🔸اصلاح دینی؛ ضرورتهای تاریخی
و پی آمدهای آن
▪️یادمان
چهل و پنجمین سالگرد شهادت علی شریعتی-2
🔷 علی قاسمی
@iranfardamag شریعتی یکی از پیشروان تحول خواهی اجتماعی
و فرهنگی در ایران معاصر است که با مشی اصلاح دینی متأثر از پروتستانتیسم اروپا در سده های 15
و 16
و 17 به قصد تحول اجتماعی
و فرهنگی به مبارزه علیه انحطاط
و عقب ماندگی تاریخی
و اجتماعی
و فرهنگی ایران پرداخت. آنچه از فحوای گفتاری
و نوشتاری او در خصوص مشی اصلاحی اش مستفاد می شود می توان در سه وجه: 1- تاریخی؛ 2-آموزه ای- الهیاتی:ایدئولوژیک
و متدولوژیک؛ و3- استراتژیک به ارزیابی آن پرداخت. در وجه تاریخی او با به کارگیری عبارت نهضت بیداریِ اسلامیِ ناظر بر پویش تحول خواهی گذشته ی تاریخی جوامع اسلامی
و از جمله ایران (از عصر سیدجمال الدین اسدآبادی به بعد) در وجوه استقلال خواهانه
و آزادی خواهانه
و عدالت جویانه بر حرکتی تاریخی فکری
و اصلاحی با پشتوانه های نظری، متدولوژیک
و استراتژیک انگشت می گذارد که ردّ پایش در جنبش های اجتماعی
و سیاسی کشورهای اسلامی
و از جمله ایران ملاحظه می شود.
✅وجه آموزهای الهیاتی شریعتی
▪️ شریعتی در وجه آموزهای، اصلاح دینی را به مثابهی مشی یا ابزاری قلمداد میکند که می توان آن را هم معطوف به هدفی درخود( بازفهمی آموزهها
و تعالیم الهیاتی دینی؛ پیراستن دین از آرایه های خرافی
و تخدیری؛
و بازسازی آموزهای الهیاتی از توحید
و نسبت آن با انسان درعرصههای وجودی
و تاریخی
و اجتماعی
و...دانست؛
و میتوان گفت که وی با غور در این زمینه، یگانه متألهی معاصر شیعی است که با فهم عمیق از توحید
و ابعاد آن، آن را از چنبرهی چارچوب های کلامی
و سنتی خارج کرده
و بُعدی رهایی بخش بدان بخشیده
و از آن یک منظومه ی الهیاتی ساخته است که تجلی آن را می توان در اسلام شناسی هندسی(ارشاد) ملاحظه کرد. هرچند در این مقال فرصت پرداختن به همه ی وجوه
و ابعاد کار او در زمینه ی الهیاتی نیست، در ذیل فقط به ذکر چند نمونه از کار او درباره ی اصلی ترین آموزه ی الهیاتی او یعنی توحید بسنده می شود:
1- ارایه ی توحید در ساخت طولی
و شبکه ای
و نه عرضی
و افقی
و حوزوی
و مکتب خانه ای؛
2- طرح توحید به عنوان جهانبینی؛
3-تبدیل توحید از سطح صوری
و هستی شناسانه به توحید انضمامی
و اجتماعی؛
4-تبدیل رابطه ی ذات
و صفات به رابطه ی ذات
و زمینیان؛
5- خارج کردن عدل از قلمرو متافیزیکی
و کلامی
و آوردن آن به ساحت زمینی
و انضمامی
و اجتماعی در قالب عدالت اجتماعی.
🔸متأسفانه به این بخش از کار او از طرف هم محافل دانشگاهی
و هم میراثبانان سببی
و نسبی او توجه نشده؛ تا انجا که دانشگاهیان
و محافل آکادمیک
و متولیان رسمی دین را گمان براین است که شریعتیِ جامعه شناس، صرفاً از منظر جامعه شناختی به دین
و آموزههای آن نگریسته
و در پی آسیبشناسی
و آفات دین بوده
و در نهایت به قصد فربه کردن دین
و کاراییاش در جامعه، بدین کار مبادرت ورزیده است. متولیان رسمی دین هم بدون غورعمیق
و جدّی در اندیشههای او از این وجه معنوی
و الهیاتی پرمایه
و برانگیزاننده
و رهاییبخش وی غافل ماندهاند
و حوزهی کارش را همانند دانشگاهیان، محدود به نگاه بروندینی
و جامعهشناختی دانستهاند. در حالی که این پرسش مغفول میماند که اگر کار او سلبی نبوده
و واجد وجه ایجابی هم بوده پس با کدام پشتوانههای نظری
و متدولوژیک قصد داشته دین را فربه
و عصری
و شیوهی زندگی کند؟ به نظر راقم این سطور آنچه باعث شد تا شریعتی علاوه بر آفتزدایی از دین، در پی شاکلهسازی از دین
و آموزه های آن به قصد تغییر
و تحول اجتماعی
و فرهنگی برآید، همانا برخورداری از پشتوانههای اعتقادی
و تربیتی دینی،
و ایمان راسخ به آموزههای معنوی
و رهایی بخش آن بوده است. از آنجا که دین در زندگی
و منش شریعتی، گرهگاه
و ستون اصلی اندیشگی
و هویتی اوست وهمهی انحاء
و صور اندیشگی اش به آن ارجاع می شود؛ بایسته است که به این بخش امروزه مغفول مانده/ نگه داشته شده! توجه بیشتر شود.
▪️اگر سپهراندیشگی شریعتی را از حیث موضوع
و روش
و غایت مورد شناسایی
و سنجش قرار دهیم، توان گفت که اندیشه ی او از حیث موضوع، امر متعال(خدا)؛ از نظر روش، متکی بر ایمان؛
و از لحاظ غایت، معطوف به فلاح
و رستگاری
و نجات است. در این رویکرد همه ی وجوه
و حوزه های معنایی هم سنخ با سه وجه یادشده در دانش ها
و علوم انسانی اجتماعی از منشور وجودی
و ایمانی او عبور کرده،
و در سیری تحویل پذیرانه، رنگ
و صبغه ی الهیاتی می گیرند
و اصل
و فرع
و زیربنا
و روبنا
و ریشه
و تنه
و شاخ وبرگ های اندیشه، همه در اندیشه ی شریعتی تبدیل به پیکره ای یکدست می شوند که از آن می توان تحت عنوان رویکرد درون دینی شریعتی
و یا الهیات رهایی بخش او سخن گفت.....
متن کامل:
https://bit.ly/3tJF9pi#ایران_فردا#رفرم_دینی#علی_قاسمی#علی_شریعتی#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت