طلب باران
آه ای خداوندی که رحمان و رحیمی
بخشنده ای و رازقی و مهر گستر
از لطف تو احیا شود ، دریا و خشکی
از مهر تو روشن ، چراغ ماه اختر
از دولت لطف تو در آغاز خلقت
چشم و چراغ مهر و مه سوی زمین بود
همواره بودی مهربان با بندگانت
مهر تو همیشه به دوراز خشم وکین بود
از بخشش و اکرام تو ای با سخاوت
برفی فرو می آمد و باران نم نم
از برکت آن برف و باران فراوان
آذوقه ی مخلوق هم می شد فراهم
اما گهی در آسمان ، ابر سترون
همراه بادی آمد و بیهوده بگذشت
از ابر سرگردان در این فصل زمستان
چشم انتظاری مانده بر کوه و درو دشت
ما ناسپاسیم و تو ستارالعیوبی
آبی بزن بر آتش قهر طبیعت
(امن یجیب) ما به درگاه تو باشد
از ما دعا می آید و از تو اجابت
فقر و گرانی ، ناامیدی ، خشکسالی
امید ما را می برد رو به تباهی
رحمی به معصومیت باغ و درختان
رحمی به دلگیری بغض مرغ وماهی
«««««««««««««««
ای آسمان مهربان با سخاوت
همواره با ما تو سخاوتمند بودی
روز ازل از ابتدای آفرینش
تو با زمین مانند خویشاوند بودی
اشکت به دامان زمین می شد سرازیر
هر لحظه و هر جا دل تو تنگ می شد
از برکت اشک تو و لبخند خورشید
دشت و دمن گلهای رنگارنگ می شد
اما زبانم لال ، انگاری که دیگر
از مردم و دریا و صحرا قهرکردی
دور از تو ، در این چند سال تنگ چشمی
بر کام ایران شهد را چون
زهر کردی
قلب زمین از تشنگی در اضطراب است
خشکیدچشم از چشمه و حلقوم از رود
در مسلک و آئین تو ای با کرامت
این خشکسالی های پی در پی کجا بود
»»»»»»»»»»»»»
ای کردگار قادر و رحمان وغفار
بر ما عطا کن لذت آسودگی را
آلودگی دامان ایران را گرفته
باران مگر شوید چنین آلودگی را
خود آگه از حال دل این مردمانی
این مردم حسرت کش محنت به دنبال
حال دل و روح و تن مردم خراب است
تبدیل کن این حال را به احسن الحال
علی عمرانی (فاخر)
۱۴۰۲/ ۱۰/ ۱۷
لینک کانال
@ashaar_ali_omrani