▪️چه دلیلی دارد که در ادبیات با
#فساد روبهرو نباشیم؟
امیرحسن چهلتن:
●اگر در اقتصاد با
فساد گسترده روبرو هستیم چه دلیلی دارد که در ادبیات با چنین فسادی روبهرو نباشیم. یعنی همان سیاستها و دستکاریها و رانتها اینجا هم جریان دارد.
●چندین مؤسسه درست کردهاند به نامهای خانه ادبیات، بنیاد شعر و ادبیات داستانی، باغ کتاب و... در همهی اینها از نویسندگان خودی یکی مدیر است و یکی معاون و حقوق هم میگیرند.
●ما دیگر محدود به مرزهای ملی نیستیم اما از طریق رمان در گفتوگو با دیگران عاجزیم. اشتباه نشود، اشکال از زبان فارسی نیست، اشکال از ماست که نتوانستهایم از این زبان، زبانی مناسب رمان بسازیم.
●چطور است که ما رمانهای خوب اروپایی را میخوانیم، میفهمیم و با آدمها و فضاهایش همذاتپنداری میکنیم، اما آنها در همذاتپنداری با ما از طریق رمانهایمان ناتوانند؟
●زبان در رمان ایرانی با زبان مشترک ادبیات جهانی فاصله دارد. مشکل دیگر رمانهای ما ضعف پلات است. فکر میکنیم رمان یعنی نِکّ و نال یا یک بیوگرافی خطی.
●این ادبیات مدام تحت فشار قرار دارد. و نتیجه این شده که نسل جدید نویسندگان رمان مینویسند با ۱۲۰ کلمه و این فاجعه است.
●برای ادبیات چیزی ویرانکنندهتر از سانسور وجود ندارد، برای زندگی هم البته همینطور. دستگاه مخوف سانسور، ادبیات را به سمت فضاهای غیرواقعی میراند و واقعیت را از عناصر حقیقی و ذاتی خود تهی میکند تا چیزی بیربط به نام ادبیات تولید شود.
●مسخره این است که سانسور از نویسنده ایرانی توقع دارد برخلاف سنت هزارسالهی ادب فارسی بنویسد و مثلاً فکر میکند طرح اروتیسم یا اشکال متنوع عشقورزی در ادبیات، یا مثلا در رمان یک پدیدهی غربی است.
●آنها ادبیات هزار ساله فارسی را نخواندهاند، ادبیات غرب را هم نخواندهاند، آنها اصولاً هیچ چیز نخواندهاند و این گرفتاری بزرگ ماست.
●اولین حضور معشوق مذکر در ادبیات غرب در قرن هفدهم اتفاق میافتد توسط نویسندهی ناشناسی که حتی جرئت نمیکند نامش را بر روی کتابش بنویسد، اما مولانا به شهادت اسناد تاریخی، مثنوی را بر بالای منبر و در حضور آدمهای معمولی کوچه و بازار سروده است و همه از محتوای برخی از حکایتهایش با خبریم.
●محتشم کاشانی که اصرار میشود فقط او را از طریق مرثیهی کربلایش بشناسیم، رسالهای دارد به نام رسالهی جلالیه که شرح عشق شاعر است به یک مرد جوان. این رساله در اینترنت موجود است بروید بخوانیدش. دیگر از طرح مسائل اجتماعی چه بگویم که کفر ابلیس است. پس عجیب نیست اگر به ادبیات بیخاصیت امروز رسیدهایم.
◆متن کامل گفتگوی چهلتن را از اینجا بخوانید:
ilna.ir/fa/tiny/news-633448#ادبیات@aminhaghrah