🔴 تحول دوران و بحران ما - 2
🔷علی قاسمی @iranfardamag❇️ گرامیداشت چهل و چهارمین سالگرد شهادت دکترعلی شریعتی
2️⃣ با توجه به میراث شریعتی و پیشینه و پشتوانه¬ی هم اندیشی و هم سخنی در سرمشق گفتمانی و صورت بندی معرفتی دوران او ، اکنون چه راه حل ، خروجی و برون رفتی را ارائه می دهید؟
🔸واقعیت آن است که اندیشه ی شریعتی با خصلت ایدئولوژیک/ یوتوپیایی و مشی و مرامی رادیکال با دال مرکزی رهایی بخشی ، دعوتی بود از وضع موجود به کمال مطلوب؛ از بودن به شدن ؛ و از آنچه هست به آنچه باید باشد که در دوران جنگ سرد و عصر امپریالیسم و انقلابات آزادیبخش ملی و عصر معرکه ی ایدئولوژی ها و ..شکل گرفت و ما اکنون در دهه های آغازین هزاره ی سوم میلادی در گذار از جامعه ی صنعتی به جامعه ی اطلاعاتی و عبور از جنگ سرد و صف بندی اردوگاهی: کمونیسم# سرمایه داری هستیم که از آن به پایان عصر امپریالیسم و ظهور امپایر(نگری-هارت)؛ اولتراامپریالیسم(طرفداران تز کائوتسکی)؛ سرمایه داری متاخر(فردریک جیمسون)؛ مدرنیته ی متاخر(گیدنز)؛عصر جهانی شدن؛ جهانی سازی؛ جهان بودگی؛ جهان گرایی؛ عصر بی اعتباری کلیه ی جهان نگری های مسلط (لیوتار)؛عصر جانشین شدن همه ی سطوح آگاهی: از آگاهی نوسنگی تا آگاهی عصر اطلاعات(شایگان) هستیم و نیاز به باز تعریفی جدید از رابطه و نسبتمان با زمانه و عصر حاضر داریم که اندیشیدن به پرسش هایی حول آموزه ها و پروژه ی شریعتی ممکن است پیش نیاز طرح اندازی در پاسخ به مسئله ها و معضله های پیش رویمان باشد :
1 – آیا اندیشه ی شریعتی هم چنان واجد ظرفیت های لازم برای پاسخ دهی به ضرورت ها ( به قول خودش : نیاز های عصر و نسل) ی امروزین هست ؟
2- آیا کارایی و رسالت تاریخی اش به پایان رسیده است و باید از آن عبور کرد ؟
3- آیا خصلت گذاری دارد و هم چنان در چالش های مبتلا به جامعه ی ایران موثر و کارساز است؟
4- آیا به فرهنگ تبدیل شده و دیگر فاقد نقش تغییر دهندگی و پویندگی است؟
5- آیا سرنوشتش به اسلام سیاسی و بنیادگرایی خشونت گرا/هویت گرا گره خورده است و موفقیت و شکستش به تابعی از متغیر اسلام گرایی ها یی این چنین بستگی دارد؟
6- آیا پروژه ی شریعتی پروژه ی یک مرحله بود یا پروژه ی همه ی دوران ها؟
7- آیا اندیشه ی شریعتی خصلت نهضتی داشته و با ورود به دوران تاسیس، کارکردش به پایان رسیده است ؟
🔺 پرسش های مذکور متضمن تامل و تمرکز بر کلیت اندیشه در وجوه بینشی و روشی و راهبردی و نحوه ی مواجهه ی آن با تحولات دورانی و تغییرات پارادایمی است . از آنجا که اندیشه ی شریعتی گسترده و چند منبعی و گرهگاه چندین سنّت فکری و گفتاری ملهم از سنت پرمایه و قوی ادیان ابراهیمی؛ سنّت و مشرب های عرفانی متاثر ازعرفان خراسان و درّه ی سند از طریق اقبال لاهوری ؛ و تفکرات مدرنیستی: اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم و جامعه شناسی غربی است که با سرپنجه ی تکنیکال شریعتی در سپهر مدرنیستی صورت بندی شده و امروزه با رویکرد آنتروپولوژیک(فرهنگی) و قرائت های تعبیری-تفسیری(هرمنوتیکی) و تحویل حقیقت به استعاره(نیچه)، به قدرت(فوکو) و به زیبایی(دریدا)، منظر فهم ما از خدا به انسان، و از هستی به زبان منتقل شده و همه چیز در نسبی باوری و اعتبارگرایی سیال و شناور است و ابعاد آن تا فراخنای امور قدسی و...دامن گسترانیده و مطلق ها،نسبی ، و ذات ها،عَرَضی و بین اصل و کپی تفاوت و تمایزی نیست( جیمسون) و هیچ علم و فلسفه و ایدئولوژی و مکتب و مرامی،حقیقت و راست نمی نماید، و در فضا و قارعه ای این چنین مهیب، ایدئولوژی ها ی سخت سرو کلان روایت ها و هستی شناسی های متافیزیکی به تعبیر قرآنی همچون پشم حلاجی زده ، دود می شوند و به هوا می روند، و همه چیز ازکانون ها و محورهای خود رها شده و سیل آسا در بستر زمان روان گشته اند، بدیهی است که رخنه در ارکان اندیشه ها بیفتد و همه ی وجوه بینشی و روشی و راهبردی به سرپنجه ی تحولات دورانی و پارادایمی دستخوش تطاول زمان شوند .
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3wQ6QMO#علی_قاسمی#علی_شریعتی#چهل_و_چهارمین_سالگردhttps://t.center/iranfardamag