذشت. مسئول آموزش بسیجیان و تبلیغات پایگاه بسیج شهید باهنر کوهدشت بود.
اولین حضورش در جبهه مصادف شد با عملیات بیت المقدس که از ناحیه پا مجروح شد.
با همان پای مجروح بارها به جبهه رفت و در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد.
سال ۶۴ در کنکور شرکت کرد و در رشته پزشکی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد. همزمان هم دروس حوزه علمیه را دنبال می‌کرد.
چند روز قبل از شهادت مجتبی آدینه‌وند در نامه‌ای
به يکی از دوستانش نوشته بود:
«به مجتبی سلام گرم برسانيد و بگوييد ما را فراموش نکند. گرچه زودتر از ما رفته‌ايد ولی ما هم لنگان لنگان به شما خواهيم رسيد. ان شاءالله.»

مجتبی آدینه‌وند در عملیات کربلای چهار شهید شد. شهادت مجتبی و دیگر رفقایش او را بی‌قرار کرده بود تا اینکه چند ماه بعد در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۶۶ طی عملیات کربلای ۱۰ به دوستان شهیدش پیوست.

🔷 بخشی از وصیت نامه شهید اسماعیل هادیان:
وصيتم به رفقا و دوستان اين است كه سعی و كوشش در تزكيه و خودسازی و مطالعه و يادگيری علوم قديم و جديد بنماييد و از فرصت ها استفاده كنيد، پاسدار انقلاب و احكام اسلام باشيد، از خدا و رسول اطاعت كنيد كه در اين صورت با شهدا و صديقين و انبيا و صالحين خواهيد بود.


#شهید_اسماعیل_هادیان
#شهدای_کوهدشت
#شهدای_جامعه_پزشکی
#دانشجویان_پزشکی
#شهدای_دانشجو

🆔 @farhang_paydari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📼 بشنوید| مداحی شهید محمدعلیم عباسی گراوند برای همرزمانش

🔶 محمدعلیم (شهرام) عباسی گراوند سی‌ام خردادماه ۱۳۴۳ در کوهدشت به دنیا آمد. دانش‌آموز دوران راهنمایی بود که انقلاب پیروز شد. اولین بار در ۱۵ سالگی به جبهه بستان اعزام و از ناحیه کمر به شدت زخمی شد. پس از بهبودی دوباره راهی جبهه شد و در عملیات‌هایی مثل فتح فاو شرکت داشت.
محمدعلیم سخت‌کوش بود و درس‌خوان. همزمان با شرکت در عملیات‌ها در رشته پزشکی درس می‌خواند.
آخرین بار از طرف بسیج دانشجویی به جبهه اعزام شد. در بیمارستان صحرایی به مداوای مجروحان جنگی مشغول بود. پس از مدتی از فرماندهان اجازه گرفت که به خط مقدم برود. راهی منطقه عملیاتی شلمچه شد و در تاریخ یکم بهمن‌ماه ۱۳۶۵ طی عملیات کربلای پنج در شلمچه به شهادت رسید.

🔺 بخشی از وصیت نامه‌ی شهید:
«وصیت‌هاى معنوى من همان وصیت‌هایى است که هزاران تن بهتر از من کرده‌اند. پس اگر دلى بوده که پذیرا شود به همانها عمل کند والا منی که در زندگى بسیار گفته‌ام «ستر بروج» دیگر کلامى نخواهم گفت.»

#شهید_محمدعلیم_عباسی_گراوند
#شهید_شهرام_عباسی_گراوند
#شهدای_کوهدشت
#شهدای_دانشجو
#عملیات_کربلای_پنج

🆔 @farhang_paydari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ببینید| شهید فیروز سرتیپ‌نیا به روایت زنده‌یاد حمید قبادی


♦️ شهید فيروز سرتيپ نيا؛ متولد دوم تيرماه ۱۳۴۰ در شهرستان كوهدشت، ۲۹ دی‌ماه ۱۳۶۵ با سمت فرمانده گردان كميل تيپ ۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام، به همراه برادرش حجت سرتیپ‌نیا که معاون گردان کمیل بود، طی عملیات کربلای پنج در شلمچه به شهادت رسيد.

#شهید_فیروز_سرتیپ_نیا
#شهید_حجت_الله_سرتیپ_نیا
#شهدای_لرستان
#شهدای_کوهدشت
#گردان_کمیل

🆔 @farhang_paydari
♦️شهید اسدمراد بالنگ

🔶 در بحبوحه‌ی راهپیمایی‌های ضد حکومت پهلوی ۱۴ ساله بود ولی با هم‌کلاسی‌هایش خودشان را بین جمعیت جا می‌کردند تا در پیروزی انقلاب نقشی داشته باشند.
بعد از پیروزی انقلاب، با دوستانش توی محله گشت شبانه داشتند تا از آشفتگی شهر جلوگیری کنند. با شروع حمله‌ی ارتش بعث عراق به مرزهای ایران تحصیل را رها کرد و با رفقایش به جبهه رفت، اولین عملیلتی هم که در آن حضور داشت، عملیات طریق‌القدس و آزادسازی بستان بود. بعد از عملیات طریق‌القدس عضو رسمی سپاه شد و پس از طی دوره‌های آموزشی، معاونت گردان کوثر و پدافند شیمیایی اسدمراد را پابند جبهه کرده بود، آن‌قدر که دوری از جبهه را دوام نمی‌آورد. همیشه در حال پاک‌سازی مناطق آلوده و در پی یادگیری راه‌های جدید مقابله با تبعات حملات شیمیایی عراق بود.
سال ۶۵ بالاخره اصرارهای دوستان و خانواده‌اش جواب داد تا به کوهدشت برود و در مراسمی ساده عقدش را جشن بگیرد. چند روز نشده دوباره به جبهه برگشت، همیشه می‌گفت ازدواج بماند برای بعد از پیروزی در جنگ اما حالا می‌گفت: ازدواج دین را کامل می‌کند.
عملیات کربلای ۵ که شروع شد راهی شلمچه شد و سحر ۲۷ دی در حالی‌که به سمت قرارگاه ماموریتش می‌رفت در نبرد با دوشکاچی عراقی، گلوله‌ی مستقیم دوشکا بر کمرش نشست و پس از توقف خودرویش به شهادت رسید تا انتظارش برای رسیدن به رفیق شهیدش محمود رضایی به پایان برسد.
بهمن آزادبخت همرزم شهید اسدمراد بالنگ در خاطراتش نقل کرده:
سیف الله ایمانی فرمانده‌ی گردان پدافند شیمیایی کوثر بعد از دیدن این صحنه، در حالی‌که معاونش اسدمراد دقایق پایانی‌اش را به سختی نفس می‌کشید به جنگ دوشکاچی رفت و پیش از شهادت اسدمراد انتقامش را گرفت.
دو روز بعد پیکر شهید اسدمراد در سکوت شهر و غیبت مردم کوهدشت که از بمباران هوایی عراق به روستاها پناه برده‌ بودند تشییع و به خاک سپرده شد.



🔺 شهید اسدمراد بالنگ متولد ۱۳۴۲/۷/۶ در طرهان کوهدشت و شهادت به تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ طی عملیات کربلای پنج


#شهید_اسدمراد_بالنگ
#شهدای_کوهدشت
#عملیات_کربلای_پنج

🆔 @farhang_paydari
♦️طلبه و دانشجوی شهید مجتبی آدینه‌وند

🔸سال ۱۳۴۵ در شهر كوهدشت به دنیا آمد. همزمان با تحصیل در مدرسه در كلاس‌های قرآن و مراسمات جشن و سوگواری ائمه اطهار علیهم السلام در مسجد جامع شهر شرکت داشت.
به همراه تعدادی از دوستانش در مسجد و كتابخانه فعالیت می‌کرد. دوازده ساله بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. قبل و بعد از انقلاب در جلسات سیاسی حضور داشت.
با شروع جنگ در دوره‌های آموزشی نظامی شرکت کرد و چند ماه بعد برای نخستین بار به جبهه‌های نبرد اعزام شد. در عملیات طریق‌القدس و فتح بستان به دفاع از کشور پرداخت تا این كه از ناحیه كتف چپ مجروح شد. هنوز جراحت او بهبودی نیافته بود كه  به همراه چند تن از دوستانش راهی جبهه شد و در عملیات الی بیت‌القدس، آزادسازی خرمشهر، شركت کرد.
از جبهه که برگشت در دبیرستان امام صادق ع کوهدشت مشغول به تحصیل شد و در انجمن اسلامی مدرسه هم فعالیت می‌کرد.
زمستان سال ۱۳۶۱ برای شرکت در عملیات والفجر مقدماتی برای بار چندم راهی جبهه شد و به عنوان بیسم‌چی در عملیات حضور داشت.
فروردین‌ماه سال ۱۳۶۲ برای تحصیل علوم اسلامی به حوزه علمیه اصفهان رفت. بعد از چند ماه بازگشت و در حوزه علمیه شهر کوهدشت به تحصیل ادامه داد.
سال بعد به مناطق عملیاتی زبیدات و پاسگاه زید اعزام شد. در همین سال همراه با دروس حوزوی، دوره دبیرستان را به پایان رساند و دیپلم گرفت.
سال ۶۴ در کنکور شرکت کرد و در رشته‌ی ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران پذیرفته شد اما قبولی در دانشگاه باعث نشد که دروس حوزوی را رها کند و با حوزه علمیه شهر قم ارتباط برقرار کرد.
در عملیات والفجر ۹ در منطقه‌ی عملیاتی فاو خدمت کرد.

🔺زمستان سال ۱۳۶۵ برای آخرین بار به جبهه اعزام شد و در منطقه‌ی عملیاتی شلمچه در عملیات کربلای چهار در حالی که بیست ساله بود، به شهادت رسید.

#شهید_مجتبی_آدینه_وند
#شهدای_کوهدشت
#عملیات_کربلای_چهار

🆔 @farhang_paydari
♦️شهید حسن قبادی

🔸خرداد سال ۱۳۵۴ از دبیرستان امیرکبیر شهرستان خرم‌آباد دیپلم گرفت. تحت‌تاثیر رهنمودهای عمویش، آیت‌الله محمدرضا آدینه‌وند، در تظاهرات علیه حکومت پهلوی شرکت می‌کرد. طولی نکشید که به سربازی رفت. در دوران سربازی نیز دست از مبارزه علیه حکومت شاه نکشید و کتاب‌های انقلابی و مذهبی را به پادگان محل خدمتش انتقال می‌داد.
آذرماه سال ۵۷ به جرم پخش اعلامیه‌های حضرت امام (ره) و چند جلد کتاب مذهبی در پادگان، مدت کوتاهی بازداشت شد.
با دستور حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ترک پادگان‌ها، حسن قبادی اولین سربازی بود که از پادگان صالح آباد کرمانشاه فرار کرد و به مردم پیوست.
پس از پیروزی انقلاب مجددا به پادگان بازگشت. به همراه دوستانش، فرماندهان و سرسپرده‌های حکومت رضاشاه را شناسایی و زندانی کردند. از همین رو پنج‌ماه بیش‌تر از هم خدمتی‌هایش در پادگان ماند.
در تاسیس جهاد سازندگی نقش بسزایی داشت و در روستاهای دورافتاده مشغول به‌ کار شد. همچنین در همین حین معاونت سیاسی بخشداری شهر کوهدشت را بر عهده گرفت. شبانه نیز در جاده‌های روستایی به نگهبانی می‌پرداخت.
با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت.
سرانجام پس از یک‌سال حضور در جبهه دوازدهم آذر ۱۳۶۱ طی عملیات آزادسازی بستان(طریق القدس) به شهادت رسید.
شهید حسن قبادی متولد پانزدهم شهریور ۱۳۳۷ در منطقه‌ی تنگ‌ سیاب از توابع شهرستان کوهدشت است.


#شهید_حسن_قبادی
#شهدای_کوهدشت

🆔 @farhang_paydari
🔰نگاهی کوتاه به زندگی شهید ملک‌محمد آدینه‌وند

🔸ملک‌محمد، آخرین فرزند خانواده آدینه‌وند، سال ۱۳۳۶ در گراب بخش طرهان شهر کوهدشت به دنیا آمد. بعد از مدت کوتاهی از نعمت داشتن پدر محروم شد.
سه چهار سالی از تولدش نگذشته به بیماری‌ای مبتلا شد که تشخیص و درمانش مشکل بود. خانواده‌اش به ائمه‌اطهار (ع) متوسل شدند و قسمت بر زنده ماندنش شد.
نوجوانی‌اش را با برادرانش به کشاورزی و دامپروری گذراند.
در سال‌های جوانی برای کارکردن به تهران رفت و آنجا تحت تأثیر فضای سیاسی آن روزها با انقلاب و امام خمینی و فعالیت‌های سیاسی آشنا شد.
سال۱۳۵۶ ازدواج کرد. با اوج گیری مبارزات مردمی با رژیم پهلوی در روستای خودش پیشگام مبارزه بود و اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام را با خود به روستا آورد.
پای ثابت مراسم‌های دینی و روضه‌ها بود.
علاوه بر پرورش فضیلت‌های اخلاقی در خود، دستگیر مردم روستا نیز بود.

با شروع جنگ تحمیلی خود را به جبهه رساند و طی سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶ به عنوان بسیجی داوطلب، پاسدار و فرمانده گروهان در گردان محبین لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) از خرمشهر تا کردستان و سردشت حضور فعالی داشت و در عملیات‌های مختلفی همچون کربلای ۵ و نصر ۴ شرکت کرد.
به گفته همرزمانش اگر پیکری از شهدا جا مانده بود آرام و قرار نداشت و تمام تلاش خود را می‌کرد که پیکر را به عقب بیاورد تا به دست خانواده‌ شهید برسد.
ملک‌محمد آدینه‌وند در آخرین حضورش در جبهه به همراه نیروهایش در عملیات نصر ۸ که در ارتفاعات قمیش و گرده‌رش کردستان عراق بودند، با رزمی دیدنی جلوی دشمن بعثی ایستادگی کردند تا جایی که به نبرد تن به تن کشید، بدون مهمات و با تفنگ خالی به مبارزه ادامه داد تا اینکه در نهایت به تاریخ ۲۹ آبان سال۱۳۶۶ در حالی که ذکر صلوات و یا ابوالفضل (ع) بر زبانش جاری بود به شهادت رسید.

#شهید_ملک_محمد_آدینه_وند
#شهدای_کوهدشت
#بخش_گراب
#طرهان

🆔 @farhang_paydari
فرهنگ و مطالعات پایداری لرستان
🔰ماجرای وصیت‌ شهید حمید سوری و شهید علی‌مردان آزادبخت درباره‌ی کوله‌پشتی‌هایشان 🔸حمید سوری اردیبهشت سال ۶۵ در عملیات حاج عمران به شهادت رسید. او در وصیت‌‌نامه‌اش نوشته بود که اگر شهید شد و رزمندگان توانستند راه کربلا را باز کنند، کوله‌پشتی‌اش را به کربلا…
🎥 مستند کوله‌پشتی به کارگردانی احمد احمدپور را می‌توانید از طریق لینک زیر ببینید.

#شهید_علی_مردان_آزادبخت
#شهید_حمید_سوری
#شهدای_کوهدشت
#اربعین
#مستند_کوله_پشتی
#احمد_احمدپور

http://www.telewebion.com/episode/2387470

🆔 @farhang_paydari
🔰ماجرای وصیت‌ شهید حمید سوری و شهید علی‌مردان آزادبخت درباره‌ی کوله‌پشتی‌هایشان

🔸حمید سوری اردیبهشت سال ۶۵ در عملیات حاج عمران به شهادت رسید. او در وصیت‌‌نامه‌اش نوشته بود که اگر شهید شد و رزمندگان توانستند راه کربلا را باز کنند، کوله‌پشتی‌اش را به کربلا برسانند.
کوله‌پشتی‌اش نزد دوستش علی‌مردان آزادبخت ماند. او هم در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود که اگر شهید شد کوله‌ی او و کوله‌ی حمید سوری را به کربلا برسانند. علی‌مردان هم در اردیبهشت سال ۶۶ در عملیات کربلای ده به شهادت رسید.

🔻اربعین سال ۹۶، کوله‌های این دو شهید توسط خواهر و برادری روشن‌دل به همراه یک گروه مستندساز به کربلا رسانده شد و مستند کوله‌پشتی به کارگردانی احمد احمدپور از دل این ماجرا ساخته شد.

#شهید_حمید_سوری
#شهید_علی_مردان_آزادبخت
#شهدای_کوهدشت
#مستند_کوله_پشتی

🆔 @farhang_paydari
🔰نگاهی کوتاه به زندگی شهید حمیدرضا ابراهیمی

🔸حمیدرضا ابراهیمی سال ۱۳۴۴ در روستای گنجینه‌ی شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود. حمیدرضا علاوه بر تحصیل، در امور کشاورزی پدرش را نیز همراهی می‌کرد.
برای ادامه‌ی تحصیلات در مقطع راهنمایی به شهر کوهدشت رفت. سال‌های نوجوانی‌اش با پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی مصادف شد.
در سال‌های ابتدایی جنگ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و راهی جبهه شد. حمیدرضا در طی شش سال حضور مداوم در جبهه‌های غرب، جنوب و شمال غرب در سمت‌های مختلفی هم‌چون فرماندهی گردان علی‌ابن‌ابیطالب بوکان، فرماندهی محور عملیاتی سردشت، فرماندهی گردان جندالله مهاباد، معاونت عملیات مهاباد، معاونت گردان محبین، فرماندهی گردان عاشورا و فرماندهی محور عملیاتی لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) به خدمت در سپاه اسلام پرداخت.
به شهادت هم‌رزمانش شناسایی تجهیزات، نفرات و مواضع ضدانقلاب در کردستان و هم‌چنین طراحی عملیات و حضور در صف اول مبارزه‌ی نظامی با ضدانقلاب از حمیدرضا یک چهره‌ی خلاق و نخبه‌ی جنگی ساخته بود که بعد از سال‌ها هنوز خاطراتش با مردم آن منطقه مانده است.
‏قاسم اسدی رزمنده‌ی دفاع مقدس در خاطراتش از حمیدرضا ابراهیمی می‌گوید "اگرچه حمیدرضا در جنگیدن دلاور و نترس بود، همان‌طوری که دیدم در دل شب ، گروهان یکم گردان عاشورا را از خط دشمن عبور داد و پشت سر نیروهای عراقی جای داد تا خودش به تنهایی چندین تکاور عراقی را از پای درآورد اما همین حمیدرضا در نماز ظهر جماعت در ارتفاعات گمو در برابر خداوند خاضعانه گریه می‌کرد."
سرانجام در روز سوم مرداد ۶۷ تنها چند روز پس از تصویب قطع‌نامه‌ی ۵۹۸ در نبرد با منافقین در عملیات مرصاد مزد خدماتش را گرفت و در حالی‌که منافقین با تجهیزات پیشرفته به خیال فتح تهران به مرزهای ایران هجوم آورده بودند، در سرپل‌ذهاب به یاران شهیدش پیوست.


#شهید_حمیدرضا_ابراهیمی
#شهدای_لرستان
#شهدای_مرصاد
#شهدای_کوهدشت
#عملیات_مرصاد
#مرصاد
#لرستان

🆔 @farhang_paydari
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ببینید| بخش‌هایی از مستند #آن_سوی_شهر درباره شهید قدرت‌الله عبدیان (اولین شهید مدافع حرم کوهدشت)

🔻 این مستند با تهیه‌کنندگی و کارگردانی آقای احسان کاظمی تولید شده است.

🔻با تشکر از آقای حسین رشیدیان، به خاطر ارسال مستند شهید عبدیان.

#مدافعان_حرم
#شهید_قدرت‌_الله_عبدیان
#شهدای_لرستان
#شهدای_کوهدشت
#احسان_کاظمی

🆔 @farhang_paydari
🔰 روایتی از نحوه‌ شهادت شهید قدرت‌‌الله عبدیان (اولین شهید مدافع حرم کوهدشت)


دشمن دست بردار نبود و تلاش می‌کرد قبل از تاریکی هوا خلسه را تصرف کند. از این رو یک حمله اساسی تدارک دید. ابتدا با ارسال یک انتحاری و نفوذ از نقطه‌ای ضعیف که مدافعان از آن به دلیل شدت آتش و نبود جان‌پناه مناسب و بالا رفتن تلفات آنجا را خالی کرده بودند، توانست مقر اصلی نیروهای خودی در خلسه را منفجر کند. این عملیات که همراه با فیلم‌برداری پهبادهای تکفیری‌ها بود، باعث شد دشمن بر صحنه نبرد مسلط شود. از طرفی انفجار اول انتحاری باعث شد چندین نفر از بهترین نیروهای خودی از جمله شهیدان مسیب‌زاده و خرمی به شهادت برسند که تاثیر منفی زیادی بر توان ما داشت.
در این میان فرماندهان که بعد از آشفتگی‌های خطوط پدافندی نیروهای کمی در اختیار داشتند، تلاش کردند صحنه نبرد را مدیریت کنند. شهید عبدیان که یک قبضه ضد زره محمول تاو به همراه داشت، دلاورانه می‌جنگید و پیوسته تلاش می‌کرد با جابجایی‌های موثر در خطوط، جلوی نفوذ انتحاری‌ها که حالا به عنوان خط‌شکن تکفیری‌ها عمل می‌کردند، را بگیرد. دشمن اما با استفاده از اطلاعات ارسالی از طرف پهبادها‌، کاملا بر میدان مسلط بود و شکاف‌‌‌‌های ایجاد شده در خطوط را به خوبی می‌دید. از این رو دومین نفربر انتحاری با نفوذ از حفره ایجاد شده در خط ورود به روستای خلسه با راهنمایی پهبادها به طرف محل تجمع نیروهای خودی حرکت کرد. شهید عبدیان که متوجه این اقدام شده بود با جابجایی در روستا به دنبال انهدام انتحاری قبل از رسیدن به مواضع خودی بود. اما در یک نقطه خودروی شهید عبدیان با نفربر انتخاری مواجه شد و انفجار مهیبی روستای خلسه را فرا گرفت.
در این انفجار ده‌ها نفر از نیروهای جبهه مقاومت شهید و زخمی شدند. از جمله شهید قدرت الله عبدیان که بر اثر اصابت ترکش حاصل از انفجار نفربر به ناحیه سر در روز ۱۴ خردادماه ۱۳۹۵ به شهادت رسید.

🔻 پ.ن: قدرت‌الله عبدیان در سال ۱۳۵۷ در روستای اولادقباد در شهر کوهدشت به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در روستا و ادامه تحصیلاتش را در کوهدشت گذراند. بعد از خدمت سربازی در سال ۱۳۷۹ وارد سپاه شد و بعد از مدتی به عضویت سپاه قدس درآمد. شهید عبدیان در عملیات‌های برون‌مرزی مثل جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله لبنان با اسراییل حضور داشت. بعد از حمله داعش، به سوریه اعزام شد. سرانجام در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ در حالی که مسئول ادوات سنگین و آموزش بود، به شهادت رسید.

🔻 با تشکر از آقای حسین رشیدیان، به خاطر ارسال روایت شهادت شهید عبدیان.

#مدافعان_حرم
#شهید_قدرت‌_الله_عبدیان
#شهدای_لرستان
#شهدای_کوهدشت

🆔 @farhang_paydari
🔰 نگاهی کوتاه به زندگی شهید حمید سوری:

حمید سوری در سال ۱۳۴۶ در روستای خاصی‌آباد (سوری) رومشکان به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود. سه سال از عمرش نگذشته بود که پدرش را از دست داد. دوران کودکی تا سنین نوجوانی‌اش را به واسطه‌ی تقید اخلاقی خانواده در شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه در حکومت پهلوی، در هيئات و مجالس مذهبی سپری کرد تا علاقه‌اش به حضرت سیدالشهدا (ع) در این مجالس شکل بگیرد.
محرومیت حاصل از تبعیض و فقر موجب شد تا حمید پس از پیروزی انقلاب برای شرکت در فعالیت‌های جهادی به شهر کوهدشت برود.
با شرکت در اجتماع انقلابی جوانان این شهر و فعالیت در پایگاه‌های مقاومت اهداف و آرما‌ن‌هایش را در جهت اعتلای انقلاب انتخاب کرد. با شروع جنگ تحمیلی عضو بسیج شهرستان کوهدشت شد و پس از یک سال خدمت در واحد بسیج در جبهه‌های حق علیه باطل حاضر شد.
در جریان یکی از عملیات‌ها با اصابت ترکش مجروح شد. پس از بهبودی به کردستان رفت و بیش از یک سال در جبهه‌ی کردستان جنگید. پس از آن به سپاه پاسداران پیوست و بار دیگر به جبهه‌ رفت. این بار با عنوان قائم مقام گردان ذوالفقار لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) شروع به فعالیت کرد.
به شهادت وصیت‌نامه‌ی شهید علی‌مردان آزادبخت حمید به شوق زیارت اباعبدالله الحسین(ع) کوله‌پشتی‌اش را هم آماده کرده بود.
اما در سحرگاه روز ۲۸ اردیبهشت ۶۵ در منطقه‌ی عملیاتی حاج عمران هدف ترکش‌ قرار گرفت و به خیل شهیدان پیوست.

#لشکر_۵۷_حضرت_ابوالفضل ع
#شهید_حمید_سوری
#شهدای_لرستان
#شهدای_حاج_عمران
#شهدای_کوهدشت
#گردان_ذوالفقار
#تاریخ_شفاهی
#فرهنگ_و_مطالعات_پایداری_لرستان
#حاج_عمران
#عملیات_حاج_عمران
#لرستان
#پیرانشهر
#آذربایجان_غربی

🆔 @farhang_paydari
🔰 معرفی کتاب هم‌مرز با آتش؛

🔺 خاطرات حمید قبادی

🔸 کتاب هم‌مرز با آتش را شاید بتوان اولین کتاب قابل ارزش‌گذاری در حوزه‌ی تاریخ شفاهی مقدس استان لرستان دانست.
این کتاب خاطرات رزمنده‌ی کوهدشتی؛ زنده‌یاد حمید قبادی است که در آغاز جوانی پایش به جبهه باز شد و بارها مجروح شد.
کتاب با ذکر خاطراتی کوتاه از تولد حمید قبادی در کوهدشت شروع می‌شود و خیلی زود با گذر از برهه‌ی انقلاب به روایت حضور حمید قبادی در جبهه‌ی غرب و جنوب می‌پردازد.
حمید قبادی در اولین اعزام به جبهه با پدر و جمعی از بستگانشان راهی کرمانشاه می‌شود. هنوز محور خدمت‌شان تعیین نشده، پدر با شنیدن خبر شهادت یکی از بستگان به کوهدشت بازمی‌گردد و حمید قبادی، اولین سفر دور از خانه را در جنگ با دشمن تجربه می‌کند.
نوزده روز پس از آغاز تهاجم بعثی‌ها کوهدشت بمباران می‌شود، قبادی با اضطراب به کوهدشت می‌رود و پس از اطمینان‌خاطر از سلامت خانواده‌اش، این بار در بسیج عضو شده و در خدمت‌رسانی به پشت جبهه حاضر می‌شود. بعد از مدتی، در اولین اعزام نیروهای کوهدشت، خودش را به جبهه می‌رساند.
در ادامه‌ی کتاب خاطرات حمید قبادی از حضور در عملیات‌های درون مرزی و برون‌مرزی جنوب و غرب تا عملیات مرصاد ثبت شده است. عملیات‌های پی‌درپی شناسایی در کوه‌های سرد جبهه‌ی غرب و شمال غرب تا تجربه‌ی هم‌زیستی با کردها در عراق، روزهای بی‌تحرک زبیدات و شهادت داریوش مرادی، از دیگر خاطراتی است که به آن‌ها پرداخته شده است.
این کتاب سال ۸۳ در دفتر ادبیات و هنر مقاومت نشر سوره‌ی مهر به انضمام تصاویر زنده‌یاد حمید قبادی و هم‌رزمانش به چاپ رسید تا نویسنده علاوه بر حضور در خط مقدم جنگ تحمیلی، دین خود به تاریخ را نیز ادا کند.

#هم‌مرز_با_آتش
#حمید_قبادی
#سوره_مهر
#تاریخ_شفاهی
#کتاب
#ادبیات_پایداری
#شهدای_کوهدشت

🆔 @farhang_paydari

🔗 صفحه ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

https://www.instagram.com/p/B_Xapd4H8ty/?igshid=zb9jb0nqk4ad
🔰 به مناسبت سالروز شهادتِ علی‌مردان آزادبخت؛ فرمانده گردان محبین لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل ع

🔸 برداشتی از وصیت‌نامه‌ شهید علی‌مردان آزادبخت

🔺 برای بعضی‌ها نمی‌توان تاریخ تولد و تاریخ شهادت درج کرد تا معرفی‌شان کرد
نمی‌شود اطلاعات‌شان را از خانواده و هم‌رزم‌هایشان گرفت.
نه اینکه قابل استناد نباشند نه! نمی‌شود به چند تاریخ و خاطره بسنده کرد. "علی‌مردان آزادبخت" از همین بعضی‌هاست.
چند روز است که از این صفحه به آن صفحه و از این سایت به آن وبلاگ سرک می‌کشم که اطلاعات بیشتری به دست بیاورم. از همان اول که وصیت‌نامه‌اش را خوانده بودم، دیدم کارم با ذکر خاطره‌ و شرح سیره راه نمی‌افتد که پرسیده‌بودم و می‌دانستم، تکیه‌کلام‌اش وقتی کسی را خطاب قرار می‌داد، بسیجی بوده. در تیررس عراقی‌ها می‌ایستاده و به سمت‌شان شلیک می‌کرده که دل کسی در نبرد سلیمانیه نلرزد و جا بزند، خوانده‌بودم که در والفجر ۹ مچ دستش زخمی شده اما با همان دست آن‌قدر جنگیده تا پایش هم ترکش خورده و از شدت جراحت او را به عقب برده‌اند. شنیده‌بودم از تواضع و فروتنی‌اش طوری‌که پدرش هم نمی‌دانست فرمانده‌ی گردان شده. ‏کلافه شدم، بدم نمی‌آمد یک عکس سه نفره از علی‌مردان و حمید و محمود پیدا کنم و بنویسم همه‌ی حاضران در این عکس به شهادت رسیده‌اند، ولی دریغ! حتی این عکس را هم پیدا نکردم. ‏خودم می‌دانستم این چیزی نبود که دنبالش می‌گشتم. وصیت‌نامه‌ی شهید بیش‌تر از این‌ها حرف داشت. آن‌جا که نوشته‌بود:
اگر راه کربلا باز شد و من نبودم یادتان نرود کوله‌پشتی‌ مرا کنار کوله‌پشتی حمید به کربلا ببرید و بگویید:
" ای حسین (ع) حمید رزمنده‌ای بود که برای رسیدن به کربلایت از جان خود دریغ ننمود. در این راه خستگی‌ناپذیر بود، اما قاتلان علی اکبرت خنجر خصمانه‌ی زمان را بر قلب او فرو بردند. اینک این کوله‌ی آن شهید."
"حمید سوری" که در عملیات حاج‌عمران شهید شده، هم آخر وصیت‌نامه‌اش نوشته‌بود مرا پایین مزار "محمود رضایی"خاک کنید. "اسد مراد بالنگ" هم در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود، خواب محمود رضایی را دیده‌ام پس شهید می‌شوم.
هی از این شهید به شهید دیگری می‌رسیدم، علی‌مردان قصد کرده‌بود رفقایش را یکی یکی به رخ بکشد.
برای نوشتن از علی‌مردان باید از حنظله‌ی گردان محبین، شهید "نورمراد مقدسی" تا "محمدمراد گراوند" و عارف واصل "محمدعلیم عباسی" و "یونس آزادبخت" و...اصلا همه‌ی شهدای گردان محبین می‌نوشتم.
انگار که فرمانده‌ی گردان پشت نیروهایش ایستاده و قصد کرده بگوید راه کربلا را این همه شهید باز کرده‌اند.

🖌 نوشته‌ خانم رعنا مرادی

#شهید_علی_مردان_آزادبخت
#گردان_محبین
#شهدای_کوهدشت

🆔 @farhang_paydari

🔗 صفحه ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

https://www.instagram.com/p/B_PFqennAi_/?igshid=ajpwn13sbmpv
🔰 بخشی از نامه شهید محمدعلیم عباسی گراوند به آقای علی مرادی

بسم الله الرحمن الرحیم

رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (۷/۲۳)

برادر بزرگوار و مومنم علی
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

#شعبان ماه کمال است. بریدن از خود، ترمیم نقائص، تکمیل و سیرالی الله.
ماهی‌ست که در آن نفوس قدسیه و زکیه بسوی پروردگار جلت عظمه عروج می کنند، بر ملائکه الله سبقت می‌گیرند و ما سیه‌روزان نیز در ظِلِّ عنایات پروردگار بهره‌ای می‌بریم و اندکی به خویشتن مشغول می‌گردیم.
این ماه‌، ماه مراقبه است و ماه تداوم که حسین را خداوند در سیّمش (سومش) به انس و جان هدیه کرده است.
ماه عبادت و خودسازی است و رجعت از آزادی به سوی بندگی خداوند است که در پنجمش زینت عبادت کنندگان، سیدالساجدین متولد گشته است.
ماه جهاد و شهادت و کمال فضائل انسانی است که ابالفضل را پروردگار در چهارمین روز از ایام نورانی این ماه به ما ارزانی داشته و بالاخره ماه تحقق است و کمال که مهدی در نیمه اش زاده شده است.
شعبان با حسین و عباس که اسوه‌های ایثار و فنای فی الله‌‌اند شروع می‌شود، با سرور تمامی سجده کنندگان عالم در زمان خویش که مظهر طی طریقت است تداوم می‌یابد. و در نیمه‌اش مظهر عدل و قسط که ولی عصر ارواحنا لتراب مقدم له الفداست، به دنیا می‌آید. گوئی حضرت دوست اراده کرده است به ما بگوید که برای واصل شدن به ضیافت او در رمضان المبارک باید از هوّانِ (سستی) گذشت و عبودیت و تزکیه و عدل و قسط عبور کرد.
ذبیح رسول الله (ص) حسین است که چنین صلا می‌دهد:
إن کانَ دین مُحَمَّداً لَمْ یَستَقِم الَّا بِقَتلی فَیاسُیُوف خُذینی.
فَإنی لا أَرَی المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَیاة مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرما.


🔸 پ.ن: شهید محمدعلیم عباسی گراوند، سال ۴۳ در شهرستان کوهدشت، به دنیا آمد. هنگام اولین حضورش در جبهه، ۱۵ سال بیشتر نداشت. شهید محمد‌علیم در کنار جهاد، به تحصیل هم علاقه‌مند بود. به طوری‌که پس از شرکت در کنکور در رشته پزشکی پذیرفته شد. سرانجام در ۶۵/۱۱/۱ در عملیات کربلای پنج، در شلمچه به شهادت رسید.
یادش گرامی و راهش پر ره‌رو باد.


#نامه_شهید
#شهید_محمد_علیم_عباسی_گراوند
#شهید_محمد_علیم_عباسی
#شهدای_کوهدشت


🆔 @farhang_paydari

https://www.instagram.com/p/B_K5Cdrn8Uk/?igshid=1m5um3535k80w