فلسفه و هنر

#سادیسم
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و هنر
@art_philosophyyПродвигать
1,96 тыс.
подписчиков
1,01 тыс.
фото
622
видео
26
ссылок
◽#هنر اگرچه نان نمیشود اما شراب زندگیست❤ ◽که میشود وسط وان دچار #فلسفه شد که زیر آب رفت واقعأ خفه شد ◻️نتیجه آمیزش #فلسفه و #هنر زیباییست هبوطِ زیبایی در دنائت دنیا شگرفترین تضاد عالم است که سبب عصیان است و عصیان گرچه پلید، مسبب تعالیست... «هنر اول»
 🔺بدین سان مواضع #سوفسطائیان هرگونه ملاک و معیار عینی و مطلق برای تمیز اعمال عادلانه از غیر را تخریب می‌کرد. در واکنش به چنین مواضعی فلاسفه یونان به عرضه نظریاتی در باب عمل عادلانه و درست پرداختند که مبانی #فلسفه_اخلاق، سیاست و حقوق را تشکیل می‌دهد.

 از دید #افلاطون، در رساله جمهوریت، عدالت از تعادل میان سه قوه تعقل، شهوت و احساس ایجاد می شود. افلاطون می­ گوید نباید هیچ کدام از این قوه ­ها بر دیگری رجحان پیدا کند. همچنین افلاطون عدل را به عنوان یکی از فضائل چهارگانه در یونان باستان در کنار حکمت، شجاعت و عفت می­ داند. انسانِ عادل تحت سیطرهٔ عقل در حالت تعادل روحی قرار دارد. به نظر او فضیلت سه بخش نفس، یعنی میل، اراده و فکر در اعتدال، شجاعت و تعقل نهفته است و محصول کلی این اعتدال همان عدالت است.
 ارسطو عدالت را در این می ­بیند که جایگاه هرکس درجامعه باید به میزان آگاهی و شایستگی او باشد. آگوستین، عدالت را برابر نظم تفسیر می­ کرد. این که هر چیزی بر سرجای خود قرار داشته باشد.
 در فلسفه جدید، #توماس_هابز، معتقد است هیچ رفتاری از روی عدالت یا بی عدالتی نیست. همچنین #نیچه در فراسوی نیک و بد می­ گوید که هیچ عمل اخلاقی یا غیراخلاقی وجود ندارد بلکه تفسیر ما از آن باعث اخلاقی بودن یا نبودن آن عمل می ­شود.
 افلاطون انتقام طلبی را نشانه غلبه خوی حیوانی و هابز نتیجه غرور و تکبر می داند. آنهایی که بر مجازات به مثابه انتقام تاکید دارند به یک معنا طبیعی ترین فهم نسبت به مجازات را در نظر دارند، آنهایی که بر مجازات به مثابه بازآموزی نظر دارند غیر طبیعی هستند. و البته اگر عقل و فلسفه را فرایند گسست از طبیعت وحشی به سوی شهر غیر طبیعی بدانیم، نگرش طبیعی، نگرش درستی نیست.

 از عدالت در #اخلاق_نیکوماخوسی ارسطو تا آنتیگونه سوفوکل، مفهوم برابری مورد بررسی بسیاری از نخبگان یونان قرار گرفته است و حال جای تعجب ندارد که در قرن مدرن نیز یونانی تازه نفسی چون #لانتیموس دست روی چنین موضوع گسترده­ ای بگذارد.

اثر تمثیلی لانتیموس، سعی در بازنمایی این مفهوم به شیوه ­ای بی­ رحمانه دارد. ایده محوری آن اساس تعادل و عواقب ایجاد آن است که به شیوه ­ای شبه ابزورد نهایتا به پوچی می­ رسد. در سکانس تامل برانگیز فیلم در زیرزمینی که پسر را زندانی کرده­ اند، پسر ابتدا دست دکتر را گاز می گیرد و سپس از او عذرخواهی صوری می­ کند اما عدالت برقرار نمی­ شود و سپس دست خود را همانگونه گاز می­ گیرد تا این مفهوم تعادل را به دکتر نشان دهد. این برابری است. یک تعادل سادیستیک و این تعادل نه فقط در بحث انتقام بلکه در همه جای زندگی دکتر به چشم می­ خورد. دکتر به هرکدام از فرزندانش یک روز دستور آبیاری گیاهان را می­ دهد، همسر دکتر در ازای گرفتن اطلاعات جراحی دکتر که او را به این روز انداخته است، خود فروشی می­ کند و یا پسر مرموز که از دکتر می­ خواهد جای پدرش را بگیرد تا همه چیز را فراموش کند. در تمام لحظات زندگی دکتر یک جور معامله ­ای در جهت ایجاد تعادل انجام می­ شود. و نهایتا مرگ یکی از فرزندانش که باعث ایجاد برابری می­ شود. یک جور انتقام خشونت­ بار.

 #سادیسم موجود در فیلم ناخودآگاه، بازی­های مسخره هانکه را یادآوری می­ کند و سورئالیسم جاری در آن به سینمای روانکاوانه دیوید لینچ پیوند می ­خورد. از این جهت که منطق علی و معلولی ازبین رفته و جای خود را به فراواقعیتی دگرگون شده می­ دهد. وجهی از عناصر منطق حذف می­ شود. پسر با چه قدرتی فرزندان دکتر را فلج می ­کند و هرگاه بخواهد (سکانس ایستادن دختر دکتر کنار پنجره در بیمارستان) آنها را درمان می­ کند. علیت حدف شده است و این یکی از نشانه­ های سورئالیسم لینچی است.
 تفکر پاتریارکی (پدرسالارانه) یونان قدیم برای نجات خانواده به بن بست می­ رسد. جامعه ­ای که در آن مرد خانواده به عنوان رییس معرفی می ­شود، تصمیم گیرنده مسائل است و زن در مقابل، تابعی از اراده مرد است. گویی مرد یا پدر تنها درمقابل خانواده قرار می­ گیرد. همین تفکر است که باعث سردی روابط دکتر و همسرش و نهایتا خیانت او می­ شود. تضرع و تحقیر همسرش شکل داده می شود و پسر آنجاست که تعریف خود از تعادل را به دکتر بازگو می­ کند.
 همسر دکتر رابطه­ ای مرده و مصنوعی با دکتر دارد. اتاق خواب آنها هنگام هماغوشی، شبیه اتاق بیهوشی است و همسر دکتر خود را به حالت بیهوشی دراختیار دکتر قرار می­ دهد. گویی درحالت طبیعی، معاشقه آنها امکان­پذیر نیست. همسر دکتر برای دست پیدا کردن به اطلاعات آن جراحی کذایی به راحتی خودفروشی می­ کند و خود را دراختیار همکار همسرش قرار می دهد. رابطه آنها فروپاشیده است. نظم و قانون بورژوایی خانه تنها سایه­ ای بیش نیست و کاربرد ندارد. دکتر اما به همسر خود وفادار است. برای همین به اغوای مادر پسر مرموز پاسخ نمی ­دهد.


@art_philosophyy
ادامه🔻
فلسفه و هنر
▫️#ژرژ_آلبر_موریس_ویکتور_باتای از فیلسوفان فرانسوی است که پیشگام و الهام‌بخش بسیاری از فیلسوفان پساساختارگرا و پسامدرن فرانسوی در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم شد. @art_philosophyy
#مقاله

▪️«انگشت شست پا» نوشتهٔ #رژر_باتای
که در پست بعد خواهید خواند یکی از محبوبترین مقاله های #رولان_بارت بود او در جاها و مقاله های مختلفی به آن ارجاع داد و آنرا تحلیل و تفسیر کرد.

رولان بارت در اشاره به این مقاله در Bataille, Barthes and ‘Le gros orteil’ می گوید:
#محدودیت، #واژگون سازی، #نارضایتی و احتمالاً #سادیسم و بسیاری از مسائلی که باتای از آن سخن می گوید به طور مشخص در #مقالهٔ «انگشت شست پا» و جایگاه و مفهوم چندگانه و مبهم شست پا باز می گردد. 

بارت براین باور است که باتای در نشانه شناسی و تفسیر بدن از انگشتان پا آغاز کرده و این تفسیر را در کنار تفسیر #روانکاوی از بدن مطرح می کند و نه در برابر آن. ارزبابی از جنس دیگری که جایگزین دانشی است که همواره با الگوی #ارتدوکس یا #علمی شناخته می شود و خود را منطبق با پارادایم درست و غلط نمی کند. مانند مقاله دهان و مقعد خورشیدی.
باتای خود در این یادداشت می گوید گویی که قصد داشته است نقش دیگری از بدن را – همچون آلترناتیو_ آشکار می سازد. بارت در همان مقاله می گوید که باتای، تقابل زیبایی/ زشتی را در برابر بالا/ پایین قرار می دهد یا به طور دقیق تر زیبایی شناسی یا ارزش های #پوئتیک را با اضافه نمودن مازاد ابتذال یا فرومایگی تقابل زیبایی/ زشتی، جایگزین و غیرفعال می کند.
منظور سنت هزار سالهٔ بستن پاهای زنان در چین که باعث تغییر شکل و کوچک شدن اندازه پا می شد.

 هدف از بستن پاها، #متمایز کردن #زنان طبقه #بالای جامعه از زنان #عادی و همینطور جلوگیری از #انحراف زنان بود.

به زعم رولان بارت پارادایم فکری باتای به گونه اساساً متفاوتی ساخت یابی شده است و دارای سه قطب متمایز است: اصیل، غیر اصیل، پست.
وی برای تدقیق این واژگان از مقاله انگشت شست پا و مفهوم "هزینه گری” باتای استفاده می کند. امر اصیل مربوط به طبقه اجتماعی پادشاهان و #حاکمان است، افرادی که #قربانی می کنند، افرادی که #هزینه_گری ثروت می کنند.

 غیر اصیل مربوط به شرم، ریاکاری، بورژوازی، شعر است. پست و فرومایه، مفهوم سوم شامل تمامی آنچیزی است که به طور مادی در ارتباط با بدن و چیزهای پست است، همچون آب دهان، خون، گل و کثافت، مردار، اندام ها. بارت در نزدیکی میان باتای و #نیچه اصرار می ورزد، چنانچه نیچه در #تبارشناسی_اخلاق مدام بر پرسش "ارزش” تاکید دارد.

او اشاره می کند که #دلوز در کتاب "نیچه و فلسفه” می گوید: "چیزهایی که می توان از آن سخن گفت احساس یا فهم و ارزش ها است، که به واقع در پیوند با وضعیت خاستگاه ارزش، خاستگاه زندگی و تفکر است. این مسئله بسیار مهمی است که نقطه ی بالا و پائین، اصیل و فرومایه ارزش محسوب نمی شوند بلکه عناصر متفاوتی را بازنمایی می کنند که ارزشِ ارزش ها از آنها نشأت می گیرد.


@art_philosophyy
ادامه🔻
فلسفه و هنر
🎥 قلم پرها #هنر ، #سینما #فلسفه @art_philosophyy
فیلم #قلم‌پرها (Quills) به کارگردانی فیلیپ کافمن
بر اساس زندگی #مارکی_دوساد (نویسنده و فیلسوف فرانسوی قرن ۱۸) ساخته شده است.

دوناتین آلفونس فرانسیس دوساد
تولد: ۱۲ ژوئن ۱۷۴۰- پاریس
مرگ: دوم دسامبر۱۸۱۴- چارنتون
زمینهٔ آثار: رمان و شعر و نقد و رساله های فلسفی و سیاسی

«تقوا و شرارت در گور یکی هستند.- مارکی دوساد»

او از خانواده‌ای اشرافی بود. در ۱۴ سالگی وارد مدرسه ارتشی شد که فرزندان خانواده‌های اشراف در این مدرسه ثبت‌نام می‌کردند. در ۱۷ سالگی در جنگ علیه پروس شرکت کرد. در سال ۱۷۶۳ درجه سروان گرفت. او با بازیگران تئاتر رابطه داشت و پدرش برای پایان‌دادن به این قضیه او را وادار به ازدواج کرد. ساد فراز و نشیب‌های زیادی را گذراند. چندین بار به اتهام زنا به زندان رفت و دو بار از اعدام با گیوتین نجات یافت. او در حالی که ۳۰ سال از زندگی‌اش را در زندان گذرانده بود در ۲ دسامبر سال ۱۸۱۴ در سن ۷۴ سالگی درگذشت.

صحبت از #فلسفه و دیدگاه ساد نیاز به پژوهش دارد. باید در همان سده هجدهم بررسی شود. در آن زمان بازگشت به طبیعت و گریز از باید و نبایدهای اجتماعی گونه‌ای از دید فلسفی بود. این تمایل در #روسو ملایم و در #ساد به صورت افراطی بود.

کلمه #سادیسم را از اسم ساد گرفته‌اند.

#فیلسوف‌ها نظرات گوناگونی درمورد ساد دارند. اما واضح است که اکثر نویسندگان و فیلسوفان از او تاثیر گرفته و شیفته‌اش هستند.

به اعتقاد مارکی دوساد خودکشی به صورت جمعی تنها می‌تواند به امر پوچ خلقت پایان دهد. انقلابی که مارکی دوساد در فلسفه و ادبیات پایه‌گذاری کرد. بیشتر شبیه به شورشی علیه تمام ارزش‌ها و اخلاقیات و حتی حدود اجتماعی و شاید فلسفی بود به گونه‌ای که جامعه را دشمن بزرگ خود می‌بیند.

تمام تاثیرگذاری مارکی دوساد به فلسفه و ادبیات ختم نشد، در دیگر هنرها نیز می‌توان ردپای وی را مشاهده کرد. از افکار او فیلم‌هایی ساخته شده که معروف‌ترین آن‌ها «#سالو» اثر پوزولینی می‌باشد که به نوعی جنون جنسی برخاسته از تفکری مریض اشاره دارد، البته با یک ساختار مدرن‌تر به تصویر کشانده شده است.

نگاهی به فیلم

در سال ۱۸۰۱ ناپلئون بناپارت دستور داد نویسندهٔ ژوستین و ژولیت دستگیر شود. بنابراین دوساد به دام افتاد. او را در دژی مستحکم حبس کردند. در سال ۱۸۰۳ خود را به دیوانگی زد و به دیوانه‌خانه منتقلش کردند. در فیلم قلم‌پرها ما این قسمت از زندگی او را می‌بینیم. او در سال ۱۸۱۴ درگذشت. پسرش آثار چاپ نشدهٔ او را سوزاند
جمجمهٔ او برای مطالعات جمجمه‌شناسی بررسی شد. #گیوم_آپولینر او را آزادترین روحی می‌داند که تاکنون زیسته است. #سوررئالیست‌ها او را می‌ستایند و #سیمون_دوبووار در او آزادی رادیکالی را جستجو می‌کند. او را پیشگام #زیگموند_فروید می‌دانند.

ما در فیلم با مبارزه دوساد علیه #سانسور روبه‌رو هستیم. او واقعیت‌های درونی را عریان می‌کند. نمی‌توان دربرابر ریاکاری و قدرت‌طلبی بزرگان دینی و حکومتی انتظار چنین افکار افراطی را نداشت. دوساد که مظهر مبارزه با سانسور است به طور کامل در برابر این مسئله می‌ایستد.
قلم‌پر را که از می‌گیرند. با جناغ مرغ و شراب بر ملحفه‌ها می‌نویسد بعد از آن با خون خودش و در آخر با مدفوع.

در فیلم، مادلین خدمتکار تیمارستان نوشته‌های او را برای چاپ به خارج از آسایشگاه می‌فرستد و نوشته‌های او به طور غیرقانونی و ممنوع به دست مردم می‌رسد

ساد در واقع انسان را با آنچه در درونش وجود دارد روبه‌رو می‌کند. واقعیتی که از آن گریزان است و نمی‌تواند آن را بپذیرد...


@art_philosophyy
#هنر

▪️مارکی دو ساد (نویسنده و فیلسوف فرانسوی)

کلمهٔ #سادیسم از نام او گرفته شده است.

نقاشی اثر؛ #من_ری

@art_philosophyy
🔻