بی همگان...

#یادم_تو_را_فراموش
Канал
Логотип телеграм канала بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddПродвигать
250
подписчиков
406
фото
231
видео
29
ссылок
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavadd
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الي_الله
ظهر بود
خسته بودیم و گشنه،
تازه از کلاس برگشته بودیم.
نماز و خوندیم رفتیم یه غذایی بخوریم.
ناهار اون روز دانشگاه، چلو مرغ بود.
همینجور که غذا میخوردیم و از هر دری میگفتیم و بلند بلند میخندیدیم، تکه مرغ تو بشقاب رو هم با قاشق و چنگال کالبد شکافی میکردیم تا به قسمت های پخته شده و قابل خوردنش برسیم، که قاشقم گیر کرد به جناغ سینه‌ی جناب مرغ و دست کردم وسط کالبدش و جناغ رو کشیدم بیرون و گرفتمش جلوی صورت محمودرضا و گفتم:
جناغ بشکونیم:
ویرش گرفت، گفت:
سر چی؟
گفتم:
هر چی، برنده مشخص میکنه.
گفت باشه و اون ضلع جناغ و گرفت و کشیدیم تا بشکنه.

یکی دوباری همون سر میز سعی کرد شانسش رو امتحان کنه که تیرش به سنگ خورد. ولی کلی ادعاش میشد، میگفت از مادر زاده نشده تو جناغ شکستن منو ببره!!!
رو نبود که بزرگوار🤦🏻‍♂️
.
.
استاد داشت تدریس میکرد و کلاس هم ساکت و پیِ صحبتای استاد ، که یه تکه کاغذ بر داشتم و روش نوشتم "یادم تو را فراموش، آی کیو"
کاغذ رو تا زدم و تا استاد متوجه نشه دستم رو سمت محمودرضا دراز کردم و یواش جوری که انگار مطلب مهمی توش نوشتم دادم دستش.
تو اون سکوت با کنجکاوی و عجله برگه رو ازم گرفت و بازش کرد.
نگم از کجاهاش دود بلند شده بود، تیرم به هدف نشسته بود و بساط سوژه کردنش یه هفته ای جور شده بود..
.
.
تازه سر میز غذاخوری نشسته بودیم و هنوز بسم‌الله رو کامل و صحیح ادا نکرده دیدم یه جناغ گرفت جلو صورتم و گفت بشکونیم؟
گفتم:
تو روت کم نمیشه بچه پررو!؟ بست نبود دفعه قبل آی‌کیو؟
و بلند خندیدیم
یه زر نزن بابا تحویلم داد و گفت بشکون که میخوام لوله‌ت کنم.
گفتم: سر چی؟
گفت برنده تعیین میکنه...
.
.
سرم تو جزوه بود تند تند مینوشتم مطلبی جا نمونه که توجه‌ام به صدای پیش پیشِ محمود جلب شد.
پرو پرو بلند شد اومد سمتم و دستش و دراز کرد و یه تیکه کاغذ داد دستم.
زود کاغذ رو گرفتم تا استاد متوجه نشده محمود بره بشینه سرجاش.
کنجکاو بودم ببینم چه خبریه که اینجوری خودش نامه آورده واسم.
بازش کردم
دیدم عکس یه گربه کشیده و جلوش نوشته میوووو
پایینش هم نوشته
یادم تو رو فراموش
و یه دایره که توش دوتا نقطه داشت و یه خط منحنی به شکل خنده(ایموجی‌های دست ساز زمان ما) هم کنارش کشیده بود.
بیشتر از اینکه حرصم دربیاد، خنده ام گرفت
برگشتم تو چشماش نگاه کردم
از ذوق تو چشماش، منم ذوق کردم و باز زدیم زیر خنده...
.
.
.
سلام آقای محمودرضا
آقای آی‌کیو
جناب بچه زرنگ.
اصلن تو خفن
تو همه رو زدی
تو باخت نداری
تو بیا سر ما رو بشکون
نکشیمون...

آخه رفیقِ من
با معرفت
بامرام
آدم که یکی رو میبره
همینجوری ولش نمیکنه رو زمین و بره.
یه دستی ازش میگیره
بلندش میکنه از خاک
خاکش رو میتکونه.
جدیدا رسم شده شماها که میبرید سرتون رو میندازید پایین و میرید سی خودتون و یه نگاه پشت سرتون هم نمیندازید؟
اصلا حواست هست چی شد منو بردی؟ چرا منو بردی؟ چطور منو بردی؟
محمودرضا! تو بردی چون
یادت بود
و من باختم چون
تو رو فراموش کردم.
میگم حالا نمیخوای باز یادم کنی... بخدا من به باختن از تو دلم خوشه
چیه همه‌ش من تو رو یادم، یادم، یادم، یادم
و تو مرا فراموش...
خب یه بارم تو منو یادم،
مثلا امشب.
ها!
نظرت چیه داداش؟
میای؟

مگه قرار نبود برنده جایزه رو تعیین کنه؟
خب اون یه باری که بردم رو نمیخوای حساب کنی؟
بخدا چیز زیادی نمیخوام، تو که منو میشناسی.
قبوله؟
بگم؟

محمودرضا
من
دوتا چیز ازت میخوام.
اول اینکه
دل خیلی‌ها رو شکوندم
حق گردنم زیاده،
دستمم به خیلیاشون نمیرسه.
میشه تو از طرف من ازشون حلالیت بگیری؟
میشه واسه‌م اینکار رو بکنی؟

دومین چیزی هم که میخوام،

تویی...
خسته‌ام
فقط آغوشتو باز کن
همین...





حلالم کنید...


#رفیق
#محمود
#شب_قدر
#یادم_تو_را_فراموش
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضائی

@bi_to_be_sar_nemishavadd