«درمان فراق»
مرا چه باید کرد
با این روزها و ساعتهای بیشمار
که باید پیش از دیدار دوبارهات
یک یک شماره کنم؟
آیا حواس خود را که در حسرت دیدارت
ملول و افسردهاند،
همه را به دارویی در خواب کنم
تا از درد فراق بی خبر شوند؟
آیا بگریزم در دامنِ روزگار پیشین
و خیالات خوش وصال
و خود را به نمایشی نابخردانه
فریب دهم
و امروزم را به کلی گم کنم؟
آیا عشق تو باید در دامن روح من
این گناه را در اندازد که زمان،
این هدیه بزرگ
الهی را به دور افکنم؟
آیا هوای مهآلود این خاطرات فسرده را
که در سینهام سنگینی میکند رها کنم
و هدف والا و مقصود متعالی حیات را از یاد ببرم؟
آه ،
کدام چاره توانم کرد
و چه حیله توانم اندیشید
که دامن جدایی را کوتاه کنم
و به ساعت دیدارت نزدیکتر شوم؟
چگونه میتوانم امید پژمرده خود را بیاموزم
که تا روز سعادتآفرین دیدارت
به زندگی ادامه دهد؟
ای معشوق،
اکنون با تو می گویم که
با فراق چه خواهم کرد:
من به خاطر تو به همه آرمانهای نیکو
و مقصودهای بلند چنگ خواهم زد
و هر آن یک لحظه را که میان ما
جدایی افکنده است
از کارهای شایسته آکنده خواهم کرد
تا بر تو نثار کنم؛
مرغان اندیشهام را به خاطرت بر میانگیزم
تا هر آن پرواز آسمانی که توانند بیازمایند
و هر آن همت بلند و مقدس که دارند به کار آورند.
من به خاطر تو از میان این ساعتهای دراز
با شکیبایی گذر خواهم کرد
و دقیقههایش را ناخوش نخواهم خواند.
من این طومار بی نقش و ملالت بار جدایی را
به یک برنامه کارِ والا و شریف
بدل خواهم کرد
و خواهم کوشید که در این برنامه
به صید کمال و تعالی برخیزم
و بیش از گذشته آهوان خوبی و نیکویی را به کمند آورم.
پس بگذار این ایام محتوم جدایی
هزاران خیر و برکت به ارمغان آورد
و این همه از سوی تو خواهد بود.
و بدین سان عشق و آرزوی من به دیدارت
هاله
ای از قداست به خود می گیرد
و یاد گرامی و نازنین تو در من اثری
الهی و آسمانی پدید می آورد.
#فرانسیس_آن_کِمبِل
□ در قطعه فوق بهترین درمان
برای کوتاه کردن دوران فراق
و بهرهگیری کامل از این دوران
پیشنهاد شده است و آن این است که
زمان فراق را باید خرج ایام وصال کرد
و خود را ساخت و بهتر و شایستهتر کرد، برای وصالی که در پیش است.
و این خود قویترین انگیزه
برای سیر تکاملی انسان تواند بود.
برگرفته از کتاب “در قلمرو زرین”
ترجمه و توضیح:
#حسین_الهی_قمشهایناشر: انتشارات سخن