...خدای نامه، تاریخی بود مشتمل بر زنجیره ای پیوسته از #دودمان ها و شاهانی که از قدیم ترین ایام تا زمان تدوین آن، یکی پس از دیگری، بر ملت و کشوری واحد فرمان میراندند. این امر، به علاوه شرح #دلاوری ها و پهلوانی های پهلوانان در هر دوره، می توانست غرور ملی ایرانیان را در جنگ با دشمنان شمالی بیدار سازد و تقویت کند. شرح پرآب و تاب جنگ های مداوم ایران و #توران در دورهٔ #کیانی ابزار مناسبی بود برای ترویج روحیه #فداکاری و جانفشانی در دفاع از مرز و بوم ایران شهر در برابر دشمنان شمالی، پس از فتح ایران به دست اعراب مسلمان، یکپارچگی سیاسی و دینی از ایران رخت بربست. امّا اندیشهٔ یکپارچگی ایران، با ترجمهٔ #خدای_نامه به زبان عربی و فارسی دری، باقی ماند و در قرن چهارم هجری، با سروده شدن شاهنامه، شکل نهایی یافت.
...پس از #فردوسی، هویت ایرانی نه در بستر حکومتی #یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی، بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامه ملی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیائي روزگار کهن را زنده کنند که کردند. پس از پدید آمدن شاهنامه تا پانصد سال بعد که صفویان یکپارچگی سیاسی را به ایران بازگرداندند، به رغم وجود حکومتهای محلی، مفهوم ایران شهر همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحه های شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهان ممدوح خود را، هر چند بر قلمروی در گوشهای از ایران زمین حکم میراندند، شاه ایران یا خسرو ایران خطاب می کردند.
هویت ایرانی در شاهنامه در #تحقیر ملت های دیگر نیست که رنگ و جلا می یابد، بلکه خود بر #بنیادهای_فکری و معنوی و اخلاقی نیرومندی #استوار است. از همین رو، ملی گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به #نژادپرستی نفرت انگیزی چون #نازیسم و #فاشیسم در قرن بیستم مبدل نشد. در قرن بیست و یکم، #ایرانیان می توانند بر پایهٔ همان #بنیادها، به ویژه بنیادهای #اخلاقی که در سرتاسر #شاهنامه موج میزند، در جهانی که، در اثر #پیشرفتهای برق آسا در #فناوری ارتباطات، بیم آن می رود که بسیاری از فرهنگهای #بومی فراموش شوند، #هویت_ایرانی خود را حفظ کنند و آن را #استمرار بخشند.
هویت ایرانی در شاهنامه در #تحقیر ملت های دیگر نیست که رنگ و جلا می یابد، بلکه خود بر #بنیادهای_فکری و معنوی و اخلاقی نیرومندی #استوار است. از همین رو، ملی گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به #نژادپرستی نفرت انگیزی چون #نازیسم و #فاشیسم در قرن بیستم مبدل نشد. در قرن بیست و یکم، #ایرانیان می توانند بر پایهٔ همان #بنیادها، به ویژه بنیادهای #اخلاقی که در سرتاسر #شاهنامه موج میزند، در جهانی که، در اثر #پیشرفتهای برق آسا در #فناوری ارتباطات، بیم آن می رود که بسیاری از فرهنگهای #بومی فراموش شوند، #هویت_ایرانی خود را حفظ کنند و آن را #استمرار بخشند.
...پس از #فردوسی، هویت ایرانی نه در بستر حکومتی #یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی، بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامه ملی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیائي روزگار کهن را زنده کنند که کردند. پس از پدید آمدن شاهنامه تا پانصد سال بعد که صفویان یکپارچگی سیاسی را به ایران بازگرداندند، به رغم وجود حکومتهای محلی، مفهوم ایران شهر همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحه های شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهان ممدوح خود را، هر چند بر قلمروی در گوشهای از ایران زمین حکم میراندند، شاه ایران یا خسرو ایران خطاب می کردند. 🌿🍂 هویت ایرانی در شاهنامه در #تحقیر ملت های دیگر نیست که رنگ و جلا می یابد، بلکه خود بر #بنیادهای_فکری و معنوی و اخلاقی نیرومندی #استوار است. از همین رو، ملی گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به #نژادپرستی نفرت انگیزی چون #نازیسم و #فاشیسم در قرن بیستم مبدل نشد. در قرن بیست و یکم، #ایرانیان می توانند بر پایهٔ همان #بنیادها، به ویژه بنیادهای #اخلاقی که در سرتاسر #شاهنامه موج میزند، در جهانی که، در اثر #پیشرفتهای برق آسا در #فناوری ارتباطات، بیم آن می رود که بسیاری از فرهنگهای #بومی فراموش شوند، #هویت_ایرانی خود را حفظ کنند و آن را #استمرار بخشند.
پ.ن. در غیاب شیرها شغالان معرکه گیر شده اند. در سبعیت و وحشیگری آنها کافیست نگاهی بیاندازیم به تحرکات وحشیانه ای که اخیرا علیه ملت خودشان به بهانه ی سرکوب کودتا انجام دادند😂 و در پایان، دنیای امروز نیاز به محبت و آرامش دارد تا افکار فاشیستی و نژادپرستانه، که در این صورت ما ایرانیان برای بازگرداندن آذربایجان و آرارات و دیاربکر و.... جدی تر از اقوام بی ریشه و بی تاریخ هستیم و بدمان نمی آید گوشمالی بزرگی به مغول ها و همتایانشان بدهیم.
هویت ایرانی در شاهنامه در #تحقیر ملت های دیگر نیست که رنگ و جلا می یابد، بلکه خود بر #بنیادهای_فکری و معنوی و اخلاقی نیرومندی #استوار است. از همین رو، ملی گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به #نژادپرستی نفرت انگیزی چون #نازیسم و #فاشیسم در قرن بیستم مبدل نشد. در قرن بیست و یکم، #ایرانیان می توانند بر پایهٔ همان #بنیادها، به ویژه بنیادهای #اخلاقی که در سرتاسر #شاهنامه موج میزند، در جهانی که، در اثر #پیشرفتهای برق آسا در #فناوری ارتباطات، بیم آن می رود که بسیاری از فرهنگهای #بومی فراموش شوند، #هویت_ایرانی خود را حفظ کنند و آن را #استمرار بخشند.