آتش به اختیار چه معنایی ندارد
#عباس_عبدی در تفسیر اصطلاح آتش به اختیار در گفته های رهبر جمهوری اسلامی در اعتماد نوشته بهترست گفته شود چه معنايي را ندارد. به طور قطع ميتوان گفت كه توجيه و مجوز اقدام خلاف قانون نيست، اگر اين را بپذيريم، بقيه معاني آن مشكلي ندارد و مسالهاي نيست. در واقع اين برداشت نادرست به ويژه نزد اصلاحطلبان ريشه در همان برداشتهاي ناصوابي دارد كه درباره انتخابات داشتند. مشكل اين است كه آنان نميتوانند ميان روش و محتوا تمايز قايل شوند.
به نظر این جامعه شناس برای شناخت بهتر معنای سخن رهبر بهترست گزارش یکی از حاضران جلسه دیدار با دانشجویان را شنید که در آن آمده:« ايشان با لبخند گفتند عدهاي از دوستان از ما گلايه ميكنند كه شما دايم تاكيد ميكنيد كه چرا به ملت ميگوييد بيايند راي بدهند خب اين هم نتيجهاش! (خنده آقا و حضار) من ميگويم اين وظيفه من هست كه مردم را به حضور دعوت كنم. خب شما برويد كار كنيد و فعاليت كنيد تا اين راي نياورد و آن يكي راي بياورد. (خنده حضار) مصيبت آن روزي است كه مردم پاي صندوقهاي راي نيايند و دشمنان در آرزوي اين موضوعاند.» اين بخش تاريخيترين ايده سياسي است كه ميتوان براي مردمسالاري ايران یافت.
نویسنده
#مقاله اعتماد تاکید کرده: اين جملات نشان ميدهد كه رهبري به عنوان يك قاعده و روش خواهان مشاركت حداكثري است. جملات در اين زمينه بسيار صريح است و با عملكرد گذشته نيز تطابق دارد. مهمتر اينكه شايد برخي استنباط كنند كه رهبر به لحاظ محتوايي با نگرشهاي رييسجمهور منتخب زاويه دارند و اين چندان هم عجيب و ناآشكار نيست. ولي اهميت آن در همين است كه با وجود اين تفاوت و زاويه چنين انتخاباتي برگزار ميشود.
به نوشته این مقاله: اگر همسويي كامل وجود داشت كه ميگفتيم اين براي حكومت و نظام از نظر محتوا تحصيل حاصل است و به روش انتخابات به اين دليل تن دادهاند كه محتوايش تضمين شده است. ولي اكنون چه بايد گفت؟ تفاوت نظر و ديدگاه موجود نشان ميدهد كه اتفاقا رهبري و كل ساختار به شيوه مردمسالاري و انتخابات با حداكثر مشاركت ملتزم و پايبند است.