فلسفه و هنر

#نابهنجار
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و هنر
@art_philosophyyПродвигать
1,96 тыс.
подписчиков
1,01 тыс.
фото
622
видео
26
ссылок
◽#هنر اگرچه نان نمیشود اما شراب زندگیست❤ ◽که میشود وسط وان دچار #فلسفه شد که زیر آب رفت واقعأ خفه شد ◻️نتیجه آمیزش #فلسفه و #هنر زیباییست هبوطِ زیبایی در دنائت دنیا شگرفترین تضاد عالم است که سبب عصیان است و عصیان گرچه پلید، مسبب تعالیست... «هنر اول»
#مونتنی، فیلسوف سازش

مونتنی تأکید می‌کند که در هر زندگی ای می توان آرای جالبی یافت، نیازی به مطالعه کتب قدیمی و یا شناخت فیلسوفان و نظریات آنان نیست.
او باور داشت که همه ما می‌توانیم به آرای حکیمانه دست یابیم، مشروط بر اینکه خود را به دلیل بی‌علاقگی به محاورات افلاطون و علاقه به زندگی آرام در ییلاق نامناسب و نالایق ندانیم.
او به تفصیل به مزایای زندگی به صورت حیوانی و نه انسان عاقل در کتابخانه‌ای بزرگ پرداخت. باور داشت که حیوانات اغلب در #عشق هم ماهرتر از انسان‌ها هستند:
ما بیش از هرچیز نفوسی عصبی و مجنون، نتراشیده و آشفته‌ایم که در مقایسه با ما، حیوانات از بسیاری جنبه‌ها مظهر تندستی و فضیلت هستند.
کیکرو تصویر خیراندیشانه‌ای از #عقل ارائه داد و شانزده قرن بعد مونتنی عکس این تصویر را ارائه می‌کند:
«اینکه بفهمیم حرف احمقانه‌ای زده‌ایم یا کار احمقانه‌ای کرده‌ایم چیزی نیست، ما باید درس بسنده تر و مهم تری را بیاموزیم؛ این‌که جز ابلهی نیستیم.»

■ در باب #ناتوانی_جنسی (و یا جسمی)

او آدمی را گرفتار خفت جسمانی می‌دانست؛
«احساس می‌کنم قبل و بعد از صرف یک وعده غذا آدم کاملا متفاوتی هستم.»
از سوی دیگر فلسفه مونتنی فلسفه سازش است:« بدترین مصیبت ما خوار شمردن وجودمان است.»
او باور داشت که به جای مبارزه درونی با پوشش‌های جسمانی گیج کننده خود باید یاد بگیریم که آن ها را به عنوان واقعیت های تغییرناپذیر وضعیت خود بپذیریم.
مونتینی با نقب زدن به اندوه‌های خصوصی اتاق خواب، رسوایی و ننگ را از آن ها زدود و همواره سعی کرد ما را با بدن های خود آشتی دهد. اعتقاد بر این که هیچ چیزی که ممکن باشد برای انسان اتفاق بیفتد غیرانسانی نیست.
«بر بلندترین تخت جهان،هنوز هم ما بر ماتحت خود نشسته‌ایم.»
"پادشاهان و فلاسفه،و نیز بانوان متشخص، شکم خود را خالی می کنند."

اگر اعمال تناسلی بشر، طبیعی، ضروری و درست است، پس چرا ما جرأت نمی کنیم که از آن ها بدون شرمندگی سخن بگوییم...ما آن قدر گستاخیم که کلماتی مانند کشتن و دزدیدن و خیانت را بر زبان می‌آوریم ولی آن کلمات را فقط زیر لب ادا می کنیم.
او باور داشت که باید خود را همانگونه که هستیم، تمام و کمال، بپذیریم، در صورتی‌که ما فقط جنبه‌هایی از خودمان را که مورد قبول دیگران است و با آنچه دیگران می‌گویند مطابقت دارد می‌پذیریم.
مونتنی به دنبال تغییر تعریف حکمت بود.
حکمت حقیقی باید شامل سازگاری با جنبه‌های پست‌تر ما باشد.
فیلسوفان #رواقی و #اپیکوری عقیده داشتند که ما می توانیم بر بدن خود مسلط باشیم و هرگز مجذوب خویشتن جسمانی و هیجانی خود نشویم، مونتنی این نظر را ناممکن و بنابراین زیان آور می‌داند:
«آن قله‌های فلسفی رفیعی که هیچ انسانی نمی تواند در آن ها مأوا گزیند و آن قواعدی که از عادت و توان ما خارج است، چه فایده‌ای دارد؟»

■ در باب #ناتوانی_فرهنگی

او دیگر علت احساس ناتوانی را تقسیم جهان به دو اردوگاه امور #بهنجار و امور #نابهنجار می‌دانست.
“هرملتی آداب و رسوم و عادت های زیادی دارد که نه تنها برای ملل دیگر ناشناخته است بلکه به نظر آن‌ها وحشیانه و مایه شگفتی است.”
“همه‌کس هرچه را که مرسوم خود او نیست وحشیانه می‌خواند؛ ما غیر باورها و رسوم کشور خود هیچ معیار دیگری برای حقیقت و دلیل درست نداریم.”
یک تسلی در مواجهه با اتهامات مربوط به ناهنجاری، #دوستی است.
هنگام گفتگو با مخاطبی عادی بسیاری از نظرهای خود را به دلیل بسیار زننده بودن، جنسی بودن، مأیوسانه بودن، احمقانه بودن، هوشمندانه یا احساساتی بودن بیان نمی‌کنیم ولی این نظرها را با دوستان خود در میان می‌گذاریم -دوستی توطئه‌ای کوچک است علیه آنچه دیگران معقول می‌پندارند.

■ در باب #نابسندگی_فکری

مونتنی بین دو نوع معرفت تمایز قائل شد: #علم و #حکمت.
او منطق، زبان و آنچه را در مدرسه آموزش داده می‌شد در مقوله علم قرار داد و در مقوله حکمت هر چیزی را که می‌تواند به خوب زیستن آدمی کمک کند.
از نظر او امتحانات دانش‌آموزان باید شامل سؤالاتی درباره چالش‌های زندگی روزمره می‌بود: عشق، رابطه جنسی، بیماری، مرگ، جاه‌طلبی...
از دید او مطالعه‌ای که موجب کسالت و خستگی فرد را فراهم سازد بیهوده است.
اگر سبک نوشتاری فهم‌ناشدنی است نشان تنبلی نویسنده است تا هوشمندی؛ درک‌ناپذیر بودن بهترین حامی حرفی برای گفتن نداشتن است. در صورتیکه ساده‌نویسی شهامت می خواهد. زیرا این خطر را دارد که کسانی که عقیده دارند نثر فهم‌ناپذیر نشانه هوشمندی است آن نویسنده را فردی کم‌هوش بشمرند و مورد بی اعتنایی قرار دهند.

و در نهایت اینکه از دید مونتنی همین که زندگی معمولی بافضیلتی در طلب حکمت، ولی هرگز نه چندان دور از حماقت داشته باشیم،
دستاوردی کافی است.


📕تسلی بخشی های فلسفه
آلن دو باتن
@art_philosophyy