فلسفه و هنر

#روانشناسانه
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و هنر
@art_philosophyyПродвигать
1,95 тыс.
подписчиков
1,01 тыс.
фото
622
видео
26
ссылок
◽#هنر اگرچه نان نمیشود اما شراب زندگیست❤ ◽که میشود وسط وان دچار #فلسفه شد که زیر آب رفت واقعأ خفه شد ◻️نتیجه آمیزش #فلسفه و #هنر زیباییست هبوطِ زیبایی در دنائت دنیا شگرفترین تضاد عالم است که سبب عصیان است و عصیان گرچه پلید، مسبب تعالیست... «هنر اول»
🔺در تحلیل سمبولیک و تکنیکیِ فیلم Eyes wide shut نکاتی هست که بنظرم شاید برایتان جالب باشد:

(درون مایه ها)
خیره شدن/چشمان: بیل خیره میشود، ولی اغلب به پایین نگاه میکند؛ انگار از مشاهده آنچه ممکن است ببیند میترسد.

نقاب/تغییر ظاهر: به دیوار خانه دومینو نقابهای آفریقایی آویزان است. مغازه لباس و نقاب فروشی. همه افراد ضیافت نقاب زده‌اند ولی بیل را با وجود نقابش میشناسند. روی نقابها چشمانی نقش بسته که همیشه باز میماند ولی قادر به دیدن نیست)

قرن هجدهم: خانه بزرگ

آدمک ها: با زنان مجلس ضیافت مثل اشیا رفتار میشود. زنهای مطب دکتر بیل مثل اشیا هستند و مدلها و روسپی ها نیز چنینند

معلول/بیماری: دو جسد در فیلم دیده میشود.بیل اولی را لمس میکند، ولی از بوسیدن دومی به خاطر مفهوم جنسی آن اجتناب میکند.قاعدتا در مقام یک پزشک نباید لمس کردن بیماران برایش مضمون جنسی داشته باشد، ولی دارد. او اکنون کم کم بیماران خود را به صورت آدمیان و نه فقط اشیا میبیند.

🔳 ایده‌ های #دیداری و #روانشناسانه:
آینه: بیل و آلیس توی آینه نگاه میکنند و روابطی متقارن در فیلم وجود دارد.

راهروها؛ تقارن؛ فیلم نوآر/اکسپرسیونیسم : هنگامی که بیل تعقیب میشود، نور، مثل نقاشی های ادوارد هاپر، شخص تعقیب کننده را برجسته تر از سایر عناصر صحنه نشان میدهد

دایره ها: حلقه زنان برهنه. در مغازه اسباب بازی فروشی یک اسباب بازی دیده میشود به اسم «دایره جادویی» که اشاره دارد به جادوگران.

عقب کشیدن دوربین، رنگ سرخ: روابط جنسی/سبعیت/انحطاط/شیطان-اشاره دارد به وسوسه و سک‌س. دیوارهای کافه سوناتا سرخ است. راننده تاکسی پیراهن قرمز پوشیده. بیل سوار یک اتومبیل قرمز به خانه بزرگ میرود. خانه با اسباب قرمز تزیین شده. گرداننده ضیافت عیش و عشرت لباس سرخ پوشیده. گل های قرمز در هتل. دختر میلیچ با ژاپنی‌ها در یک اتاق سرخ رنگ است. درِ ورودی خانه دومینو قرمز است. میز بیلیارد زیگلر قرمز است.

رنگ آبی: خطر/ترس - بیل، آلیس و افسر را در پس زمینه آبی تصور میکند، بعضی از صحنه های دیدار او با آلیس نیز همین طور است

رنگ بنفش: ترکیب آبی و قرمز - رنگ ملافه ها وقتی که بیل همه چیز را برای آلیس فاش میکند

رنگ زرد: خیانت/فریب/دروغ - اتاق‌های مهمانی زیگلر. آپارتمان ماریون ناتانسن. اتاق خواب بیل ‌و آلیس

تصور بیل از افسر با همسرش در یک فضای خاکستریِ سیاه و سفید و...


@art_philosophyy
🔻
فلسفه و هنر
🔺کارناوال ونیز که هرساله اوایل فوریه تقریبأ دو ماه قبل از عید پاک در شهر ونیز ایتالیا برگزار می‌شود یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین جشن‌های جهان است. دلیل استفاده از ماسکهای خاص در این کارناوال، به از بین بردن اختلاف ظاهری بین طبقات غنی و فقیر باز می‌گردد و…
#هنر
#فیلم، #سینما

#پرسونا فیلمی فراموش نشدنی در تاریخ سینما بی شک از شاهکارهای #اینگمار_برگمان و یکی از مطرح ترین فیلمهای هنری از دیدگاه منتقدین.

سینما بستری است که در آن می توان از ساده ترین مسائل انسانی تا سخت ترین مسائل علمی، تخیلی و روانشناسانه ترین موضوعات درباره انسان و زندگی را به تصویر کشید.

برگمان، استاد به تصویر کشیدن مسائل #فلسفی، #روانشناختی و روابط انسان ها بود، او رابطه یک انسان با خود و درونش و انسان های مختلف با یکدیگر را به چالش می کشید.
یکی از سخت ترین و البته مهم ترین آثار برگمان در رابطه با روابط انسانی، فیلم پرسونا است.

برگمان در اين اثر با تكيه بر اين موضوع كه انسان ممكن است دچار شرايطي شود كه احساس كند شخصيت درون و اعتقاداتش با شخصيت خارجي يا همان رفتارش متفاوت است .
در واقع دو بازيگر اصلي اين فيلم نماد شخصيت هاي درون و بيرونِ يك نفر هستند كه كاملا با هم تفاوت دارند.و در آخر نيز متوجه ميشويم كه اين بيرون ماست كه ما را نمايان ميكند و نه درون.

ایده ساخت فیلم پرسونا وقتی در ذهن برگمان شکل می گیرد که به طور اتفاقی دو زن را می بیند که دارند دست هایشان را با هم مقایسه میکنند، خود برگمان میگوید : با خودم فکر کردم که یکی از آن ها لال است و دیگری حرف میزند.

اگر بخواهیم فیلمی را در تاریخ سینما نام ببریم که ظرافت در طراحی سکانس به سکانس و کلمه به کلمه آن بیداد می کند، فیلم پرسونای برگمان، اولین اسمی است که به ذهن خطور خواهد کرد.
فیلمی که هر سکانسش در پیشبرد اهداف کارگردان و نزدیک شدن به هدفش طراحی شده است و چیزی اضافه در آن دیده نمی شود.
فیلم پر است از مفاهیم #نمادین و #روانشناسانه که زندگی انسان امروزی را به چالش می کشد.

پرسونا، درباره #نقاب های انسانی است، نقابی از سکوت و نقابی از زندگی، نقابی از عشق و نقابی از نفرت، پرسونا انسان را از درون می نگرد و بیرون را همچون لباسی در نظر می گیرد که هر روز می تواند یک رنگ و یک مدل داشته باشد.

این فیلم اکتشاف بی پیرایه ای است درباره #روان_پریشی.

داستان هراسناکی ندارد. یک شعراست و به همین خاطر هم فیلم درخشانی است.

پرسونا یکی ازشاهکارهای اینگمار برگمان به شهادت کارنامه هنری اش درعرصه سینما، از چنان توانایی هشیارانه ای برخوردار است که نفوذ به ژرفترین لایه های روح آدمی را با حرکت در سطح بیرونی رفتارها آغاز می کند. ازساده ترین درگیری های عاطفی بهانه ای می سازد برای نفوذ به ضمیر پنهان.

▫️فیلم پرسونا پردازشگر شخصیت‌هایی است که به زندگی با صورتک‌هایی که همواره قصد پنهان کردن چیزی را دارد عادت کرده‌اند، شخصیت‌هایی که از فاصلهٔ هولناک میان آن چیزی که خود فکر می‌کنند هستند و آن چیزی که واقعاً هستند همواره در هراس اند.
قرار است پرسونا در مفهوم نقاب، چه چیزی را پنهان کند؟ چه حقیقت تلخی وجود دارد که می‌بایست توسط نقاب خنده و تجاهل مخفی شود؟ جست وجوی پاسخ برای چنین سوالاتی ست که بافت‌ها و ساختار فیلم را تشکیل می‌دهد...


▫️رجوع به پست ریپلای شده

@art_philosophyy