دلم طاقت نیاورد..
شب حول و حوش ساعت نه..
باز کردم کتاب را از ادامه ی
صفحه ی دویست و نود و دو..!
تیتر را زیرلب خواندم آرام:
"تعدد زوجات در ایران.." اوهوع!
باید جذاب باشد،
بلافاصله چشمم دوید دنبال خط دو..!
نقل قول از کریستن سن بود،
در کتاب"ایران در زمان ساسانیان"،او میگفت:
تعداد زنان در آن زمان..
بستگی داشت به توان مالی مردان..!
مردهای کم بضاعت،
تنها داشتند یک زن بناچار..!
درعوض آن رئیس رئسا،
داشتند چندین زن با چند عنوان..!
دسته اول سوگولی بودند وحقوقشان تام
"پادشاه زن" بود عنوان ایشان..!
از درجه او کمتر بودند خدمتکاران..
"زن خدمتکار" بود عنوان این زنان..!
یکسری هم که بودند اسیر و زر خرید..
عنوان "چاکر زن" بود نصیبشان ..!
نقل قول بعدی از سعید نفیسی بود..
در کتاب" تاریخ اجتماعی ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان"،او میگفت:
مردها میتوانستند زن بگیرند هرچند تا..
و گاهی بعضی ها داشتند چند صدتا!!
ناخوداگاه یادم افتاد
سریال "حریم سلطان"..!
همان سریالی که حرم داری را..
با آن همه زن و عنوان..
نسبت داده بود..
به دین اسلام و محمد صلی الله..!!
دلم گرفت از این همه تهمت..
آه کشیدم با یک بسم ا..!
و نگاه کردم به ماه در آسمان خدا..
امشب دست کم یک چیز..
برایم شد روشن درست مثل این ماه:
تعدد همسر اصلا نبود
#اختراع پیامبر اسلام..!
او برای داشتن زن از این سر تا آن سر،
که تاریخچه اش برمیگشت به ماقبل اسلام،
فقط حد و حدود قائل شد..
یعنی حداکثر چهار!
حالا وقتش بود بفهمم چرا چهار؟
یاد آن بازی می افتم..
چرا چهار تا؟
پس چند تا؟
باید بگردم بی شوخی،دنبال علت..
دنبال حرف حساب...!
#چرا_چهار_تا |
#پارت_سوم#برگردان_کتاب_به_زبانی_دیگر#کتاب_حقوق_زن_در_اسلام#قضاوت_بماند_برای_قسمت_آخر #میم_اصانلو |
@biseda31