مدرسهٔ مطالعات دیالوگ‌ | باشگاه‌اندیشه

#عدالت
Канал
Образование
Социальные сети
Политика
Другое
Персидский
Логотип телеграм канала مدرسهٔ مطالعات دیالوگ‌ | باشگاه‌اندیشه
@dialogeschoolПродвигать
316
подписчиков
214
фото
26
видео
168
ссылок
تماس: @aalirezadehqani @labibreza
اخلاقی زیستن در جهانِ تعارض‌ها
تقریرِ تامس نیگل از سیاست

📝جواد حیدری

تامس نیگل تقریر درخشانی از مسألۀ اصلی سیاست دارد: «در حالی که منافع و ارزش‌ها ما را به تعارض با یکدیگر سوق می‌دهند، چگونه می‌توانیم با ضوابط اخلاقی در جهانی مشترک زندگی کنیم؟» او، در کتاب برابری و جانبداری دو نوع اصلی سیاست‌ورزی را مطرح می‌کند: اولی، سیاست ‌برابری‌طلبانه و دیگرگزینانه است که معطوف به کاهش درد و رنج انسان‌هاست و علی‌الخصوص می‌خواهد فوری‌ و فوتی‌ترین نیازهای محروم‌ترین افراد جامعه را برآورده کند. مدافعان چنین سیاستی می‌گویند که دولت باید میان ارزش‌های گوناگون و تصورات مختلف از زندگی خوب بی‌طرف باشد. دومی، سیاست‌ورزی جانبدارانه و خودخواهانه است که معطوف به افزایش قدرت برای تأمین منافع شخصی یا گروهی است و آنچه اصالت دارد افزایش قدرت و برآوردن نفع شخصی است. مدافعان چنین سیاستی می‌گویند که دولت باید از ارزش‌های شخصی و گروهی آن‌ها با توسل به قدرت عریان دفاع کند. نیگل می‌گوید سیاست نوع اول، یعنی برابری، سیاست آرمانی است که غالباً در عالم سیاست غایب اما همیشه اخلاقی بوده است. سیاست نوع دوم، یعنی جانبداری، سیاستی واقع‌انگارانه است که همیشه در عالم سیاست حاکم است اما همیشه غیراخلاقی بوده است. نیگل می‌گوید مارکسیسم بر سیاست نوع اول، یعنی سیاست مبتنی بر برابری، تأکید داشت که به خاطر غفلت از قوت و قدرت نفع شخصی به شکست انجامید. سرمایه‌داری بر سیاست نوع دوم، یعنی سیاست مبتنی بر نفع شخصی، تأکید دارد که به خاطر غفلت از اعتبار و نفوذ اخلاقی نفع غیرشخصی و نابرابری چندان مشروعیتی ندارد. بااین‌وصف، دغدغۀ اصلی نیگل این است که آیا می‌توان جانبداری معقول را که غیراخلاقی نباشد با برابری‌طلبی معقول که ناکجاآبادگرایانه نباشد، جمع کرد؟ به باور منتقدان «برابری و جانبداری» یکی از عمیق‌ترین و مهم‌ترین کتاب‌هایی است که تاکنون در زمینۀ نظریه‌های سیاسی منتشر شده است.

برابری و جانبداری | #تامس_نیگل | ترجمۀ #جواد_حیدری | نشرنو، چاپ دوم ۱۴۰۳

🔗 منبع: کانال نشر نو
#کتاب #اندیشه #آرمان #عدالت

@dialogschool
@bashgahandishe
ضرباهنگ خِرد

📝میلاد نوری


اقتضای خردمندی گوش‌سپردن است.
هستی می‌گوید، طبیعت می‌گوید، اجتماع می‌گوید، انسان می‌گوید.

به تعبیر هزیود: «به عدالت گوش بسپار و ظلم را مپرور». آن‌که گوش نمی‌‌سپارد، هستی، طبیعت و اجتماع وادارش خواهند کرد که بشنود. شاخه‌های لطیف که منعطف و فروتن‌اند به سهولت برجای می‌مانند. در پیشگاه طوفان، آن درخت سرسخت را بنگر که با مقاومتش از جای کنده می‌شود. آری، ضرباهنگ خِرد گوش‌سپردن است. آن‌که گوشش سنگین است، دیر یا زود به قهر می‌شنود آن‌چه را نشنیده‌ گرفته است. سوفوکلس در نمایشنامه آنتیگونه، خطاب به کرئونِ جبّار، از زبان فرزندش هایمن می‌گوید: «در سر مپرور که همیشه حق با توست و عقیدۀ دیگران به هیچ است. کسانی هستند که گمان می‌برند تنها هوشیاران، تنها سخنوران، و تنها خردمندان هستند، اما چون بازشان کنند، تهی‌اند. خردمند ننگ ندارد از دیگران بیاموزد و خطایش را دریابد. لجاج از ابلهی است، نه از خردمندی. ... هرگز دیده‌ای که دریانوردی کاردان صدای طوفان را بشنود و بادبان را همچنان سخت بگذارد؟ اگر چنین کند، به‌زودی باید کشتی را باژگونه بر آب براند. پدر! از خشونت روحت بکاه و خویشتن را از این جان‌سختی برَهان!» (سوفوکلس: آنتیگونه، ترجمه شاهرخ مِسکوب، با تصرف). پس، «به عدالت گوش بسپار و ظلم را مپرور. حتی انسان خوش‌وقت دارای جایگاه نیز نمی‌تواند بار ظلم را به آسودگی تاب آورد، و حتی وقتی توهمِ تحمل آن را دارد باز سنگینی آن را احساس می‌کند. بهتر آن است که به عدالت رو کنیم، زیرا با پایان جوش‌و‌خروش رقابت‌ها، در فرجام کار، عدالت است که بر ظلم فائق می‌آید. اما احمق تنها آنگاه درمی‌یابد که رنج بسیار کشیده باشد» (هزیود: کارها و روزها).

#شنیدن
#دیالوگ
#عدالت

@homerquotes
@bashgahandishe