وبسایت فرهنگی صدانت

#محمود_مقدسی
Канал
Новости и СМИ
Образование
Политика
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала وبسایت فرهنگی صدانت
@SedanetПродвигать
24,46 тыс.
подписчиков
778
фото
361
видео
2,37 тыс.
ссылок
صدانت؛ صدای اندیشه آدرس وبسایت: www.3danet.ir اینستاگرام صدانت: instagram.com/3danet کانال رسمی صدانت: @Sedanet صدانت تی‌وی: @Sedanettv بایگانی صدانت: @sedanet1 آگاهی از نشست‌های فرهنگی: @News_sedanet
☀️ نشست «پایان خودخواسته» در مدرسه تردید

«پایان خودخواسته»، عنوان نشست اخیر مدرسه تردید با حضور سه تن از اساتید جامعه‌شناسی، فلسفه و روان‌شناسی بود. خودکشی که به نوعی پایان خودخواسته تعبیر می‌شود، از سه منظر متفاوت مورد تحلیل قرار گرفت. #حسن_محدثی جامعه‌شناس و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، #آرش_نراقی استاد دین و فلسفه دانشگاه موراوین پنسیلوانیای امریکا و #محمود_مقدسی کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی، اساتید مدعو در این نشست آنلاین بودند...

🌐 برای دریافت صوت، فیلم و گزارشی از این نشست اینجا کلیک کنید

🌾 @Sedanet
🌾 @tardidschool
🌾 @arash_naraghi
🌾 @theworldasIsee
🌾 @NewHasanMohaddesi
☀️ معرفی و بررسی کتاب اعتقاد بدون تعصب
نشست‌های گفتار و اندیشه | جلسه ۶۷
پنجشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۲

نویسنده: پیتر برگر، آنتون زایدرولد
مترجم: محمود حبیبی
ناشر: انتشارات گمان

برگزارکننده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی | شعبه فارس
با اجرای محمدرضا کدیور

👤 سوالات پرسیده شده از #حسن_محدثی :

معرفی پیتر برگر و آثار او
کیفیت ترجمه‌ی این کتاب؟
سخن اصلی نویسندگان از نظر شما به عنوان یک فرد خبره در جامعه‌شناسی مخصوصا جامعه‌شناسی دین چیست؟
این کتاب چه کمکی به یک ایرانی در دوران کنونی می‌کند؟


👤 سوالات پرسیده شده از #محمود_مقدسی :

تردید چه هست؟ و چه نیست؟
خاستگاه تردید چه هست و چگونه بوجود می‌آید؟
کارکرد این کتاب برای شما به عنوان پژوهش‌گر و مدرس فلسفه چه هست؟
محدودیت‌های تردید چه هست؟
کارکرد تردید در زندگی فردی و اجتماعی چه هست؟

🌐 برای دریافت صوت و تصویر اینجا کلیک کنید

🌾
@Sedanet
🌾 @gomanpub
🌾 @theworldasIsee
🌾 @Goftar_Andisheh
🌾 @NewHasanMohaddesi
🔆 پرونده‌ی فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره

سلسله جلسات پرونده «فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره» ۱۴ گفتگوی اینستاگرامی به میزبانی #محمدرضا_واعظ و به همت موسسه فرهنگی هنری پیدایش(رویش دیگر) است که در بهار ۱۴۰۱ برگزار شده است.

۱. میزگرد فلسفه تحلیلی و زندگی روزمره؟!،
حاضرین: #حسین_شیخ_رضایی (مدیر گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)، #ابراهیم_آزادگان (رئیس دانشکده فلسفه علم دانشگاه شریف)، #بابک_عباسی (مدیر گروه فلسفه دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات تهران)، محمدرضا واعظ(پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بن آلمان)؛

۲. فلسفه تحلیلی و معنای زندگی از دیدگاه تامس نیگل
مهمان: #جواد_حیدری ، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد و مترجم آثار تامس نیگل؛

۳. فلسفه تحلیلی و تفکر انتقادی
مهمان: #علی_حسین_خانی (عضو هیئت علمی گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و پژوهشگر در پژوهشکده فلسفه تحلیلی، پژوهشگاه دانش‌های بنیادین (آی پی ام)؛

۴. میزگرد «خوب زیستن در فلسفه تحلیلی و فلسفهٔ قاره‌ای»؛
مهمانان: بابک عباسی و #مسعود_زنجانی (مدرس و پژوهشگر فلسفه)؛

۵. فلسفه تحلیلی و زیبایی شناسی؛
مهمان: #کاوه_بهبهانی (مترجم و پژوهشگر فلسفه)؛

۶. فلسفه تحلیلی و علم؛
مهمان: #امیراحسان_کرباسی_زاده (عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان)؛

۷. فلسفه تحلیلی و سیاست(جان رالز، رابرت نوزیک)؛
مهمانان: #علی_معظمی (عضو سابق هیئت علمی دانشگاه آزاد- واحد علوم و تحقیقات تهران)؛

۸. میزگرد فلسفه تحلیلی و محیط زیست؛
مهمانان: حسین شیخ رضایی و امیر احسان کرباسی زاده؛

۹. فلسفه تحلیلی و گردشگری خلاق؛
مهمان: #مژگان_خلیلی (دکتری فلسفه)؛

۱۰. فلسفه تحلیلی و هنر؛
مهمان: #امیر_مازیار (عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران)؛

۱۱. میزگرد فلسفه تحلیلی و "رابطه علم و دین"؛
مهمانان: ابراهیم آزادگان، #حامد_صفایی‌پور (دکتری فلسفه علم)؛

۱۲. فلسفه تحلیلی و ریاضیات؛
مهمانان: #آرزو_اسلامی (عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو آمریکا) و #حسین_بیات (دکتری فلسفه علم)؛

۱۳. فلسفه اخلاق تحلیلی و روان‌درمانی
مهمان: #محمود_مقدسی ، دکترای فلسفه و کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی؛

۱۴. فلسفه ذهن تحلیلی و روان درمانگری؛
مهمان: #مهدی_نسرین (روان درمانگر و عضو سابق هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)؛

🌐 دریافت فیلم تمام جلسات

🌾 @Sedanet
🌾 @rooyeshedigar
🌾 @tanhaatarazyekbarg
☘️ تازیانه‌های اخلاقی‌گری
✍️ #محمود_مقدسی

🔅اخلاقی‌گری (moralizing) رویکردی است که در آن دیگری مدام مورد قضاوت اخلاقی (و به طور کلی ارزشی) قرار می‌گیرد: این کارَت خلاف اخلاق بود، آن کارَت اشتباه بود، این کارَت به حیوانات آسیب می‌زند، آن کارَت آزار به کودکان است، آن رفتارت به نفع قدرتمندان تمام می‌شود، آن عملت به تحقیر زنان می‌انجامد، آنجا که سکوت کردی یعنی منفعت‌‌طلب هستی، آنجا که حرف زدی در پیح محبوبیت بودی، آن رفتارت یعنی آدم‌ها را ابزار می‌بینی، آن عملت یعنی همدست آزارگر بودی و ... .

🔅برای فردی با چنین رویکردی، همه چیز از دریچه نوعی قضاوتِ اخلاقیِ سختگیرانه می‌گذرد. کنشگری او بیشتر سلبی است تا ایجابی. او این زبان را بیشتر در مورد دیگری به کار می‌برد تا خود. او به نظام اخلاقی و داوری‌های اخلاقی خودش اطمینان دارد و چندان جایی برای ابهام و تفاوت قائل نیست. او از دیگری عمل مطابق ارزش‌های خودش را می‌خواهد و در غیر این صورت، او را به تازیانه‌ی زبانی اخلاقی می‌نوازد. او می‌تواند پدر، مادر، دوست، همکار، فعال سیاسی یا هر کس دیگری باشد.

🔅گاهی اوقات فکر می‌کنم در فضای پر ابهام و در بن‌بست‌های سیاسی، بعضی از ما ترجیح می‌دهیم برای کنشگری به اخلاقی‌گری رو بیاوریم. گویی می‌خواهیم با تازیانه داوری‌هایمان هم فعال باشیم و هم دیگران را از خواب غفلت بیدار کنیم. نتیجه اما خیلی وقت‌‌ها زخم زدن به تنِ رنجور کسانی است که سردرگم در پیِ پاسخ دادن به پرسش "چه باید کرد؟" هستند.

🌾 @Sedanet
🌾 @TheWorldasISee
☘️ تاب‌آوریِ جالبِ بعضی آدم‌ها
✍️ #محمود_مقدسی

🔅این روزها، یکی از چیزهایی که مدام توجّهم را جلب می‌کند، مواجهه تاب‌آورانه بعضی از آدم‌هاست که توانسته‌اند در دلِ این بحرانِ ناخوانده، خودشان را بازسازی کنند. به این معنا که توانسته اند واقعیت این رخداد را بپذیرند، دست از ناله کردن و سردرگمی بردارند، چشم‌انتظارِ بازگشتِ اوضاع به وضعیت طبیعی و برگشتن به فعالیت‌های همیشگی‌شان نباشند و فضای عاطفی و حرفه‌ایشان را در این موقعیت تازه، سر و سامان بدهند.

🔅تجربه این قبیل آدم‌ها هیجان‌زده‌ام می‌کند و از خودم می‌پرسم چه تفاوتی بین آن‌ها و بقیه ما هست که به جای فرسایش و تکرار و نگرانی، به هر میزان که شده از این تهدید، فرصتی بیرون می‌کشند؟ بعضی از آن‌ها هم انگار تازه راهشان را پیدا کرده باشند، روزهای شکوفاتری را نسبت به قبل تجربه می‌کنند. این از همه عجیب‌تر است. گویی فشار و تنگنایی از این جنس لازم بوده تا کارِ تکراری پیشین را رها کنند و به ظرفیتِ پیش‌تر دیده نشده ای در درونشان بها بدهند.

🔅گاهی اوقات فکر می‌کنم مهمترین چیزی که پدر و مادر می‌توانند به فرزندشان بدهند، همین توانِ تاب‌آوری، بازآفرینی و خلاقیت است؛ اینکه در هر شرایطی بتواند احساساتش را به رسمیت بشناسد و فرصتی برای ساختن بیابد.

🌾 @Sedanet
🌾 @TheWorldasISee
🎙معمای دیگری
👤 #محمود_مقدسی

🔅در این سخنرانی، به معنای "دیگری"، اقسام مواجهه ما با او، چگونگی تأثیر دیگری بر حیاتِ عینی و روانی ما، دلایل معمّا بودنِ دیگری و ضرورتِ گشودگی و پذیرش عدم‌قطعیت در قبال او پرداخته می‌شود. این بحث تا حدّ زیادی متأثر از اندیشه‌های امانوئل لویناس، زیگموند فروید و ژاک لکان است.

🌐 صوت این سخنرانی

🌾 @Sedanet
🌾 @khanehashena
🌾 @theworldasIsee
🎙«فقدان دیگریِ مهم
👤 #محمود_مقدسی

🔅در این جلسه از «فقدان دیگریِ مهم» صحبت می‌کنم؛ از معنای این فقدان، از ترسِ آن و از سوگواری ناگزیر برای آن. دیگری مهم کسی است که بخش مهمی از خودمان و جهان را از مسیر اشتیاق او می‌شناسیم و تجربه می‌کنیم. ما در کنار او و در نگاه او آرام می‌گیریم، امن می‌شویم، قدرت پیدا می‌کنیم و به زندگیمان معنا می‌بخشیم. بی نگاه و حضورِ این دیگری مهم، اغلب سرگشته‌ایم و جهانمان مرکزِ ثقلش را از دست می‌دهد. این دیگری مهم، الزاماً معشوق ما نیست؛ هر آن کسی است که بیشترین وزن و معنا را در جهان ما دارد. ما، بخشِ مهمی از خودمان را از طریق او ساخته و شناخته ایم و بی او، این بخشِ آشنای ما، بدل به غریبه‌ای می‌شود که بیش از هر چیز یادآور اوست و ما را با جای خالیِ او روبرو می‌کند. فقدانِ دیگری مهم، منشأ یکی از مهمترین ترس‌های ماست و نبودِ او آزمونی بزرگ پیش روی همه آن چیزی که از خودمان و برای خودمان ساخته‌ایم.

🔅«هستی» شخصیت اصلی رمان راضیه اسلامی‌نسب، در آغاز در خوشیِ حضورِ این دیگری مهم غرق است و تنها گهگاه با ترسِ این فقدان دست و پنجه نرم می‌کند. امّا جایی در همان آغازِ کتاب، واقعیتِ تدریجی این فقدان (زوال آگاهی حامد در اثر آلزایمر زودترس) به سراغش می‌آید. این رمان، روایتِ مواجهه تدریجیِ هستی با جای خالی حامد است، جای خالی‌ای که یکباره اتفاق نمی افتد؛ آرام آرام و در دل تجربه‌های هر روزه بوجود می‌آید و هستی را با مهمترین پرسش‌ها درباره خود، دیگری، رابطه و معنای زندگی روبرو می‌کند.

🌐 صوت این سخنرانی

🌾 @Sedanet
🌾 @TheWorldasISee
❄️ مشاوره فلسفی چیست؟
👤 #محمود_مقدسی - آذر ۹۸

🔅دکتر محمود مقدّسی در این دو جلسه که با گفتگوهایی بین او و مخاطبان همراه است، تلاش می‌کند به مهمترین پرسش‌ها در مورد چیستی، اهمّیت و چگونگی مشاوره فلسفی پاسخ بدهد. به عقیده او مشاوره فلسفی جریانی است که اگر بتواند مرزهایش را -مخصوصاً از نظرِ محتوا- با جلساتِ رواندرمانی حفظ کند، گزینه قابلِ تأمّلی برای بهزیستی و فرصت تازه‌ای برای معناداری و سلامت روان در اختیار افراد قرار می‌دهد.

🔅او در این دو جلسه، استدلال می‌کند که جلسات مشاوره فلسفی می‌توانند پیش از، در حینِ، پس از و مستقل از جلسات رواندرمانی صورت بگیرند و در هر مرحله متناسب با آن مرحله دستاورهایی را برای افراد به همراه بیاورند. او در این دو جلسه به تفصیل و با ذکر مثال‌های متنوع تحت عناوین زیر به بررسی نظری و عملی مشاوره فلسفی می‌پردازد:

۱_ زمینه فرهنگی ظهور مشاوره فلسفی
۲_ تاریخچه مشاوره فلسفی
۳_ قلمرو موضوعات مورد بررسی در جلسات مشاوره فلسفی
۴_ مسئله روش در مشاوره فلسفی
۵_ نمونه‌هایی از محتوای این جلسات
۶_ کدهای اخلاقی ناظر بر عملکرد مشاوران فلسفی
۷_ وضعیت حرفه ای مشاوره فلسفی
۸_ اثربخشی مشاوره فلسفی
۹_ مقایسه مشاوره فلسفی با سنّت‌های مختلف رواندرمانی
۱۰_ ارزیابی نقادانه و آسیب شناسی مشاوره فلسفی.

🔅او در این مسیر به رویکردهای مختلف مشاوره فلسفی اشاره می‌کند و می‌کوشد در بررسی آن ها به پرسش های سه دسته از افراد پاسخ دهد: فیلسوفان دانشگاهی، روانشناسان و رواندرمانگران و در نهایت مردمِ عادی که می‌توانند مخاطبِ این خدمات حرفه ای باشند.

🌐 دانلود صوت جلسات در صدانت

🌾 @Sedanet
🌾 @theworldasIsee
🎙 اخلاق در روابط عاشقانه
🗣 #محمود_مقدسی (پژوهشگر و مترجم فلسفه)
دانشگاه فردوسی مشهد | ۳۰ مرداد

🔅عشق تجربه ای پر کننده، لذت بخش و معنا آفرین است که به یک‌باره رنگ و بوی ملال، آشفتگی و تنهایی را از زندگی ما می زداید. اما عاشق و معشوق در جهانی واقعی و در مناسباتی واقعی زندگی می کنند.

🔅عاشق و معشوق نیز مثل هر انسان دیگری خوشایندها، بدایندها، انتظارات و احساسات و عواطف متفاوت و گاه متعارضی دارند. به همین‌ دلیل در عشق‌ورزی هم همانند سایر مناسبات انسانی می توان از باید و نبایدهایی برای بقای رابطه و آسیب ندیدن هر یک از طرفین سخن گفت.

🔅این باید و نبایدها همان هنجارهای اخلاقی حاکم بر روابط عاشقانه‌اند. در این جلسه با نظر به ابعاد روانشناختی مناسبات عاشقانه به بررسی معنا و کارکرد اخلاق در این مناسبات خواهیم ‌پرداخت.

فایل صوتی این نشست

🌾 @sdjdir
🌾 @Sedanet
🌾 @besateakhlagh
🌾 @theworldasIsee
☘️ انسان و خدا (به بهانه شب قدر)
✍️ #محمود_مقدسی

🔅یک وقت می‌ایستی آن کنار و از خودت می‌پرسی همه این‌ها، این از خدا حرف زدن‌ها، با خدا حرف زدن‌ها و به جای خدا حرف زدن‌ها برای چیست؟ همه این چیزهایی که بدیهی به نظر می‌رسند و حال آدم را خوب یا بد می‌کنند، همه این چیزهایی که با بقیه شریک هستی و با آن‌ها احساسِ معنی داری و پُری می‌کنی، همه این مناسک، ذکرها، دعاها، آیه‌ها، روایت‌ها و با عطش شدید این در و آن در زدن‌ها برای درکِ هرچه بیشترِ حضور خدا. چه می‌شود که این سؤل را می‌پرسی؟ نمی دانم. برای هر کسی یک طوری اتفاق می‌افتد و هر کسی به دلیلی یک یا چند سؤال درشتِ الهیاتی گیر می‌کند توی‌هاضمه روانش.

🔅 اصلاً یک جایی زندگی ناگزیرت می‌کنی بایستی و ببینی همه آن چیزهایی که بدیهی به نظر می‌رسیدند، بدیهی نیستند و ناگزیر می‌شوی خودت را یک انسانِ افتاده توی زندگی ببینی، با همه تنهایی‌ها و درماندگی‌ها و حیرت‌هایش. اینکه این مواجهه چقدر طول بکشد یا بعدش چه راهی را انتخاب کنی قصه دیگری است. هر کسی بسته به امکاناتش کاری می‌کند و دیر یا زود هر طوری شده خودش را به جای امن یا نیمه امنی می‌رساند. مسئله مهم امّا ناگزیریِ آشکار یا پنهانِ درک وضعیتِ بشری است. حتی اگر همه چیز هم جور باشد و خلل و فرجی نیفتد توی باورهات، چند بار هم که شده، ناگزیر چشم توی چشم می‌شوی با سرشت سوگناک زندگی و خیره می‌شوی به یک تاریکی دور که شبیه هیچ چیزی جز خودش نیست.

🔅 اغلب ما خیلی زود دست به کار می‌شویم و حواس خودمان را پرت می‌کنیم. اصلاً فرهنگ همه زورش را می‌زند که حواس ما را پرت کند از این جور چیزها. مرگ و بی معنایی را چه کسی تاب آورده که من و تو تاب بیاوریم؟ خیلی زور بزنیم و فکر کنیم و کتاب بخوانیم تهش می‌رسیم به یک دنیا پرانتز بسته یا باز: این باور برود توی پرانتز، آن باور بماند لای گیومه، آن یکی را بگذاریم میان کوتیشن که یعنی ظاهراً اینطور است و ... .

🔅خیلی وقت‌ها امّا نتیجه همه این‌ها می‌شود فرصتِ فاصله گرفتن و نگاه کردن از دور به خود و به همه آدم‌هایی که هرکدام به نحوی دارند این خالی را پُر یا فراموش می‌کنند. بعد می‌بینی همه آدم‌ها دچار سبکی و سنگینی‌اند؛ سبکیِ ناشی از بی‌تفاوتی جهان به هرکدام از ما و سنگینیِ این‌همه نیاز و خواسته و اشتیاق. آن‌وقت می‌فهمی چرا خدا این‌همه لازم است. همه این تنهایی را مگر می‌شود همین‌طوری و این‌همه انسانی تاب آورد؟ بله، می‌دانم. با خدا هم آن‌قدرها حل‌وفصل نمی‌شود. امّا شاید با خدا بهتر از هر چیز دیگری بشود این تنهایی و درماندگی را تاب آورد. دیگری خوب است امّا او هم مثل من تنهاست و ندارد و خالی است و او هم مثل من یا حواس‌پرت است و یا پر است از پرانتزهای باز و بسته.

🔅اینجاست که خدا یک دنیا مهم می‌شود. حتی شاید خودِ خدا هم نه، شاید چیزی از جنسِ تجربه جستجوی خدا یا صدازدن خدا. اینکه بیایی و ببینی دیگران هم مثل تو درمانده‌اند و دارند تنهایی و درماندگیشان را می‌ریزند کف دست‌هایشان و می‌گیرند سمت آسمان تا شاید کسی برشان دارد و تسکینشان بدهد، حالت را بهتر می‌کند.

🔅آن‌وقت با همه آدم‌هایی که خدا می‌خواهند دوست و شریک می‌شوی و دیگر به خدا که می‌رسد این‌همه متّه به خشخاش نمی‌گذاری. با خودت می‌گویی زندگی خدا می‌خواهد، حتی اگر آن خدا دست نبرد توی جهان و بار من را کم نکند. می‌فهمی که زندگی، خدا یا جستجوی خدا یا صدازدن خدا می‌خواهد. آن‌وقت، یک شبی مثل امشب، همه تردیدهات و درماندگی‌هایت را می‌زنی زیر بغلت و می‌نشینی یک‌گوشه و شروع می‌کنی به صدازدن خدا و شریک می‌شوی با همه آدم‌های مثل خودت که خدا می‌خواهند و صدایش می‌زنند. بعد با خودت فکر می‌کنی که چه خوب است آدم بتواند همه پرانتزهایش را ببندد و کمی هم که شده صدا بزند و از تنهایی‌اش با کسی بگوید که تنهاترین است و با کسی رفیق بشود که یک جایی نوشته‌اند رفیق کسی است که رفیقی ندارد. آن‌وقت حس می‌کنی که چطور با کمکِ او، با همه آدم‌های بی رفیق، رفیق شده‌ای و کمی درآمده‌ای از تنهایی خودت. اینکه آخرش چه می‌شود، هیچ‌کس نمی‌داند. هرچه هست، یک جایی، یک گوشه از این تنهایی و درماندگیت امّا پُر می‌شود و این خوب است.

🌾 @Sedanet
🌾 @TheWorldasISee
☘️ آنجا که حق با فروید بود
✍️ #محمود_مقدسی

🔅زیگموند فروید تأثیر چشم گیری بر دانش ما از ذهن و روان انسان داشته است. او قصّه ای برای ما می‌گوید که اغلبمان چندان رغبتی به شنیدن آن نداریم: “اینکه خودمان را نمی شناسیم، از بسیاری از اشتیاق هایمان بی خبریم و بسیاری وقت‌ها نمی‌دانیم چرا کاری را می‌کنیم”. فروید این پیام آشکار را به ما داد که افکار آگاهانه ما تنها نوکِ کوه یخ روانمان هستند.

🔅اکنون صد سال از زمانی که فروید مقالات تأثیرگذارش را در آغاز روانکاوی می‌نوشت گذشته است و برخی مدعیات فروید به طور کلّی و برخی به طور ضمنی رد شده اند. با این همه، در بسیاری مسائل حق با فروید بود و بیان روشن و قاطع او باعث شد این موضوعات جای خود را در روانشناسی مدرن پیدا کنند. در ادامه( و در چندین مطلب) بر اساس مقاله ای از بلیک فیلت وود ( منتشر شده در هافینکتون پست) به ۱۲ مورد از موضوعاتی می‌پردازم که فروید بر آن‌ها انگشت تأکید می‌گذاشت و امروزه هم پذیرفه شده اند. نویسنده آن مقاله تنها به اشارات کوتاه و گذرایی در هر مورد بسنده کرده است. سعی کرده ام این اشارات کوتاه را به تناسب تفصیل بیشتری بدهم. به همین دلیل، این مطلب، صرفاً ترجمه اثر فوق نیست...

متن کامل👇
3danet.ir/tMlk3
🌾 @Sedanet | @nakkookk