مجله تلگرامی صدای پای آب

#تاملات_محیط_زیستی
Канал
Новости и СМИ
Политика
Природа и животные
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала مجله تلگرامی صدای پای آب
@Sedayepayeab1Продвигать
2,36 тыс.
подписчиков
6,92 тыс.
фото
1 тыс.
видео
3,38 тыс.
ссылок
کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان لینک کانال مجله تلگرامی صدای پای آب. @sedayepayeab1 برای گفتگو درباره مظالم انتقال آب با ما باشید
#تاملات_محیط_زیستی
🔵 گرمایش زمین و فرسایش انسان
نگاهی به مشکلات محیط زیستی کشور از زاویه ای جدید.

یوسف فرهادی بابادی

تصور کنید در جامعه ای زندگی می کنیم که همه به هم شک دارند و حتی وقتی دلسوزانه با هم سخن می گویند، منظور هم را نمی شنوند. برای همین می خواهم به عنوان یک سوال مهم بپرسم، چرا واقعا محیط زیست مهم است؟
محیط زیست تا کنون به واسطه منابعش بر زندگی ما تاثیر نگذاشته، تغییرات ناگهانی و تدریجیش بر حیات تک تک ما تاثیر می گذارد. هستند کسانی که با دیدن ماه عاشق می شوند و کسانی با دیدن ماه می ترسند.
این تفاوت ها بسیار مهم است و مهمتر از آن اینکه در چارچوب های بروکراسی کشور ما مدتهاست پروژه مهمتر از افرادی است که قرار است از پروژه سود ببرند.
حرف ما درباره محیط زیست همین قدر ساده است اما میشود مشکل را حل کرد؟ نه، آیا مشکل مدیران و سیاست است؟ نه مشکل نظم بی نظم زندگی ما ایرانی هاست. برای همین است مدیریت ناکارآمد را نمی توانیم درست کنیم. مشکل این است که نمی دانیم محیط زیست با عناصری مثل آب و هوا و خاک و آتش بر زندگی ما تاثیر می گذارد.
تغییرات گرمایشی در سراسر جهان سالهاست جدی گرفته می شود و شرم آور است که ما باید هنوز بجنگیم برای جلوگیری از تسریع سرعت گرمایش زمین. چرا که هر سدی که ساخته میشود، نوعی مداخله در طبیعت است که طبعاتش را مثلا اهالی گتوند می دهند.
موضوع به همین سادگی است، چرا نمی شود این موضوع را حل کرد؟ فساد سیاسی؟ اقتصادی؟ نه گمان نمی کنم کسانی که در حال انجام این پروژه ها اصلا اعتقاد ندارد فساد می کند، بنابراین مشکل تنها این نیست که یک عده فاسدند. بلکه مشکل این است که آن عده نمی خواهند متوجه شوند هر مشکلی یک راه حل دارد.
اگر از ده سال پیش سیستم مدیریت موج های گرمایش تاسیس می شد امروز مردم خوزستان تحمل بیشتری داشتند، مردم همه ایران تحت تاثیر این تغییرات نمی گرفت.
به نظر می رسد جهت گیری درست محیط زیستی که ما را از این بن بست در بیاورد این است که حداقل پیش از تاسیس پارلمان آب یک سیستم مدیریت گرما تشکیل شود و دستآوردهایش به عنوان مبنای برنامه ریزی مجدد برای تقسیم حق برای پارلمان آب شود.
این گونه می توانیم از تولید دیگری هایی که با هم می ستیزند جلو گیری کنیم.
@sedaypayeab1
✔️ تاملات محیط زیستی

🔵🔵🔵 از اعتراض مدیریت پذیر تا اعتراض سرکوب شونده / ضرورت بازشاسی شیوه های مدنی اعتراض

🖌 یوسف فرهادی بابادی

🔹 این روزها اخبار بی آبی شهر لر نشین دهدز و منطقه عرب نشین غیزانیه در خوزستان به صدر اخبار ایران تبدیل شده است؛ هر دو منطقه با فاصله کوتاه از رودخانه کارون قرار دارند؛ هر دو منطقه جنبش های مطالباتی گسترده ایی را تجربه کرده اند اما سرانجام همه تلاش ها چیزی جز سرکوب و بن بست نبوده است.

🔹 اما تفاوت این دو منطقه را در استمرار کنش مدنی نخبگان و فعالان پیشرو آن مناطق باید جستجو کرد؛ در حالی که روستای فالح در دهدز یک و نیم کیلومتر با سد کارون 3 فاصله دارد اما مردم این منطقه آب خوردن و بهداشتی ندارند و در عوض آب رودخانه کارون با دریغ کردن از جمعیت؛ ۲۵ هزار نفری غیزانیه یا جمعیت ۱۷ هزار نفری دهدز که به همین میزان نیز مهاجرت کرده اند به صدها کیلومتر ان سو تر به فلات مرکزی ایران و با هزینه های هنگفت منتقل می شود. اما یک نکته مهم که در این جا باید به ان پرداخته شود و تاکنون به ان کمتر توجه شده؛ نگاه به نقش عناصر پیشرو و فعالان مدنی در بزنگاه های اعتراضی است؛ متاسفانه به علت "فضای خشن سیاسی" حاکم بر کشور؛ سرکوب اعتراضات مدنی مردم و دستگیری های گسترده فعالان اجتماعی عموما فرصت نقش افرینی موثر از فعالان مدنی سلب شده است.

🔹 به نظر من وظیفه عناصر پیشرو مدیریت اعتراضات در هنگامه حضور مردم نیست؛ بلکه پیش روی گام به گام در لحظاتی است که مردم در صحنه به صورت فعالانه حاضر نیستند؛ یکی از ایرادات برخی نخبگان و فعالان اجتماعی این است که به غیر از تجمعات اعتراضی شیوه مقاومت مدنی دیگری نمی شناسند در حالی که به اعتقاد من قرار نیست مردم همیشه در کف خیابان حاضر باشند بلکه این وظیفه عناصر پیشرو است تا با تلاش و فعالیت حرفه ایی از تحمیل هزینه مضاعف به جامعه خود داری کند؛ البته طرح این مساله به معنی مخالفت با تجمعات اعتراضی نیست بلکه سخن ان است که نباید حضور خیابانی مردم را به راحتی هزینه کرد.

🔹 در موضوع بی ابی روستاهای دهدز و غیزانیه ما تفاوت این دو راهبرد را می توانیم ببینیم. به عنوان مثال مهندس هژیر کیانی به عنوان یک فعال محیط زیستی با نقش افرینی مناسب نه تنها توانست مشکل اب اشامیدنی را حداقل در کوتاه مدت بر طرف کند بلکه توانست با تلاش موثر از تحمیل سرکوب بیشتر به جامعه جلوگیری کند؛ اما در غیرانیه درست بر عکس نخبگان اجتماعی نتوانستند در این زمینه نقش افرینی موثری داشته باشند و نتیجه ان شد که جامعه غیزانیه با سرکوب مضاعف روبرو شد. البته بی شک دلایل زیادی برای انفعال فعالان مدنی غیزانیه در این برهه تاریخی می توان بر شمرد اما بی شک وظیفه نخبگان اجتماعی درک فضای پیش رو و نقش افرینی تاریخی برای جلوگیری از تحمیل فضای سرکوب بر جامعه است. در اخر از اقای مهندس #هژیر_کیانی فرزند برومند زاگرس مهربان که توانست با ملی کردن صدای مظلومیت مردم تشنه دهدز مسئولان را وادار به واکنش کند تشکر می کنم.

@sedayepayeab1

#تاملات_محیط_زیستی
☑️ #تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 امر انتخابی و دادگاه قانون اساسی

📝 نوشته یوسف فرهادی بابادی ؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان


( به بهانه دیدار برخی فعالان محیط زیست با رئیس قوه قضائیه و حذف منتقدان محیط زیستی ساختار قضایی در این نشست )

قسمت اول


🔹 در تمامی کشورهایی که پروسه توسعه با عدالت اجتماعی همراه بوده است همواره در کنار امر انتخابی، دادگاه نظارت بر اجرای قانون اساسی نیز وجود داشته است. معنای این امر چیزی نیست جز این که حدود امر انتخابی دائما توسط جامعه مدنی کنترل شده و دولت به عنوان نیرویی برآمده از خواست مردم (و نه نماینده آنها) ملزم به حضور در چارچوب قانون اساسی باشد. در جامعه ما عملا با عدم حضور #دادگاه_قانون_اساسی و فرم بی قاعده انتخاب کابینه، امر انتخابی عملا به انتخابات برای قانون گذاران و مجریان قانون تقلیل پیدا کرده است و عملا این تفکر قانون اساسی که مردم در انتخاب سرنوشت خود آزادانه باید فعالیت کنند معطل مانده است.

🔹 جدا از این که آزادی انتخاب سرنوشت در طول تاریخ ایران همواره معنای عدالت در تعدیه حق داشته است، حذف بخش قضائی از ساختار انتخابی دولت نشان دهنده عقیم بودن شمول امر انتخابی در کشور ماست. به طوری که هر چقدر هم در یک انتخابات آزاد مردم افرادی را انتخاب کنند که با وجود مشروعیت سیستماتیک، به مردم هم نزدیک باشند باز هم امر انتخابی ناکاملی را شاهدیم که گواهی بر معطل ماندن قانون اساسی است.

🔹 اما چرا معطل ماندن قانون اساسی مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد؟ نسبت این معطلی با امر محیط زیستی چیست و چگونه می توان از زاویه محیط زیستی برای بازسازی صحنه سیاسی کشور کمک جست؟

🔹 قانون اساسی سندی است که ناظر بر روابط و حقوق دولت و ملت است، اگر ملتی نتواند اجرای قانون اساسی را محقق کند بی هیچ تعارفی قانون اساسی تبدیل به امر گزینشی خواهد شد که اجرای آن احتیاج به اوامر مافوق اراده سیاسی ملت (یا خارج از عرف معمول سیاست) دارد. درست مشابه آنچه در مورد اصل 44 قانون اساسی اتفاق افتاد. درحالی که اگر دادگاه قانون اساسی وجود می داشت، تمام نهادهایی که مستقیم یا غیر مستقیم در شمول امر انتخابی قرار می گیرند باید نسبت به این موضوع به عنوان شاهد یا متهم در دادگاه حضور پیدا کنند و نسبت به قصور در اجرای قانون اساسی پاسخ گو باشند نه این که فرمان اجرای چنین اصلی از خود حضور چنین اصلی در قانون اساسی مهمتر باشد.

🔹 دادگاه قانون اساسی یعنی این که مردم برای بازگرداندن سیاست به ریل مردم و مطالبات آن در خیابان شعار «مرگ بر...»، یا «زنده باد...» یا هر نوع مطالبه دیگری ندهند بلکه به مسیر قانونی خود رجوع کنند و در انتهای این مسیر امر متعارف تغییر کند. معنای مشخص تر حضور دادگاه قانون اساسی این است که خیابان عرصه سیاست ورزی نباشد و تریبون ها نیز به شکل افسار گسیخته ای در اختیار مسئولین قرار نگیرند. این امر در حوزه محیط زیستی بسیار کامل خود را نشان می دهد. چرا که اولین قربانی سیاست در تمام جوامع محیط زیست است و تمامی آسیب های بعدی که متوجه مردم می شود از خلال آسیبی است که متوجه محیط زیست شده است.

🔹 به عنوان مثال به عواقب توسعه صنعتی مبتنی بر آمایش سرزمین کشور در طول سی- چهل سال گذشته اگر توجه کنیم می بینیم طرح های آمایشی که با توجیه ضرورت های توسعه صنعت و اشتغال و امنیت به وجود آمده اند به نوعی مداخله در محیط زیست منجر شده اند که شهر های محروم کشور را سال به سال محروم تر کرده است. در این بین تمامی وزرای نیرو که مسئول مستقیم این امر هستند نیز چنان به کارنامه خود افتخار می کنند که گویی منتقدان فاقد قوه تشخیص هستند. جای بررسی صحت و سقم ادعاهایی مسئولین امر کجاست؟

🔹 چرا در کشوری که همه ادعا می کنند انتخابی هستند دادگاه قانون اساسی شکل نگرفته که انتقادهای به حق مردم را به جای مناظره و تنش های خیابانی و بی اعتمادی فراگیر سیاسی در دادگاهی با اثر بررسی کند؟ به راستی اگر دادگاه قانون اساسی وجود داشت امکان این که دروغ در جامعه ما تبدیل به بحرانی فراگیر شود که حتی دامن روسای جمهور سابق را بگیرد وجود داشت؟

🔹 آیا اگر دادگاه قانون اساسی وجود داشت و قوه قضائیه نیز در شمول امر انتخابی واقع می شد این امکان وجود داشت بودجه ای به تصویب برسد که این همه اعتراض اجتماعی و محیط زیستی را به همراه داشته باشد؟


🔹 از سوی دیگر مسئولین سیاسی امنیتی کشور مدام در مقابل معترضان، منتقدان و سیاست های خیابانی به پیگیری مطالبات از مجرای قانونی ارجاع می دهند. آیا نباید پرسید در فقدان دادگاه قانون اساسی معنای مجرای قانونی چیست و چه تاثیری بر سرنوشت سیاسی مردم دارد؟

@sedayepayeab1
☑️ #تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 امر انتخابی و دادگاه قانون اساسی

📝 نوشته یوسف فرهادی بابادی ؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان


( به بهانه دیدار برخی فعالان محیط زیست با رئیس قوه قضائیه و حذف منتقدان محیط زیستی ساختار قضایی در این نشست )

قسمت اول


🔹 در تمامی کشورهایی که پروسه توسعه با عدالت اجتماعی همراه بوده است همواره در کنار امر انتخابی، دادگاه نظارت بر اجرای قانون اساسی نیز وجود داشته است. معنای این امر چیزی نیست جز این که حدود امر انتخابی دائما توسط جامعه مدنی کنترل شده و دولت به عنوان نیرویی برآمده از خواست مردم (و نه نماینده آنها) ملزم به حضور در چارچوب قانون اساسی باشد. در جامعه ما عملا با عدم حضور #دادگاه_قانون_اساسی و فرم بی قاعده انتخاب کابینه، امر انتخابی عملا به انتخابات برای قانون گذاران و مجریان قانون تقلیل پیدا کرده است و عملا این تفکر قانون اساسی که مردم در انتخاب سرنوشت خود آزادانه باید فعالیت کنند معطل مانده است.

🔹 جدا از این که آزادی انتخاب سرنوشت در طول تاریخ ایران همواره معنای عدالت در تعدیه حق داشته است، حذف بخش قضائی از ساختار انتخابی دولت نشان دهنده عقیم بودن شمول امر انتخابی در کشور ماست. به طوری که هر چقدر هم در یک انتخابات آزاد مردم افرادی را انتخاب کنند که با وجود مشروعیت سیستماتیک، به مردم هم نزدیک باشند باز هم امر انتخابی ناکاملی را شاهدیم که گواهی بر معطل ماندن قانون اساسی است.

🔹 اما چرا معطل ماندن قانون اساسی مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد؟ نسبت این معطلی با امر محیط زیستی چیست و چگونه می توان از زاویه محیط زیستی برای بازسازی صحنه سیاسی کشور کمک جست؟

🔹 قانون اساسی سندی است که ناظر بر روابط و حقوق دولت و ملت است، اگر ملتی نتواند اجرای قانون اساسی را محقق کند بی هیچ تعارفی قانون اساسی تبدیل به امر گزینشی خواهد شد که اجرای آن احتیاج به اوامر مافوق اراده سیاسی ملت (یا خارج از عرف معمول سیاست) دارد. درست مشابه آنچه در مورد اصل 44 قانون اساسی اتفاق افتاد. درحالی که اگر دادگاه قانون اساسی وجود می داشت، تمام نهادهایی که مستقیم یا غیر مستقیم در شمول امر انتخابی قرار می گیرند باید نسبت به این موضوع به عنوان شاهد یا متهم در دادگاه حضور پیدا کنند و نسبت به قصور در اجرای قانون اساسی پاسخ گو باشند نه این که فرمان اجرای چنین اصلی از خود حضور چنین اصلی در قانون اساسی مهمتر باشد.

🔹 دادگاه قانون اساسی یعنی این که مردم برای بازگرداندن سیاست به ریل مردم و مطالبات آن در خیابان شعار «مرگ بر...»، یا «زنده باد...» یا هر نوع مطالبه دیگری ندهند بلکه به مسیر قانونی خود رجوع کنند و در انتهای این مسیر امر متعارف تغییر کند. معنای مشخص تر حضور دادگاه قانون اساسی این است که خیابان عرصه سیاست ورزی نباشد و تریبون ها نیز به شکل افسار گسیخته ای در اختیار مسئولین قرار نگیرند. این امر در حوزه محیط زیستی بسیار کامل خود را نشان می دهد. چرا که اولین قربانی سیاست در تمام جوامع محیط زیست است و تمامی آسیب های بعدی که متوجه مردم می شود از خلال آسیبی است که متوجه محیط زیست شده است.

🔹 به عنوان مثال به عواقب توسعه صنعتی مبتنی بر آمایش سرزمین کشور در طول سی- چهل سال گذشته اگر توجه کنیم می بینیم طرح های آمایشی که با توجیه ضرورت های توسعه صنعت و اشتغال و امنیت به وجود آمده اند به نوعی مداخله در محیط زیست منجر شده اند که شهر های محروم کشور را سال به سال محروم تر کرده است. در این بین تمامی وزرای نیرو که مسئول مستقیم این امر هستند نیز چنان به کارنامه خود افتخار می کنند که گویی منتقدان فاقد قوه تشخیص هستند. جای بررسی صحت و سقم ادعاهایی مسئولین امر کجاست؟

🔹 چرا در کشوری که همه ادعا می کنند انتخابی هستند دادگاه قانون اساسی شکل نگرفته که انتقادهای به حق مردم را به جای مناظره و تنش های خیابانی و بی اعتمادی فراگیر سیاسی در دادگاهی با اثر بررسی کند؟ به راستی اگر دادگاه قانون اساسی وجود داشت امکان این که دروغ در جامعه ما تبدیل به بحرانی فراگیر شود که حتی دامن روسای جمهور سابق را بگیرد وجود داشت؟

🔹 آیا اگر دادگاه قانون اساسی وجود داشت و قوه قضائیه نیز در شمول امر انتخابی واقع می شد این امکان وجود داشت بودجه ای به تصویب برسد که این همه اعتراض اجتماعی و محیط زیستی را به همراه داشته باشد؟


🔹 از سوی دیگر مسئولین سیاسی امنیتی کشور مدام در مقابل معترضان، منتقدان و سیاست های خیابانی به پیگیری مطالبات از مجرای قانونی ارجاع می دهند. آیا نباید پرسید در فقدان دادگاه قانون اساسی معنای مجرای قانونی چیست و چه تاثیری بر سرنوشت سیاسی مردم دارد؟

@sedayepayeab1
🔴🔴🔴 دومین بخش از یادداشت های یوسف درباره حمله بی نام هام به فعالان محیط زیست، او خطی بین بینامی و گمنامی قائل است. در این یادداشت تلاش داشت نشان دهد گمنامی در حوزه امنیتی نوعی تفکر استاندارد در تمام دنیا برای خدمت به امنیت کشور است ولی همه جای دنیا نیز هستند کسانی که دوست دارند در حلقه امنیتی ها جا بگیرند تا از منافعش برخوردار باشند. تعریف گمنامی بسیار مهم است چرا سبب می شود نگاه علمی به مقوله امنیت از نگاه خشونت ورز بی ریشه تفکیک شود؛ مخصوصا امنیتی های کوپنی در تلگرام.

#تاملات_محیط_زیستی

کالبد شکافی اندیشه امنیتی "بینام ها"و "گمنام ها"در حوزه بحران آب

✒️یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان و کارون مظلوم.

@sedayepayeab1

✳️در ماه های گذشته پس از حملات مکرر بروکراتیکی که به محیط زیست کشور شد، با وجود آنکه ریاست سازمان محیط زیست رسما از شکست سیاست های محیط زیستی سخن گفت، طیف گسترده ای از تحرکات ضد امنیتی گروه های خودسر شروع شد تا فعالان اجتماعی غیر تهرانی و غیر مرکز نشین را قومگرا، پان لر، پان عرب، پان ترک، شوونیست و ... معرفی کنند.

🔆 ریشه این اندیشه ها ترکیبی از دو جریان انحرافی فکری و امنیتی است که در دل ساختار اجرایی کشور نفوذ کرده اند.
@seayepayeab1

🔴 طیف راست در دو جریان "ملی گرا" در کنار "طیف رانده شده امنیتی" که شاید به دنبال جایابی مجدد در معادلات امنیتی کشور است، نوعی خودسری را شروع کرده اند که هدفش فراهم کردن بستر نقش آفرینی برای خود است و در این راستا از ادبیاتی استفاده می کنند که وهن عدالت، امنیت و سیاست در کشور است.

🔴 کانال هایی مثال ابوباران( برگرفته از الگوی رزمندگان جنگهای سوریه)، دیدبان، بینام(هر دو الگو گرفته از اسامی نهادهای امنیتی) و ... همگی دست بکار پاک کردن صورت مسئله شده اند که فعالان محیط زیست آن را مطرح می کنند و چون اندیشه از اساس در عمل آنها نیست فقط دنبال حذف فعالان محیط زیستی هستند.

🔴 جالب است که تمایل به چنین نامگذاری هایی به ظرافت ریشه های فکری و اجتماعی و میزان طرد چنین عناصری را نشان می دهد، اما چرا آنها هستند و فعالیتشان موثر است؟

@sedayepayeab1

📍 بسیار ساده است چراکه این فقط "افراد" نیستند که دنبال نفوذ هستند، بلکه پیش از نفوذ خود، "اندیشه های امنیتی" و در واقع ضد امنیتی خود را نفوذ می دهند.

🔴 این کانال ها که ما همه آنها در واقع "کانال های بینام" می دانیم زنگ خطری برای دستگاه امنیتی کشور هستند. چرا که فعالان اجتماعی شناسنامه داری که سالهاست دنبال اهداف مشخصی هستند را همین "بینام ها" هدف گرفته اند و اگر اتصالات احتمالی آنها با بخش هایی از ساختار سیاسی، قضائی و تقنینی کشور را محتمل بدانیم، عمق این تهدیدات عیان میشود.

در این یادداشت به "انحراف اندیشه خدمت امنیتی به مردم" می پردازیم که در سر و سامان این بینام ها وجود دارد و گمان می کنند اندیشه بینامی ، همان اندیشه گمنامی است.

📍 در حالی که این جرثومه های فساد در اندیشه و عمل سیاسی بزرگترین زهر برای اصلاح مسائل کشور است.

📍 تفاوت بینامها و گمنام ها در این است که از نظر سازمانی گمنام ها "در سازمان امنیتی" هستند ولی بینام ها دوست دارند که در آن سازمانها باشند یا مقبول باشند، به دلیل همین دوری آنها فقط "تصوری مشبک و شطرنجی" از فعالیت دستگاه های امنیتی دارند و گمان می کنند این فعالیت آرشیوسازی امنیتی برای فعالان اجتماعی شناسنامه دار است.

📍 گمنام ها می خواهند کشور آرام باشد ولی بینام ها می خواهند آرامش را تحمیل کنند.

📍گمنام ها باید گمنام باشند چرا که هویت و تعلق و تفکرات جناحی نباید عرفا، شرعا و اخلاقا در کارشان باشد و از نظر حرفه ای گمنام های امنیتی در تمام جهان چنین استانداری را رعایت می کنند، اما بینام ها به دنبال حذف هر هویت، فکر، ایده و راه حلی هستند که با منافع آنها در تضاد است و عموم موارد پس از حذف مخالفان اندیشه آنها را مانند سارقان از آن خود می کنند.

📍 گمنام ها اصلاح پذیر، نظم پذیر و قاعده دار عمل می کنند طوری که می توان عمل آنها را به شکل عقلانی ارزیابی کرد اما بینام ها با یک نیروی گریز از مرکز بسیار زیاد، نظم گریز، بی قاعده و سازمان گریز هستند که آزادی عمل سیاسی را با خودسری یکی می دانند.

@sedayepayeab1

📍 گمنامی مبتنی بر فکت اتهام می زند بینام مبتنی بر فک زدن.

✳️ در طول بیش از چهار سال فعالیت مستمر محیط زیستی با هر دو گروه برخورد داشتم. عمق استدلال گریزی بینام ها فقط و فقط یک توجیه دارد آنها نه به اندیشه و اخلاق تعهد دارند و نه به امنیت و اصلاح امور، شعارشان یکی و تنها یکی است، " مخالفت را له کن".

✳️ در یادداشت بعدی به ریشه فکری و انحرافات عقیدتی هسته های مرکزی بینام ها اشاره می کنم.
@sedayepayeab1
یازده روز بیخبری، یازده روز قانون گریزی، یازده روز گروگانگیری و تداوم نقشه برای انتقال آب؛ آقای صیانت از آب، حالا که یوسف نیست، چرا شما به شروع پروژه بهشت آباد اعتراض نمی کنید.

🔴🔴🔴 دوستان و همراهان جنبش مخالفت با انتقال آب؛ مبارزه باید ما را توانمند کند تا صلح بورزیم، و ظلم را کمتر کنیم. هیچ وقت مدارا را از یاد نبرید.
@sedayepayeab1
#تاملات_محیط_زیستی
#صدای_پای_آب_ایران_را_آزاد_کنید.
#برادرمان_یوسف_را_آزاد_کنید. #یوسف_فرهادی_بابادی #کارون_و_زاینده‌رود
🔴🔴🔴 مجموعه یادداشت های منتشر نشده یوسف فرهادی بابادی درباره تحرکات بی نام ها امنیتی. این مجموعه نوشته سه بخش داشت که فقط یک بخش آن منتشر شده بود. اعتقاد یوسف این بود که باید ضابط قانون را به شکل شخصیت قانونی دید، و همچنین برای کسی ادای ضابط را در می آورد، توضیح داد که چه می گوییم. اما حیف که ربایش امنیتی او مرز گمنامی و بی نامی را مخدوش می کند.
۱۱ روز گذشت.


#تاملات_محیط_زیستی
مسئله آب و ضرورت احیای عدالت
قسمت اول

✒️یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین حمایت از زاگرس مهربان و کارون مظلوم

@sedayepayeab1

✳️در ماه گذشته بخش مهمی از تحریکات بر علیه فعالان محیط زیست در کشور شروع شد است که محور همه آن ها تاکید بر" قومی بودن" خود افراد و مطالباتشان است.

📍تزریق یک ایده به جامعه که همه فعالان اجتماعی در مناطق غیر مرکزی کشور، "فعالان قومی" هستند بیش از آنکه یک اتهام باشد، نشان دهنده عمق شکاف "پیرامون و مرکز" است، عمقی که به وسیله بی عدالتی به وجود آمده و منجر به این شده که تحلیل گران مذکور حتی حاضر نیست کنشگران اجتماعی مناطق پیرامونی را کنشگر اجتماعی یا محیط زیستی معرفی کند.

@sedayepayeab1

✳️از نظر تحلیل های مذکور که عمدتا شکل پرونده سازی امنیتی هم دارند. مسئله آب نه ناشی از مدیریت آن ، نه به دلیل شکل تخصیص اعتبار آن و نه به دلیل تلاش برای انتقال آب است، بلکه بحران آب یک "مسئله سازی عناصر فریب خورده قومی" است.

📍حاشا به چنین گره گشایی از مسائل اجتماعی و محیط زیستی، این تحلیل ها نه تنها نشان می دهد که عزمی برای توقف تخریب محیط زیست وجود ندارد بلکه تلاش می شود با "مقابل هم نشاندن مردم در مقابل مردم"، بحران آب را با فرار به جلو حل کنند.

جالب این است زمانی فعالان محیط زیست می گفتند بحران آب، بحران طبیعی نیست، یعنی نباید ناکارآمدی سیاسی مدیران را به پای طبیعت و خشک سالی نوشت اما اصرار بر انتقال آب باعث شد سطل تحلیل آقایان بر عکس شود و در درجه اول پذیرفتند که موضوع طبیعی نیست اما بعدا آن را امنیتی کردند.

🔴 در آخرین تحلیل که یک کانال تلگرامی مشکوک وابسته به خودسرهای سیاسی آن را منتشر کرده، دلیل بحران آب را فتنه جانمایی کارخانه در ده ها سال قبل از انقلاب می داند. که مثلا کارخانه فولاد را در دل کویر تولید کرده است.
این کانال تلگرامی با مشابه سازی نام خود با اصطلاح عقیدتی بین "بینام" و "گمنام"، حتی درجه انحراف در اندیشه خدمت امنیتی به مردم را نشان می دهد. این موضوع را بعدا باز خواهیم کرد اما تفاوت بسیاری بین بینام بودن و گمنام بودن است.

✳️ این تحلیل های ابتر دهان های بینام، از طرفی حتی با مفهوم آمایش سرزمینی و امتداد چهل سال آن بعد از انقلاب نا آشنا هستند و از طرف دیگر نمی خواهند بپذیرند کل ساختاری سیاست های تغییر یافته و حداقل چهل سال بعد از انقلاب وقت بوده که این توطئه کشف شود، در ضمن این سیاست غلط که آنها با ادبیات امنیتی آن را توطئه کشف شده خود می دانند، سال هاست بحث شده است و دلیل مخالفت با انتقال آب هم همین است، تحلیل گران عزیز چرا آن را به تاریخ حوالت می دهند؟ آیا پایداری ریشه های یک بحران به معنی بی اثری عوامل تعمیق آن است؟

♻️ چهل سال پیش صنایع فولاد در کویر ساخته شد، چرا امروز جلو امتداد مشکل را نگیریم؟ صنایع مادر را نمی شود جمع کرد، جلو برنج کاری در کویر را که می شود گرفت!
@sedayepayeab1

🔴آیا کسانی که این تحلیل های فرار به جلو را می نویسند می دانند، حجم آب مجازی سه قلم کالای گوشتی در استان اصفهان چند میلیارد متر مکعب آب مصرف می کند؟ آیا نمی توان احداث این صنایع را در استان های مبدا آب انجام داد و الگوی مصرف آب را در استانهای دچار کمبود آب اصلاح کرد؟

🔴 مسئله این تحلیل ها این نیست که فعالان محیط زیست را پان لر و قومی و فریب خورده نشان می دهد، مسئله این است که کوری در برابر بی عدالتی را تشدید می کند. خطری هم اگر هست این است که فتنه جایابی منابع در سال ها قبل از انقلاب را ببینی اما فتنه سد گتوند را نبینی؟ از کجا معلوم آیندگان نتوانند بگویند انتقال آب هم نوعی فتنه است که نفوذی ها در ساختار کشور آن را کلید زدند؟


🔴 بحران آب را جدی بگیریم، موضوع آب می تواند محور وحدت ملی شود اگر عزمی برای آن باشد. ما قبلا هم اعلام کرده ایم راه حل آب مقابل هم کشاندن مردم در مقابل مردم نیست و اگر مردمی معترض اند رنگ امیزی امنیتی آنها چاره درمان نیست، کسی نه با مردم اصفهان و شیراز و یزد و قم و کرمان مسئله دارد نه تلاش دارد ادعای سرزمینی برای آب کند. مسئله مرگ سرزمینی و محیط زیستی در اثر اصرار بر سیاست های غلط است.

@sedayepayeab1
ادامه از پست قبل

#تاملات_محیط_زیستی
✳️چرا قومیت حتی برای حل مسئله آب مهم است؟
پاسخی به اتهام افکنی علیه فعالان محیط زیست در حوزه مناقشات آبی کشور
✒️یوسف فرهادی بابادی

این مطلب در دو پست نوشته شده۲ از ۲

@sedayepayeab1





🎬زیبایی شناسی سیاسی و اجتماعی مردم آن منطقه این حرکت را قبیح می داند، و از نظر منطقی مردم این رفتار را با شیوه معاش و انطباق خود با محیط متناقض می بینند.
🔴 خطاب به کسانی که قومیت را با این حربه ها تخطئه می کنند گویی اقوام ایرانی از بی فرهنگی رنج می برند می گویم، این معنی فرهنگ سازی است اما انگار شما کلا قایل به مسطح سازی مخالفان هستید.

🔴 چندبار و چقدر می توانید استدلال کنید انتقال آب شیوه معاش و انطباق مردم را در چهارمحال و خوزستان در خطر قرار نمی دهد؟

📍 با چه استدلالی می توانید ظلم توسعه عدالت زدا که منجر به فقر روز افزون واز بین رفتن زیست بوم ایران و مرگ سرزمینی شده است را توجیه کنید؟
@sedayepayeab1

📍 چگونه می شود به این سوال پاسخ داد که کویری شدن یک منطقه از نظر اجتماعی برای مردم آن منطقه زیباست؟ فقر زیباست و ناتوانی اقتصادی که محصول عدالت زدایی است زیباست؟


🔴اتفاقا ما از شما می خواهیم به صدای اقوام گوش دهید شاید صدای حریت، عدالت و زیبایی را شنیدید.
این قضاوت های پشت میز نشینی قضاوت های بدوی و احمقانه است نه مطالباتی که به سطوح مختلف تعالی شخصیتی افراد یک جامعه پیوند خورده اند.

🔴اگر منی که از قضا بختیاری ام، ترکم عربم ترکمنم بلوچم، آذری ام سکوت نمی کنم تا پست بالاتری بگیرم یا مشکل برایم ایجاد نشود این اسمش تعالی فرهنگی من نیست، اسمش دنائت فرهنگی من است.
@sedayepayeab1

🔴 این سکوت من نشان می دهد من در سطوح اولیه منفعت شخصی ام گرفتارم. اگر تعداد زیادی از افراد شبیه من و هم قوم من ساکت نیستند این نشان دهند بلوغ افراد یک منطقه است که نفع ملی را تشخیص میدهند کما اینکه بارها بختیاری ها، ترک ها، عرب ها، بلوچ ها نشان دادند نفع ملی را درست تشخیص داده اند.

صدای پای آب صدای پای مردم است، باید به مردم نزدیک شد نه این که فقط با ابزار سرکوب و توهین مغالطه به آنها نزدیک شد.

@sedayepayeab1

🔴این تحلیل های امنیتی که حامی منافع اقتصادی اقلیتی معدود است جامعه ایران را به جان هم می اندازد نه دریافت اقوام از تهدیدات بنیادی زندگی اجتماعی در ایران، این مدرنیته ای که به قولی با چکمه رضاخانی تحمیل شد و اقوام را مزاحم می دید این تفکر مشمئز کنند که مبتنی بر دهاتی و شهری است را دور بریزید، پیشرفت و آبادانی یعنی شنیدن صدای همه افراد.
@sedayepayeab1
#تاملات_محیط_زیستی
✳️چرا قومیت حتی برای حل مسئله آب مهم است؟
پاسخی به اتهام افکنی علیه فعالان محیط زیست در حوزه مناقشات آبی کشور
✒️یوسف فرهادی بابادی
@sedayepayeab1
این یادداشت یوسف در زمانی نوشته شد که آقای درویش برای اعتراضات مردم سمنان یک پست گذاشته بودند. امامنتشر نشده بود. این روزها با داستان های خاص خودش، سکوت #فیک_محیط_زیستیها انتشارش بد هم نیست.
@sedayepayeab1

این مطلب در دو پست نوشته شده ۱از ۲

@sedayepayeab1

چند روز پیش یکی از مسئولین سابق محیط زیست با انتشار عکسی از مردم مناطق فلات مرکزی ایران "نوع مطالبه آب" آنها را تحسین کرد و نوشت بر عکس آن در اصفهان و چهارمحال بختیاری و خوزستان این مطالبه قومی است.

📍آقای درویش به شکلی کامل غیر منصفانه، داورئی را درباره فعالان محیط زیست مطرح کرده اند که البته ریشه های آن اگر مستقیم امنیتی نباشد، تحت سلطه "گفتمان امنیتی حاکم بر بحران آب" است که این روزها قدرت گرفته است و از این طریق می خواهند جامعه محیط زیستی را کادر بندی کنند.

🔴 تلاش برای "تقسیم بندی گروه های محیط زیستی بر اساس قومیت یا تعلقات هویتی آنها"، و چشم پوشیدن از "نوع حرکت" و "نتیجه مدنی" و دست آوردهای حقوقی"، "تالیف مبنای جدید شهروندی" این فعالان، همگی جزو مواردی است که در "گفتمان امنیتی" علیه فعالان محیط زیستی هست و در افکار و راهکارهای چهره های دولتی مثل آقای درویش نیز بازنمود دارد.

🔴 برای برخی، محیط زیست احتیاج به نسخه بلند مدتی دارد که خطش را هم فقط خودشان می توانند بخوانند: راهکار؛ فرهنگ سازی، موضوع؛ دوچرخه سواری، شکل اجرا؛ لابی برای خط سبز در خیابان.

🔴 جالب این است که حتی اگر از فرهنگ سازی صحبت کنیم هم چیز زیادی در چنته ندارند، جز اینکه مثل خارج فضا را طوری بسازیم که همه از دوچرخه استفاده کنند. بعد همین ها وقتی "زنان" سوار دوچرخه می شوند و مشکل پیش می آید حتی حاضر نیستند دو خط بنویسند که چرا فساد دوچرخه سواری یک زن از فساد آلودسازی محیط زیست کمتر است.

🔴 در واقع می خواهم بگویم این نوع فعالیت هیچ دست آورد مدنی برای جامعه و هیچ دست آورد حقوقی برای هواداران فعالیت اجتماعی ندارد. در حالی که روزگاری در این کشور خیلی چیز ممنوعیت داشته این نخبگان و سیاسیون و فعالان مدنی بودند که با روشنگری اصطکاکات را از بین بردند و جامعه رو به جلو رفت.

📍 اما وقتی از برخی می پرسید فرهنگ سازی یعنی چه و در پاسخ حداکثر نسخه ای تقلیدی برایتان می پیچند، معلوم می شود که اینها فرهنگ را نیز نمی شناسند، وقتی یک نفر شکل مطالبه گری شهروندان شهری کویری را با شهری در حال کویری شدن و شهری در مخاطره مرگ سرزمینی مقایسه می کند اساسا ادراک اجتماعی از فرهنگ ندارد.

@sedayepayeab1

🔴 فرهنگ از زندگی و ارزش های مردم می آید و اساسا شکل بالادستی هم ندارد، فرهنگ در ارتباط با عناصر هویتی و قومیتی شکل می گیرد که شاکله وجودی یک انسان را شکل می دهد.

📍 خوب است که از امثال آقای درویش بپرسیم آقای درویش چطور اقوام می توانند نگهبان مرز باشند اما نمی توانند نگهبان آب باشند؟

📍 مگر شما نمی دانید در مختصات اجتماعی جامعه ایران مفهوم "مدیریت منابع آبی" تا چه حد سرنوشت ساز بوده و تا چه حد با مفهوم آزادی وعدالت اجتماعی گره خورده است؟

📍 آیا نمی توانید تصور کنید اگر ماهیت قومی در یک جامعه یکبار به شکل وحدت آفرین ظهور و بروز کرد این پتانسیل را دارد که بار دیگر هم ظهور کند؟

@ssedayepayeab1

🔴 این که مدام در استراتژی نشاندن مردم در مقابل مردم بخواهیم از بحران آب عبور کنیم و مخالفان را قومیتی معرفی کنیم، چون فکر می کنید "راه حل انتقال آب است" این نه فرهیختگی است نه اخلاق و انسانی و نه شرافتمندانه است.

🔴 متهم ساختن اقوام در مسئله آب، فرهیختگی نیست چون فرهیخته کسی است که بتواند موضوع را از چند پرسپکتیو و منافع متعارض ببیند، اخلاقی و انسانی نیست چون قضاوتگری غیر منصفانه ای در باره قومیت افراد و سهم آن در کنش اجتماعی دارد، شرافتمندانه نیست چون از نسخه امنیتی و البته ضد امنیتی بر علیه فعالان اجتماعی و محیط زیستی تبعیت می کند و البته به نظر من همسو با نقشه تجزیه منطقه، چرا که استراتژی نشاندن مردم در مقابل مردم را فقط یک نفوذی امنیتی می تواند طراحی کرده باشد.
@sedayepayeab1

🔴 اما عناصر مهم یک برنامه فرهنگ سازی عبارت اند توجه به "شیوه معاش و انطباق اقتصادی با محیط"، " عناصر و اصول اخلاقی مهم در فهم عدالت و حریت"، " مبانی و پرنسیپ های زیبایی شناختی مردم " که در یک منطقه خاص زندگی می کنند و پتانسیل هایی که له یا علیه یک حرکت رو به جلو وجود دارد.

@sedayepayeab1

🔴 پس اینکه بگویید فعالان محیط زیست قومی اند نهایتش به این معنا است که ارزش های مربوط به عدالت و یا حریت یک جامعه در مقابل یک حرکتی که قطعا رو به جلو هم نیست مقاومت دارد،
#تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 بینامی خودت را بشناس؛ ریشه های تفکرات بینام ها در عرصه امنیتی کشور

✒️ یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان

@sedayepayeab1

✳️ بخشی از گروه هایی که دوست دارند تا مقبول سیستم امنیتی کشور شوند ولی از استانداردهای فعالیت امنیتی فقط تصویری شطرنجی و مشبک در ذهن دارند، می خواهد خود را شبیه به گمنام های امنیتی کنند و از این طریق سودای مفسد آمیز خود برای نفوذ در ساختار اداری را پیگیری می کنند.


✳️ یک "گمنام" وقتی به شما می گوید "مخل امنیت" می خواهد امنیت دوباره به وضعیت باز گردد، اما وقتی یک "بینام" به شما چنین حرفی می زند می خواهد شما را حذف کند تا یک پروژه پر سود دیگر را به جلو براند.


📍 این یکی از تفاوت های آشکار بینام ها و گمنام هاست. بینامها فقط شبیه گمنام ها هستند و این تلبس را نباید یکی شدن دانست، البته همان طور که اگر یک نفر با پوشیدن لباس پلیس باج خواهی کرد باید با او برخورد کرد باید با کسی که لباس هویتی عناصر امنیتی را می پوشد با او هم باید برخورد کرد.

@sedayepayeab1
📍در این یادداشت می خواهیم به عمق بی هویتی اندیشه ای بینام ها بپردازیم. این یادداشت البته جنبه آموزشی هم دارد و فقط یک رتوریک سیاسی نیست بلکه من واقعا می خواهم بینام ها نیز کمی به دلایل بینامی خود بیندیشند.


✳️ فعالان کانال های بینام، دو خط اندیشه دارند یکی "ایران گرایی پان ایرانیستی کور" که فقط ایران را "مرز ایران" میداند و دیگری احساس تکلیف دینی که بیشتر نمایش تکلیف است نه ادای آن اما اینقدر در این ادابازی غرق شده اند که امر برخود آنها نیز مشتبه شده است.

اندیشه پان ایرانیستی بینام ها به این شکل است که همه ماجرا را به شکل "تهدید قومی" بر علیه مرز های ایران بازنمایی می کنند. غافل از این که انچه ایران را ایران می کند مرزهای بیرونی نیست بلکه وحدت درونی است، غفلت از این نکته مهم سبب شده آنها به دنبال استراتژی خطرناک "نشاندن مردم در مقابل مردم" بروند، و به شکل مضحکی نقشه تجزیه ایران را هم ضمیمه تحلیل های متوهمانه می کنند در حالی که اساس تزریق چنین ایده ای که "قومیت ها خطر اند" یا "باید قومیت را با قومیت سرکوب کرد" بازی در نقشه تجزیه ایران و "پر کردن جدول" معماران اندیشه تجزیه ایران است.


دومین ریشه فکری بینامها، به مفهوم "تکلیف گرایی" متصل است. تکلیف یا واجب فردی است یا واجب کفایی. یعنی یا بر شما واجب می گردد یا "وجوب" آن متوجه شما می شود اگر و تنها اگر کسی که بر آن فعلی واجب است از اعمال آن وجوب خود داری کند.

توضیح این تکلیف گرایی بدون شرح بیشتر هم زهر رقابت با نهاد های امنیتی استاندارد را نشان می دهد، اما برای روشن شدن موضوع کمی آن را تشریح می کنم.

@sedayepayeab1

بینامها نوعی "رقابت از بیرون با نهادهای امنیتی" را سازمان می دهند که هدفش استفاده از مشروعیت این نهادها برای مهار مخالفان خود است در حالی که در استانداردهای امنیتی "مخالف و منتقد" نیست که رصد می شود بلکه "فضا و پایداری امنیت" است که رصد می شود، یعنی تاکید بر فضاست نه افراد.

اینها نه تنها با این رفتار خود عدم کفایت و کافی بودن فعالیت گمنام ها را اعلام می کنند بلکه از اساس این تصور را به وجود می آورند که مملکت از نظر امنیتی بی صاحب است.

این سبک بازی سازی های ضدامنیتی بینام ها ناشی از یک شهوت برای منفعت بیشتر است درحالی که نه گمنام ها و نه محیط زیستی ها به دنبال منفعت نیستند این دو می خواهد چیزی اصلاح شود، این نقش آفرینی مریض و بیمار گونه منفعت طلبان گویا حتی برای خود بینام ها هم خودآگاهانه نیست، اما هرچه هست سراسر نفرت افکنی و تخریب محیط زیست و ایران است.
@sedayepayeab1
#تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 روزنامه شرق: سیاست ورزی محیط زیستی
یا پاسخ به این سوال که #سوژه_محیط_زیستی کیست؟

✒️نوشته یوسف فرهادی بابادی

@sedayepayeab1

🔆🔆🔆در چند سال گذشته شاهد نوعی #غمخواری_زیست_محیطی بودیم که مقارن با ناکارآمدی دولت های نهم و دهم به اوج خود رسید؛ فرایندی تطوری که در این یادداشت به آن #سیاست_ورزی_محیط_زیستی می گوییم.

@sedayepayeab1

✳️حسب شواهد تاریخی، فرایند تبدیل شدن محیط زیست به سوژه اصلی افکار عمومی، بسیار دیرتر از سوژه شدن آن در طرح های عمرانی و استعماری روی داده است. حتی بهتر بگوییم از آن زمان که #خام_فروشی مواد معدنی و محیط زیستی به عنوان #سیاست_بودجه_نویسی در کشور ما آغاز شد، مردم و نخبگان به این مقوله اشعار لازم را نداشتند.

✳️ اگرچه باید گفت اغلب اوقات ناراضیان حاکمیت های ایرانی نارضایتی از حکومت داری و #حکمرانی زمام داران را در پیوند با محیط زیست فهم کردند ولی این موضوع آنقدر آگاهانه نبود. امری که چه در غالب رجوع رهایی بخش به جنگل در #قیام_جنگلی ها در دوره جگ جهانی اول رخ داد و چه در قیام #سیاهکلیها حضور داشت و به طبیعت یک موجودیت سیاسی می داد.

🔴در دوره پهلوی دوم هم فهم توسعه و ناخرسندی های مدرنیته با رجوع مجدد به ادبیات ضد استعماریی شکل گرفت که منتقد برون سپاری مدیریت منابع محیط زیستی بود. مهمترین این نقاط عطف تاریخی #جنبش_ملی_شدن_صنعت_نفت بود که شکل کاریکاتوی آن در دولت های نهم و دهم با پیگیری ایده ملی شدن در #صنعت_هسته ای دنبال شد.

✳️ اما در برهه زمانی سال 84 تا 92 تنها شاهد تغییر و جایگزین شدن دولت(به جای گروه های ناراضی) و بهره برداری سیاسی از محیط زیست نبودیم بلکه این بار نوعی #عاملیت_سیاسی زیست محیطی را شاهد بودیم.

🔴 دستگاه آپاراتوس دولت عملا آنچه در طول سالهای بعد از انقلاب زیرلبی و نامفهوم گفته می شد را واضح و علنی نمایندگی کرد؛ دولت احمدی نژاد سعی داشت خود را ماحصل ایده سیاست ورزی گروه های منتقد رژیم های سیاسی در ایران بازنمایی کند. تا آنجا که حتی با نزدیک کردن خود به خانواده #دکتر_فاطمی سعی داشت شباهت سازی را به نهایت برساند.

🔴فاجعه دولت های نهم و دهم در حوزه محیط زیست باعث شد موج غمخواری برای محیط زیست رفته رفته به #کنش_سیاسی بدل شود؛ تا آنجا که خشک شدن #دریاچه_ارومیه سمبل سهل انگاری و نماد ناتوانی دولت در اداره کشور شده بود. اما پیوند خوردن محیط زیست با مقوله آب، #سانتیمانتالیزم_محیط_زیستی را کنار زد و نوعی توتم گرایی یا #جماعت_گرایی را به وجود آورد که بعضا با مسائل قومی نیز پیوند خورده بود.

🔴هرچه محیط زیست از کرانه های قومی و #توتم_گرایی که موج دوم فعالیت بعد از انقلاب بود، فاصله بگیرد لذا بیشتر و بیشتر به سمت #سوژه_سازی_سیاسی نزدیک می شود. به این معنا که محیط زیست افراد را متوجه حکمرانی و هدفهای واقعی #تغییر_سیاسی و ضرورت های آن پیش می راند.

🔴 ناگفته پیداست که دیگر محیط زیست در موج سوم خود بهانه نارضایتی های قومی نیست چراکه اساسا سوژه هایی را تولید می کند که هویت گرا نیستند بلکه سیاست ورز هستند؛ سیاست به معنای واقعی کلمه. برای این سیاست ورزان #ایده_اصلاح_طلبی یا #اصولگرایی مطرح نیست.

🔴موج جدید سیاست در ایران بر فراز #گفتمانهای_مجعول #احزاب_سیاسی است و با عنصر #طبیعت، #جبر، و حیات و ممات #زیست_بوم در ارتباط است.

🔴این فرصت بسیاری خوبی است برای کنشگران اصلی جامعه ایران که از منجلاب سیاست کاذب باندی و جناحی بیرون بیایند.

✳️آب قدرت زیادی دارد که صفوف جامعه ایران را مطابق با مبانی واقعی حیات بازآرایی کند. این هوشمندی باید در همه ما وجود داشته باشد که به روی نوزاد سیاست واقعی سلام کنیم و بدون آن که بخواهیم حضانتش را بر عهده بگیریم با آن بزرگ شویم.

@sedayepayeab1

🔴باید با دوران #سیاستمردان_پوشالی و حکومت ساخته خداحافظی کنیم؛ دولت مردان راستین، سیاست مردان واقعی جامعه ایران به دنبال #ایده_خیر_عمومی خواهند بود که از خلال تعامل با طبیعت در حوزه فلات ایران ظهور و بروز خواهند داشت و این موج شخصیت های حاکمیت ساخته همگی تحت و شعاع تعامل مذکور قرار خواهند گرفت.

@sedayepayeab1

🔴دوران تهوع آور #سیاست_کاذب، که محصول موازی رانی نیروهای رقیب درون سیستمی بود در حال تمام شدن است؛ سیاست ورزی محیط زیستی سطح تحلیل سیاسی را تا سطح ساختار سیاسی بالا آورده است و این امر دیر یا زود خود را به رخ خواهد کشید.

🔴پیام سیاست ورزی محیط زیستی این است که بیایید درک کنیم #ایران_همیشگی_نیست اگر #آب نباشد، اگر می خواهیم دوباره به #جنگل رجوع نکنیم.

🔴باید سراغ #قوانین_طبیعی و #حقوق_طبیعی انسان برویم و آن را در دل #نظام_حقوقی جدید تاسیس کنیم؛ نه با اذهانی #تابو_زده یا توتم گرا بلکه با چشمانی طبیعت باور که به #فیزیک و موجودیت #حیات_طبیعی احترام می گذارد.


magiran.com/n3646855
مجله تلگرامی صدای پای آب
✔️ #تاملات_محیط_زیستی سند راهبردی مطالعات اجتماعی آب کشور بایدها و نبایدها 🔵🔵🔵 راهکارهای مهار بحران محیط زیستی و بحران آب ( قسمت چهارم ) 🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان 🔹 اولین اقدام برای مدیریت آب، بر…
✔️ #تاملات_محیط_زیستی در سند راهبردی مطالعات اجتماعی آب کشور؛ باید ها و نباید ها

🔵🔵🔵 عملکرد صحیح در بهره برداری از منابع آب چیست؟

( قسمت پنجم )

🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان


🔷 برای پاسخ به این سوال در مورد عملکرد صحیح در بهره برداری از منابع آب اول از همه باید بگوییم ما چند منبع آب داریم و چه استفاده ای از آن می شود و جایگاه مدیریت منابع آب چیست.
اگر به مباحث این حوزه نگاه کنیم میبنیم که اساسا حکمرانی در شرق با مفهوم استبداد شرقی توصیف می شود که با مدیریت منابع آب سر و کار دارد. پس پاسخ به این سوال از بنیاد جواب راحتی ندارد. اگر چه پاسخ به این سوال رواق پاسخ به یک سوال دیگر است که می پرسد حکمرانی خوب چیست! اگر ما بتوانیم شاخص های حکمرانی خوب را اجرا کنیم گام زیرساختی برای حل مسئله محیط زیست و آب برداشته ایم. می خواهم بگویم از مبنا پاسخ به این سوال در واقع پاسخ به موضوع شهروندی است.

@sedayepayeab1

🔷 اما در سطح عملیاتی ما یک منبع آب نداریم؛ آب های روسطحی، زیر سطحی، آب های قابل استحصال و آب های غیر قابل استحصال یکی از این تقسیم بندی هاست؛ می بنیم که امروز چیزی بنام منابع آبی حفاظت شده وجود ندارد و با اعطای مجوزهای زیاد یا چشم پوشی بر حفر چاه های غیر مجاز و یا صدور پروانه های بی مبنا در برداشت آب زیرزمینی شاهد مرگ زمین و ایجاد حفرهای بزرگ در مناطق مختلف کشور و غیره هستیم.

@sedayepayeab1

🔷 تقسیم بندی کشور مبتنی بر حوزه های آبی؛ صدور مجوزهای بی مبنای کشاورزی و صنعتی و همچنین حق آبه های موجود نیز بسیار محل بحث است این تقسیم بندی هم که در گذشته شکل گرفته فاقد مبانی شهروندی و توسعه ای لازم است.

@sedayepayeab1

🔷 بحث دیگر تفکیکات آب است؛ تفکیک آب به شرب و غیر شرب و تامین آن از منابع هم ارز با استراتژی خطای تامین آب از طریق انتقال آب موضوع بعدی است.

@sedayepayeab1

🔷 سومین بحث توجه به آب مجازی بر مبنای ضرورت های آبی است. امروز اگر بر مبنای آب مجازی به نظام تولید کشور نگاه کنیم متوجه می شویم برخوردهای شعاری، سطحی و ایدئولوژیک در حال نابودی کشور است. فرقی نمی کند که کدام بخش تولید را موضوع بحث قرار دهیم در دامپروری همانقدر ضد محیط زیستی عمل می کنیم که در کشاورزی؛ صنعت و خدمات عمل می کنیم. چرا نباید در شاخص های موجود میزان تولید کشور بر مبنای آب مجازی تعریف گردد و بر مبنای عدالت اجتماعی این تولیدات توزیع شود. برای تبین موضوع از کارخانجات عظیم فولاد یا پتروشیمی و یا ذوب آهن که بر خلاف آمایش سرزمین در اصفهان ایجاد شده است صحبت نمی کنیم بلکه مثال خودمان را بر روی میزان تولید سالانه تخم مرغ در اصفهان متمرکز می کنیم. اگر میزان آب مجازی این محصول را محاسبه کنیم خواهیم دید میزان آب مصرفی برای تولید تخم مرغ تولیدی در سال در اصفهان به مراتب از میزان آب انتقالی از کارون بیشتر است. حال سوالی که پیش می آید این است که چه لزومی دارد استان اصفهان حتما باید یکی از اقطاب تولید تخم مرغ با این میزان آب مصرفی باشد. چرا نباید این استان تخم مرغ مورد نیاز خود را از استان های پر آب و عمدتا محروم زاگرسی تامین کند؟ تا هم در آن مناطق تولید اشتغال شود هم این استان از نیاز به انتقال آب بی نیاز شود. در واقع باید گفت نظام برنامه ریزی کشور از فقدان یک برنامه ریزی متمرکز و در عین حال دمکراتیک در حوزه تولید مبتنی بر حفظ محیط زیست رنج می برد. شاید به همین دلیل باشد که در سالی که به عنوان تولید ملی نام گزاری شده بیشترین میزان تخریب محیط زیست ناشی از تولید ایجاد شده است.

@sedayepayeab1

🔷 بحث آخر در رابطه با موضوعِ مدیریت اقتصادی منابع آبی کشور است. بزرگترین پرونده فساد اقتصادی و اداری در کشور ذیل بحث خصوصی سازی در دهه هشتاد در وزارت نیرو می تواند گشوده شود. اگر بخواهم سطح و گستره این آسیب را به شکلی مشخص و ملموس بیان کنیم؛ خصوصی سازی؛ وزارت نیروی امروز را شبیه #محله_خاک_سفید تهران کرده است. اگر چه مطلقا نباید شیوه برخورد با وزارت نیرو همچون شیوه برخورد با خاک سفید باشد.

🔷 ادامه دارد...

@sedayepayeab1
مجله تلگرامی صدای پای آب
✔️ سند راهبردی مطالعات اجتماعی آب کشور باید ها و نباید ها 🔵🔵🔵 درباره چیستی بحران آب و منشاء قرائت های مختلف درباره این بحران ( قسمت سوم ) 🖌 یوسف فرهادی بابادی عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان 🔹 دو سوی مسئله محیط زیستی دو نوع برداشت…
✔️ #تاملات_محیط_زیستی سند راهبردی مطالعات اجتماعی آب کشور بایدها و نبایدها

🔵🔵🔵 راهکارهای مهار بحران محیط زیستی و بحران آب

( قسمت چهارم )

🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان


🔹 اولین اقدام برای مدیریت آب، بر خلاف تبلیغات رایج نه مدیریت مصرف شهروندان بلکه شفافیت و چرخش آزاد اطلاعات است. معنای شفایت این است که هیچ چیز در نظام تصمیم سازی محیط زیستی کشور نباید پنهان بماند. ما حتی نمی گوییم مصلحت نگری نشود، به هر حال مصلحت هم معنای مشخصی دارد اما باید معلوم شود که منافع حاصل از مصحلت بیشتر از عدم اعمال آن است پس این که به اسم مصلحت به عدم شفافیت موجود دامن بزنیم به هیچ وجه مورد قبول نیست. به این معنی که ضروری است در صورت هر گونه مصلحت گرایی دلایل آن نیز تبین شود.

@sedayepayeab1

🔹 دومین اقدام قانونمند کردن نظام طراحی، تصویب و اجراست؛ در شرایطی هستیم که حتی قانون بد هم در کشور ما اجرا نمی شود، در واقع مردم حداقل عقلانیت اجرایی را در کشور شاهد نیستند. شما می بینید که امروز برای اجرای یک سد که همین قانون موجود ضرورت آن را نفی می کند، قانون دور زده می شود. به واقع می خواهیم بگویم ما برای حل مسئله آب و محیط زیست؛ فاقد زیرساخت سیاسی، مدیریتی و قضائی موثر هستیم. و آن چیزی که بحران را گسترش می دهد نه حضور مردم در اعتراض به اقدامات مافیای آب است بلکه ما اخیر در بررسی هایمان متوجه شده ایم، ریشه بحران نه در طبیعت، نه در جامعه بلکه در نظام سیاسی و قضائی ماست. چشم توفند بحران آب و محیط زیست در نظام اداری ماست؛ چه در قوه مجریه و چه قوه مقننه و چه در قوه قضائیه.

@sedayepayeab1

🔹 سومین اقدام اصلاح آمایش سرزمین است؛ به واقع این سومین جایی است که نشان می هد ما دارای یک برنامه ریزی مناسبی نیستیم. نظام آمایش سرزمینی ما عدالت زداست و این موضوع باعث شده است توسعه نامتوازن؛ کشور را تا سر حد از هم گسیختگی پیش ببرد. مناطق نادیده انگاشته شده در نقشه آمایش سرزمین ما، فقیرترین، پر آسیب ترین، محروم ترین بخش های اجتماعی هستند که حتی توان بازنمایی سیاسی محرومیت خود را ندارند. تصور کنید اگر نمایندگان سیستان و بلوچستان، چهارمحال بختیاری و مناطقی از این دست نباشند چند نفراز این مناطق امکان بازنمایی رنج مردم را دارند؟ این که این نمایندگان موجود هم چقدر این کار را می کنند محل بحثی جداگانه است! حالا در نظر بگیرید شهری مثل اصفهان که جزو پر توجه ترین مناطق در نظام آمایش سرزمین است، حداقل هشت نماینده در کابینه دارد که تمام قد دنبال پیگیری اهدافی در حوزه محیط زیست هستند که اوضاع را پیچیده تر می کند. در نظر بگیرید حتی در سطح استانی هم مدیریت این استان ملی است که قدرت چانه زنی منطقه ای را به صورت ناعادلانه ایی بالا می برد.

@sedayepayeab1

🔹 چهارمین اقدام اصلاحات نهادی در وزارت نیرو؛ وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست است. این اصلاحات اولینش تشکیل پارلمان آب است و دومین آن انحلال وضعیت فعلی وزارت نیرو و به صورت مشخص تر انحلال شرکت #آب_و_نیرو است. در شرایطی که دولت عملا از ساختار تکنیکال و پروژه ای وزارت نیرو به عنوان آلترناتیو بخش راه و ساختمان در چرخه اقتصاد استفاده می کند نمی توان انتظار داشت نظام منافع ایدئولوژیک شده در حوزه مدیریت آب پذیرای تغییر باشد.

@sedayepayeab1

🔹 اقدام بعدی از هم گسستن شیرازه این نظام ایدئولوژیک در مدیریت منابع آب و قطع ارتباط این مدیریت با ساختار کلی اداره کشور است؛ که از جمله می توان به باز تعریف ارزش های نظام شایسته سالاری، دموکراتیک شدن منطق تصمیم سازی و تصمیم گیری نظارت پذیری همه قوا از سوی مردم، تفکیک قوا، تشکیل دادگاه قانون اساسی به گونه ایی که مردم بتوانند علیه حاکمان به دلیل عدم اجرای قانون اساسی و یا اجرای بد آن اعلام جرم کنند و ... مرتبط است. با وجود ضرورت چنین اقداماتی بعید به نظر می رسد که بحران محیط زیست در کشور مهار پذیر باشد ، به عنوان مثال ما در بخش مخالفت با انتقال آب در گیر یک مبارزه فرساینده و بی نتیجه هستیم که نمی توانیم کاری انجام دهیم. اما اینکه چرا به فعالیت ادامه می دهیم معنایش باور به مهار پذیر بودن بحران نیست؛ ساختار مدیریتی ما نشان داده با یک تاخر و تاخیر پانزده سال به دست آوردهای افکار عمومی می رسد، به عنوان مثال به مفهوم منافع ملی نگاه کنید! کسانی که اولین بار آن را مطرح کردند چه مصائبی را متحمل شدند تا امروز برای همه بدیهی است که باید به آن احترام گذاشت.


🔹 ادامه دارد ...

@sedayepayeab1
#تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 #فرهنگ_بزدلی؛ سودای «تغییری» که چیزی را «تغییر ندهد»

🔍 نقدی بر انتشار و به اشتراک گذاری «نارضایتی های ملموس» در فضای مجازی

✒️یوسف فرهادی بابادی

@sedayepayeab1

🔹 هربار که اتفاقی در کشور رخ می دهد اعم از فساد، اختلاس، احتکار، دیکتاتوری یا پوپولیسم عده ای شروع می کنند به «غر زدن»، تشکیل یک صف آرایی کاذب میان طرفداران تغییر و خودشان، گویی نق زنندگان حامل حقیقتی هستند که چشمان ما نمی تواند ببیند. سریعا در شبکه های اجتماعی کلیپ های آنچنانی منتشر می کنند یا بسیار با تاسف در باره فلان مسئول متخلف سخن می گویند.

@sedayepayeab1

🔹 شگفت انگیز است که نق زدن، زر زدن، غر زدن، مسخره کردن و دست آخر حمایت از یک پوپولیست اقتدار گرای بی سواد همه در یک بسته شخصیتی قرار می گیرند. جالب است که همین ها با وجود اینکه هنوز درباره مزایای حمله خارجی و تغییر از بیرون هم به جمع بندی درستی نرسیده اند و حتی نمی دانند انواع تغییر از بیرون چقدر هزینه دارد بازهم بزدلانه «زر» می زنند.

🔹 مانفیست این ها بسیار شفاف است؛ از هر فرصتی برای غر زدن استفاده کن تا خودت را تخلیه کنی، تا منجلاب اخلاقی درونت را پنهان کنی و تمام! هیچ تغییری هم لازم نیست روی دهد. برای اینها آزادی بیان آزادی زر زدن است!

@sedayepayeab1

🔹 وقتی به این اقشار « بزدل » اعتراض می کنی چرا کاری نمی کنی؟ تازه هزار توجیه شروع می شود و در بهترین حالت یا می خواهند از ایران بروند، یا می گویند ناچارند وضع را تحمل کنند. اما #تغییر_با_شجاعت_آغاز_می_شود، و با تغییر تمام و کمال و البته متداوم وضعیت ادامه می یابد.

@sedayepayeab1

🔹 تغییر از پذیرش این که باید از نابالغی به در آمد، باید از قیومیت به در آمد آغاز می شود. برای تغییر لازم نیست با کسی جنگ کرد، لازم نیست صدر تا ذیل نظام سیاسی را به توهین بست، لازم نیست غر زد اما اگر پیش آمد اختلاس هم کرد، لازم نیست به خاطر ناچاری دزدی را مجاز شمارد، و دزدان و مختلسان را تحسین کرد!

@sedayepayeab1

🔹 هر چقدر بزدلی و بی شرمی با همند، شجاعت و شرم هم با همند. چندبار پرده دران را تقبیح کردیم؟ چندبار در مقابل تحسین اختلاس گر و قانون شکن ایستادیم؟ چند بار از تبدیل موضوعات جدی اجتماعی به سوژه های طنز تهوع آور مدیری و امثال آن برافروخته شدیم؟ نمی شود کاری کرد؟ نه ! نمی شود کاری کرد، شاید همه به این نتیجه رسیده باشیم که نمی شود کاری کرد و پیش برد، اما حداقل می شود در مقابل قلب و تغییر ارزش های انسانی ایستادگی کرد.

🔹 می شود از زر زدن برای تخلیه روانی استفاده نکرد، میشود به حرفهای بررسی نشده توپید، می شود از واکنش عقلانی و شناختی دفاع کرد، این که برای گذر از وضعیت موجود همه چیز را تخریب کنیم فقط حماقت است. احمق هایی که نمی خواهند کاری کنند جز تداوم تنفسی که نه ممد حیات است و نه مفرح ذات.

@sedayepayeab1

🔹 «شجاع باش» بگو کجای پیامی که دریافت کرده ای نادرست است، شجاع باشی و با توضیح استدلالی موضوع نگذار هر چیز غیر عقلانی فقط به امر مضحک تبدیل شود.

🔹 شجاع باش و توضیح بده چرا حقت را زیر پا گذاشته اند. پس اگر شجاع نیستی، خفه شو دهانت را ببند و دزدیت را بکن کسی از تو انتظار بیشتری ندارد، در جامعه ای که بی شرمی تحسین می شود دزدی قبح نیست و بی خردی فضیلت است، چرا می خواهی وجدانت را با قلب ارزش های انسانی آسوده کنی؟

🔹 نه عزیز، زر نزن، نق نزن، و به خودت دروغ نگو ناراضی هستی، رسم ناراضیان تفکر است و خروج از وضعیت نارضایتی. برای همین می اندیشند، البته قبل از این که عمل کنند، شرم می کنند قبل از این که پیش داوری کنند، و اجازه نمی دهند «هر گاوگند چاله دهانی آتشفشان روشن خشمی شود » بر سر مردم. تکرار می کنم اگر شجاع نیستی خفه شو.

@sedayepayeab1
#تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 نقش #ارگانوئیدها در نابینایی سیستماتیک نظام اداری در ایران

🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان

🔹 سایت خبری #دیدبان_ایران : از همان آغاز که دولت حسن روحانی روی کار آمد کلید واژه تمام کارهایش را بر مفهوم اعتدال گذاشت. در دایره مفاهیمی که ذهن حاکمیت ایران را اشغال کرده مفهوم اعتدال نه تنها مانند مفهوم اصلاحات یک مفهوم تضادی و تقابلی نبود بلکه درست برعکس، این شعار یک پالس توافق بین جریان های سیاسی درون حاکمیت ارزیابی می شد؛ گویا دولت می گفت ما آمده ایم وفاق بر مبنای منافع را بر تضادها اولویت ببخشیم. کسانی هم در دولت راه پیدا کردند که از همین جنس بودند؛ شخصیتهای محافظه کار با حداقل برندگی که اگر هم صاحب موضع انتقادی بودند دلیلش نه تفاوت در شیوه نگاه با جریان حاکم در شیوه حکمرانی، بلکه معدودی مدیر بودند که صرفا ضرورت هماهنگی میان توسعه اقتصادی و اجتماعی را دریافته بودند؛ دریافتی آنهم در سطح تجربی.

@sedayepayeab1

🔹 دولت روحانی به همین دلیل دولتی بود که از فقر تئوریک، فلسفی و استراتژیک در فهم مبانی اعتدال عاجز بود و به دلیل اینکه تاملی در اعتدال شکل نگرفته بود و صرفا منشی محافظه کار؛ قرار بود تضاد منافع میان حکام را بر طرف کنند، دولت روز به روز از اعتدال فاصله گرفت و به #احتیاط نزدیک شد.

@sedayepayeab1

🔹 در یک کلام دولت روحانی #دولتی_احتیاطی شد، که مستحبات و واجبات احتیاطی اصولگرایان را بر اصول اصلاحگرانه ترجیح میداد.
با نگاه اعتدالی و با عمل احتیاطی شوق میلیون ها رای دهنده هر روز و هر چه بیشتر به سردی گرایید و امروز می بینیم وزرا عملا به کار چاق کن منافع اقلیت حاکم تبدیل شده اند و روز به روز شکاف میان دولت و نظام سیاسی با بدنه اجتماعی زیادتر میشود. در این میان کسانی که گمان می کنند سقوط روحانی سقوط دولت است بر شاخه نشسته بن می برند.

@sedayepayeab1

🔹 اما نقش اُرگانوئیدها چیست؟ این وسط دولت احتیاطی روحانی بر پایه #علوم_انسانی_دولتی شکل می گیرد، یعنی بهترین زمینه ای که ارگانوئیدها در آن رشد می کنند. نمونه روزآمد این ارگانوئیدها علی ربیعی است که پرده و سقف عروج خود را درید و تا وزارت کار هم بالا آمد. برادر عباد - نام امنیتی ربیعی- بعد از اینکه از دانشکده علوم اجتماعی وارد حوزه وزارتی شد، شماره تماس خود را عوض می کند و بعدا با انتصاباتی هم که می کند اولین و بزگترین ناراضیان او اصحاب علوم اجتماعی بودند. این رفتارها تا جایی ادامه داشت که علی ربیعی خود به بزرگترین مانع شکل گیری #انجمن_صنفی_روزنامه_نگاران_ایران ظاهر شد؛ استراتژی اگر دیگران خوردند ما هم می توانیم بخوریم به کار گرفته شد و سفره انقلاب برای آقا زاده های جناح محذوف پهن شد.

@sedayepayeab1

🔹 اما خاصیت اُرگانوئیدی ربیعی چیست؟ ربیعی هم مانند دکتر محمد فاضلی - ارگانوئید که در پست های قبل معرفی شد - یک بی طبقه سیاسی بود که بعد از رسیدن به قدرت زمینه انحصاری شدن ارتباط دولت با متخصصان علوم انسانی را به صورت گزینشی فراهم کرد، انحصاری که به قصد دشوار نمایی امور ساده و ساده سازی امور پیچیده بود. مهمترین دست آورد چنین کارویژه این بود که کوری سیستماتیک نظام دیوانی ایران را تدوین و متکامل کرد. به واقع بروکراسی که برای ندیدن و کتمان پدیده های اجتماعی واقعی شکل گرفته است با هدایت و مشاوره امثال ربیعی و محمدفاضلی به نقطه اوج خود می رسد و اساسا فواضلی بر سر کار می آیند که نغض غرض علوم اجتماعی هستند.

@sedayepayeab1

🔹 اُرگانوئیدها اخرین امید ایده احتیاطی دولت هستند ولی واقعیت این است که احمدی نژاد و قالیباف شیره خودفروختگی علمی اُرگانوئیدها را کشیدند و امروز سیستم هرچقدر هم توجیه شود نه تنها به دولت کمک نمی کند بلکه بی اعتمادی به علم را در یک جامعه زخم خورده بیشتر می کند. و از این طریق ارگانوئیدها با از بین بردن اعتماد سیاسی و اجتماعی در کشور به اضمحلال انباشت های علمی جامعه نیز کمک خواهند کرد.

#نخبگان_ارگانوئید
#دکتر_محمد_فاضلی
#دکتر_علی_ربیعی برادر #عباد
#علوم_انسانی_دولتی

@sedayepayeab1

http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-49133
#تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 نخبگان اُرگانوئید؛ بی طبقه های پیشرو

🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان

🔹سایت خبری #دیدبان_ایران : مفهوم بی طبقه های پیشرو یکی از مفاهیمی است که از سوی جامعه شناس ایرانی؛ #دکترزین_العابدین_سفرچی، برای توصیف مدیران و نخبگانی به کار می رود که می توانند یک شبه تمام چرخه بروکراسی را طی کنند و از عضوی ساده در موقعیت های بروکراتیک به عضوی تصمیم ساز و تصمیم گیر در ساختار بروکراسی تبدیل شوند.

@sedayepayeab1

🔹 گرچه مفهوم نخبگان اُرگانوئید قرابت های زیادی با مفهوم «بی طبقه های پیشرو» دارد، اما مفهوم دوم کاملا متعلق به ادبیات علمی مطالعه بروکراسی در جامعه ایرانی است و می تواند به خوبی توضیح دهد که چگونه نخبگان ارگانوئید؛ که توسط سیستم ساخته می شوند، بدون شناخت کافی از فضای بروکراسی کشور به آن ورود می کنند، مراحل ترقی را طی می کنند و بدون در نظر گرفتن واقعیت های اداری کشور سرعت سلیقه گرایی مدیریتی را افزایش می دهند.
برای توصیف بهتر ماجرا می بایست وضعیت بروکراسی ایرانی را به درستی توصیف کنیم؛ آنچه از بروکراسی ایرانی می شناسیم ساختاری غیر موثر، بیمار و غیر مولد است که درست برعکس اهداف بروکراسی اقدام می کند؛ به جای «عام گرایی» در برخورد با ارباب رجوع به خاص گرایی و ژن خوب گرایی تمایل پیدا کرده، به جای نظم و ثبات، قانون های بروکراسی ایرانی در لحظه به وسیله آئین نامه های ساختی دور زده می شوند و به عوض تفکیک و تقسیم کار؛ سراسر موازی کاری است. اما همین بروکراسی، با همین شرایط، دارای منطقی است که می توان با آن کنار آمد. به عنوان مثال می توان با توسل به آشنایان، رشوه، توصیه نامه ها و غیره آن را دور زد. بی طبقه های پیشرو از همین ساختار های کمکی و لابیرنت ها بالا می آیند اما کاری که می کنند این است که دهانه استفاده عمومی از این مفرها را تنگ و مافیایی می کنند.

@sedayepayeab1

🔹 مهمترین ابزار اُرگانوئیدها برای پیشروی در چرخه بروکراسی، دست یازیدن به نقد اجتماعی است؛ آنها سنتی از نقد را ترویج می کنند که عملا هیچ سیبلی را نشانه نمی رود جز ماهیت های موهوم و غیر موجودی که نقدشان برای هیچکس ضرری ندارد. آنها در جایگاهی از نقد اجتماعی می ایستند که اساسا هیچ گروه و طبقه اجتماعی را نمایندگی نمی کند. اسلوب آنها سنتی از «سفارشی نویسی» و «مورد پسند نویسی» است که به کار توجیه مشکلات اجتماعی می خورد؛ با توجیهاتی از این قبیل، آنچه به دست می آید راه حل یا توصیفی گویا از مشکلات نیست بلکه «دشوارنمایی» حل مسائلی است که به راحتی قابل حل اند و «آسان نمایی» حل مسائلی که از قضا بسیار دشوارند.

@sedayepayeab1

🔹 شاید بارها دیده باشید که یک ساختار اداری و نهادی در یک مرکز به یکباره توسط همین بی طبقه های پیشرو به هم می ریزد و یا ایجاد می شود. این لحظه آسان نمایی آن چیزی است که سخت است؛ مانند پیشنهاد حمایت مالی از آژانس انرژی اتمی در دولت احمدی نژاد؛ یا توصیه به تغییر یا ایجاد یک ساختار جدید در بدنه وزارت نیرو از سوی برخی دیگر. همچنین دیده اید انواع پروژه های میلیونی اجتماعی که برای ارزیابی یک پروژه ساده طراحی شده اند که در نهایت می توان سر و ته ماجرا را با چند میلیون تمام کرد اما در یک سیکل دشوار نمایی به دهها میلیون تومان ختم می شود تا از قِبل آن مُشتی عضو هیئت علمی تازه به دوران رسیده نیز امرار معاش کنند.

@sedayepayeab1

🔹 یک اُرگانوئید وقتی به منتهای پیشرفت اجتماعی خود در بروکراسی می رسد نماینده واقعی بی طبقه های پیشروست. آنها مهمترین عامل گسست طبقاتی دولت از بدنه جامعه می شوند و با سرکوب واقعیت اجتماعی - از خلال فرایند تصیم سازی - جامعه را با بحران شایسته سالاری مواجه می کنند.

@sedayepayeab1

🔹 بی طبقه ها «راحت» تصمیم می گیرند، «بی رحمانه» اجرا می کنند و «بی اخلاقانه» آن را توجیه می کنند. لذا باید ارگانوئیدها را به عنوان نقطه آغاز بی طبقگی، به خوانش مجدد «شرم» فراخواند.

@sedayepayeab1

🔹 متن یاد داشت در سایت #دیدبان_ایران 👇
http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-48120
مجله تلگرامی صدای پای آب
#تاملات_محیط_زیستی ✔️ به بهانه دستور رئیس جمهور در خصوص ارتباط گیری با نخبگان؛ نقش مشاوران اجتماعی وزیر نیرو در وقایع آبی کشور چیست؟ 🔵🔵🔵 نخبگان اُرگانوئید و وضعیت سیندرلایی 🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان @sedayepayeab1 …
#تاملات_محیط_زیستی

✔️ نقدی بر مواضع مدیر مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی وزارت نیرو (۲)

🔵🔵🔵 نخبگان اُرگانوئید؛ علوم انسانی دولتی و مدیران هندلر

🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان

@sedayepayeab1

🔹سایت خبری #دیدبان_ایران: یکی از فشار های پردامنه ای که همواره از سوی خرده نظام فرهنگی کشور بر حوزه علم و دانش سایه افکنده است، تلاش برای مهار و به خدمت گرفتن علم، در خدمت اهداف ایدئولوژیک بوده است؛گاه این ایدئولوژی، ایدئولوژی انقلابی بوده است گاه ایدئولوژیِ تکنوکراتیکِ گفتمان پیشرفت. هر چه بوده جنس تلاش یکی است در خدمت گرفتن علم، از هر نوعی. تکلیف علوم انسانی که از اساس مشخص است. به این ترتیب قریب به چهل سال با گفتمان هایی مانند «اسلامی سازی علوم»، «بومی سازی»، و این اواخر با گفتمان « #دولت_سازی_علوم_انسانی » تلاش شده است علوم و به طور اخص علوم انسانی و اجتماعی مهار شوند و اگر نه بنیادا بلکه به شکلی صوری تایید کننده و مرحمی بر دردهای حکمرانی پر ایراد سیاسی باشند.

🔹نمی خواهد زیاد دور شویم، کافی است به همین چند سال قبل بازگردیم که دانشگاه تهران تحقیقات سفارشی ناگهانی منتشر می کرد که ضمن آن در یک دعوای سیاسی روز، نتایج عملکرد شهرداری را تایید می نمود. انواع نهادهای مطالعاتی در سالیان اخیر به وجود آمدند که همه یک وظیفه داشتند؛ #لعاب_علمی_طرح را فراهم آورند. در این میان چه بسیار انجمن های علمی که آلوده نشدند، چه بسیار محققانی که شان خود را به قراردادها پیوند نزدند و چه نهادهایی مانند مراکز افکار سنجی و پژوهشکده های راهبردی و غیر راهبردی که تدارک دیده نشدند تا حجم انبوه بودجه فرهنگی و اجتماعی کشور به دهان آنها ریخته شود. ثمره چه بود؟ تاسیس #علوم_انسانی_دولتی، با تعدادی اعضای هیئت علمی که در «ندیدن پدیده های انسانی و اجتماعی» و یا تلاش برای ندیده شدن آنها شناخته می شوند؛ همان #نخبگان_اُرگانوئیدی که با یک پسوند «عضو هیئت علمی .... » بار یک دنیا مسئولیت علمی طرح ها را به دوش می کشند.

🔹 اینها انبوهی مقاله چاپ شده در مجلات علمی پژوهشی دارند که مثل قارچ از زمین روئیدند و انبوهی کتاب که توسط انتشارات های جیره دار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده اند. البته از ترجمه ها هم نباید گذشت؛ اُرگانوئیدها اولین قدمهایشان را برای ورود و به رسمیت شناخته شدن در فضای آکادمیک به کمک ترجمه انجام داده اند؛ انبوهی ترجمه که وظیفه اصلی آن را هم دانشجویان بی نوایی کشیدند که به امیدهایی متفاوت این رنج را بر خود هموار کردند؛ پول موسسات آماده، قرار دادها بسته، رنج ترجمه بر عهده کس دیگر، و در انتها نام پر آوزاه استاد بر روی جلد. این بوده رسم اُرگانوئیدها.

🔍 اما چرا اُرگانوئیدها مهم هستند؟

🔹 ارگانوئیدها در ساختار دولتی کشور جذب شدند و به عنوان #شاگرد_شوفر، در کنار هندلرهای شبکه های تصمیم سازی شروع به کار کردند، اگر و تنها اگر هر وزارت خانه ای به انتشار طرح های تحقیقاتی؛ میزان هزینه و دست آوردهای آنها در افکار عمومی اقدام کند متوجه می شویم چه مبلغ هنگفتی صرف این داستان می شود. البته منظور از مبلغ هنگفت، درآمد ارگانوئیدها نیست؛ که آنهم در جای خودش محل بحث است، بلکه منظور عایدات تصمیم سازی برای ذی نفعان پنهان طرح های تحقیقاتی است.

🔹علوم انسانی دولتی شاید مرزهای آشکار با علوم انسانی اسلامی داشته باشد، اما این مرزها در ذی نفعان بوده است. اُرگانوئیدها به کمک مدیران هندلدر، نظام تصمیم سازی فاسدی را به وجود آورده اند که محیط زیست این کشور را نابود کرده است و اگر به هر کدام اعتراض کنی بی واسطه و بسیار سریع به همدیگر ارجاع می دهند؛ مدیر به نظام دانشی که او را پشتیبانی می کند و محقق به نظام سیاسی که در آن کار کرده است و این رابطه انگل وار باعث می شود، اسم های و نام های بزرگ اما توخالی به وجود بیایند که به قول بارت مترسک، یا مانکن هستند، موجوداتی تو خالی که به واسطه کسانی دیگر برای مقاصدی پنهان تدارک دیده شده اند.

🔹ارگانوئید عزیز! برخورداری از رانت انتشار علمی، برخورداری از رانت نفوذ سیاسی، برخورداری از فرصت های سیاسی اجرایی یک نظام بروکراتیک فاسد شائنیتی برای انسان به وجود نمی آورد؛ دیر یا زود متفکران واقعی، بی محتوایی انبوه #تالیفات_پلاستیکی شما را آشکار خواهند کرد، هرچند زباله ای که شما تولید می کنید سالها به شکلی تجزیه ناپذیر باقی خواهد ماند.

🔹ارگانوئید عزیز؛ شبکه ذی نفعانی که از شما استفاده می کنند تا تصمیماتشان را به خورد نظام سیاسی – اقتصادی کشور بدهند حتی به مدیران هندلر خود که سطوح بالای ارادت را نشان داده اند وفا دار نبودند؛ بیائید تغییر را از خود آغاز کنیم. در یادداشت بعدی به سنت سفارشی نویسی ارگانوئیدها خواهم پرداخت و رنجی که ما مردم می کشیم.

#دکتر_محمد_فاضلی

http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-47929
#تاملات_محیط_زیستی

✔️ به بهانه دستور رئیس جمهور در خصوص ارتباط گیری با نخبگان؛ نقش مشاوران اجتماعی وزیر نیرو در وقایع آبی کشور چیست؟

🔵🔵🔵 نخبگان اُرگانوئید و وضعیت سیندرلایی


🖌 یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان

@sedayepayeab1

🔷 روزنامه ابتکار: نخبگان اندام واره یا اُرگانوئید یکی از مفاهیم مهم جامعه شناسی است که به توصیف کسانی می پردازد که برای حل بحران ها و چاره اندیشی های بخش های مختلف یک سیستم؛ تولید و مورد بهره برداری قرار می گیرند. در طول سالیان گذشته تحت پروژه امنیتی که در دولت آقای روحانی کلید زده شد، بخش وسیعی از کارشناسان اجتماعی به شکل گزینشی در حوزه علوم انسانی جذب شدند تا به ظاهر به کمک دولت آمده و در حل بحران های اجتماعی نقش ایفا کنند.

🔷 کارشناسانی از حوزه اقتصاد، جامعه شناسی و سیاست جذب و همراه دولت شدند که به جای نمایندگی و بازتاب واقع بینانه مشکلات کشور به کار «تولید محتوای سخنرانی»، «مطالعات مقدماتی عملیاتی سازی دستورات»، «آمارسازی، مستندسازی و پاسخ به شبهات مخالفان» و اقداماتی از این دست روی آوردند.

🔷 بسیاری از این نخبگان به دلیل سابقه دانشگاهی در حوزه های انتقادی مهمی مانند جامعه شناسی حتی برای خود منزلت نقد اجتماعی را هم قائل شده و در ابتدا به عنوان «واسط» میان دانشگاه و روشنفکران و سپس به عنوان «بدیل» روشنفکران خود را مطرح کردند و به مرور زمان بدلی های گزینشی، خود را دارای اصالتِ منزلتی و شانیت ذاتی فرض کردند.

🔷 اُرگانوئیدها علوم اجتماعی یا نو رسیدگان پیوند قدرت و مشروعیت در دولت آقای #حسن_روحانی با ورود به قدرت به جای آنکه به قدرت رنگ مشروعیت ببخشند، از اندک ته مانده های مشروعیت قدرت در جامعه استفاده کردند و با همان فرمان روئسای کارفرما؛ به مواجه با جامعه مدنی روی آورده اند.

🔷 این ها به جای آنکه به حاکمیت توضیح دهند مسئله های اجتماعی شکل پیچیده تری دارند که «مدیران» قادر به دیدنشان نیستند، کم کم در این نقش فرورفتند که عالم سیاست پیچیدگی های زیادی دارد که «مردم» قادر به دیدن آن نیستند. رویکرد اُرگانوئیدها به مسائل اجتماعی چیزی فراتر از رویکرد خود عالم پندار مدیران سیاسی نیست، گویا آنها در ساخت تصمیمات قدرت سهیم شده اند تا برای مردم شهادت دهند؛ «نه! واقعا مسائل پیچیده است و شما نمی بینید».

@sedayepayeab1

🔷 باوجود این که اُرگانوئیدها در ظهور و بروز، در رشد و نمو و در فربه گی خود دارای برخورداری های رانتی هستند که مسیر رشدشان را در طول سالیان طولانی هموار کرده است اما نکته عجیب در اظهاراتشان برخورد سیندرلایی آنها با فضای درونی قدرت است.

@sedayepayeab1

🔷 عجیب است که این ها از فضای درونی قدرت آنچنان شگفت زده شده اند که گویی از قرار اتفاقاتی در آن داخل روی می دهد که حتما باید با چشم سر دیده شود تا فهم شود. در حالی که دانش و معرفت اساسا توانایی شناخت و تصور پدیدها در شرایطی است که مستقیما دیده نمی شوند.

🔷 اُرگانوئید عزیر شما در نهایت در غاری داخل شده اید که دستان به جاهای خاصی از فیل می خورد؛ هرچیزی را هم دیده باشید، باید کمک کنید آن چیز به آفتاب مطهر و پاک کننده بیرون برسد نه اینکه با شوق به مردم از نادانی بفروشید. در روزهای آتی بیشتر درباره روند شکل گیری #ارگانوئیدها خواهیم نوشت.

@sedayepayeab1

#مرکزاموراجتماعی_منابع_آب_و_انرژی_وزارت_نیرو
#نخبگان_ارگانوئید
#محمد_فاضلی
#برخورد_سیندرلایی

🔹متن یادداشت در صفحه ۷ روزنامه ابتکار👇
http://www.ebtekarnews.com/index.php?year=1397&month=05&day=03&category=7&#
#تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 هشداری به ناراضیان حکمرانی در کشور: دلواپسان می خواهند کل ملت ایران را مشمول تحریم های ثانویه کنند

✒️ یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان

@sedayepayeab1

🔹 به فاصله یکسال بعد از انتخابات، همه دیدیم که نبود برجام یعنی «بازگشت به دلار غیر قابل مهار»؛ درست یکسال بعد از همه کارشکنی های سیستماتیک مخالفان برای بی اثر نشان دادن سیاست و دیپلماسی، کشور در نبود یک برجام موثر به وضعی افتاده است که عده ای همنوا با خارج دنبال بی کفایتی مسئولان رده اول نظام می گردند.

@sedayepayeab1

🔹 مخالفان برجام هر چه داشتند در توان گرفتند تا نشان دهند برجام و مذاکره با آمریکا سودی ندارد. صدا و سیما هم با گزارش ها و رپورتاژهایی که بر علیه برجام رفت این ایده را در مغز مردم کاشت و پروراند که دیپلماسی مذاکره بی اثر است و مقاومت جوابگو. حالا این گوی و این میدان؛ کسانی که می گفتند جالب آنجاست که کسانی که می گفتند مقاومت جوابگو است حالا از نوسانات ارزی شاکی هستند. از قیمت سرسام آور محصولات ناراضی هستند و یک بام و دو هوا در حال سوء استفاده از نارضایتی مردم در مقابل وضعیت فساد سیستماتیک در کشور هستند.

🔹 آنها تنها کسانی هستند که هم از نارضایتی آمریکا راضی اند هم از خوشحالی آن خوشحال؛ اما وقتی تجارت خشکبار و پسته، واردات صدف زنده و شراب کف دار ممنوع می شود از عهد شکنی ابرقدرت ها می نالند و «نقاط آسیپ پذیر نظام» را به «ضعف مدیریت دولت» پیوند می زنند.

@sedayepayeab1

🔹 بدون هیچ تعارفی امروز باید از کسانی که از برجام ناراضی بودند پرسید که شما که می گفتید برجام سودی ندارد، منظورتان از سود، سود چه کسی بود؟ بله امروز باید به تمام مردم ایران عرض کنیم: مردم! دولت بر وعده خود ماند و ما علی رغم دلار ده تومنی «به عقب بازنگشتیم»؛

🔹 چرا که در نبود برجام این بار فقط طبقات محروم نیستند که هزینه آن را مثل قبل پرداخت می کردند بلکه کسانی هم که کاسب تحریم بودند، با تحریم های ثانویه قادر نیستند این تحریم ها را به نفع خودشان و به ضرر ملت دور بزنند.

🔹 ما مردم باید از ایده برجام دفاع کنیم، ایده برجام ایده مذاکره عزتمندانه بود؛ ایده برجام ایده دست دادن به دنیا به جای چنگ و دندان نشان دادن به ابر قدرت ها بود. ایده برجام یعنی نه آنها قلدری کنند و نه ما اُرد ناشتا، کسانی که برجام را ناکافی می دانستند امروز باید جوابگوی دلار ده هزار تومانی باشند.

@sedayepayeab1

🔹 اما نکته دیگر اینکه افراطیون از دو سوی آب، برجام را ناکافی می دانند؛ آن زمان که دولت از ایده #برجام_داخلی صحبت کرد و از لزوم گفتگوی ملی؛ کسانی که ایده گفتگوی ملی را غیر ضروری می دانستند باید امروز جوابگو باشند که امروز منظورشان از اتحاد ملی چیست؟ آنها همچنین باید بگوید تحریم های ثانویه ای که آمریکا وضع کرده است چرا و چطور توانسته است اقتصاد کشور را در دچار بحران کند؟

🔹 چرا نمی گویند سوژه تحریم های ثانویه اقتصاد ملی نبود و نیست بلکه سوژه آن عاملان اقتصادی بوده است که برای کارفرمایی اقتصادی خود حتی به #سازمان_بازرسی_کل_کشور هم جوابگو نبوده اند؟

@sedayepayeab1

🔹 دلواپسان حتی مردم غزه و فلسطین را برای منافع خود مصرف می کنند و با مقاومت در برابر اف آ تی اف، می گویند دولت از این طریق نمی تواند به حزب الله کمک کند. در حالی که سازمان دهندگان این مخالفت ها همان هایی هستند که به اسم حزب الله دلار گرفتند و در میان شرکت کنندگان اجلاس نم توزیع نکردند؛

🔹سازمان دهندگان مخالفت با شفاف سازی اقتصاد ایران که تحت کنوانسیون اف آ تی اف معروف است کسانی هستند که خواستند شخصا پول ویلای میلیاردی خود را با رهبر حل و فصل کنند اما از قرار هیچ گاه پول انقلاب بازگردانده نشده است و هیچ کس هم جوابگو نیست. نظارت گریزان و کسانی که هیچ نوع پاسخگویی را بر نمی تابند همان کسانی هستند که می خواهند کل ملت ایران را مشمول تحریم ثانویه کنند.

@sedayepayeab1
#تاملات_محیط_زیستی

🔵🔵🔵 در باب جنگ روانی؛ نقدی به هشدار رئیس جمهور به مطبوعات

✒️یوسف فرهادی بابادی؛ عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان

@sedayepayeab1

🔹 سخنان رئیس جمهور در جمع فعالان رسانه ای کشور نوعی پایان مردم سواری اعتدلالی بود؛ رئیس جمهور در این دیدار از موضع «ارباب مطبوعات» وارد میدان شد؛ اربابی که از نتیجه کار و تلاش گماشتگانش راضی نیست و از آنها می خواهند بیشتر کارکنند. آقای روحانی چهره احتمالی خود را در آینده به نمایش گذاشت؛ یک عاِلِم بالفطره و تذکر دهنده نسبت به دشمن!

🔶 این که سیاست مداری این تصور را از خود داشته باشد شاید برای خودش به تنهایی بد نباشد، ممکن است به ترقی شخصی او هم کمک کند اما این که این سیاست مدار با این روحیات تا کجا بخواهد پرواز کند و خود را چقدر مسئول بداند امر علی حده ای است.

🔷 به ظاهر، ایشان در این سخنان جامعه مدنی را متحد خود می دانند و از این بابت شکایت دارند که «ما» به سهم خودمان تلاش کردیم، کسی که در این مسیر کوتاهی کرده «اصحاب خبر» اند. این در حالی است که در طول یکسال گذشته شخص آقای روحانی در یک عقب نشینی مضمحل کننده سکوت اختیار کرده و رئیس محترم فراکسیون امید هم این سکوت را پرمعناتر ادامه دادند. کسی نیست بپرسد تصور این مسئولان از رسانه چیست؟ نمی شود که به جامعه مدام تحلیل داد، تحلیل ها هم از خبر می آیند و خبرها هم باید مبنای موثق داشته باشند.

🔘 فرمودند که چرا مردم به رسانه های بیگانه اعتماد می کنند، وقتی آقای جهانگیری نه ماه پذیرفته نشدن خود را نزد مقام رهبری به رسانه خارجی می گوید و رسانه های داخلی فقط مجاز به انتشار خبر منتشر شده در سایت های رسمی هستند این چه انتظار نابه جایی است که از مطبوعات دارید؟

@sedayepayeab1

⚪️ چهار رسانه اصلاح طلب که منتشر می شوند یکی حافظ منافع شیخ متوفی است، یکی حافظ منافع لیست مُرددان ناامید، یکی از شیوخ پنهان پشت پرده اصلاحات فقط خط می گیرد و دیگری هم تریبون انتقال خبر نهادهای امنیتی به روشنفکران و طبقه متوسط است.

⚫️ از این سطح از آزادی بیان موجود در فضای رسانه ای کشور انتظار دارید که چه کار شاقی برای تان انجام دهند؟ از آن طرف هم که «سنگ را بسته و سگ را رها کرده اند».

🔴 آقای روحانی شما سالها در مصادر نظامی کشور بودید، خوب می دانید چرا و به چه صورت جنگ هشت ساله تمام شد، حالا در این مقام ریاست جمهوری تعجب است که نمی دانید مردم از این ادبیات دشمن محور، همیشه در پیچ بودن، همیشه قربانی جنگ روانی بودن خسته اند؛ از مطبوعات کاری بر نمی آید.

@sedayepayeab1

🔵 خودتان هم می دانید جنگ روانی را اتاق های فکر غیر مطبوعاتی مخالفان دولت راه انداخته اند و با این مطبوعات و این آقایانِ فعالش که بیشتر شبیه چاقوی کره خوری اند نمی شود کاری کرد، نه می شود نه قدرتش وجود دارد.

▫️رئیس محترم دولت مستحضر است که علاقمندان به سرنوشت کشور بارها نسبت به کابینه شما نقدها وارد کرده اند. هنوز هم دیر نشده است، فضای جامعه ایران اندک امیدی دارد که #رئیس_جمهور_به_خودش_بیاید و از قامت #رئیس_جمهور_معذور خارج شود تا دوباره رئیس جمهور محبوب شود.

◽️ آقای روحانی در ایران ما رئیس جمهور حتی اگر حقوق دان هم باشد باید دانش جنبی از حوزه تاریخ داشته باشد. این راه، با این مقاومت، با این درصد مطاوعه شما امکان پذیر نیست. شما در بازی رتق وفتق بازار ماشین و پول و سکه افتادید و آن وقت انتظار دارید مردم دولت را حلوا حلوا کنند؟

@sedayepayeab1

◻️ شاءن رئیس جمهور را بالا نگه دارید ببینید چه کسی نا امید می شود اینقدر کوتاه آمده اید که آقایان هم #کاسب_لغو_برجام شده اند هم #کاسب_ابقای_برجام شما باید این وضعیت را عوض کنید نه مطبوعات.

@sedayepayeab1
Ещё