کافه کتاب

#گزيده_كتاب

از همین می ترسم که به کسی یا چیزی عادت کنی اون وقت اون کس یا اون چیز قالت بذاره.
اون موقع دیگه هیچی برات باقی نمی مونه.
می فهمی چی می خوام بگم؟... از کسایی که میزارن میرن خوشم نمیاد واسه همینم اول از همه خودم میرم اینجوری خاطر جمع تره.

#خداحافظ_گري_کوپر
#رومن_گاری
#سروش_حبيبي
#نشر_نيلوفر
@CKETAB📚☕❤

#گزيده_كتاب

من ترجیج میدم افسوس بخورم که چرا اون کارو انجام دادم تا اینکه افسوس بخورم کاشکی اون کارو انجام می دادم !

اگر کسی را دوست داری باید او را آنطور که هست دوست داشته باشی نه آن جور که گمان می کنی باید باشد!

#آناکارنینا
#لئون_تولستوی
#سروش_حبيبي
#نشر_نيلوفر
@CKETAB📚☕️

#كتابخواني_هفتگي
#نقدی_بر_کتاب_هفته

#شب_هاي_روشن
#فئودور_داستايوفسكي
#سروش_حبيبي

داستایوفسکی خودش این رمان را اینگونه توصیف کرده: داستانی احساسی از خاطرات یک نفر خیالاتی! در واقع او به سبک سایر داستان‌ها و رمان‌هایش به "آدم" ها پرداخته و روابط و درونیات‌شان و باز هم طعم گس تاریکی‌‌های زندگی آدم‌ها را روایت کرده اما با کمی چاشنی عشق و طنز. بسیاری اعتقاد دارند داستایوفسکی اولین کسی است که روانشناسی جدید را در داستان وارد و دو جنبه از وجود بشری را که وجدان آگاه و ناخودآگاه است، ترسیم کرد و با چنان قدرتی افکار انسان را در قالب داستان پیش چشم مخاطب گذاشت که همه اشخاص داستان به طور شگفت انگیزی در نظر آشنا و مأنوس می آیند.

لينك گروه #كتاب_هفته :
‏https://telegram.me/joinchat/BclRPD2-wnaDBoNbHLuiQg

‏@CKETAB📚☕️

#كتابخواني_هفتگي
#برشي_از_كتاب_هفته

#شب_هاي_روشن
#فئودور_داستايوفسكي
#سروش_حبيبي

#برشی_از_کتاب
#شب_های_روشن

من بعضی وقت ها به قدری غصه دارم، به قدری ناامیدم که ... چون من در این اوقات به این فکر می افتم که هرگز نخواهم توانست درست زندگی کنم. چون این جور وقت ها فکر می کنم که توانایی سنجش و بینش و احساس واقعیت را از دست داده ام، چون خود را لعنت کرده ام، چون همیشه بعد از این شب های رویا هشیار می شوم و این هشیاری نمی دانید چه تلخ است! وقتی آدم هشیار می شود هیاهوی انبوه مردم را در اطراف خود می شنود که در گردباد زندگی حرکت می کنند، می بیند و می شنود که مردم زنده اند و بیدارند، می بیند که در زندگی بر آن ها بسته نیست. می بیند که زندگی مردم دیگر مثل خواب و خیال بر باد نمی رود و نابود نمی شود، زندگی شان پیوسته تازه می شود و همیشه جوان است، و هیچ لحظه ای از آن به لحظه ی دیگر نمی ماند، در حالی که خیال بازی های آمیخته با ترس غم انگیز و در نهایت فلاکت یکنواخت است، اسیر سایه است، بنده ی ذهن است و برده ی اولین قطعه ابری که ناگهان بر خورشید پرده بکشد و دل راستین اهالی پترزبورگ را که به آفتاب خود عشق می وزند در چنگال اندوه بچلاند ... در اندوه، کجا نقش خیال انگیزی یافت شدنی است؟

لينك گروه #كتاب_هفته :
‏https://telegram.me/joinchat/BclRPD2-wnaDBoNbHLuiQg

‏@CKETAB

#كتابخواني_هفتگي
#برشي_از_كتاب_هفته

#شب_هاي_روشن
#فئودور_داستايوفسكي
#سروش_حبيبي

واي كه چقدر شادي و شيرين كامي انسان را خوشرو و زيبا مي كند. عشق در دل مي جوشد و آدم مي خواهد كه هر چه در دل دارد در دل ديگري خالي كند. مي خواهد همه شادمان باشند، همه بخندند، و اين شادي بسيار مسري است.

لينك گروه #كتاب_هفته :
‏https://telegram.me/joinchat/BclRPD2-wnaDBoNbHLuiQg

‏@CKETAB📚☕️

#كتابخواني_هفتگي
#برشي_از_كتاب_هفته

#شب_هاي_روشن
#فئودور_داستايوفسكي
#سروش_حبيبي

آدم رؤیایی، خاکستر رویاهای گذشته‌اش را بیخودی بهم می زند، به این امید که در میانشان حداقل جرقهٔ کوچکی پیدا کرده و فوتش کند تا دوباره جان بگیرند، تا این آتش احیا شده قلب سرمازدهٔ او را گرم کند و همهٔ آن‌هایی که برایش عزیز بودند، برگردند...

ارسالي از Nafi3

لينك گروه #كتاب_هفته :
‏https://telegram.me/joinchat/BclRPD2-wnaDBoNbHLuiQg

‏@CKETAB📚☕️

#كتابخواني_هفتگي
#برشي_از_كتاب_هفته

#شب_هاي_روشن
#فئودور_داستايوفسكي
#سروش_حبيبي

آدم احساس مي كند كه اين مرغ خيال كه هميشه در پرواز است عاقبت خسته مي شود، با آن تنش دائمي اش رمق مي بازد، زيرا آدم در عالم خيال بزرگ مي شود و از آرمان گذشته اش درمي گذرد، آرمان گذشته داغان مي شود و به صورت غبار در مي آيد و اگر زندگي تازه اي نباشد آدم بايد آن را با همين غبار مرده باز بسازد و در عين حال روح چيز ديگري لازم دارد و آن را مي خواهد.

لينك گروه #كتاب_هفته :
‏https://telegram.me/joinchat/BclRPD2-wnaDBoNbHLuiQg

‏@CKETAB

#كتابخواني_هفتگي
#برشي_از_كتاب_هفته

#شب_هاي_روشن
#فئودور_داستايوفسكي
#سروش_حبيبي

اين ها خيال پردازند. بله، خيال پرداز. اگر اين كلمه برايتان كافي نباشد و تعريف دقيق تري بخواهيد مي گويم كه اين ها آدم نيستند، بلكه موجوداتي هستند ميان آدم و حيوان. اين ها اغلب اوقات در جايي، در گوشه اي، كنج و كنار پنهاني مي خزند، انگاري مي خواهند خود را از روشنايي روز هم پنهان كنند. وقتي به اين كنج دنجشان رسيدند همانجا مي چسبند، مثل يك حلزون.

لينك گروه #كتاب_هفته :
‏https://telegram.me/joinchat/BclRPD2-wnaDBoNbHLuiQg

‏@CKETAB📚☕️

#كتابخواني_هفتگي
#معرفي_كتاب_هفته

#شب_هاي_روشن
#فئودور_داستايوفسكي
#سروش_حبيبي

«خداي من، يك دقيقه تمام شادكامي! آيا اين نعمت براي سراسر زندگي يك انسان كافي نيست؟»

كتاب اين هفته، اثر کوتاه و متفاوتی از فئودور داستایوفسکی است. رمان کوتاهی که گرچه به اعتقاد منتقدان ادبی از شاهکارهای این نویسنده نیست اما رمان بسیار مطرحی است. این رمان جدای از جایگاه ادبی‌اش با سینما گره خورده است و حتی شاید بیشتر با اقتباس‌های سینمایی‌اش شناخته شده است. يكي از اين فيلم ها ساخته فرزاد موتمن است. «شب هاي روشن»، به عقيده خيلي ها بهترين ساخته اين كارگردان هست و موتمن فيلمساز را با اين فيلم مي شناسند. علت اين امر كاملا واضح است. «شب هاي روشن» خون دل داستايوفسكي ست كه به ياقوتي درخشان مبدل شده است.

اما از اين بگذريم، «شب هاي روشن» دو فرياد اشتياق است كه طي چند شب در هم بافته شده است. پژواك ناله دو جان عشق جوست كه در كنار هم روي نيمكتي به زمزمه درآمده اند و راهي به سوي هم مي جويند و احساس مي كنند كه خدا درِ بهشتش را به روي آن ها گشوده است. داستان شرحِ اشتياق جواني روياپرور است كه تنهاست و تشنه ي گفت و گو با همنفسي. به قدري سرگشته است و با حرمان دست به گريبان، كه بينوا در ديوارها و در و پنجره ي خانه هاي شهر دوست مي جويد و با آن ها راز دل مي گويد. او در پترزبورگ به دنبال گمشده اي كه با او هم زباني كند به هر سو پرسه مي زند تا عاقبت در كنار كانال با دختري گريان، كه او نيز عاشقي شيدا و تنهاست، آشنا مي شود و خيال مي كند كه روز هجران و شب فرقت يار آخر شد. اما عاقبت مي بيند دريغ، ستاره ي بختش خوش درخشيد ولي دولت مستعجل بود.

در اين كتاب پيوند ادبيات و تفكر را خواهيم ديد. اميدوارم هفته لذت بخشي را در كنار هم و با خواندن يكي از شاهكارهاي داستايفسكي در پيش داشته باشيم.


لينك گروه #كتاب_هفته :
‏https://telegram.me/joinchat/BclRPD2-wnaDBoNbHLuiQg

‏@CKETAB📚☕️

#معرفی_کتاب #نمایشگاه_کتاب #کتاب_ویژه #كيفر_آتش #الياس_كانتي #سروش_حبيبي @CKETAB