فلسفه و هنر

#زرتشت
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و هنر
@art_philosophyyПродвигать
1,95 тыс.
подписчиков
1,01 тыс.
фото
622
видео
26
ссылок
◽#هنر اگرچه نان نمیشود اما شراب زندگیست❤ ◽که میشود وسط وان دچار #فلسفه شد که زیر آب رفت واقعأ خفه شد ◻️نتیجه آمیزش #فلسفه و #هنر زیباییست هبوطِ زیبایی در دنائت دنیا شگرفترین تضاد عالم است که سبب عصیان است و عصیان گرچه پلید، مسبب تعالیست... «هنر اول»
🔺اما این سیاست بازیکن جوانِ خارجی به مذاق نیچه خوش می‌آید، چرا که ناسیونالیسم را از علایق جوانان دور می‌کند. #زرتشت_نیچه با پشت کردن به سرزمین‌های پدری و مادری می‌گوید: «اکنون من فقط سرزمین کودکانم را دوست دارم» این پیمان بستن با جوانی، شناختن و رشد دادن استعدادها بدون توجه به پاسپورت و گشتن به دنبال بازیکنانی که می‌توانند با خلاقیت و ذوق بازی کنند است که الهام‌بخش سیاست کنونی «توپچی‌های جوان» آرسنال است.


▫️هوادار آرسنال بودن

نمی‌توان گفت که نیچه تنها به خاطر ونگر باید طرفدار آرسنال باشد، چرا که یک استاد زبان‌شناسی احتمالاً دیگران را نیز به عنوان «اروپایی‌های خوب» تحسین می‌کند. این رویکردِ همه‌جایی باشگاه است که به مذاق نیچه خوش خواهد آمد. در پایان فصل ۰۹-۲۰۰۸ از ونگر درباره‌ی میراث او در آرسنال پرسیدند و پاسخ داد:

یک فلسفه وجود دارد، یک شیوه‌ی بازی کردن و فرهنگی که تعیین می‌کند چگونه بازی می‌کنید. ما همه‌اش را داریم… چیزی که بیش‌ترین اهمیت را دارد این است که باشگاه به پیش برود و به پیشرفت ادامه دهد. این برای من بزرگ‌ترین افتخار است، برای هر مربی‌ای که جاه‌طلبی و فلسفه‌ی مثبت دارد.

این مثال مثبت از اراده‌ی معطوف به قدرت، و این قضیه که یک فلسفه‌ی جاه‌طلبانه و آینده‌نگر الهام‌بخش یک باشگاه در تمام تشکیلاتش شده، چیزی است که مطمئناً نیچه را یک طرفدار آرسنال می‌کند.

آرسنال، با توجه به فلسفه‌ی باشگاهش به #اصول_نیچه‌ای بسیار نزدیک است. جذبه‌ و علاقه‌ی وافر نیچه نسبت به نابغه‌ها قرابت عمیقی با رفتار مربی و بازیکنان فعلی آرسنال دارد. روزهای باشکوه آرسنال بعد از دهه‌ها بازگشته‌اند، یعنی زمانی که مربی آرسنال هربرت چاپمن بود (از ۱۹۲۵ تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۴) – او اولین مربی بزرگ فوتبال بود، کسی که نوآوری‌هایش مثل توپ سفید، نورافکن و پیراهن‌های شماره‌دار اکنون به جزئی جدایی‌ناپذیر از فوتبال بدل شده‌اند. در فصل ۳۱-۱۹۳۰، چاپمن می‌خواست یک دروازه‌بان اتریشی را به ترکیب تیمش اضافه کند که مقامات با نفوذ جلوی این کار را گرفتند، چرا که یک کارگر بریتانیایی را از کار محروم می‌کرد.

ولی او سوراخی قانونی پیدا کرد و یک دروازه‌بان آلمانی را به تیم آورد
چاپمن بیش از همه چیز به خاطر طرح‌ریزی سیستم M-W مشهور است و فلسفه‌ی فوتبالش در این جمله خلاصه می‌شود:‌ «هواداران یک نمایش سریع می‌خواهند حمله‌های شمشیری و روح ماجراجویی، و حتی گل‌های بیش‌تر»چنین جمله‌ای به راحتی می‌تواند با یک نقل‌قول از مربی کنونی آرسنال اشتباه گرفته شود و ویژگی‌های اصلی شیوه‌ی زیبا بازی کردن آرسنال را به طور خلاصه نشان می دهد.

امیدوارم با این نوشته به بحث میان #دوست‌داران_دانایی (فلاسفه) و #دوست‌داران_فوتبال دامن زده باشم. عشق به یکی از این‌ها به سادگی باعث عشق به دیگری می‌شود. خیلی وقت‌ها بازی‌های آرسنال را تماشا می‌کنم، وقتی تبدیل شدن باشگاهم به یک ابرباشگاه را با چشمان خودم دیده‌ام، نمی‌توانم به جمله یا مفهومی از نیچه فکر نکنم و امیدوارم این عادت من واگیردار باشد. نوشته‌های نیچه به‌ گونه‌ای‌اند که امکان تفسیر اشتباه از آن‌ها بسیار زیاد است – حتی با عواقب سیاسی خانمان‌سوز – اما اعتقاد دارم که این‌گونه بازی کردن با نیچه با روح او سازگار است.

درست مثل خیلی‌ها که ادعا کردند پس از مرگ با فیلسوف دوستی برقرار کرده‌اند، تمام تلاش من در این‌جا این بود که به عنوان یک دوست، کاری کنم که از باشگاه محبوب من هواداری کند. اکنون باید اعتراف کنم که پیش از ونگر از آرسنال «کسل‌کننده» یک هیچ (شاید به اشتباه) خیلی لذت می‌بردم و می‌دانم که علاقه‌ام به آرسنال پس از دوران ونگر نیز ادامه خواهد داشت. اما با دیدن این فلسفه‌ی بازی که باشگاه را شکل داده است درک بسیار بیش‌تری از فوتبال زیبا پیدا کردم همان‌طور که با خواندن #نیچه درک بسیار بهتری از #زندگی پیدا کردم و هدفم این است که این دو علاقه را به یکدیگر منتقل کنم.



🗒فوتبال و فلسفه (آرسنالِ نیچه)
دیوید کیلپاتریک
@art_philosophyy
🔺از کسل‌کننده تا گل‌زن

با توجه به شرایط کنونی یک تیم خود را به عنوان ایده‌آل‌ترین گزینه برای تیم محبوب نیچه نشان می‌دهد: تیم فوتبال آرسنال از شمال لندن و لیگ برتر انگلیس.
از آن‌جا که نیچه به عنوان یک توپچی خدمت کرده است، احتمالاً با تصویر توپ در آرم باشگاه احساس نزدیکی می‌کند. اما این سبک بازی کردن باشکوه است که آرسنال با آن شناخته می‌شود. سبکی که از پاییز ۱۹۹۶ که #آرسن‌ونگر به عنوان مربی به این تیم آمد شکل گرفت. به نظر می‌رسد این سبک و شیوه‌ی دست‌یابی به آن به مذاق نیچه خوش می‌آید.

قبل از آمدن ونگر، باشگاه به دلیل رویکرد مکانیکی‌ و نتیجه‌گرایش با شعار «آرسنال کسل‌کننده‌ی کسل‌کننده» مسخره می‌شد، این مسئله با آمدن ونگر به سرعت و به شدت تغییر کرد. (همان هنگامی که رسانه‌های مسخره‌کننده، گروهی نه‌چندان کم‌جمعیت از هواداران و حتی تعداد زیادی از بازیکنان آرسنال پرسیدند «آرسن کی؟») او به سرعت مشغول تغییر دادن فرهنگ باشگاه شد.

همان‌طور که نیچه در #شامگاه_بتان تأکید می‌کند، «برای بسیاری از مردم و انسانیت مهم است که فرهنگ باید از جای درستی آغاز شود … جای درست بدن، رفتار، رژیم غذایی و فیزیولوژی است؛ باقی به دنبالش می‌آیند.» ونگر قبل از اولین بازی‌اش که میهمان بلکبرن بود، «از بازیکنان خواست که برای نیم ساعت در هتل تمرین‌هایی بکنند که ماهیچه‌هایشان قوی‌تر شود.»نیم ساعت تمرین‌های کششی قبل و بعد از هر بازی انجام می‌شد و تمرین‌های سرعتی نیز به برنامه‌ی تمرینی تیم اضافه شد. ونگر که پیش از آن در ژاپن مربی‌گری کرده بود، با انتقادهای صریحش از رژیم غذایی انگلیسی جامعه‌ی ورزشی بریتانیا را شوکه کرد.

در اولین هفته‌ی مربی‌گری‌اش در شمال لندن گفت: «فکر می‌کنم شما در انگلیس زیادی شکر و گوشت می‌خورید و به اندازه‌ی کافی سبزیجات مصرف نمی‌کنید. من دو سال در ژاپن زندگی کردم و بهترین رژیم غذاییم را آن‌جا تجربه کردم. تمام زندگی به سلامت مربوط می‌شود.»بنابراین سنت استیک خوردن قبل از بازی با هویج خام و کرفس، ماهی یا مرغ، پوره‌ی سیب‌زمینی و سبزیجات بخارپز به همراه آب سیب (بدون هیچ افزودنی) به عنوان دسر جایگزین شد. علاوه بر این فرهنگ نوشیدنی‌های الکلی که به چیزی ثابت میان بازیکنان تبدیل شده بود از میان برداشته شد.

بازیکنان کهنه‌کار مثل کاپیتان تونی آدامز در مقابل شیوه‌ی ونگر مقاومت کردند. آدامز در اولین واکنش‌اش گفت: «این فرانسوی چی از فوتبال می‌فهمد؟ او عینک به چشم می‌زند و مثل معلم‌های مدرسه است.»اما بازیکنانی مثل آدامز به زودی دریافتند که روش‌های «استاد» چه فایده‌هایی دارد.

بازیکنان قدیمی و کشف‌شدهٔ جدید خیلی زود با هم هماهنگ شدند و نشان دادند که نوآوری در تمرین و رژیم غذایی نه تنها پیروزی به ارمغان می‌آورد، بلکه قدرت بدنی بالا باعث می‌شود که تکنیک به بالاترین سطح خود برسد و موفقیت‌ها با فوتبالی سیال و هجومی همراه شود.

ونگر و دستیارانش بر طراحی مرکز تمرین باشگاه در کولنی لندن، که در سال ۱۹۹۹ افتتاح شد نظارت تام داشتند – گفته شده که حتی مدل بشقاب‌های میز نهارخوری نیز با نظر مربی انتخاب شدند – این مرکز به مربیان کمک کرد تا بازیکنان را در بهینه‌ترین شرایط تمرین بدهند و عملکرد فیزیکی، ذهنی، تاکتیکی و تکنیکی آن‌ها را به بالاترین حد ممکن برسانند.

#زرتشت نیچه نیز می‌گوید: «انسان چیزی است که باید بر او فائق آمد» و می‌پرسد، «برای فائق آمدن بر او چه کرده‌اید؟» در مفهوم فوتبالی، ونگر با ساختن یک آزمایشگاه فوتبال در لندن به دنبال یک رویکرد جامع برای پرورش بازیکنان و ایجاد استانداردهای جدید بود تا بتواند به بهترین عملکرد برای کاشتن بذر #ابرانسان فوتبالی برسد...


@art_philosophyy
ادامه🔻