“يار وفادار”
اين ترانههای من
همچون دستهاى گرم عشق
پيشانى تو را چون بوسه خوشبختى
نوازش خواهد كرد؛
آن هنگام كه با خويشتن تنها باشى
در كنارت مىنشيند
و در گوشت زمزمه مىكند
و تو را مشغول مىدارد.
و آن هنگام كه در ازدحام
و انبوه مردمان گرفتار باشى
همچون حصارى امن
تو را در خود پناه مىدهد.
ترانههای من
رؤياهاى تو را
همچون دو بال خواهد بود
كه قلبت را تا مرزهاى ناشناخته
بالا مى برد.
ترانههای من
ستاره وفادارى است
كه در تاريكى شب
بالاى سرت خواهد درخشيد.
ترانههای من
در نىنی چشمان تو
خواهد نشست
و دامنه بیناییت را
تا ژرفای اشیاء گسترش خواهد داد.
و آن هنگام که صدای من
در مرگ خاموش شود
ترانههای من
همچنان در قلب زندگی
با تو سخن خواهد گفت.
رابیندرانات تاگور□ ترانههای خوش آهنگ
تاگورهمان شعرهای کوتاه و بلند اوست
که بر پیشانی روح ما بوسه میزند
و چون یاری وفادار
در تنهایی و ازدحام
و بیداری و خواب
در کنار ماست؛
رؤیاهای ما را بال میبخشد
و تاریکی های ما را روشن میکند
و نور چشمهایمان را
تا درون سنگ و آهن
سریان میدهد
و حتی مرگ شاعر نیز
این مصاحبت فرخنده را
تعطیل نخواهد کرد.
این سخن
تاگور را میتوان
به تمامی شاعران عشقآشنای جهان
چون سعدی و مولانا و حافظ
و شکسپیر و گوته و میلتون
تعمیم داد:
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود
و شعر طاهر عریان است که
بر قامت ما قبای محبت میپوشاند
و این شعر مولاناست که میگوید:
این سخن آبیست از دریای بیپایان عشق
تا جهان را آب بخشد جسمها را جان کند
و این شکسپیر آسمانیست
که در وسط نمایشنامه شب دوازدهم
ناگهان در گوش جان
زمزمه میکند که:
عشق کالای نقد جهان است،
خنده کن تا دلت شادمان است،
راز فردا ز چشمت نهان است،
در تأمل هزاران زیان است.
□
تاگور برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۱۳
از قافلهسالاران موکب عشق به
زیبایی و دانایی و نیکویی است.
شعر
#رابیندرانات_تاگورترجمه و توضیح:
#حسین_الهی_قمشهای .
@asheghanehaye_fatima