مردم در این شهر به نشانه اعتراض به صدور حکم #اعدام برای دو تن از بازداشت شدگان جنبش ژن ژیان ئازادی در این شهر به نامهای فاضل بهرامیان و مهران بهرامیان.
#اعتصاب گسترده بازاریان در شهر بوکان به نشانه محکوم کردن اجرای حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد و افزایش روزافزون شمار اعدامها در کُردستان توسط جمهوری اسلامی ایران.
سهشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ / #بوکان خیابان اصلی (انقلاب)
اعتصاب گسترده بازاریان در شهر سقز به نشانه محکوم کردن اجرای حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد و افزایش روزافزون شمار اعدامها در کُردستان توسط جمهوری اسلامی ایران.
اعتصاب گسترده بازاریان در شهر سنندج (سنه) به نشانه محکوم کردن اجرای حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد و افزایش روزافزون شمار اعدامها در کُردستان توسط جمهوری اسلامی ایران.
اعتصاب گسترده بازاریان در شهر مهاباد به نشانه محکوم کردن اجرای حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد و افزایش روزافزون شمار اعدامها در کُردستان توسط جمهوری اسلامی ایران.
فریادِ دادخواهان از جان گذشته جانان: تا چرخشِ زمین است پیغامِ ما همین است!
با صد گلوله در چشم پایان ندارد این خشم، هر چند دوخته باشند در خونچکانِ لبها خون را به خون بشوییم در شست و شویِ شبها.
ای یاورانِ خسته تا کی غبارِ ظلمت بر شانهها نشسته. قسم به خاکِ حیدر آن گُلِ سرخِ پَرپَر. جان بر کفِ ستاره دیدارِ ما دوباره با قلبِ پاره پاره…! اولادِ نور و دریا چشم انتظارِ فردا رخ به رخِ اَلْخناس روشن، رها، بیهراس. پَریْدُخت دلاور تا انتقامِ خاور شهرزاد قصهگو را گو باز انقلاب است؛ نی حرف و نی سراب است. جان بر کفِ ستاره دیدارِ ما دوباره با قلبِ پاره پاره…!
ابوالقاسم طالبی، سازندهی فیلم «قلادههای طلا»، دیشب در برنامهی تلویزیونی بهروز افخمی گفت: «بعضی زنان سلبریتی یائسهشدن را تقصیر جمهوری اسلامی میدانند. تا از ۵۰ سال بالا میروند، روسریشان را برمیدارند و فحش به جمهوری اسلامی میدهند.»
بهروز افخمی هم در ادامه گفت: «مشخص نیست زنی که دارد این ادعا را میکند، برای جلبتوجه و دوباره مطرحشدن این کار را میکند یا واقعاً این اتفاق براش افتاده.»
امروز پانتهآ بهرام، بازیگر سرشناس، هم با انتشار ویدئوی بالا حجاب اجباری از سر برداشت، دربارهی حجاب اجباری حرف زد و نهایتاً پرسید «چرا باید کتک بخوریم و تحقیر شویم بهخاطر اینکه یک تکه پارچه بالای سرمان قرار بگیرد».
در فراسوی ترسهای ذهنِ من انگار اینک انقلابی است که از نورِ خدا، از خدانور جان میگیرد. در پسِ پستوی قلب من انگار، تپشِ انقلابی است که از نیکی، از نیکا شکل میگیرد. در برابر گمانهای نهان، روبروی سالهای بیامید، اینک انقلابیست، اینک افتابیست که رنگینکمان کیان را میسازد. باور کن این ندای یک انقلاب است، باور کن این حضور یک انتخاب است. در خوابهای من اینک تصویر فردای انقلابی است که دیروز با هم کاشتیم و امروز در سایهاش نشستهایم. این نهال را آب دادهایم با خون، این درخت را خون دادهایم با جان. در این ترانه سروده در انتهای سیاهی یا با من بخوان یا با من بمان در من انقلابیست در من انقلابیست در من انقلابیست
🔻 ماشاالله کرمی پدر #محمدمهدی_کرمی در پستی اینستاگرامی با انتشار تصاویر فرزند سربدارش محمدمهدی کرمی همراه با دکلمهای از هوشنگ ابتهاج نوشت: «آهوان گم شدند در شب دشت، آه از آن رفتگان بی برگشت».
دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی با دسیسهای از پیش برنامه ریزی شده (کشتن یک بسیجی)، گروهی از مردم معترض را بهدام انداخت و سپس دو جوان را با اتهام واهی و سناریویی نخنما و اعتراف اجباری، بقتل رساند.
سال 1382 در خاتون آباد شهر بابک استان کرمان، کارفرمای معدن مس، 200 نفر از کارگران ساختمانی مجتمع مس را که قول داده بود که بعد از اتمام کار ساختمانسازی، همچنان بعنوان کارگر معدن کار کنند را اخراج کرد. کارگران اخراجی برای اعتراض به این اقدام ضد کارگری، با خانوادههایشان دست به اعتصاب و تحصن می زنند. اما این اعتصاب و تحصن به جائی نمی رسد. کارگران برای جلب توجه ، اقدام به بستن جاده خاتون آباد- شهر بابک می کنند. اما به جای جواب دادن به خواستهای کارگران، نیروهای رژیم با هلی کوپتر به کارگران حمله می کنند. در این حمله یکی از کارگران جان می بازد. کارگران به طرف فرمانداری شهر بابک حرکت می کنند. مردم شهر به آنها می پیوندند. نیروهای سرکوبگر اعزامی دولت اصلاح طلبان حامی سرمایه، از زمین و آسمان به کارگران و مردم حملهور می شوند. در این یورش وحشیانه حداقل 4 نفر از کارگران به نام های ریاحی، جاویدی،مومنی و واحدی و یک نفر دانش آموز به نام پور امینی به قتل رسیده و صدها نفرزخمی می شوند. اکنون بیست و یک سال از آن واقعهی تلخ که در تاریخ مبارزات کارگری ایران فقط یکبار دیگر و آنهم حمله مزدوران ساواکی و نیروهای ویژه نظام شاهنشاهی به کارگران در کاروانسرا سنگی جاده کرج تهران بود، می گذرد.
گزارشی از یک شاهد عینی از حرکت مردم به سمت رجایی شهر در بامداد ۱۹ دی "تمام مسیرهای منتهی به زندان رو بسته بودن با ماشین و نیروهای پلیس که حتی با مردم حرف نمیزدن فقط یه مسیر بود که اراذل لباس شخصی با اسلحه و باتون جلو مردم و میگرفتن مدارک و میگرفتن عکس مینداختن کسی اصرار میکرد پلاکشو میکندن پیاده میکردن میزدن اما از بیست متر پایینتر همه میدونستن چی در انتظارشونه ولی کسی دور نمیزد کسی برنمیگشت همه میرفتن جلو انقدر پلاک تهران و کرج اطراف مسیرهای مسدود شده بود که کسی باور نمیکنه ساعت پنج صبح بود .اشک تو چشم آدم جمع میشد .کاش این مردم به حقشون برسن." واکنش سریع مردم و گسترش اعتراضات در ابعاد مختلف کاراترین سلاح علیه جلادان و احکام اعدامشان است. خوشبختانه تا حالا خبری از اجرای حکم نیامده است. باید فشارها را بیشتر و به چیزی غیر از لغو حکم اعدام راضی نباشیم!
💥💥💥 امروز زادروز #بکتاش_آبتین، شاعر، فیلمسازو دبیر کانون نویسندگان است.
آبتین در زندان به کرونا مبتلا شد و از اعزامش به بیمارستان خودداری کردند. پس از وخیم شدن حال جسمیاش به بیمارستان منتقل و با پابند و زنجیر به تخت، بسته شد. وی ۱۱ دی به کما رفت و یک هفته بعد، در ۱۸ دی ۱۴۰۰ درگذشت.
صادقانه و دقیق؛ بکتاش آبتین توی این فیلم میگه: «نه اینکه نترسم اما فکر میکنم مفهوم آزادی ارزشمندتر از این هست که من نود ساله بشه اما محافظهکارانه زندگی کنم. بزار همین سالهای زندگی رو شجاعانه زندگی کنم.»
نامه ۱۸ تن از زنان زندانی سیاسی در اوین: اعدام باید متوقف شود
«اعدام باید متوقف شود ما مردم آزادیخواه و برابریطلب ایران در ماههای اخیر برای سرنگونی رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی همپیمان شده ایم. ما در شهرها، روستاها، خیابانها و خانههایمان، در داخل و خارج از کشور بهپاخاستهایم. سرکوبهای وحشیانه و گسترده حکومت در سراسر کشور موجب پراکنده شدن اعتراضات قدرتمند خیابانی در روزهای اخیر شده و حکومت به جای عقبنشینی از کشتار خیابانی و سرکوب، قدمی پیشتر نهاده و اعدام را برای ایجاد ارعاب آغاز کرده است. اعدام کسانی که شانه به شانهی هم در خیابانها ایستاده بودند. اعدام محسن شکاری به عنوان یک معترض خیابانی جنایتی آشکار بود که جهان را به حیرت واداشت. به پاس عهد و پیمان در قلبهایمان، به پاس دستهای گرم در دست هم گذاشتهمان، به پاس فریاد برخاسته از سینههایمان، به بغض نشکسته در گلویمان، تنهایشان نگذاریم و برای نجات جان بهپاخاستگان در بند و توقف چرخهی قتل حکومتی بهپا خیزیم. برای پاره کردن ریسمان دور گلوی جوانانمان و برای درهم شکستن چوبههای برافراشته مرگ بهپا خیزیم. راه دیگری وجود ندارد! این بار خیابانهای شهر را با فریاد "اعدام را متوقف کنید" تسخیر کنیم و اعتصابات را با قدرت و فراگیری بیشتر ادامه دهیم. ما نیز در کنار شما، گرچه در زندان، همراهی خود را با "خیابان" که به حکم اسارت از آن محروم ماندهایم اعلام کرده و برای اعلام مخالفت خود با اعدام در دفتر افسر نگهبان بند زنان زندان اوین در 21 آذرماه با خواندن سرود و سر دادن شعار تحصن میکنیم. اسامی امضاءکنندگان به ترتیت حروف الفبا بر اساس نامخانوادگی: