📌 علیه علیه عقل✍ محمدمهدی حاتمی
کم نیستند کسانی که میکوشند عقل را تضعیف کنند تا جایی برای ایمان بیابند. اما تقویت ایمان به بهای تضعیف عقل، پرهزینه و کمفایده است.
یکی از طرق تضعیف عقل آن است که میکوشند عقل را ناعقلانی جلوه دهند تا نشان دهند یا بر ایمان عیبی نیست که ناعقلانی است یا اگر بر ایمان عیبی هست، به طریق اُولی بر عقل نیز چنین عیبی وارد است. شیوهی مدعیان ایمان در چنین مواردی جدلی است و هدفش ساکت کردن طرفداران عقل است؛ نه کشف حقیقت. بااینهمه، نقد آنچه میگویند آموزنده است و نشان میدهد چنتهی مخالف عقل تهی است و آنچه میگوید به آنچه میخواهد نمیرسد.
برای آنکه لابهلای کلمات گم نشویم بهتر است برهانی را که مخالف عقل به آن متوسل صورتبندی کنیم و سپس از خود بپرسیم اولاً آیا مقدمهی برهان صادق است و ثانیاً آیا به فرض صدق مقدمه، نتیجه منطقاً از آن حاصل میشود یا نه.
به نظر میرسد آنچه مخالف عقل میگوید، چنین باشد
↓:
مقدمه: باور به عقل ”ایمانی“ است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نتیجه: ”باور عقلانی“ و ”باور ایمانی“ علیالسویهاند.
منظور از اینکه «باور به عقل ”ایمانی“ است» این است که هیچ دلیل عقلانیای در دست نداریم که نشان دهد عقل درست کار میکند و ما را به هدف میرساند. بنابراین ما بیآنکه دلیلی داشتهباشیم صرفاً پذیرفتهایم که عقل مفید است یا به تعبیر دیگر، به مفید بودن عقل ایمان آوردهایم.
نتیجهی برهان نیز میگوید حالا که مفید بودن عقل، ایمانی است، پس عقل تفاوت آشکاری با ایمان ندارد و نمیتواند بر آن فخر بفروشد. اگر عیبی هست هر دو باید بابت آن شرمنده باشند و اگر فخری هست، هر دو باید بابت آن مسرور باشند.
اما، نه مقدمه صادق است؛ نه نتیجه. و نه با فرض صدق مقدمه، نتیجه از آن حاصل میشود.
مقدمه صادق نیست چرا که باور به عقل ایمانی نیست. چنین نیست که ما صرفاً پذیرفته باشیم عقل مفید است و اگر میخواستیم میتوانستیم نپذیریم. ما، بارها و بارها در طول تاریخ زندگی بشر، عملکرد عقل را دیدهایم و دیدهایم هر جا که محاسبات عقلانی بیشتر و دقیقتر به کار رفته است کارها به سامانتر و امور مختلف موفقتر بودهاند. بنابراین آنجا که برنامهریزی بشری با عقل همراه بوده احتمال موفقیت بیشتر و احتمال شکست کمتر بودهاست. تکیه بر احتمالِ بیشتر نیز تکیه بر ایمان کور و بیپشتوانه نیست.
در کنار این عیب که مقدمه صادق نیست، عیب دیگری نیز بر برهان مخالف عقل وارد است: نتیجه حتی به فرض صدق مقدمه، حاصل نمیشود. به فرض که عقل و ایمان عیب مشترکی دارند اما عیب مشترک نشان نمیدهد عقل و ایمان در تمام جهات مشترکاند و نهایتاً علیالسویهاند. دو چیز میتوانند عیب مشترک و حسن متفاوت داشته باشند و ما یکی را به دیگری ترجیح دهیم چون علیرغم عیب مشترک، حسن یکی بر دیگری غلبه دارد. ما باور عقلانی را از باور ایمانی برتر میدانیم چون حتی اگر عیبشان مشترک باشد، حسنشان مشترک نیست.
💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
@azdanameh