سه‌نقطه

🔶سیِ دختِ کُره‌ای خودومِ تو گِل می‌پلکونوم

خانه‌ای که تابستان در آن بیاید و بچه‌هایش به کلاس تابستانی نروند، خانه نیست. این یک بایسته ثابت و لایتغیر در ذهن هر والد ایرانی است که خشت‌های اولش از سال‌های میانه دهه شصت گذاشته شد. تا جنگ بود که کسی حریف بچه‌ها نمی‌شد درست و حسابی به مدرسه بروند، کلاس‌های اضافه پیش‌کش. اما بعد از پایان جنگ که اوضاع به حالت عادی بازگشت و همه سراغ کار خودشان رفتند، مادرپدرها دنبال راهی برای خلاص شدن از شر بچه‌ها گشتند و کلاس تابستانی یکی از این راه حل‌ها بود. کلاس‌های سفالگری که در برخی از جلساتشان حتی دست بچه منظور به گلِ رُس برخورد نمی‌کرد، کلاس‌های شنایی که بچه‌ها در آن نصب دماغ‌گیر را هم یاد نمی‌گرفتند و فقط دو لیتر آبِ زرد و چرب استخر را می‌خوردند و با دل‌پیچه راهی خانه می‌شدند، کلاس‌های نقاشی به سبک خرچنگ‌قورباغه و کمی بعدتر کلاس کامپیوتر که مال بچه پولدارهای بالاشهری بود، از مهم‌ترین بایسته‌های گذران یک تابستانِ ایرانیزه بود.
🔸🔸🔸
از یادداشت «سیِ دختِ کُره‌ای خودومِ تو گِل می‌پلکونوم»
به قلم #نفیسه_رحماني

#سه‌نقطه۳۳
#تابستان

@SeNoghteMag

🔶 تریلر تابستان: رتیل ایز کامینگ

«خورشیدِ تابستان به هر چیزی که دستش برسد بصورت عمود می‌تابد و تجاوز می‌کند. آن لحظه که می‌نشینی پشت فرمان و همه‌چیز انقدر داغ است که می‌گویی: «اوی، چه داغه» دارد تجاوز می‌کند. هربار که چشمت را تنگ می‌کنی و دستت را سایه‌بان می‌کنی که آفتاب سفیدی چشم‌های میشی‌ات را نسوزاند، از جای دیگری دارد به تو تجاوز می‌کند که از همه مجاری پوستی‌ات عرق ریخته بیرون. ما از ۱ تیر تا ۳۱ شهریور، همه ناخواسته افتاده‌ایم
وسط تفریح کردن خورشید با زمین، و - چه خوشت بیاید چه نه - یکی از قربانیان این تجاوز دست جمعی به حساب می‌آییم. اگر هم آنقدر زرنگی که درختی، سایه دیواری چیزی پیدا کرده‌ای برای در امان ماندن، بی‌تردید معنایش این است که داری یک صحنه غیراخلاقی تجاوز را با کیفیت بالا تماشا می‌کنی. آسیب، آسیب است. چه فرقی می‌کند جسمی باشد یا چشمی یا ذهنی؟ پس عقلت اندرا به کار بیندازید و روزهای تابستان از خانه بیرون نروید.»
🔸🔸🔸
از یادداشت «تریلر تابستان: رتیل ایز کامینگ»
به قلم #مهدی_شریفی

#سه‌نقطه۳۳
#تابستان

@SeNoghteMag

🔶یادت خنکم می‌دارد.

«و اما برخی از مصائب تابستان در میان زنان و مردان مشترک است. یکی از دشواری‌های مشترک میان زنان و مردان در تابستان وفادار بودن به سفر شمال است. اگرچه که از قدیم‌ ندیم‌ها خاطرات شمال و آن همه شور و حالش مورد توجه همگان بوده، اما در رابطه با دمای بالای هوا و میزان رطوبت آن در تیر و مرداد که منجر به تنگی خلق و کلافگی می‌شود اطلاعات دقیقی در دسترس نیست. از دیگر مصائب مشترک میان زنان و مردان می‌توان به دشواری استفاده از کلاه کاسکت هنگام موتورسواری در گرمای تابستان اشاره کرد که البته این رنج پیش از این در انحصار مردان بود و با پیشرفت تکنولوژی نصیب زنان نیز شد و در میان رنج‌های مشترک، از همه بدتر تحمل آن راننده تاکسی سیگاری محترم خط انقلاب - سیدخندان است، که نه کولر می‌گیرد، نه آن اهرم بی‌صّاحاب شیشه را می‌گذارد سرجاش. علی ای حال با توجه به اینکه زنان همواره و مخصوصاً در تابستان مصائب بیشتری نسبت به مردان تحمل می‌کنند، به طبقاتی از بهشت راه خواهند یافت که برای مردان قفل است.»
🔸🔸🔸
از یادداشت «یادت خنکم می‌دارد»
به قلم #مریم_نظام‌دوست

#سه‌نقطه۳۳
#تابستان

@SeNoghteMag

🔶 کتابخانه شخصی عبدالله شهبازی

«فاجعه است زندگی کردن در جامعه‌ای که خواندن کتاب، هرچه بود، جرم باشد و دارنده کتاب را زندانی کنند. یک دانشجوی دانشگاه پهلوی بود، اسمش را فراموش کرده‌ام. از او یک جزوه «ولایت فقیه» گرفته بودند. به علت کمبود جا، من و او را دو بازجو در یک اتاق بازجویی می‌کردند. سیزده روز او را می‌زدند که جزوه را از که گرفته و می‌گفت در قفسه کتابخانه دانشگاه پیدا کرده‌ام. به زیرزمین کمیته مشترک ضد خرابکاری شیراز می‌بردند و با کابل مسی می‌زدند به کف پا. روز سیزدهم، قبل از اینکه او را بیاورند، بازجویش از بازجوی من، که ارشد بود، پرسید با او چه کنم، خیلی خر است. بازجوی من گفت:
- این بار هم امتحان کن و اگر جواب نداد ولش کن.
ایشان را آوردند. همان جواب را تکرار کرد. بازجو دستش را گرفت که ببرد زیرزمین. در وسط کریدور اعتراف کرد. خیلی ناراحت شدم. سیزده روز مقاومت کنی و در لحظه آخر ببری.»

🔸🔸🔸

از یادداشت «کتابخانه شخصی عبدالله شهبازی»
به قلم #عبدالله_شهبازي

#سه‌نقطه۳۳
#تابستان

@SeNoghteMag
@SeNoghteMag

🔶 بوی لش گراز مرده با کوتاهه چسبان ران‌وار

«ضمن عرض اعتذار خدمت حاج‌آقای شورتچیان، بنده بعنوان نماینده شورای واژه‌گزینی زبان و ادبیات‌فارسی، وظیفه ملی، میهنی و اسلامی خود می‌دانم که در این فقره ورود انقلابی داشته باشم. بنده در همه جلسات قبلی هم به جنابعالی تذکر داده بودم که واژه شرم‌آور و شنیع «شورت اسلیپ» متشکل از دو واژه فرنگی است. شورای متبوع بنده با ساعت‌ها کار مطالعاتی و کارشناسی، واژگان معادل این عبارت را قبلاً طی نامه‌ای رسمی به صنف شما اطلاع داده است. به این صورت که بجای عبارت «شورت اسلیپ» از عبارت فخیم «کوتاهه چسبان غیر ران‌وار» استفاده شود و برای شورت‌هایی که به تعبیر زیبای ادبیات عامه و فولکلور «مامان دوز» خطاب می‌شوند، از عبارت حماسی «کوتاهه گشاد ران‌وار» استفاده شود تا علاوه بر اعتلای زبان و ادبیات فارسی بتوانیم یک دوگانه خیره‌کننده و جذاب را در برابر چشم جهانیان به منصه ظهور برسانیم.»
🔸🔸🔸

از یادداشت « بوی لش گراز مرده با کوتاهه چسبان ران‌وار»
به قلم #محمد_صمدی


#تابستان
#سه‌نقطه۳۳

@SeNoghteMag
@SeNoghteMag

🔶طرح تخفیف تابستانه مشاغل

«متأسفانه مردم غیور ما متوجه هیچکدام از مصیبت‌های روحانیت محترم و عزیز نیستند. فرد روحانی باید هرروز در هرم آفتاب از خانه بیرون بیاید و هلک و هلک راهی و روانه مسجد محله شود. زیر چند متر پارچه که روی سرش بسته است و لباس ضخیمی که خودش را با آن پوشانده چربی‌ها را بسوزاند و احساس خفگی کند. ده‌قدم که برمی‌دارد مجبور شود پنگوئنی حرکت کند تا اصطکاک اعضای بدن، کم‌تر‌ آزارش دهد. در طول مسیر، گوشه و کنایه مردمی را بشنود که مضاف بر شرایط مساعد اقتصادی، آفتاب مغزشان را سوزانده و ارث نداشته پدر مرحومشان را طلب می‌کنند. سر به زیر باشد و از پر و پاچه‌های برهنه متحرک چشم درویش کند. از نگاه کشدار اول هم - که از شیر مادر و نان پدر حلال‌تر است - بگذرد تا انگ احترام ویژه گذاشتن به خانم‌ها پر عبایش را نگیرد. به مسجد که می‌رسد فضای عطرآگین را که پوشیده از بوی جوراب نمازگزاران است استشمام کند. از بوی رشک برانگیز بهشت بگوید که فقط نصیب مؤمنانی می‌شود که در تابستان بعد از غسل واجب و مستحب، سنگ مرداب به زیربغل‌ها می‌مالند.»
🔸🔸🔸
از یادداشت «طرح تخفیف تابستانه مشاغل»
به قلم #محمدرضا_زروندی

#تابستان
#سه‌نقطه۳۳

🔶 در این میانه چرایی؟

«معاش که تنگ می‌آد، مُلک معذب می‌شه و خاکش مثل آب کتری به جوش و قُلوش می‌افته و سبک‌بارها نم‌نم بخار می‌شن می‌رن ممالک صحیحه و ملیحه و جامونده‌ها همچون مولکولیان آب‌تش‌بوس، به جز و وز و هُرهُری و شَر و شرر مشغول می‌شن و وانگهی خلق‌الله خواه ناخواه به کرانه‌های سیاسی مملکت لیز می‌خورن و در اون میانه گسل به بار می‌آد و «میانه‌راه» لخت و «میانه‌رو» قحط می‌شه. زیست‌بلدها بهش می‌گن «انتخاب گسلنده» و جامعه‌بلدها می‌گن «دوقطبیدگی‌» و خیاط‌ها می‌گن «جریدگی‌» و جراح‌ها می‌گن «پارگی‌» و خلاصه جامعه به دو دسته و دو فرقه غوغا و گله و گله‌گی گرفتار می‌شه...
و اگه احیاناً کسی به هوش بیاد و از جو کرانه‌ها فاصله بگیره و بیاد وسط گود، کفش و کلوخه که از دوطرف نثارش می‌شه و فحش و فضیحته که سوارش می‌کنن که: «وسط‌باز» و «وسط‌لحاف» و «مزدور» و «نفوذی» و «رانتی» از خوب خوباشه و خلاصه وقتی کرانه شلوغ می‌شه آل وسطی انگشت‌نما می‌شن.»

🔸🔸🔸

از یادداشت «در این میانه چرایی؟»
به قلم #علی_آینه‌ور

#تابستان
#سه‌نقطه۳۳

@SeNoghteMag
@SeNoghteMag

🔶 تابستون خدا گرمه دمش گرم

«در اول‌های ابتدای تاریخ بشری، تابستان وجود نداشت، یعنی داشت ولی اسم نداشت. اصلاً همان زمان که آدم و حوا اخراج شدند تابستان بود، چون این‌ور گندم‌ها رسیده بود، آن‌ور سیب‌ها... یعنی هردو طرفِ اسلامی و مسیحی باغ عدن محصول داده بود و قطعاً تابستان بود برای همین هم این‌ها لباس زیادی تنشان نبود. بعدش هم که شد آنچه نباید می‌شد. در زمین هم، زمینیان تابستان را اینطور می‌فهمیدند که درختان پر بار شده‌اند و وقت برداشت محصولات است و انگورها می‌رسند و انجیرها شیرین می‌شوند و خرماها می‌پزند. هوا هم گرم است، جوری که آدمیزاد اگر زیر حفاظی چیزی نباشد ممکن است آب‌پز شود. کمی بعدتر چون فکر می‌کردند زمین تخت و چهارگوش است برداشتند سال را هم به چهار قسمت تقسیم کردند...
بعدها در زمان خیام برداشتند تابستان را به سه قسمت مساوی تقسیم کردند چون اگر تقسیم بر چهار می‌کردند اعشاری می‌شد، و اسم آن سه‌تا را گذاشتند؛ تیر (تموز)، امرداد (آب) و شهریور (ایلول). خدایی خوش سلیقه بودند.

🔸🔸🔸

از یادداشت «تابستون خدا گرمه دمش گرم»
به قلم #مریم_حسن‌نژاد

#تابستان
#سه‌نقطه۳۳

@SeNoghteMag
@SeNoghteMag

🔸 خنده وحشی خورشید در انقلاب تابستانی

«این روزها که خورشید حقیقتاً جلویش به ماست و با عداوت تمام می‌تابد، شاهد موج جدیدی از تابستان‌ستیزی در شبکه‌های اجتماعی هستیم. این درحالی ست که تابستان و آفتابش پیش از این تا این اندازه منفور نبوده‌اند. مثلاً آن سال‌ها که زمستان‌ها تا بالای دماغمان برف روی زمین می‌نشست و با هفت دست لباس، هر چهار قدم یک بار زمین می‌خوردیم و مدارس بخاطر شدت بارش برف هی تعطیل می‌شدند و مرز بین مادر طبیعت و مناطق شهری در نواحی سردسیر آنقدر کمرنگ می‌شد که حیوانات وحشی آن را تشخیص نمی‌دادند و وارد زندگی ابناء بشر می‌شدند. سه ماه سوز و سرما و یخ‌بندان بود و آدمیزاد دلش برای لطافت گرمای خورشید لک می‌زد. آن روزها تابستان خیلی هم خواستنی بود، در اثبات این ادعا همین بس که همه بچه‌ها توی نقاشی‌هایشان حتماً یک خورشید خندان داشتند که با معصومیت خاصی به فضای صفحه نقاشی نور و مهربانی می‌بخشید(در غیر این صورت والدینش را می‌خواستند تا ببینند در خانواده‌شان چه اتفاقی افتاده).»

🔸🔸🔸

از یادداشت «خنده وحشی خورشید در انقلاب تابستانی»
به قلم #فاطمه_فهيمي

#تابستان
#سه‌نقطه۳۳

@SeNoghteMag
@SeNoghteMag

🔸🔸🔸
🔶 چیست این تابستان؟
کثافتی‌ بین بهار و پاییز!

🔶 آنونس شماره تابستان با مقادیر زیادی ابراز احساسات به این فصل.


🔶همراه با معرفی بعضی نویسندگان خوشتیپ شماره ۳۳.


#تابستان
#سه‌نقطه۳۳
#آنونس


@SeNoghteMag

🔶تابستان!

🔶 سه‌نقطه ۳۳ با داغ‌ترین رنگ جلد به سراغ داغ‌ترین فصل سال رفته و به بررسی چرایی وحشی بودن این فصل و چند چیز دیگر پرداخته.

📣تو این ویدئو می‌تونید بخشی از مطالب چاپ شده رو بدون اینکه نیاز باشه برید توی فروشگاه و مجله رو ورق بزنید مشاهده کنید.

📣برای شما که به فروشگاه مراجعه می‌کنید:
کیوآرکدی که روی مجله است رو اسکن کنید تا به این ویدئو برسید.

🔸مزایای اسکن کیوآرکد روی جلد:
۱- دچار کاغذبریدگی نمی‌شید.
۲- اگه دستتون پفک یا چیزای چسبناک دیگه داشته باشه نمی‌چسبه به مجله.
۳- پروتکل‌های بهداشتی رعایت می‌شه و کرونا ضایع می‌شه. البته ممکنه لج هم کنه که در اون صورت فرار کنید.
۴- دیگه فروشنده نمی‌تونه بگه دست به مهره حرکته و چون دست زدید باید بخرید.
۵- از قابلیت اسکن گوشیتون استفاده می‌کنید قبل از اینکه کپک بزنه.
۶- آدم وقتی می‌ره تو کتابفروشی یه چیزیو اسکن می‌کنه حس می‌کنه تو ژاپنه.
۷- ما با دزدها توافق کردیم که شما گوشیتونو از جیبتون دربیارید تا راحت‌تر بتونن بدزدن.

#سه‌نقطه۳۳
#تابستان

@SeNoghteMag