شهید احمد مَشلَب

#شادی
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@ahmadmashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
پنج مرزبان در سراوان به شهادت رسیدند

🔻 مرکز اطلاع‌رسانی و ارتباطات فراجا:

🔸در پی حمله تروریستی ناجوانمردانه اشرار و معاندان در شب گذشته و تلاش برای ورود به کشور، با مقاومت مرزبانان دلیر برجک مرزبانی «مزه‌سر» هنگ مرزی سراوان روبه‌رو شدند که در این درگیری متاسفانه پنج نفر از مرزبانان دلیر، به درجه شهادت نائل و تروریست‌ها با تحمل تلفات از صحنه درگیری متواری شدند.

#اخبار
#شادی_روح_شهدا_صلوات



@ahmadmashlab1995 🗞
♦️مأمور مخفی سابق ایران، به شهادت رسید

"محمدرضا مدحی" از جانبازان ۸ سال دفاع مقدس و مأمور مخفی ایران و نفوذی در سازمان‌های CIA و موساد، پس از مدتها تحمل رنج بیماری دارفانی را وداع گفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

مراسم تشییع پیکر مطهر شهید فردا دوشنبه ۱۸مرداد ساعت ۱۱ صبح، از مقابل غسالخانه بهشت زهرا (تهران) به سمت مزار شهدا برگزار خواهد شد.

#شادی_روح_شهدا_و_امام_شهدا_صلوات🌸
#سربازان_گمنام

@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_چهارم از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟» پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که #دلواپس حالش صدایم لرزید :«پاشو…
✍️ #تنها_میان_داعش

#قسمت_بیست_و_پنجم

عباس بی‌معطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش نمانده بود به سمت ایوان برگشت.

می‌دانستم از #شیرخشک یوسف چند قاشق بیشتر نمانده و فرصت نداد حرفی بزنم که یکسر به آشپزخانه رفت و قوطی شیرخشک را با خودش آورد.

از پله‌های ایوان که پایین آمد، مقابلش ایستادم و با نگرانی نجوا کردم :«پس یوسف چی؟» هشدار من نه‌تنها #پشیمانش نکرد که با حرکت دستش به امّ جعفر اشاره کرد داخل حیاط شود و از من خواهش کرد :«یه شیشه آب میاری؟»

بی‌قراری‌های یوسف مقابل چشمانم بود و پایم پیش نمی‌رفت که قاطعانه دستور داد :«برو خواهرجون!» نمی‌دانستم جواب حلیه را چه باید بدهم و عباس مصمم بود طفل #همسایه را سیر کند که راهی آشپزخانه شدم.

وقتی با شیشه آب برگشتم، دیدم امّ جعفر روی ایوان نشسته و عباس پایین ایوان منتظر من ایستاده است. اشاره کرد شیشه را به امّ جعفر بدهم و نصف همان چند قاشق شیرخشک باقی‌مانده را در شیشه ریخت.

دستان زن بی‌نوا از #شادی می‌لرزید و دست عباس از خستگی و خونریزی سست شده بود که بلافاصله قوطی را به من داد و بی‌هیچ حرفی به سمت در حیاط به راه افتاد.

امّ جعفر میان گریه و خنده تشکر می‌کرد و من می‌دیدم عباس روی زمین راه نمی‌رود و در #آسمان پرواز می‌کند که دوباره بی‌تاب رفتنش شدم.

دنبالش دویدم، کنار در حیاط دستش را گرفتم و با #گریه‌ای که گلویم را بسته بود التماسش کردم :«یه ساعت استراحت کن بعد برو!»

انعکاس طلوع آفتاب در نگاهش عین رؤیا بود و من محو چشمان #آسمانی‌اش شده بودم که لبخندی زد و زمزمه کرد :«فقط اومده بودم از حال شما باخبر بشم. نمیشه خاکریزها رو خالی گذاشت، ما با #حاج_قاسم قرار گذاشتیم!» و نفهمیدم این چه قراری بود که قرار از قلب عباس برده و او را #مشتاقانه به سمت معرکه می‌کشید.

در را که پشت سرش بستم، حس کردم #قلبم از قفس سینه پرید. یک ماه بی‌خبری از حیدر کار دلم را ساخته و این نفس‌های بریده آخرین دارایی دلم بود که آن را هم عباس با خودش برد.

پای ایوان که رسیدم امّ جعفر هنوز به کودکش شیر می‌داد و تا چشمش به من افتاد، دوباره تشکر کرد :«خدا پدر مادرت رو بیامرزه! خدا برادر و شوهرت رو برات حفظ کنه!»

او #دعا می‌کرد و آرزوهایش همه حسرت دل من بود که شیشه چشمم شکست و اشکم جاری شد.

چشمان او هم هنوز از شادی خیس بود که به رویم خندید و دلگرمی داد :«#حاج_قاسم و جوونای شهر مثل شیر جلوی #داعش وایسادن! شیخ مصطفی می‌گفت #سید_علی_خامنه‌ای به حاج قاسم گفته برو آمرلی، تا آزاد نشده برنگرد!»

سپس سری تکان داد و اخباری که عباس از دل غمگینم پنهان می‌کرد، به گوشم رساند :«بیچاره مردم #سنجار! فقط ده روز تونستن مقاومت کنن. چند روز پیش #داعش وارد شهر شده؛ میگن هفت هزار نفر رو کشته، پنج هزار تا دختر هم با خودش برده!»

با خبرهایی که می‌شنیدم کابوس عدنان هر لحظه به حقیقت نزدیک‌تر می‌شد، ناله حیدر دوباره در گوشم می‌پیچید و او از دل من خبر نداشت که با نگرانی ادامه داد :«شوهرم دیروز می‌گفت بعد از اینکه فرمانده‌های شهر بازم #امان‌نامه رو رد کردن، داعش تهدید کرده نمی‌ذاره یه مرد زنده از #آمرلی بره بیرون!»

او می‌گفت و من تازه می‌فهمیدم چرا دل عباس طوری لرزیده بود که برای ما #نارنجک آورده و از چشمان خسته و بی‌خوابش خون می‌بارید.

از خیال اینکه عباس با چه دلی ما را تنها با یک نارنجک رها کرد و به معرکه برگشت، طوری سوختم که دیگر ترس #اسارت در دلم خاکستر شد و اینها همه پیش غم حیدر هیچ بود.

اگر هنوز زنده بود، از تصور اسارت #ناموسش بیش از بلایی که عدنان به سرش می‌آورد، عذاب می‌کشید و اگر #شهید شده بود، دلش حتی در #بهشت از غصه حال و روز ما در آتش بود!

با سرانگشتان لرزانم نارنجک را در دستم لمس کردم و از جای خالی انگشتان حیدر در دستانم #آتش گرفتم که دوباره صدای گریه یوسف از اتاق بلند شد.

نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر می‌توانست یوسف را #سیر کند. به‌سرعت قوطی را برداشتم تا به اتاق ببرم و نمی‌دانستم با این نارنجک چه کنم که کسی به در حیاط زد.

حس کردم عباس برگشته، نارنجک و قوطی شیر خشک را لب ایوان گذاشتم و به #شوق دیدار دوباره عباس، شالم را از روی نرده ایوان برداشتم.

همانطور که به سمت در می‌دویدم، سرم را پوشاندم و به سرعت در را گشودم که چهره خاکی #رزمنده‌ای آینه نگاهم را گرفت. خشکم زد و لب‌های او بیشتر به خشکی می‌زد که به سختی پرسید :«حاجی خونه‌اس؟»...


#ادامه_دارد


✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد


@AhmadMashlab1995
#زیارتنامه_شهدا..

اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم

#شادی_روح_شهدا_صلوات

🥀| @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب
#کرامات_شهدا در طلائیه کار می کردیم. برای ماموریتی به اهواز رفته بودیم. عصر که برگشتیم دیدم بچه ها خیلی شادند. اونها سه شهید پیدا کرده بودند که فقط یکی از آنها گمنام بود. بچه ها خیلی گشتند. چیزی همراهش نبود. گفتم: یک بار هم من بگردم. اون شهید لباس فرم سپاه…
🔻ماجرای دیدار خانواده
#شهیدمدافع‌حرم_محمدرضا_بیات
با مقام معظم رهبری و کار جالب
برنامه خندوانه در فرزند دار کردنِ
خانواده شهدای جاویدالاثر

🔹 پدر شهید :
ماه رمضان خدمت رهبر انقلاب رسیدیم من به ایشان گفتم جانم به قربان شما هیچی از شما نمی‌خواهیم و ادعایی نداریم، جانمان فدای حضرت‌زینب (س) تنها خواسته‌ای دارم و اینکه مزاری در بهشت زهرا (س) به ما بدهید که پنجشنبه‌ها آنجا برویم و درد دل کنیم.

📲 چند روز بعد از ماه رمضان برای دعوت در برنامه خندوانه تماس گرفتند.
توضیح دادند پنج شهید بهزیستی هستند که پدر و مادر نداشته‌اند و از ما که هنـوز پیکر پسرمان برنگشته خواستند تا این شهـدا را فرزنـد خودمان کنیم . چند خانواده بودیم که به هر کدام از ما یک شهید دادند.

🔹 سرانجام هم خواسته ما محقق شد و مزار یادبودی در قطعه ۲۶ بهشت
زهرا (س) به شهید بیات داده شد.

📎 پی نوشت :
شهید مدافع‌حرم محمدرضا(علی) بیات در ۲۴ فروردین ۱۳۹۵ در دفاع از حریم اهل‌بیت در تل‌العیس (ریف جنوبی‌حلب) به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش به میهن بازنگشت.

#شادی_روح_شهدا_و_امام‌شهدا_صلوات🌷

#هر_روز_با_یک_شهید🍀
@AHMADMASHLAB1995
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊

🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱

.سلام برشهدا🌹

و سلام برشما رهروان راه شهدا🌹

روزشما عزیزان منور به نورشهدا🌹

🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌸


┅═══✼❤️✼═══┅┄
@AhmadMashlab1995
┅═══✼❤️✼═══┅┄
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊

🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱

🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌸

@AhmadMashlab1995
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊

🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱

🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات


@AHMADMASHLAB1995
#طنز_جبهه😅

تازه اومده بود جبهه،یه رزمنده پیدا کرده بود ازش پرسید؛وقتی توتیرس دشمن قرارمیگیرید،برای اینکه کشته نشید چی میگید؟🤔
رزمنده که فهمیده بود تازه وارده،گفت:اولا باید وضو بگیری.
بعد روبه قبله بگی:الهم الرزقنا ترکشنا ریزنا بدستنا ویاپاینا ولاجای حساسنا برحمتک یاارحم اراحمین.
اول بادقت گوش دادبعد که به عربیش دقت کرد گفت:اخوی غریب گیر آوردی؟؟😂

#شادی_روح_شهدا_و_امام‌شهدا_صلوات🌸

@AHMADMASHLAB1995
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊

🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱

.سلام برشهدا🌹

و سلام برشما رهروان راه شهدا🌹

🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@AhmadMashlab1995
#شهید_حسین_مشتاقی
متولد: ۱۳۶۴/۲/۲ مازندران/نکا
شهادت:۱۳۹۵/۲/۱۶ خانطومان/سوریه

#فرازی_از_وصیتنامه_شهید
در برابر دشمنان باید روحیه شهادت طلبانه داشت و تنها ترس دشمن از ماهم همین روحیه شهادت طلبانه ماست. اگر ما این روحیه شهادت طلبانه را نداشتیم، تاحالا بساط شیعه توی دنیا کنده شده بود.
#شادی_روح_پاک_و_مطهرش_صلوات
#شهید_حسین_مشتاقی
#هر_روز_با_یک_شهید
@AHMADMASHLAB1995
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊

🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹
.سلام برشهدا🌹
و سلام برشما رهروان راه شهدا🌹
روزشما عزیزان منور به نورشهدا🌹
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@AhmadMashlab1995
🦋نِسالُ الله وَ مَنازِل الشُهَداء🦋


🌺🍃پَــــنـــد نـــٰـامــہ شٌــــهَــــداء 🍃🌺



📝از دل خاک فکه، شهیدی یافتند٬ که در جیب لباسش برگه‌ای بود:

 🍂«بسمه تعالی ،
جنگ بالا گرفته است. مجالی برای هیچ وصیتی نیست.
تا هنوز چند قطره خون در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم مینویسم:
((به تو خیانت می‌کنند، تو خیانت مکن.
تو را تکذیب میکنند، آرام باش.
تو را می‌ستایند، فریب مخور.
تو را نکوهش می‌کنند، شکوه مکن.
مردم شهر از تو بد میگویند، اندوهگین مشو.
همه مردم تو را نیک میخوانند، مسرور مباش.
'آنگاه از ما خواهی بود.'))
دیگر نایی در بدن ندارم؛ خداحافظ دنیا
"یازهرا"»🍂





#پند_نامه_شهدا
#تلنگر
#شادی_روح_شهداء_صلوات

@ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 🌷 شهیدی که امام خامنه‌ای او را تنها امیدِ خود نامید #شهیداحمد_آتش_دست @Ahmadmashlab1995
شهیدی که امام خامنه‌ای او را تنها امیدِ خود نامید

سلام
روی میزِ مطبوعات یه #روزنامه دیدم. و مثل همیشه گشتم تا اگه #خاطره_شهید داره بخونمش...
صفحات رو که ورق زدم عکسِ سه در چهارِ یه #شهید نظرم رو جلب کرد ، #شهیداحمد_آتش‌_دست
نگاه که کردم، دیدم کنار عکسش به جای خاطره ، پیامِ #امام_خامنه‌ای رو درج کردند.
مقام معظم رهبری در وصف این شهید فرموده بودند:
در ايرانشهر و در ميان آن همه نوجوان و كودك ، فقط يك نفر دل و روحيهٔ مبارزه را داشت، و آن احمد آتش‌دست بود. اميد من به اين يك نفر بود. او تنها نمايندهٔ نسل خود بود كه در ايرانشهر روحيهٔ مبارزه داشت. بعدها هرگز رابطه‌اش با من قطع نشد، خبر دانشجو شدنش را شنيدم. از اينكه #حزب_‌اللهی مانده بود، خدا را شكر كردم. دلم می‌سوخت كه اين تنها محصولِ يك شهر را از دست رفته ببينم، و خدا را شكر كه هرگز از دست نرفت. چند ماه پيش عقدش را خواندم و امروز خبر عروجش رامی‌شنوم–سیدعلی خامنه ای
.
در کنارِ غبطه‌ای که به حالِ این شهید خوردم، بیشتر غصه وجودمو گرفت. شرمنده شدم که سالها در موردِ #شهدا کار کردم، ولی تازه اسمِ شهیدی رو می‌شنوم که آقا اینقدر ازش تعریف کرده...
تصمیم گرفتم برم در موردش تحقیق کنم.
و الحمدلله اطلاعات و خاطراتی ازش پیدا کردم:
احمد با رتبه‌ی بالا توی کنکور قبول شد و رفت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اما اهل ایرانشهر بود... وقتی #حکومتِ شاهنشاهی حضرت آقا رو به #ایرانشهر تبعید میکنه، احمد در مقطع دبیرستان درس می خوند و از همون موقع با آقا ارتباط گرفت.
رهنمودهای امام خامنه‌ای احمد رو واردِ کار سیاسی کرد و با اینکه بارها توسط ساواک تهدید شد، دست از مبارزه نکشید...
بعد از #انقلاب هم با امام خامنه‌ای در ارتباط بود، و خودِ حضرتِ آقا #چهل روز قبل از شهادتِ احمد، در #بيت_رهبری صيغه‌ی #عقد ازدواج او با يكی از دانشجويان همفكرش رو جاری کرد...
احمد سراسرِ زندگیش زیبایی دیده می‌شد
چه ابتدایِ تولدش که مادر حتماً با #وضو بهش شیر می‌داد.وقتی هم که پدرِ احمد به مادرش (که سیده بود) میگفت: چرا توی زمستون با اینهمه زحمت برا شیر دادن وضو می‌گیری، ایشون می‌گفت: اگه با وضو شیر بخوره ، بچه خوبی میشه
و چه وقتی که مسئول نفتِ بیت المال بود و حاضر نشد حتی به پدرش #نفتِ اضافه بده...
و یا زمان‌هایی که از آقا #کتاب می‌گرفت و بینِ بچه‌ها پخش می‌کرد...
زندگیِ پر از مجاهدتِ احمد در یک پستِ تلگرامی نمی‌گنجه...
سرانجام احمد آقایِ عرش‌نشینِ ما که در خرداد ماه ۱۳۳۹ متولد شده بود ، در بهمن‌ماهِ ۱۳۶۱ و در عملیات #والفجر یک ( فکه) به شهادت رسید
#مزار ایشون در گلزار شهدای نهبندان واقع شده
#شادی روحش صلوات...
.
🌻 @Ahmadmashlab1995
چقدر #شهدا شبیه یکدیگرند!
وما همچنان در #حسرت جاماندن از شهدا...

سمت چپ:شهید #مهدےزین_الدین
شهید #دفاع مقدس

سمت راست: #شهیداحمدمشلب
شهید #مدافع حرم

#شادی_روحشان_صلوات

🌷@AhmadMashlab1995🌷
ای که در راه حسین بن علی جان دادی
یاد ما باش که هرلحظه به یادت هستیم
#شهید_احمدمشلب
#شادی_روحش_صلوات
🌷کانال شهید احمد مشلب🌷
👇👇👇
@AhmadMohammadMashlab
🍃🌺شهید #احمد مشلب علاقه ی زیادی به زندگینامه شهید حاج #عباس کریمی داشت و کتاب خاطرات این شهید را همیشه مطالعه میکرد🌺🍃
#مزارشهیدحاج_عباس_کریمی
#شادی_ارواح_طیبه_شهداالفاتحه
@AhmadMashlab1995
چند روزی است که به شهرش برگشته و حالا روضة الشهدا جایگاه ابدیش شده...
کاش ماهم اینگونه برویم و برگردیم🌷
#مزارشهیدقاسم_محمدسلیمان
#شهیدی_که_سه_سال_مفقودبود
#شادی_روحش_صلوات
@AhmadMashlab1995
Ещё