{{{ چگونگی
#رسم_چهره_و_اندام #فردوسی توسط
#کمال_الملک }}}
#کمال_الملک نقاش بزرگ ایران آرزو داشت که تصویری از
#فردوسی ترسیم کند ، اما هر وقت دست به قلم می برد از تصویری که می کشید راضی نبود و آن را در خور فردوسی نمی دانست انجمن آثار ملی هم اصرار داشت که تصویر فردوسی به قلم
کمال الملک نقش شود. شبی
کمال الملک به خواب بود ، در عالم خواب، فردوسی را دید که از کنار پنجره اطاق به او می نگرد ، و به او می گوید : چرا مردم را معطل می کنی؟ چهار تا خط بکش و برای آنها بفرست. من آنرا قبول دارم. بنابراین استاد
کمال الملک چون از خواب بیدار شد همان منظره ای که از فردوسی دیده بود را تصویر کرد. این داستان را مرحوم
#مایل_تویسرکانی وقتی که
#رئیس_معارف_کرمان بود ، در یک شب که در
#پاریز مهمان ما بود به پدرم حکایت می کرد و من آنرا همانطور به خاطر دارم . ارباب هنر اعتقاد دارند که این تصویر رویایی نزدیک ترین صورت به فردوسی است ، چه به قول
#اسماعیل_آشتیانی :
چشم
کمال الملک همچون عدسی دوربین عکاسی ، هر چه را می دید در ذهن استاد تصویر می کرد. همین تصویر سرمایه اصلی ساختن مجسمه های فردوسی توسط
#استاد_ابوالحسن_صدیقی #شاگرد_کمال_الملک شده است و من یکی از این مجسمه ها را در
#پارک_رم دیدم.
اما چشم زخمی که به آن چشمی که چنان نازک بین بود رسید چنین بود که به یک روایت در طی اقامت
کمال الملک در
#حسین_آباد #نیشابور روزی
#سردار_معتمد_گنجه ای - که از ارادتمندان استاد بود - سنگی به قصد مستخدمی که شیر آورده بود پرتاب کرد ، تصادفا سنگ به چشم استاد اصابت کرد و یک چشم وی را نابینا ساخت . اما وی هیچ وقت حقیقت موضوع را بر زبان نیاورد و همیشه اصابت میخ چادر را به چشم ، علت نابینایی بیان می کرد.
(باستانی پاریزی، شاهنامه آخرش خوش است ، چاپ سوم ، صفحه ۶۰۱)
شایان نگرش است که
کمال الملک مخصوصا پنجره را در کنار تصویر رسم کرده ، فردوسی از همین پنجره به او نگریسته بود.
با سپاس - علی سجادی
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂