توره | اساطیر باستان

#داکشا
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 مسئله "تناسخ" در متن اعتقادات باستانی را پیش از این شناخته ایم. از طرفی میدانیم که هیچ تمدنی به اندازه تمدن #هند و آیین #هندو برای وجودان لایزال خود در صدد معرفی تناسخهای مختلف برنیامده است. البته لرد #شیوا نیز از این قاعده مستثنی نیست.

شاید تناسخهای متعدد لرد شیوا برای غیر هندوان به اندازه صور متعدد خدایانی چون #ویشنو و #پارواتی شناخته شده نباشد. اما برای هندوان معتقد نوزده تناسخ یا "آواتار" خدایگان شیوا محترم و دارای جایگاه ویژه هستند. هر چند باید دقت کنیم که این تناسخها اشکال واقعی هستند و از القاب متعدد و نامهای انتزاعی او (به روایتی نامهای هزارگانه!) جدا هستند. در این مقال سعی بر این داریم که این اشکال را با هم بررسی نماییم.

1. پیپلاد (Pipalaad): #پیپلاد هبوط لرد شیوه در قالب جوانی اشراف زاده است که با قدرت خود کائنات را تحت امر در می آورد. او در منزل حکیمی به نام #دادیجی چشم به جهان میگشاید اما هیچگاه پدر خود را نمیبیند. پس از رسیدن به سن نوجوانی پیپلاد ملتفت میشود که پدرش به خاطر موقعیت شوم سیاره "زحل" یا #شانی در روز تولد فرزندش خانه را ترک گفته و هرگز بازنگشته است. پس او خشمگین از سیاره مزبور لب به نفرین میگشاید و در اثر این نفرین شانی از جایگاه آسمانی خود سقوط میکند و نظم کائنات از هم می پاشد. تا اینکه خدایان نگران از سرانجام کار از خدای جوان می خواهند که از کینه توزی خود دست بردارد. پس پیپلاد نفرین خود را باز پس میستاند به این شرط که شانی پس از آن برای هیچ کودکی که بر روی زمین زاده می شود تا پیش از شانزده سالگی سرنوشتی را رقم نزند.

2. ناندی (Nandi): آواتار #ناندی از لرد شیوا شاید همان فرمی باشد که بسیاری از مردم دنیا به اشتباه هندوان را "گاوپرست" می پندارند. تقدس گاو در این آواتار جلوه ای بسیار باستانی و ودایی دارد و ناتدی در اصل همان گاومیش سپید کوهان دار با شاخهای زرین درخشان و چشمان درشت و زیباست که مرکب شیوا است. خود شیوا نیز در این فرم به عنوان سوار #ناندی نامیده میشود و صورتی شبیه به گاو دارد اما بدنش کماکان انسان است و با چهار دست نمایش داده میشود. در یک دست تبر و در دست دیگر یک بز کوهی کوچک دارد و با دو دست دیگر افسار چارپایش را نگه داشته است. ناندی مقدس در این فرم حامی چارپایان است و هندوان راستین و معتقد به این آواتار از کشتار و خوردن چارپایان منع شده اند و باید غذای خود را تنها از گیاهان به دست آورند.

3. ویرابهادرا (Veerabhadra): تناسخ #ویرابهادرا شکلی از خشم و غضب خدایان است که در روایت خودسوزی خدابانو #شاکتی با آن مواجه می شویم. پیشتر گفته ایم که به چه دلیل خدابانو شاکتی اولین همسر لرد شیوا در مجلس میهمانی پدرش دست به "خودسوزی" زد. در نتیجه این فاجعه لرد شیوای خشمگین در فرم ویرابهادرا به شکل خدایی بسیار ترسناک با شش دست بر مجلس شاه #داکشا نازل گشته و پس از تخریب کامل کاخ شاه او را در قربانگاه گردن زد!

4. شارابها (Sharabha): آواتار #شارابها صورتی عجیب از شیوا به شکل یک شیر با چهار دست و چهار پاست که دو بال نیز دارد و صورتی با یال شیر اما چشمان و منقار عقاب دارد! این فرم برای آرام ساختن لرد #ناراسیما، آواتار شیر سر و نابودگر خدایگان #ویشنو پدید آمد. در این شکل شیوا را شارابشوارام (به معنای شاه شارابها) نیز نامیده اند.

5. آشواتام (Ashwatthama): #آشواتام صورتی از لرد شیوا به شکل یک فرمانده ویرانگر و خونخوار جنگی است که در متن حماسه #مهابهارات ظاهر میشود و در جنگ عظیم #کوروکشترا به عنوان فرمانده سپاه #کوراوا ایفای نقش میکند. در اثنای حماسه میخوانیم که او چطور برای پیروزی عنان از کف میدهد و به کشتار می پردازد و در نتیجه مورد لعن لرد #کریشنا قرار می گیرد.

6. بایراوا (Bhairava): وجهه #بایراوا از لرد شیوا باز هم به یک فرم مخرب از این دیتی اشاره دارد. هنگامی که دو خدای والای تری مورتی یعنی #براهما و #ویشنو با یکدیگر بر سر اینکه کدامینشان مقام والاتری دارد به مشاجره پرداختند، لرد براهما در مورد اعمال و صفات خود دروغ گفت و این دروغ باعث شد که خلقت وی به لرزه دراید. پس خدای سوم تری مورتی یعنی شیوا در هیبت بایراوای ویرانگر مداخله نمود و با وحشی گری سر پنجم لرد براهما را قطع نمود! برای این گناه بزرگ او محکوم شد که به شکل یک انسان عادی اما نامیرا به مدت دوازده سال جمجمه لرد براهما را که مایه شرمساریش بود با خود حمل کند و بدون آب و غذا یا حتی توجهی از سمت خدایان در بیابانها پرسه بزند.

◽️ @Torecilik

🔗 Torecilik.ir
👁‍🗨 در رسته عقاید هر مومن #هندو در باب لرد #شیوا بی شک به سرگذشت و مفاهیم مربوط به خدابانو #شاکتی یا #ساتی می رسیم. این رسته عقاید تا حدی منسجم و مهم هستند که با عنوان مذهبی به نام "شاکتیسم" جلوه می یابند.

خدابانو #شاکتی یا #ساتی اولین همسر (و به توجیهی تنها همسر) رسمی خدایگان لرد شیوا است. نام او به عینه مفهوم "نیرو" و "روح محرک" را می رساند و میدانیم که این نام بیانگر نقش مکمل او در کنار لرد شیوا است. به اعتقاد هندوییسم اگر شیوا عین وجود و خلقت است، پس شاکتی روحی است که این کائنات را به حرکت و تکاپو وا میدارد. اجتماع شیوا و شاکتی مفهوم تکامل و زندگی را میرساند. این دو همچون "جسم" و "روح" هستند. شیوا در کنار شاکتی تبدیل به خدای کامل و آفریننده و نابودگر می شود. ادغام شیوا و شاکتی بیانگر این است که یک خدای والاتبار باید "یگانه" باشد و مسئله "جنسیت" مذکر یا مونث بودن را در وجود یک خدا راهی نیست.

مکتب شاکتیسم برای جنبه "روح" از وجود شاکتی پنج وجه را معرفی می نماید. این وجوه کامل کننده تعریف روح یک خدا هستند.

1. چیت: به معنای آگاهی
2. جنانا: به معنای دانش
3. ایچا: به معنای اراده
4. کریا: به معنای حرکت
5. آناندا: به معنای خشنودی

اما با تمام این اوصاف شاکتی به ذات خود یک خدابانوی مجزا از شیوا نیز هست و در این باب ما با یک حکایت اسطوره ای مفصل مواجهیم. در حقیقت نمی دانیم شاکتی و شیوا برای اولین بار در چه نقطه ای از زمان مزدوج گشته اند اما به عنوان نقطه عطفی از اسطوره برای اولین بار ما آنها را در حال سیر در حکایت اسطوره "رام" و "سیتا" در کنار هم می یابیم.

حکایت در این مورد میگوید که لرد شیوا و دوی شاکتی در حال عبور از جنگل #لانکا بودند که به شاه #رام (مشهورترین تناسخ لرد #ویشنو) می رسند و او را در حال جست و جو بدنبال همسرش #سیتا می یابند که توسط اهریمن پلید #راوانا گروگان گرفته شده بود. در این دیدار شیوا مراتب احترام را نسبت به شاهنشاه رام به جای می آورد و با او در راه نجات سیتا "بیعت" می کند.

در ادامه شاهدیم که شاکتی از این رفتار شیوا آزرده می شود و در مقام اعتراض بر می آید که چرا یک خدای آفریننده والاتبار باید در مقابل یک انسان فانی فروتنی پیشه کند. اما شیوا او را آگاه می نماید که این انسان یک فانی معمولی نیست و جنبه ای از وجود نارایان #ویشنو است. اما شاکتی باور نمی کند و بر اعتراض خود پافشاری می نماید. پس شیوا به او دستور می دهد که خود در پی کشف حقیقت برآید.

شاکتی پس از جدا شدن از شیوا خود را به شکل شهبانو سیتا در می آورد و سیتای اصلی را از دیدگان پنهان می نماید و خود به جای او می نشیند. هنگامی که رام در راه نجات به شهبانو می رسد با قدرت خدایی خود فورا شاکتی را می شناسد و با احترام به او میگوید که: "ای خدابانوی مقدس، تو اینجا چه میکنی؟ چرا خدایگان شیوا همراه تو نیست؟" شاکتی که این آگاهی و درون نگری را از رام می بیند به حقانیت سخن شیوا ایمان می آورد و با پشیمانی به سمت او باز میگردد و شیوا ابراز پشیمانی او را می پذیرد. هر چند از آن پس از ابراز علاقه و عمل زناشویی با خدابانو امتناع می ورزد و شاکتی کم کم از این موضوع افسرده می گردد.

در روند حکایت پس از این شاکتی تصمیم میگیرد به پدر خود #داکشا پناه ببرد. پس هنگامی که داکشا مجلس عبادت #یاجنا برپا نموده بود و آتشی بزرگ افروخته بود، شاکتی بدون دعوت وارد مجلس می شود اما داکشا میگوید که وجود او و همسرش در مجلس یاجنا نحس است و به ملامت او می پردازد که جرا با دشمنش لرد شیوا مزدوج گشته و از اطاعت پدر خود سرپیچی نموده است‌. پس از آن داکشا به توهین به لرد شیوا می پردازد و شاکتی که در خشم و ناراحتی ناشی از رفتار پدر و قهر همسرش غرق شده بود به نشانه اعتراض خود را در آتش عظیم آسمانی یاجنا می اندازد و میسوزد. (این اسطوره برای ما تبیین می نماید که چرا رسم دهشتناک خودسوزی زن در غم همسرش را در فرهنگ هندی "ساتی" می نامند!)

از صدای شیون شاکتی، لرد شیوا از موضوع با خبر می شود و با خشمی و خشونتی وصف ناشدنی پای به مجلس داکشا می گذارد. او بدون هیچ خطابی پای به رقصی نابودگر به نام #رودرا_تانداوا می گذارد و از نهیب و تحرک این رقص مجلس و تمام کائنات تا مرز نابودی پیش می رود. پس خدایان و شیاطین که از سرنوشت جهان بیمناک بودند به درگاه لرد #ویشنو التماس می آورند که شیوا را آرام نماید. در جواب لرد ویشنو به آرامی به شیوا نزدیک شده و او را دلداری می دهد و برای تسلی خاطر او خاکستر بدن شاکتی را از میانه آتش تا ذره آخر جمع آوری می نماید. سپس او این خاکستر را در دوازده نقطه زمین پخش می نماید و هر جا که خاکستر بر زمین فرود می آید معبدی زیبا به افتخار خدابانو شاکتی ظاهر می گردد.

◽️ @Torecilik