آكادمى شمسه

#هنر_معاصر
Канал
Логотип телеграм канала آكادمى شمسه
@academyshamsehПродвигать
6 тыс.
подписчиков
1,51 тыс.
фото
412
видео
2,4 тыс.
ссылок
@Academyshamseh مدرسه عالی مطالعات هنر و علوم انسانی مؤسسه پژوهشی،آموزشی و مطالعاتی شمسه مدیر مسئول:مهدی انصاری
Forwarded from آكادمى شمسه
🔰هنر معاصر به مثابه سرمشق پست مدرنیته

برجسته ترین خصوصیت هنر معاصر این است که با نظم سر ستیز دارد. دلوز و گاتاری برای ترسیم این خصوصیت از استعاره ریشه استفاده می کنند، یعنی آن ساقه زرینی که در برابر هرگونه فشار تنظیم کننده گرایش ها و روندها ایستادگی می کند، و به نظر می رسد که در هیچ جهت خاصی پیش نمی رود، بلکه در همه جوانب ، به بالا و پایین، به یکسان و بدون نظم قابل تشخیصی که ما را قادر به پیش بینی جهت یا حرکت بعدی کند گسترش می یابد. ریشه های جدید از نقاطی بیرون می زنند که مشخص کردن محل آن ها از قبل غیر ممکن است.
گفته شده است که هنر معاصر هیچ نظم همزمانی ندارد. در تقابل شدید با دوره مدرن در تاریخ هنر ، امروز هیچ مکتب یا سبک مسلط قابل تشخیصی وجود ندارد که کل عرصه فعالیت هنری را قبضه کند‌.
عرصه هنر آکنده از آفرینندگان گوناگون ترین سبک هاست که به لحاظ زیبایی شناسی ، هیچ تطابقی با یکدیگر ندارند. هنر معاصر هیچ گونه نظم درزمانی هم ندارد. دیگر نمی توان تاریخ هنر را همچون توالی مکاتب و سبک های حاکم درک کرد.
هنرمندان معاصر یکسره دست از هرگونه تظاهر به بازنمایی کشیده اند و بر همه مقاصد و نیات بازنمایی مهر رسوایی کوبیده اند. آن ها خواهان بازنمایی چیزی جز عمل خودشان نیستند: بوم نقاشی، صاف و هموار بودن آن، رسانه ها و کیفیات ذاتی آن ها‌. در هنر معاصر، تعریف نفس مفهوم بازنمایی به زبانی معنادار کار بسیار دشواری است.چون دیگر معلوم نیست چه واقعیتی عینیت دارد آیا وجود عینی بر آن حمل می شود یا نه و بنابراین می تواند شالوده هستی شناسانه ای برای اندازه گیری صحت بازنمایی فراهم کند.
این اصرار هنرمندان پست مدرن که پروژه حقیقت به لحاظ هستی شناسی معیوب و نارساست و ، بنابراین؛ امکان حصول آن وجود ندارد و ارزش پیگیری هم ندارد، بیان کننده حقیقت درباره واقعیت معاصر است. هنر پست مدرن، از طریق کثرت مختص به خویش و لغو و ابطال سلسه مراتب هاست که حالت وجودی دنیای ماورای هنری را باز می نمایاند.
دیگر هیچ ضابطه جهانشمول یا جویای سیطره جهانی وجود ندارد که اثر هنری با ارجاع به آن معنای خود را آشکار سازد؛ در عوض ، ناچار است توان تبیین گری خاص خود را بنا کند و به کار گیرد. در غیاب همه الگوهای راهنما، اثر هنری پست مدرن پذیرای تفسیرهای متکثری است که ناچار هیچ یک مقام مرجعیت نمی رسند، و بنابراین غیر قطعی باقی می مانند. درست همان خصوصیت چند ظرفیتی بودن که در عصر مدرنیته خصوصیتی آزار دهنده و منفور بود که گواه نقص و کاستی نظریه و چالشی علیه آن محسوب می شد، اکنون به ویژگی دائمی و تعریف کننده هنر تبدیل شده است. از این نظر هنر پست مدرن، بر اساس ویژگی های یاد شده، به چیزی غیر از خودش اشاره می کند و حاوی اطلاعاتی درباره واقعیتی غیر هنری است. حتی خودمختاری مفرط و فخرفروشانه آن نیز حاوی اطلاعاتی درباره دنیایی است که هنر پست مدرن بخشی از آن است.
#هنر #مدرن #مدرنیته #پست_مدرن
#هنر_معاصر #تاریخ_هنر #هنرمند
#هنر_مدرن #هنر_پست_مدرن
📚برگرفته از کتاب اشارت های پست مدرنیته
🔸نویسنده: زیگموند باومن
🔹ترجمه: حسن چاوشیان
@academyshamseh
www.academyshamseh.com
www.instagram.com/academyshamseh
.
🔰كلاس ها وكارگاه هاى آزادِ
‌‎هنر و علوم انسانى
مؤسسه پژوهشی،آموزشی و مطالعاتی آکادمی شمسه
💢ترم زمستان ١٤٠۰
(آنلاين)
دپارتمان هنرهای نمایشی آکادمی شمسه
دکتر #عطالله_کوپال

نمایشنامه نویسان معاصر آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی
(ادوارد آلبی،آرتور کوپیت،سم شپارد،دیوید ممت)

#آکادمی_شمسه
#هنرهای_نمایشی
#نمایش_نویسی
#آمریکا
#آلبی
#کوپیت
#شپارد
#ممت
#هنر_معاصر
#مؤسسه_پژوهشی_آموزشی_مطالعاتی_شمسه
www.instagram.com/academyshamseh
www.academyshamseh.com
@academyshamseh
Forwarded from آكادمى شمسه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 Raw materals پروژه‌ی از #بروس_نومان و شامل بلند‌گوهای است که به فاصله به دیوار آویزان هستند. وقتی از این کریدور می‌گذرید از صدا به سکوت و دوباره به صدا حرکت می‌کنید.
یکی از این صدا‌ها در گوشتان فریاد می‌زند: work work wo

👤بروس نومان (Bruce Nauman؛ زادهٔ ۶ دسامبر ۱۹۴۱) #مجسمه‌ساز، #نقاش، هنرمند، و #عکاس اهل ایالات متحده #آمریکا است. وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزه ولف در هنر و پرمیوم ایمپریاله می‌باشد.
#هنر #هنر_مفهومی #هنر_معاصر
@academyshamseh
www.academyshamseh.com
www.instagram.com/academyshamseh
Forwarded from آكادمى شمسه
🔰هنر معاصر به مثابه سرمشق پست مدرنیته

برجسته ترین خصوصیت هنر معاصر این است که با نظم سر ستیز دارد. دلوز و گاتاری برای ترسیم این خصوصیت از استعاره ریشه استفاده می کنند، یعنی آن ساقه زرینی که در برابر هرگونه فشار تنظیم کننده گرایش ها و روندها ایستادگی می کند، و به نظر می رسد که در هیچ جهت خاصی پیش نمی رود، بلکه در همه جوانب ، به بالا و پایین، به یکسان و بدون نظم قابل تشخیصی که ما را قادر به پیش بینی جهت یا حرکت بعدی کند گسترش می یابد. ریشه های جدید از نقاطی بیرون می زنند که مشخص کردن محل آن ها از قبل غیر ممکن است.
گفته شده است که هنر معاصر هیچ نظم همزمانی ندارد. در تقابل شدید با دوره مدرن در تاریخ هنر ، امروز هیچ مکتب یا سبک مسلط قابل تشخیصی وجود ندارد که کل عرصه فعالیت هنری را قبضه کند‌.
عرصه هنر آکنده از آفرینندگان گوناگون ترین سبک هاست که به لحاظ زیبایی شناسی ، هیچ تطابقی با یکدیگر ندارند. هنر معاصر هیچ گونه نظم درزمانی هم ندارد. دیگر نمی توان تاریخ هنر را همچون توالی مکاتب و سبک های حاکم درک کرد.
هنرمندان معاصر یکسره دست از هرگونه تظاهر به بازنمایی کشیده اند و بر همه مقاصد و نیات بازنمایی مهر رسوایی کوبیده اند. آن ها خواهان بازنمایی چیزی جز عمل خودشان نیستند: بوم نقاشی، صاف و هموار بودن آن، رسانه ها و کیفیات ذاتی آن ها‌. در هنر معاصر، تعریف نفس مفهوم بازنمایی به زبانی معنادار کار بسیار دشواری است.چون دیگر معلوم نیست چه واقعیتی عینیت دارد آیا وجود عینی بر آن حمل می شود یا نه و بنابراین می تواند شالوده هستی شناسانه ای برای اندازه گیری صحت بازنمایی فراهم کند.
این اصرار هنرمندان پست مدرن که پروژه حقیقت به لحاظ هستی شناسی معیوب و نارساست و ، بنابراین؛ امکان حصول آن وجود ندارد و ارزش پیگیری هم ندارد، بیان کننده حقیقت درباره واقعیت معاصر است. هنر پست مدرن، از طریق کثرت مختص به خویش و لغو و ابطال سلسه مراتب هاست که حالت وجودی دنیای ماورای هنری را باز می نمایاند.
دیگر هیچ ضابطه جهانشمول یا جویای سیطره جهانی وجود ندارد که اثر هنری با ارجاع به آن معنای خود را آشکار سازد؛ در عوض ، ناچار است توان تبیین گری خاص خود را بنا کند و به کار گیرد. در غیاب همه الگوهای راهنما، اثر هنری پست مدرن پذیرای تفسیرهای متکثری است که ناچار هیچ یک مقام مرجعیت نمی رسند، و بنابراین غیر قطعی باقی می مانند. درست همان خصوصیت چند ظرفیتی بودن که در عصر مدرنیته خصوصیتی آزار دهنده و منفور بود که گواه نقص و کاستی نظریه و چالشی علیه آن محسوب می شد، اکنون به ویژگی دائمی و تعریف کننده هنر تبدیل شده است. از این نظر هنر پست مدرن، بر اساس ویژگی های یاد شده، به چیزی غیر از خودش اشاره می کند و حاوی اطلاعاتی درباره واقعیتی غیر هنری است. حتی خودمختاری مفرط و فخرفروشانه آن نیز حاوی اطلاعاتی درباره دنیایی است که هنر پست مدرن بخشی از آن است.
#هنر #مدرن #مدرنیته #پست_مدرن
#هنر_معاصر #تاریخ_هنر #هنرمند
#هنر_مدرن #هنر_پست_مدرن
📚برگرفته از کتاب اشارت های پست مدرنیته
🔸نویسنده: زیگموند باومن
🔹ترجمه: حسن چاوشیان
@academyshamseh
www.academyshamseh.com
www.instagram.com/academyshamseh
آكادمى شمسه
Photo
.
🔰كلاس ها وكارگاه هاى آزادِ
هنر و علوم انسانى
مؤسسه پژوهشی،آموزشی و مطالعاتی آکادمی شمسه
💢ترم تابستان ١٤٠۰
(آنلاين)
دپارتمان هنرهای دیداری آکادمی شمسه
استاد #پریسا_حکیم_جوادی
مسئله تصویر: عکاسی و میراث نقاشی
از زمان معرفی عکاسی در نیمۀ اول سدۀ نوزدهم تا به اکنون، این مدیوم رابطۀ پیچیده و پرتنشی با نقاشی داشته است. این دوره، در چهار جلسه، به رابطۀ پیچیدۀ دو مدیوم عکاسی و نقاشی در غرب و پی‌جویی آن در آبلاردو مورل، جف وال، و توماس استروت با استفاده از آراء نظریه‌پردازانی چون کاژا سیلورمن، ِمایکل فرید، و بنیامین بوکلو می‌پردازد.
محتوای جلسات
جلسه نخست :پیش از دوربین: کمرا اُبسکورا (اتاق تاریک)
• الگوی دیدنِ مبتنی بر کمرا اُبسکورا و رابطۀ آن با تصویر عکاسانه
• مطالعه موردی: آبلاردو مورِل، ورا لوتر
جلسه دوم :میراث اساتید قدیم نقاشی: "تابلو" به منزلۀ فرم شاخص تصویر غربی
• مسئلۀ مقیاس؛ نگاه تماشاگر اثر؛ خود – بازتابندگی
• مطالعۀ موردی: جف وال، توماس استروت، سیندی شرمن
جلسه سوم: پرترۀ غربی: فقدان مشروعیت؟
• تزلزل سوبژکتیویتۀ خودمختار و امکان دستیابی به حقیقت سیمایی/اجتماعی
• مطالعۀ موردی: توماس استروت، پابلو پیکاسو، گرهارد ریشتر
جلسه چهارم: مواجهه با تاریخ: بازاندیشیِ گذشته تروماتیک
• امکان بازنمایی فاجعه و مسئلۀ پساخاطره (postmemory)
• مطالعهٔ موردی: گرهارد ریشتر، انسلم کیفر
#عکاسی #نقاشی #هنر_معاصر #کیفر #ریشتر #استروت #پیکاسو #وال #شرمن #مورل #لوتر #ابسکورا #بنیامین #فرید #سیلورمن
#آکادمی_شمسه #مؤسسه_پژوهشی_آموزشی_مطالعاتی_شمسه
www.instagram.com/academyshamseh
www.academyshamseh.com
@academyshamseh
🔰هنر معاصر به مثابه سرمشق پست مدرنیته

برجسته ترین خصوصیت هنر معاصر این است که با نظم سر ستیز دارد. دلوز و گاتاری برای ترسیم این خصوصیت از استعاره ریشه استفاده می کنند، یعنی آن ساقه زرینی که در برابر هرگونه فشار تنظیم کننده گرایش ها و روندها ایستادگی می کند، و به نظر می رسد که در هیچ جهت خاصی پیش نمی رود، بلکه در همه جوانب ، به بالا و پایین، به یکسان و بدون نظم قابل تشخیصی که ما را قادر به پیش بینی جهت یا حرکت بعدی کند گسترش می یابد. ریشه های جدید از نقاطی بیرون می زنند که مشخص کردن محل آن ها از قبل غیر ممکن است.
گفته شده است که هنر معاصر هیچ نظم همزمانی ندارد. در تقابل شدید با دوره مدرن در تاریخ هنر ، امروز هیچ مکتب یا سبک مسلط قابل تشخیصی وجود ندارد که کل عرصه فعالیت هنری را قبضه کند‌.
عرصه هنر آکنده از آفرینندگان گوناگون ترین سبک هاست که به لحاظ زیبایی شناسی ، هیچ تطابقی با یکدیگر ندارند. هنر معاصر هیچ گونه نظم درزمانی هم ندارد. دیگر نمی توان تاریخ هنر را همچون توالی مکاتب و سبک های حاکم درک کرد.
هنرمندان معاصر یکسره دست از هرگونه تظاهر به بازنمایی کشیده اند و بر همه مقاصد و نیات بازنمایی مهر رسوایی کوبیده اند. آن ها خواهان بازنمایی چیزی جز عمل خودشان نیستند: بوم نقاشی، صاف و هموار بودن آن، رسانه ها و کیفیات ذاتی آن ها‌. در هنر معاصر، تعریف نفس مفهوم بازنمایی به زبانی معنادار کار بسیار دشواری است.چون دیگر معلوم نیست چه واقعیتی عینیت دارد آیا وجود عینی بر آن حمل می شود یا نه و بنابراین می تواند شالوده هستی شناسانه ای برای اندازه گیری صحت بازنمایی فراهم کند.
این اصرار هنرمندان پست مدرن که پروژه حقیقت به لحاظ هستی شناسی معیوب و نارساست و ، بنابراین؛ امکان حصول آن وجود ندارد و ارزش پیگیری هم ندارد، بیان کننده حقیقت درباره واقعیت معاصر است. هنر پست مدرن، از طریق کثرت مختص به خویش و لغو و ابطال سلسه مراتب هاست که حالت وجودی دنیای ماورای هنری را باز می نمایاند.
دیگر هیچ ضابطه جهانشمول یا جویای سیطره جهانی وجود ندارد که اثر هنری با ارجاع به آن معنای خود را آشکار سازد؛ در عوض ، ناچار است توان تبیین گری خاص خود را بنا کند و به کار گیرد. در غیاب همه الگوهای راهنما، اثر هنری پست مدرن پذیرای تفسیرهای متکثری است که ناچار هیچ یک مقام مرجعیت نمی رسند، و بنابراین غیر قطعی باقی می مانند. درست همان خصوصیت چند ظرفیتی بودن که در عصر مدرنیته خصوصیتی آزار دهنده و منفور بود که گواه نقص و کاستی نظریه و چالشی علیه آن محسوب می شد، اکنون به ویژگی دائمی و تعریف کننده هنر تبدیل شده است. از این نظر هنر پست مدرن، بر اساس ویژگی های یاد شده، به چیزی غیر از خودش اشاره می کند و حاوی اطلاعاتی درباره واقعیتی غیر هنری است. حتی خودمختاری مفرط و فخرفروشانه آن نیز حاوی اطلاعاتی درباره دنیایی است که هنر پست مدرن بخشی از آن است.
#هنر #مدرن #مدرنیته #پست_مدرن
#هنر_معاصر #تاریخ_هنر #هنرمند
#هنر_مدرن #هنر_پست_مدرن
📚برگرفته از کتاب اشارت های پست مدرنیته
🔸نویسنده: زیگموند باومن
🔹ترجمه: حسن چاوشیان
@academyshamseh
www.academyshamseh.com
www.instagram.com/academyshamseh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 Raw materals پروژه‌ی از #بروس_نومان و شامل بلند‌گوهای است که به فاصله به دیوار آویزان هستند. وقتی از این کریدور می‌گذرید از صدا به سکوت و دوباره به صدا حرکت می‌کنید.
یکی از این صدا‌ها در گوشتان فریاد می‌زند: work work wo

👤بروس نومان (Bruce Nauman؛ زادهٔ ۶ دسامبر ۱۹۴۱) #مجسمه‌ساز، #نقاش، هنرمند، و #عکاس اهل ایالات متحده #آمریکا است. وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزه ولف در هنر و پرمیوم ایمپریاله می‌باشد.
#هنر #هنر_مفهومی #هنر_معاصر
@academyshamseh
www.academyshamseh.com
www.instagram.com/academyshamseh
🔰هنر معاصر به مثابه سرمشق پست مدرنیته

برجسته ترین خصوصیت هنر معاصر این است که با نظم سر ستیز دارد. دلوز و گاتاری برای ترسیم این خصوصیت از استعاره ریشه استفاده می کنند، یعنی آن ساقه زرینی که در برابر هرگونه فشار تنظیم کننده گرایش ها و روندها ایستادگی می کند، و به نظر می رسد که در هیچ جهت خاصی پیش نمی رود، بلکه در همه جوانب ، به بالا و پایین، به یکسان و بدون نظم قابل تشخیصی که ما را قادر به پیش بینی جهت یا حرکت بعدی کند گسترش می یابد. ریشه های جدید از نقاطی بیرون می زنند که مشخص کردن محل آن ها از قبل غیر ممکن است.
گفته شده است که هنر معاصر هیچ نظم همزمانی ندارد. در تقابل شدید با دوره مدرن در تاریخ هنر ، امروز هیچ مکتب یا سبک مسلط قابل تشخیصی وجود ندارد که کل عرصه فعالیت هنری را قبضه کند‌.
عرصه هنر آکنده از آفرینندگان گوناگون ترین سبک هاست که به لحاظ زیبایی شناسی ، هیچ تطابقی با یکدیگر ندارند. هنر معاصر هیچ گونه نظم درزمانی هم ندارد. دیگر نمی توان تاریخ هنر را همچون توالی مکاتب و سبک های حاکم درک کرد.
هنرمندان معاصر یکسره دست از هرگونه تظاهر به بازنمایی کشیده اند و بر همه مقاصد و نیات بازنمایی مهر رسوایی کوبیده اند. آن ها خواهان بازنمایی چیزی جز عمل خودشان نیستند: بوم نقاشی، صاف و هموار بودن آن، رسانه ها و کیفیات ذاتی آن ها‌. در هنر معاصر، تعریف نفس مفهوم بازنمایی به زبانی معنادار کار بسیار دشواری است.چون دیگر معلوم نیست چه واقعیتی عینیت دارد آیا وجود عینی بر آن حمل می شود یا نه و بنابراین می تواند شالوده هستی شناسانه ای برای اندازه گیری صحت بازنمایی فراهم کند.
این اصرار هنرمندان پست مدرن که پروژه حقیقت به لحاظ هستی شناسی معیوب و نارساست و ، بنابراین؛ امکان حصول آن وجود ندارد و ارزش پیگیری هم ندارد، بیان کننده حقیقت درباره واقعیت معاصر است. هنر پست مدرن، از طریق کثرت مختص به خویش و لغو و ابطال سلسه مراتب هاست که حالت وجودی دنیای ماورای هنری را باز می نمایاند.
دیگر هیچ ضابطه جهانشمول یا جویای سیطره جهانی وجود ندارد که اثر هنری با ارجاع به آن معنای خود را آشکار سازد؛ در عوض ، ناچار است توان تبیین گری خاص خود را بنا کند و به کار گیرد. در غیاب همه الگوهای راهنما، اثر هنری پست مدرن پذیرای تفسیرهای متکثری است که ناچار هیچ یک مقام مرجعیت نمی رسند، و بنابراین غیر قطعی باقی می مانند. درست همان خصوصیت چند ظرفیتی بودن که در عصر مدرنیته خصوصیتی آزار دهنده و منفور بود که گواه نقص و کاستی نظریه و چالشی علیه آن محسوب می شد، اکنون به ویژگی دائمی و تعریف کننده هنر تبدیل شده است. از این نظر هنر پست مدرن، بر اساس ویژگی های یاد شده، به چیزی غیر از خودش اشاره می کند و حاوی اطلاعاتی درباره واقعیتی غیر هنری است. حتی خودمختاری مفرط و فخرفروشانه آن نیز حاوی اطلاعاتی درباره دنیایی است که هنر پست مدرن بخشی از آن است.
#هنر #مدرن #مدرنیته #پست_مدرن
#هنر_معاصر #تاریخ_هنر #هنرمند
#هنر_مدرن #هنر_پست_مدرن
📚برگرفته از کتاب اشارت های پست مدرنیته
🔸نویسنده: زیگموند باومن
🔹ترجمه: حسن چاوشیان
@academyshamseh
www.academyshamseh.com
www.instagram.com/academyshamseh