•
کمی دربارهی یک ژیمناستِ عاشقِ موسیقی که مسیر نقاشی ایران را عوض کرد!این قابیست از قهرمانان باشگاه ورزشی نیرو و راستی، با حضور ورزشکاران رشتهی آکروبات (بعدها ژیمناستیک) در تهرانِ سال ۱۳۲۰.
خب که چه؟! کمی صبر کنید!
شاید بسیاری ندانند که ضیاءپور، در سال ۱۳۱۷
#بندر_پهلوی (انزلی) را برای آموختن فنون موسیقی کلاسیک و رهبری ارکستر، به قصد تهرانِ پایتخت ترک کرد. اما با رفتن مینباشیان و آمدن کلنل و اخراج اساتید چکی و غلبهی دروس موسیقی ایرانی و برچیدن رشتهی آهنگسازی، علیرغم میل باطنی و به ناچار، ترکِ هنرستان کرد و به صنایع مستظرفه پیوست. همان اجبار هم البته سبب خیر شد و مبداء دگرگونی هنر معاصر ایران توسط این جوان نوجوی گیلانی با بنیان گذاردن جنبش خروسِ جنگی...
و داستان این عکس؟
سومین نفرِ نشسته در ردیف دوم (از راست) در جمع ورزشکاران باشگاه نیرو و راستی کسی نیست جز جلیل ضیاءپور! (همان خروسِ جنگی و بعدها، پدر نقاشی مدرن و مبدع نقد هنری در ایران)
ضیاءپور در
بندر، ترفندهای آکروبات و ژانگولر را همراه دوست همشهریاش (یعقوب کوچکیزاد) از ملوانان روسی و لهستانی آموخته بود. به تهران که رفت به همین باشگاه نیرو و راستی پیوست و در سال ثبت این عکس (۱۳۲۰) قهرمان رشتهی کار با حلقهی کشور شد و مدال طلا هم گرفت.
این قصه البته یک پیام هم بین سطور خودش مستتر دارد: اگر میخواهید برای هنر این سرزمین کاری کرده باشید، بلد بودن خود هنر کافی نیست. باید قدری هم از فنون ژانگولر در چنته داشته باشید!
•
پانویس:
کتاب خروسِ جنگی (زندگی و زمانهی جلیل ضیاءپور به ضمیمهی گزیدهی مقالات و سخنرانیها از ۱۳۲۷ تا ۱۳۷۵) را مدتیست به ناشر سپردهام. امیدوارم به زودی امکان انتشارش فراهم شود.
••
منبع تصویر: آرشیو شخصی کریم کوچکیزاد
#جلیل_ضیاپور#خروس_جنگی#یعقوب_کوچکی_زاد#بندرانزلی#انزلی#گیلان#روزانه@aminhaghrah