Смотреть в Telegram
من و درونم _خب می‌ترسم، اینو می‌فهمی؟ -تو هم با این ترسیدنت دهن ما رو سرویس کردی دست بردار از این مسخره‌بازی‌ها. چیه هی می‌ترسم می‌ترسم راه انداختی. _ یعنی فکر می‌کنی من الکی می‌گم؟ و اصلا ترسی وجود نداره؟ آخه مگه آدم دیونه است الکی همه چی رو زهر مار خودش کنه؟ خب می‌ترسم ترس یک چیز غیرارادی و ذاتی دست خودم که نیست که از جاده می‌ترسم. -کشتی ما را با این ترس و فوبیات. همش فکر و خیاله همین و بس وگرنه اصلا هیچی به اسم ترس نداریم اینقدر فکر و خیال کردی که باورت شده. _ یعنی خودت تا حال توی عمرت از چیزی نترسیدی؟ نمی‌ترسی؟ -نه ترس کیلویی چند؟ _ یعنی الان زلزله بشه فرار نمی‌کنی؟ با مار یا هرچی بیاد سمتت فرار نمی‌کنی؟ - اون‌که ترس نیست، اون احتیاط و نجات جان هست. بخاطر ترس که فرار نمی‌کنم عقلم می‌گه باید جانم را نجات بدم. _ خب اینم همونه دیگه منم عقلم میگه... - عقلت چی میگه؟ می‌گه نه خطری هست نه چیزی ولی تو باید بخاطر فکر و خیال بیخود همه‌ چی را زهرمارمون کنی؟ اره؟ _ چرا تو هم مثل بقیه حرف می‌زنی، خب ترس، ترسه تو حق نداری بخاطر ترسم با من این‌جوری رفتار کنی. #وحیده_ماهانی #مونولوگ_نویسی
Telegram Center
Telegram Center
Канал