#دیده_بان_زنان #روانشناسی_جنسیت (۵)
#سکسوالیته #بدن#نقدهانظر
#میشل_فوکو در نقد روانشناسی ذاتگرایانه و دانش پزشکی مردساخته بعنوان ابزار سرکوب
#بدن زن بعنوان عنصر طبیعی که منجر به تفاوت نقش های جنسیتی میشود، در پزشکی که از مردانه ترین علوم است و روانشناسی خصوصا نوع ذاتگرا مطرح میشود، درحقیقت تفاوت نقش های جنسیتی و عدم دستیابی به برخی منابع و امکانات را برای زنان در تفاوت ساختار فیزیولوژیک و درجنس ارزیابی میکنند.
فوکو در
#تاریخ_سکسوالیته و کتاب«اراده به دانستن»،
#سكشواليته(به معنای جنس/جنسیت) را هم رمز فرديت و هم عنصری مهم در تعاملات اجتماعي و اقتصادي معرفی میکند.
به باور او، مطالعه سكشواليته، راهي است براي فهم سوژه شدن افراد.
یعنی فهم اینکه چقدر جنسیت ما
#برساختۀ محیط و فرهنگ ماست و درنهایت چقدر
#سازندۀ نحوه زندگی و فعالیت ها و موفقیت های ماست؟
فوکو در این اثر تم اصلی خویش را پرداختن به قدرت در نظر گرفته است. او به مسئلهی قدرت برای بیان تحلیل خویش ازچگونگی چنبره زدن و آثار جنس و جنسیت ما بر زندگی مان میپردازد و با تکیه بر روش تبار شناسی مطالعه تاریخی، وجوه مختلف
#نظریه_سرکوب را مطرح میکند.
به باور او در طول
تاریخ مسائل جنس و جنسیت و تاثیر این مقوله ها در زندگی افراد تعمدا کمرنگ شده و قدرت با تکنیک های پنهانی نوین، به نوعی زندگی افراد را براساس جنس وجنسیت آنها مدیریت کرده است.
او راه حل را در تکثر گفتمان ها میبیند. گفتمان پزشکی و روانشناسی ذاتگرا، که منجر به تحدید و تسلط بر بدن افراد میشود را ابزار تسلط خصوصا بر زنان در زمان بارداری و زایمان میداند و معتقد است این علوم از ریشه انسان دوستانه شکل نگرفته، بلکه دانش های سلطه هستند!
راهی که پیشنهاد میدهد حرکت بسوی رهایی و دستیابی به
#قدرت_بر_زندگی_خود و انتخاب جنسیت، خارج شدن از سوژه گی است.
ادامه دارد...
https://telegram.me/zananwatcher