#تاريخ_معاصر_ايران (29)
(از اواخر سلسله قاجار تا سال 1357)
@amookhtan#حافظه_تاریخی#فصل_يکم#نگاهي_کوتاه_به_عصر_قاجار#جنبش_کارگري_عصر_قاجار رشد فرهنگ آزاديخواهي و قانونگرايي بر اثر نابسامانيهاي اقتصادي و اجتماعي داخلي که ناشي از اعمال ديکتاتوري طبقه حاکمهي عصر قاجار بود، و نيز تاثير سه عامل خارجي؛ انقلاب کبير فرانسه (1799-1789)، انقلابهاي 1848 اروپا، و انقلاب بورژوادموکراتيک 1905 و سوسياليستي اکتبر 1917 روسيه، زمينه لازم براي انقلاب مشروطيت فراهم کرد.
روابط تجاري و بازرگاني ايران در قرن نوزدهم با اروپا، سبب شد که بازرگانان مبلغ فرهنگ بورژوايي و قانونگرايي منتج از انقلاب کبير فرانسه و اروپا، به ايران باشند.
رفت و آمد ساکنين شمال، و شمال شرقي و شمال غربي ايران به روسيه به دلايل اقتصادي، در اواخر قرن نوزدهم و در دو دهه اول قرن بيستم، بود که مفهوم آزادي و برابري واقعي از منظر اقتصادي را به ايران وارد کرد. چون از نظر صنعتي، روسيه بسيار از ايران پيشرفتهتر بود و حزب بلشويک هم در آن مقطعزماني فعال بود، سبب انتقال فرهنگ سوسياليستي و کمونيستي به ايران شدند. عوامل بالا سبب آگاهي طبقاتي و فرهنگ مبارزاتي شد که ظهور انقلاب مشروطيت نتيجه آن بود.
يکي از طبقات پيشگام در در عصر قاجار و مخصوصا" در انقلاب مشروطيت، طبقه کارگر تازه متولد شده بود، خسرو شاکري (1)مينويسد:
«گفتن ندارد که هر گفتاري پيرامون تکوين و انکشاف جنبش کارگري ايران ميبايد ضرورتا" از فروپاشي نظام سنتي جامعهي ايران، نظام پيشسرمايهداري عصر قاجاريه، آغاز شود.
آغاز فروپاشي نظام سنتي ايران را ميتوان بهطور عام از اواسط دوران قاجار که طي آن، نفوذ اقتصاد استعماري شتاب بيشتري يافت، دانست. پس از عقد قراردادهاي ترکمنچاي و گلستان و سپس قرارداد ايران_ انگليس متعاقب شکست ايران در جنگ هرات، شرايطي به دولت مفتوح ايران تحميل شد که موافق آنها توليدکنندهگان و تجار ايران در وضعيت نامساعدي نسبت به رقباي خارجي، بهويژه سرمايهداران انگليسي و روسي، قرار گرفتند. مثلا"، معافيت سرمايهداران و دلالان خارجي از پرداخت 5 درصد ماليات راهداري، علاوه بر ارزاني محصولات خارجي، موجب شد که کالاهاي خارجي آهستهآهسته کالاهاي ايراني را از بازار بيرون برانند. تفوق کالاهاي خارجي در بازار ايران طي نيمهي دوم سدهي نوزدهم ميلادي، نهتنها بازرگانان ايراني بل همچنين صنعتگران ايراني را به ويراني روزافزون کشاند. در حالي که بازرگانان بزرگ توانايي آن را داشتند که با خريد اراضي خالصه و امثالهم، خود را از مهلکهي ورشکستهگي نجات دهند و گهگاه از طريق توليد محصولات کشاورزي موردنياز صنايع استعماري همکار سرمايهداران خارجي شوند، صنعتکاران و روستاييان ايراني، با از دستدادن وسايل محقر توليد خود، از کار بيکار شده راه مهاجرت را در پيش گيرند.
بنابر اطلاعاتي که مورخين کسب کردهاند توليدکنندهگان ايراني در اثر پديدهي گفتهشده در بالا مجبور به ترک وطن شدند، به سوي هندوستان، آمريکاي شمالي و عمدتا" قففاز و آسياي مرکزي مهاجرت ميکردند.
ادامه دارد
@amookhtan(1): خسرو شاکري (۱۳۹۴ ـ ۱۳۱۷) داراي دکتراي تاريخ و تاريخنگار برجستهي جنبش چپ و جنبش کارگري ايران، در مقطع انقلاب ۱۳۵۷ چند روز پس از پايان حکومت شاه، براي ثبت تجربهي مبارزات و اعتصابات کارگران صنعت نفت در پالايشگاه آبادان و مناطق نفتخيز جنوب به آن شهر رفت. او با تعدادي از فعالان و نمايندگان کارگران نفت و پتروشيمي و کارگران پروژهاي، آبادان ديدار و به پرسشهاي شاکري در مورد شکلگيري مبارزات کارگران و نوع تشکليابي در مقطع انقلابي ۱۳۵۷ پاسخ دادند. خسرو شاکري پس از ديدار خود با فعالان کارگري و ثبت تجربيات مبارزات آنان، مقالهي هشدارآميز «نهضت کارگري ايران: پيشرو در قيام، بيبهره از نتايج» را در ۱۶ ارديبهشت ۱۳۵۸ در روزنامهي آيندهگان منتشر کرد. مقاله با بازخواني تاريخ جنبش کارگري، تأملي بر چند دوره مبارزات حقطلبانهي کارگران از مقطع انقلاب مشروطه تا پايان حکومت شاه دارد، مطالعه اين مقاله با وجود کاستيهايي، بسيار آموزنده است.