شهید احمد مَشلَب

#مسئول
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@ahmadMashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,23 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انسان‌های بزرگ اینگونه عمل میکنند

📍داستان از این قرار است که رهبر معظم در نماز جمعه مطلبی را بیان میکند و امام خمینی در اعتراض به آن مطلب نامه شدید الحنی خطاب به رهبری مینویسند.

امام خمینی پس از دیدار با آقای خامنه‌ای و شنیدن توضیحات تمکیلی ایشان سه مرتبه میفرمایند : من جبران میکنم!

#انقلابی_گری
#مسئول_انقلابی

کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⁉️روحیه جهادی چگونه است؟

با دیدن این فیلم شاید متوجه شویم که چرا #حاج_قاسم سلیمانی انقدر محبوب دلها بود و میلیون ها ایرانی از هر طیف و اعتقادی در تشییع پیکر او شرکت کردند.

مسئولین محترم عاقبت بخیری یعنی سبک زندگی حاج قاسم...

#مسئول_انقلابی

کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
#نماز_بی_سعادت_سعادتی

آن تصاویر قبلی #نماز_خواندن جناب #مهدی_سعادتی که منتشر شد برخی تایید و برخی نفی کردند...
برخی گفتند قبل از #جلسه رسمی بوده و ایشان هم قادر به رفتن به #نمازخانه نبودند و برخی گفتند یک ساعت از #اذان گذشته بوده و ایشان فرصت داشتند زودتر نمازشان را بخوانند...
خودشان هم گفتند قبل از شروع جلسه بوده و...
اما در تصاویری از یک جلسه دیگر به وضوح تمام مسئولان دیگر معطل هستند تا #نماز خواندن جناب #سعادتی پشت #میز_کار تمام شود...

جنابان #مسئول
شرایط را در نظر بگیرید!
برای بار هزارم:
بگذارید #مردم حس کنند پشت آن میزها فقط قرار است کار آنها انجام شود!

👤 میثم ایرانی

کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱
@AhmadMashlab1995
#خاطرات_شهدا

ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمیدیه، #خادم بودیم برا راهیان نور😊
جواد #مسئول ما بود☺️

جواد همه را صدا کرد برا #نماز_صبح
با چک و لگد😹
به من میگفت بلند شو ابله و رو شکمم راه میرفت😇

اقا بلند شدیم رفتیم #وضو گرفتیم وایسادیم نماز
تا همه خوندیم، گفت خب #بخوابید ساعت دو عه😅

ساعت ۲ نصف شب نماز صبح😳
آقا خوابید کف کانکس و #میخندید ماهم اعصابا...😬
هیچی دیگه #پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن😂


#شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی
#راوی_دوست_شهید


@AhmadMashlab1995
🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🔥

قسمت #صد_و_پنجاه_وچهارم
چهارمین نفر

نفسم بند اومد ...😢
همون حسی رو که تا اون لحظه داشتم و تمام معذب بودنم شدت گرفت ...🔥😢

- 21 سال

نگاهش با حالت خاصی چرخید سمت علیمرادی👀و من نگاهم رو از روی هر دوشون چرخوندم ...😑
می ترسیدم نگاه و چهره پدرم رو توی چهره شون ببینم ...😞

اولین نفر وارد اتاق شد🚶
محکم تر از اون⚡️ من توی قلبم بسم الله گفتم🗣و #توکل کردم🙏 حس می کردم اگر الان اون طرف میز نشسته بودم🙄 کمتر خورد می شدم و روم #فشار می اومد ...⚡️

یکی پس از دیگری وارد می شدن🚶
هر نفر بین 20 تا 30 دقیقه ...
و من، تمام مدت ساکت بودم☹️دقیق گوش می دادم و نگاه می کردم👀
بدون اینکه از روشون چشم بردارم
می دونستم برای چی ازم خواستن برم🙄 هر چند، بعید می دونستم بودنم به درد بخوره اما با همه وجود روی کار متمرکز شدم ...👌🍃در ازای وقتی که اونجا گذاشته بودم، #مسئول بودم 👌

این روند تا اذان ظهر ادامه داشت📿 از اذان، حدود یه ساعت وقت استراحت داشتیم ...⚡️بعد از نماز، ده دقیقه ای بیشتر توی سالن و فضای بیرون اتاق کنفرانس موندم ...🙄

وقتی برگشتم داشتن در مورد افراد👀 شخصیت ها، نقاط و قوت و ضعف⚡️و خصوصیات شون حرف می زدن ... 🗣

نفر سوم بودن که من وارد شدم ...🚶

آقای علیمرادی برگشت سمت من👀
- نظر شما چیه آقای فضلی؟🤔 تمام مدت مصاحبه هم ساکت بودید ...😊
- فکر می کنم در برابر اساتید و افراد خبره ای مثل شما☺️حرف من مثل کوبیدن روی طبل خالی باشه👌 جز صدای بلندش چیز دیگه ای برای عرضه نداره ...😊

کسی که کنار علیمرادی
نشسته بود، خندید ...😂😐
- اشکال نداره😅حداقلش اینه که قدرت و تواناییت رو می سنجی👌اگر اشکالی داشته باشی متوجه می شی⚡️و می تونی از نقاط قوتت تفکیک شون کنی〽️

حرفش خیلی عاقلانه بود👌 هر چند حس یه طبل تو خالی رو داشتم که قرار بود صداش توی فضا بپیچه ...📣
برگه ها رو برداشتم📋و شروع کردم ... تمام مواردی رو که از اون افراد به دست آورده بودم ... 👌از شخصیت تا هر چیز دیگه ای که به نظرم می رسید ...😊

زیر چشمی بهشون نگاه
می کردم تا هر وقت حس کردم👀
دیگه واقعا جا داره هیچی نگم😐 همون جا ساکت بشم👌اما اونها خیلی دقیق گوش می کردن ...🙄⚡️تا اینکه به نفر چهارم رسید ...🚶

تمام خصوصیات رو یکی پس از دیگری شمردم👌 ولی نظرم برای پذیرشش منفی بود😐✌️ تا این جمله از دهنم خارج شد ... آقای افخم همون کسی که سنم رو پرسیده بود🙄با حالت جدی ای بهم نگاه کرد ...👀

- شما برای این شخص، خصوصیات و نقاط مثبت زیادی رو مطرح کردید🙄 به درست یا غلط تشخیص تون کاری ندارم👌ولی چرا علی رغم تمام این خصوصیات، پیشنهاد رد کردنش رو
می دید؟ ...🤔⚡️

نگاهش به شدت، محکم و بی پروا بود😐 نگاهی که حتی یک لحظه هم👌 اون رو از روی من برنمی داشت ...😢

ادامه دارد ...

📚 نویسنده: شهید
مدافع حرم طاها ایمانی

@AhmadMashlab1995