🔍. . . ویتوریو جورجینی از زمان ورودش به نیویورک در اوایل دهه 1970، هم به عنوان استاد انستیتوی پِرت و هم به عنوان معمار مشغول به کار بود. آتلیه محل اقامتش در سوهو به عنوان محل ملاقات همکاران، هنرمندان، دوستان و دانشجویانی تبدیل شد که به واسطه شخصیت و سخاوت او جذب ان محیط می شدند. همگی به واسطه داشتن تمایلی برای اشتراک یک تجربه شخصی و حرفه ای بی نظیر، فضایی از انسانیت فرهنگی، تهذیب فلورانسی و بیشتر از همه شوخ طبعی و طنز، دور هم جمع می شدند. . .
⭕️. . . برای ویتوریو جورجینی، کار، مأموریتی از جنس اخلاق بود، تعهدی مشابه با محتوای آنچه که روشنفکران و معماران جنبش مدرن، پس از بازسازی جنگ جهانی دوم داشتند، معماران و هنرمندانی مانند لو کوربوزیه، لئوناردو ریکی و مخصوصا کنزو تانگه و کیشو کوروکاوا . . .
📌برای مطالعه متن کامل یادداشتی که با برگردانی از جواد ماه صفت در ستون گفت و گو با مرگ منتشر شده است به اتووود مراحعه فرمایید، متنی که به پستی و بلندی ها و پیچیدگی های زندگی حرفه ای ویتوریو جورجینی می نشیند، معماری که تن به نحوست واقعیت نداد و تلاش کرد معماری را به پدیده ای فراتر از کالبدی برامده از انعقادهای مرسوم شرارت سوق دهد. . .