♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥

✅🔶#به مناسبت 22مرداد روز جهانی #چپ دست (#تالشی چپلی)

🌔🔸خاطره ای ازچپ دست دستی خودم

🔵🔸من هم چپ دستم و هم راست دست ،قبل از اینکه به مدرسه برم چپ دست بودم ،مدت حدود پیش از 8ماه در سال اول ابندایی با دست #چپ نوشتم که ماجرا به شرح زیر بود :

🌔🔸وقتی برای درس خواندن پدرم مرا به مدرسه فرستاد ،من چپ دست بودم همه مشق ها و نوشتنی ها را بادست چپ مینوشتم حتی معلم من بار ها مرا به پای تابلو برده بود و من بادست #چپ مینوشتم ، گویا او متوجه نشده بود که من چپ دست هستم یا اصلا توجهی نکرده
تا اینکه روزهای آخر مدرسه فرارسیده بود حدود 10روز باقی مانده بود تا مدرسه به پایان برسند یک روز معلم مرا به پای تابلو دعوت کرد من مثل همبشه با دست چپ نوشتم
وقتی که جمله دومی نوشتم فریاد معلمم که آن روزها ما به او #آموزگار میگفتیم ،فریادش بلند شد چرا با دست مینویسی
بنده که از صدای فریاد او لکنت زبان زبان گرفته بود ، با صدای گرفته به معلمم گفتم من چپ دست هستم
پرسید :تا الان با دست مینوشتی
گفتم :بله
گفت :برو بشین
رفتم روی نیکتم نشستم دوباره به سوراخم آمد ،به من گفت از امشب 10صفحه مشق دست راست بنویس و فردا برایم بیاور
من به خانه برگشتم ،شب زیر چراغ نفتی شروع به نوشتن با دست راست کردم ،پدرم متوجه شد برخلاف عرف نوشتن مشق من طولانی شده متاسفانه او هم متوجه نشد که من امشب بر خلاف شب های گذشته که با دست چپ مبنوشتم ،امشب با دست راست مینوبسم
🔸از من پرسید ،چرا امشب مشق های تو زیاد شده ،ماجرا برای پدرم تعریف نکردم ،نگاهی به دست من کرد و خندید من ده صفحه تمام کردم رفتم خوابیدم صبح که از خواب بیدارشدم راهی مدرسه شدم
زنگ مدرسه زده شد ما به کلاس رفتیم بعد چند لحطه #آموزگار وارد کلاس شد اولین کاری که کرد مرا صدا کرد
گفت #احمدی
مشقها را نوشتی
گفتم بله
نگاهی به دفترم کرد
پرسید :با دست راست نوشتی گفتم بله
گفت برو بشین یک صفحه دیگر با دست راست بنویس
یک صفحه دیگر با دست راست نوشتم به معلم نشان دادم
وقتی نوشته دست راست مرا دید با عصبانیت گفت دیگر با دست چپ ننویس بنده هم گفت چشم

وقتی که تابستان فرارسید و وقت دور مزرعه فرا رسید ،پدرم بدون اینکه از من بپرسد ، رفت برایم دوریی خرید که مخصوص افراد #چپ دست بود (آج درو چپ دستها برعکس درو راست دستها است )
دو فکر موجب شد که من هم چپ دست باشم و هم راست دست

🔸بعد از این ماجرا دیگر با دست راست نوشتم و هنوز هم با دست راست مینوبسم و بقیه کارها را با دست چپ انجام میدادم و هنوز میدهم

پایدار باشید :اسفندیاراحمدی

📚 https://telegram.me/Ahmadi111


.

✅🔶#واژهای #تالشی
با گویش رضوانشهر

🔶اتراق کردن =مّنده
🔶 اهلی کزدن =آموته
🔶 ایستادن = پامنده
🔶برخاستن =اّیشته
🔶این =اِم
🔷اینها =اِمِن
🔷امسال =اوسال

🔷این سمت =اِم وّر
🔷آن سمت =اّوّر
🔷اینطور =اِمجور
🔷ایوان =اسبو
🔷ادرار=میز

🔶آشامیدن=هِنته
🔶اشام =اّهنج
🔶پزنده =اّپِه

🔶خورنده =اّهّر
🔶برنده =اّبّر
🔶آغوز =کاله
🔷آغشتن =پِسوهه
ینده ژه
🔷صدا =سّس
🔷گریه =داد
🔷اتحاد =یّندنی به
🔷قهر =تّسّه

🔷خسته =ویخته
🔷انگلک =جیکو
🔶منتظر=چم براه
🔶انتقام =تلافی
🔷ادویه =آوعه جات
🔷دنده =چّپّر
🔷کلیه =وِرِک
🔷ارشد=یال
🔶مزدور =وزیّر
🔷آستین =اوسنع
🔷بیشتر=وِر
🔷پارچ =تونگی

🔷پلک =میجه
🔷پشیمان شدن =آسرنگه
🔷تاول =آول
🔷عروس =وعیو
🔶تیز =تری =نشتار
🔶افشاء=برملا
🔶پوسیده =پوسته
🔶شکننده =پوته
🔶توخالی =کنگول
🔶#اسفندیار
#احمدی
📚 https://t.center/Ahmadi111

✅🔶#واژه های #تالشی
با گویش #رضوانشهر

🔶آرام کردن =آلاونیه
🔷آرد=آرده
🔶آرزو=ناجه
🔶آغوش=ور =کشه
🔶آفتاب گردان =سی پیش که
🔷آفرین =بژیاش
🔶آلوچه =ارو

🔷آماس=پندوم
🔷رفت و آمد =اشه اوه
🔶آوزدن =ورده
🔶آویخته =ویرشته
🔶آویختن=ویرشته
🔶آویزان =ویررز
🔶آهن =آسن
🔶آهو=پرزه
🔷آینه=آوینه

🔷اخراج کردن =برکرده
🔶اخم =تعشعر
🔶آخمو=تعشعری
🔶آرتفاع=برزه =کوله
🔶اوردنگی =کونه وره پاستر
🔶اصابت کزدن =گنه
🔶اضافه کردن =ور آکرده
🔶اصطبل =توله=گاج
🔶اطفاءکردن=ده کشته

🔶افتادن =برگنه = لعکه ،
کسی که در حین راه
رفتن می افتد میگویند لکه
کسی که ازبلندی می افتد
میگویند برگنه
🔶افترا=بختوم
🔷افرا=باسکم
🔷افراشتن =کفا برده
🔷افسار اسب=جعلعو ،لعچون

🔶 آفزودن =ورآکرده
🔶انبوه =ور
🔷بریدن =دبرده
🔶انجیر کال =کفتک
🔶انحناء =پش.
🔶انداره =واد
🔷انداختن =برینده
🔷اندک =تیکعلی
🔷اندودن =پسوعه

🔷ازگیل =سر
🔷است تاختن =اسبه تاینی
🔶اسپند =کوه دونه
🔷اسپند دود کردن=.کو
دونه جیسوته
🔷استخر=استل
🔷استخوان=استه =خاش
🔷استخوان ماهی = مایه پول
🔷اسهال =لوعوه شی

🔶استفراق کردن =وازنیه ،قی
🔷اشک =اسرگ
🔷ابر=خر
🔷آبرو=بره
#اسفندیار
#احمدی

📚 https://t.center/Ahmadi111