🔶 کتابخانه شخصی
عبدالله شهبازی
«فاجعه است زندگی کردن در جامعهای که خواندن کتاب، هرچه بود، جرم باشد و دارنده کتاب را زندانی کنند. یک دانشجوی دانشگاه پهلوی بود، اسمش را فراموش کردهام. از او یک جزوه «ولایت فقیه» گرفته بودند. به علت کمبود جا، من و او را دو بازجو در یک اتاق بازجویی میکردند. سیزده روز او را میزدند که جزوه را از که گرفته و میگفت در قفسه کتابخانه دانشگاه پیدا کردهام. به زیرزمین کمیته مشترک ضد خرابکاری شیراز میبردند و با کابل مسی میزدند به کف پا. روز سیزدهم، قبل از اینکه او را بیاورند، بازجویش از بازجوی من، که ارشد بود، پرسید با او چه کنم، خیلی خر است. بازجوی من گفت:
- این بار هم امتحان کن و اگر جواب نداد ولش کن.
ایشان را آوردند. همان جواب را تکرار کرد. بازجو دستش را گرفت که ببرد زیرزمین. در وسط کریدور اعتراف کرد. خیلی ناراحت شدم. سیزده روز مقاومت کنی و در لحظه آخر ببری.»
🔸🔸🔸از یادداشت «کتابخانه شخصی
عبدالله شهبازی»
به قلم
#عبدالله_شهبازي#سهنقطه۳۳ #تابستان @SeNoghteMag@SeNoghteMag