رفتی و داغ فراقت همه را بر دل ماند پیش هر دل ز تو سد واقعهٔ مشکل ماند دولت وصل تو چون مدت گل رفت و مرا خار غم حاصل از این دولت مستعجل ماند روز محشر به تو گویم که چه با جانم کرد از تو داغی که مرا بر دل بیحاصل ماند ساربان ناقه بر انگیخت ز پی بشتابید وای بر آنکه در این بادیهٔ هایل ماند... . . شما همه دعوتید به نگاهِ مهربونِ حامد