🔺اما این سیاست بازیکن جوانِ خارجی به مذاق نیچه خوش میآید، چرا که ناسیونالیسم را از علایق جوانان دور میکند.
#زرتشت_نیچه با پشت کردن به سرزمینهای پدری و مادری میگوید: «اکنون من فقط سرزمین کودکانم را
دوست دارم» این پیمان بستن با جوانی، شناختن و رشد دادن استعدادها بدون توجه به پاسپورت و گشتن به دنبال بازیکنانی که میتوانند با خلاقیت و ذوق بازی کنند است که الهامبخش سیاست کنونی «توپچیهای جوان» آرسنال است.
▫️هوادار آرسنال بودن
نمیتوان گفت که نیچه تنها به خاطر ونگر باید طرفدار آرسنال باشد، چرا که یک استاد زبانشناسی احتمالاً دیگران را نیز به عنوان «اروپاییهای خوب» تحسین میکند. این رویکردِ همهجایی باشگاه است که به مذاق نیچه خوش خواهد آمد. در پایان فصل ۰۹-۲۰۰۸ از ونگر دربارهی میراث او در آرسنال پرسیدند و پاسخ داد:
یک فلسفه وجود دارد، یک شیوهی بازی کردن و فرهنگی که تعیین میکند چگونه بازی میکنید. ما همهاش را داریم… چیزی که بیشترین اهمیت را دارد این است که باشگاه به پیش برود و به پیشرفت ادامه دهد. این برای من بزرگترین افتخار است، برای هر مربیای که جاهطلبی و فلسفهی مثبت دارد.
این مثال مثبت از ارادهی معطوف به قدرت، و این قضیه که یک فلسفهی جاهطلبانه و آیندهنگر الهامبخش یک باشگاه در تمام تشکیلاتش شده، چیزی است که مطمئناً نیچه را یک طرفدار آرسنال میکند.
آرسنال، با توجه به فلسفهی باشگاهش به
#اصول_نیچهای بسیار نزدیک است. جذبه و علاقهی وافر نیچه نسبت به نابغهها قرابت عمیقی با رفتار مربی و بازیکنان فعلی آرسنال دارد. روزهای باشکوه آرسنال بعد از دههها بازگشتهاند، یعنی زمانی که مربی آرسنال هربرت چاپمن بود (از ۱۹۲۵ تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۴) – او اولین مربی بزرگ فوتبال بود، کسی که نوآوریهایش مثل توپ سفید، نورافکن و پیراهنهای شمارهدار اکنون به جزئی جداییناپذیر از فوتبال بدل شدهاند. در فصل ۳۱-۱۹۳۰، چاپمن میخواست یک دروازهبان اتریشی را به ترکیب تیمش اضافه کند که مقامات با نفوذ جلوی این کار را گرفتند، چرا که یک کارگر بریتانیایی را از کار محروم میکرد.
ولی او سوراخی قانونی پیدا کرد و یک دروازهبان آلمانی را به تیم آورد
چاپمن بیش از همه چیز به خاطر طرحریزی سیستم M-W مشهور است و فلسفهی فوتبالش در این جمله خلاصه میشود: «هواداران یک نمایش سریع میخواهند حملههای شمشیری و روح ماجراجویی، و حتی گلهای بیشتر»چنین جملهای به راحتی میتواند با یک نقلقول از مربی کنونی آرسنال اشتباه گرفته شود و ویژگیهای اصلی شیوهی زیبا بازی کردن آرسنال را به طور خلاصه نشان می دهد.
امیدوارم با این نوشته به بحث میان
#دوستداران_دانایی (فلاسفه) و
#دوستداران_فوتبال دامن زده باشم. عشق به یکی از اینها به سادگی باعث عشق به دیگری میشود. خیلی وقتها بازیهای آرسنال را تماشا میکنم، وقتی تبدیل شدن باشگاهم به یک ابرباشگاه را با چشمان خودم دیدهام، نمیتوانم به جمله یا مفهومی از نیچه فکر نکنم و امیدوارم این عادت من واگیردار باشد. نوشتههای نیچه به گونهایاند که امکان تفسیر اشتباه از آنها بسیار زیاد است – حتی با عواقب سیاسی خانمانسوز – اما اعتقاد دارم که اینگونه بازی کردن با نیچه با روح او سازگار است.
درست مثل خیلیها که ادعا کردند پس از مرگ با فیلسوف دوستی برقرار کردهاند، تمام تلاش من در اینجا این بود که به عنوان یک
دوست، کاری کنم که از باشگاه محبوب من هواداری کند. اکنون باید اعتراف کنم که پیش از ونگر از آرسنال «کسلکننده» یک هیچ (شاید به اشتباه) خیلی لذت میبردم و میدانم که علاقهام به آرسنال پس از دوران ونگر نیز ادامه خواهد داشت. اما با دیدن این فلسفهی بازی که باشگاه را شکل داده است درک بسیار بیشتری از فوتبال زیبا پیدا کردم همانطور که با خواندن
#نیچه درک بسیار بهتری از
#زندگی پیدا کردم و هدفم این است که این دو علاقه را به یکدیگر منتقل کنم.
🗒فوتبال و فلسفه (آرسنالِ نیچه)
✍دیوید کیلپاتریک
@art_philosophyy