دوزیست

#یک_فیلم_یک_سوال
Канал
Логотип телеграм канала دوزیست
@dozistgahПродвигать
147
подписчиков
667
фото
150
видео
14
ссылок
جایی برای فیلم‌زی-کتاب‌زی ها Instagram.com/dozistgah
Forwarded from دوزیست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#یک_فیلم_یک_سوال



فرن: فکر کنم همشو میبازم
بکستر: چیو میبازی؟
فرن:چرا مردم باید عاشق کسی باشن؟
بکستر: میفهمم چی می‌گی..



🔹یک سکانس قابل توجه از فیلم آپارتمان، جایی است که دختر، بعد از شکست‌های پیاپی روبه‌روی مرد داستان بازی می‌کند. فرن، بازی را دائم میبازد و  بکستر با جدیت به بازی ادامه می‌دد. این صحنه، علاوه بر موقعیت طنزی که ایجاد می‌کند، یک نقد عمیق اجتماعی دربر دارد و یک سوال مهم مطرح می‌کند: آیا زنها در بازی عشق نهایتا بازنده‌اند؟ در جامعه مردسالار، کارتها همواره به نفع مردها بر میخورد؟



#عشق_و_رنج_های_اخلاقی
#آپارتمان
#بیلی_وایلدر
#جک_لمون
#شرلی_مک‌لین
#شب_های_روشن
#فیلم‌زی
#دوزیستگاه
#دوزیست
#theapartment
#یک_فیلم_یک_سوال

سینما چیست؟

🔶 بزرگترین تمنای هیچکاک در #سرگیجه شانی بازشناسانه دارد، و آن هم بازشناسی خود سینماست. مخلوقی که سالها از تولدش می‌گذشت با قصه پرجذبه استاد بزرگ، یک بار دیگر تعریف شد. هیچکاک در ۱۹۵۸ تنها یک فیلم نساخت، سینما را ساخت.

🔶 فیلم با یک تعلیق شروع می‌شود. اما نه تعلیق روایی بلکه یک تعلیق فیزیکی و عینی. کاراگاهی در جست‌وخیز دستگیری متهم، ناگهان از پشت‌بام برجی بلند می‌لغزد و در حالیکه دستش را به لبه شیروانی گرفته،معلق می‌ماند. وضعیت معلق بودن، برای بیننده تا انتهای فیلم ادامه دارد. وضعیتی میان بالا و پایین، میان دست‌نیافتنی و دست یافتنی، میان "مادلین" و "جودی" و میان رویا و واقعیت.

🔶 نسبت #هیچکاک و سینمای دوست داشتنی‌اش همین ناسکون بودن است. قطعیت نداشتن و بی‌قرار بودن. سینما برای او به مثابه زنی با موهای بلوند است که او همیشه در پی‌اش بوده. زنی که هیچگاه به وصالش نرسیده چون از جنس واقعیت نبوده. این تعریف در صحنه معروف فیلم به اوج معنا می‌رسد. آنجا که اسکاتی، جودی را وادار می‌کند تا کاملا به هیبت زن رویایی‌اش دربیاید. لباس‌هایش، رنگ و آرایش‌موهایش را آنقدر تغییر می‌دهد تا دوباره "مادلین" رویایی را ببیند. او تماما درگیرودار تبدیل واقعیات زندگی به رویاهای خود است. دقیقا همان کاری که پرده نقره‌ای سینما در قبال واقعیات انجام می‌دهد.
نسبت ما هم در وادی تعریف هیچکاک از سینما ، مثل وضعیت "اسکاتی"، بر لبه شیروانی است. همانقدر نامطمئن و ترسان از سقوط بر زمین واقعیات. همانقدر متمسک به شیروانی لغزان رویاها. یک تعلیق دوست‌داشتنی.

#دوزیستگاه
#فیلم‌زی
#یک_فیلم_یک_سوال

#هیچکاک توانست نقش زن را از ابتذال جنسیت برهاند؟

🔶️#فروید می‌گفت: "امور احمقانه همیشه در سینما به وقوع می‌پیوندند!" مشهور است که رابطه خوبی با سینما نداشت. از آن‌سو اما سینما شیفته و واله فروید و عقایدش بود. خصوصا درمورد بازنمایی زنان، استودیوهای هالیوود غالبا بر مبنای نگاه جنسیت‌زده فروید فیلم می‌ساختند و مورد استقبال هم واقع می‌شدند. کاراکتر زنان در سینمای دهه ۵۰ #هالیوود عمدتا معطوف به نقش‌هایی بود که زن را بازیگر تکمیل کننده قوه محرک جنسی می‌دید. از موزیکال‌ها گرفته تا نقشهای کمدی، درام و حتی نو‌آر، زن بدون درنظر گرفتن زمینه میل جنسی، عملا کنش پیش‌راننده داستانی نمی‌توانست داشته‌باشد.

🔶️اما فیلم #روانی در زمان خود، به نوعی بدعت در بازنمایی نقش زنان به حساب آمد. شروع فیلم روانی از نگاه دوربین چشم‌چران هیچکاک آغاز می‌شود. از یک رابطه معمول عاشقانه که نگاه خیره مردانه را به تصویر می‌کشد. در صحنه بانک هم این نگاه خیره را از سوی دوست رییس بانک می‌بینیم. اما رفته‌رفته این نگاه کمرنگ می‌شود و نقش زن از دنیای میل به دنیای جنایت بدل می‌شود. هیچکاک به سبک فیلمسازان اروپایی، زن را از کلیشه‌های مرسوم جدا کرد و به دنیای واقعی‌تر و جدی‌تر خشونت دعوت کرد. با اینکه همچنان در مقام انفعال به او نقش داد اما توانست از یک ابژه جنسی به ابژه خشونت متمایلش کند.

🔶️این زمینه، هم در نقش مارین به عنوان مقتول اصلی داستان و هم در مادر نورمن بیتس قابل مشاهده است. در واقع هیچکاک با نقش‌ بخشیدن به زنان فراتر از سازوکار همیشگی لذت، به نحوی دنیای زیبای مردسالارانه هالیوود را به چالش کشید. دنیایی که در آن زنان در فرویدی‌ترین حالت ممکن، به دیده‌شدن محتاج بودند، در دنیای روانی هیچکاک زنان قربانی عقده‌ها و تمایلات سرکوب شده مردانه معرفی شدند.

🔶️صحنه قتل مارین در حمام، اوج این نگاه هیچکاک را به نمایش می‌گذارد. شخصیت مارین که تا نیمه فیلم نقش یک معشوق فداکار را بازی می‌کرد که به بهانه ساختن زندگی با نامزدش زیرکانه دزدی می‌کند، حالا زیر ضربات بی‌رحمانه چاقوی مردی زن‌نما کشته‌می‌شود. تنها سوژه‌ای که ممکن بود نگاه خیره مردانه معطوف به او باشد توسط یک قاتل نیمه‌مرد-نیمه‌زن ناگهان تمام می‌شود و ما می‌مانیم و چشمان حیرت زده مقتول که بر تصویر دریچه چاه حمام منطبق می‌شود. چاهی که خون مارین را می‌بلعد و ما را به دنیای جدیدی از بازنمایی واقعیت یک زن می‌کشاند.



#دوزیستگاه
#فیلم‌
#فروید
#فیلم_روانی
#یک_فیلم_یک_سوال

فیلم #مرد_عوضی
🔹 سوال: آیا جهان مدرن جای امن‌تری برای انسانها ساخته؟

🔶 مرد عوضی( یا به ترجمه صحیح‌تر، مرد اشتباهی) داستان یک نوازنده ساده و بی‌غل‌وغش و خانواده دوست است که به دلیل شباهت ظاهری‌اش با یک سارق مسلح اشتباه گرفته و دستگیر میشه ."امانوئل" تا قبل از دستگیری‌اش یک زندگی کاملا عادی کنار همسر و فرزندانش داشت. یک نظم خودخواسته، ناشی از محبت بین او و اعضای خانواده، که ناگهان با دستگیری‌اش به چالش کشیده می‌شه.

🔶 اگر بخواهیم بپرسیم که آیا پلیس به عنوان نهادی نظام دهنده، زندگی را برای #انسان_مدرن امن ساخته یا نه؟ هیچکاک فوری پاسخ می‌ده که نه! و بلکه فراتر از اون می‌گه: او نظم رو برهم هم می‌زنه.
زندگی برای امانوئل در شهری شلوغ که شانه‌هایش به رهگذران خیابان می‌خوره و در شب، سایه پلیس به تعقیبش می‌افته، درحالیکه کاملا بی‌گناهه، ناامن و مضطربانه است. حسی کاملا بر خلاف فضای گرم و با احساس خانه او.

🔶 موقعیتی که در اکثر فیلمهای هیچکاک شاهدش هستیم، موقعیت قضاوته. نسبت هیچکاک با آدمهای قصه‌اش اساسا بر مبنای قضاوته و این رو به صورت علنی در صحنه‌های دادگاه میبینیم. صحنه‌ای که در #مرد_عوضی به یک چالش بزرگ برای اثبات بی‌گناهی تبدیل میشه و مخاطب رو دعوت می‌کنه تا مرزهای گناهکار-بی‌گناه رو با شفقت درونی‌اش تبیین کنه. در واقع چیزی که مخاطب رو تا انتهای فیلم همراه می‌کنه از جنس تلاشی است که می‌خواهد انسان عصر جدید را از مهلکه نظم ارعاب‌آور و ناعادلانه #مدرنیته رها کنه.

#دوزیستگاه
#فیلم‌زی